ماجرای قتل فرخنده از آغاز تا اکنون

فرستنده خبر اقای مرتضی حسینی شنبه ، ۱۵-۳-۱۳۵۹ 

کشتن فرخنده در زیارت “شاه دو شمشیرۀ ولی” در شهر کابل نه تنها انعکاس قوی در افغانستان داشت بلکه این رویداد بازتاب جهانی به خود گرفت و بسیاری از مردم از قتل وحشیانۀ این دختر جوان متأثر و اندهگین شدند.

farkhondeh

دقیقا 28 حوت سال 1393 و درست آخرین روزهای سال بود که تعدادی از مردم در شهر کابل دختر جوانی را به اتهام آتش زدن قرآن به قتل رساندند و او را آتش زدند. روایت های مختلفی در مورد قتل این دختر وجود دارد و شایعاتی در همان روز حادثه ورد زبانها جاری شد و بسیاری در ابتدا این موضوع را به یک زن خارجی مرتبط دانستند اما به تدریج مشخص شد که این دختر 27 ساله فرخنده نام داشت که با حجاب کامل اسلامی مانع فعالیت های تعویذ نویسان زیارت شاه دوشمشیره ولی میشده است و این مداخله سبب گردید تا او جانش را از دست بدهد. 

2

 

 

قبل از اینکه بخواهیم به موضوع کشته شدن فرخنده در این نوشتار بپردازیم لازم است تا در مورد اهمیت مکانی این حادثه نیز توضیحاتی داده شود . 

 زیارت شاه دوشمشیره ولی، یکی از زیارت های معروف شهر کابل به حساب می آید که از دیر زمان و درست در دوران لشکرکشی های مسلمانان به کابلستان ایجاد شده است. در زمان صدر اسلام یکی از سرداران مسلمان به نام لیث ابن قیس از فرزندان حضرت عباس به کابلستان یورش میبرد و به قصد فتح و تصرف این سرزمین؛ کابل را هدف حملات خود مینماید؛ در این جنگ به دلیل استفاده این سردار مسلمان از دو شمشیر در پیکاری جنگی اش از او به نام شاه دو شمشیره یاد میکنند و پس از کشته شدنش او را در کنار دریای کابل دفن میکنند که به تدریج و با استقرار حکومت اسلامی زیارتگاهی به نام او در این مکان برپا میگردد. 

4

 

 

این زیارت در دوران های مختلف مورد توجه مردم عوام و مذهبی بوده و بیشتر زنان به این زیارت مراجعه میکردند؛ سپس در حواشی این زیارت مجاورینی نیز آمدند و ملایان تعویذنویس در اطراف این زیارت به کار و کاسبی پرداختند.

فرخنده دختری که در همین زیارت به قتل رسید در حقیقت تلاش داشت تا با مباحثه و مجادله مانع این فعالیت ها در این مکان مقدس گردد. این موضوع واکنش ملای این زیارت را برانگیخت و کار به جایی رسید که اتهام سوختاندن اوراق قرآن کتاب مقدس مسلمین را بر وی بستند. هر چند بعدها ثابت شد که این اوراق قرآنی نبوده بلکه تعدادی از ورق های بیکاره بوده که به شکل سوخته شده در معرض دید مردم عام قرار داده شده است. این تحریک بیشتر از سوی ملای تعویذ نویس زیارت شاه دوشمشمیره ولی یعنی زین الدین صورت گرفت؛ این ملای تعویذ نویس پس از جدال لفظی که با فرخنده بر سر ناکار آمد بودن تعویذها داشته است صدایش را در میان مردمی که در بین زیارت نشته بودند بلند کرد و ادعا نمود که ای مردم بیایید که این زن قرآن را آتش زده است. گفته ها حکایت از این دارد که در ابتدا زنان به مجرد دیدن اوراق سوخته در دست زین الدین به سوی فرخنده هجوم آوردند و او را لت و کوب کردند، سپس هیاهو به بیرون از مکان زیارت رسیده شد و مردم عصبانی به داخل زیارت هجوم آوردند و فرخنده را مورد لت و کوب قرار دادند؛ در فلم هایی که توسط افراد گوناگون از کمره های موبایل گرفته شده است نشان میدهد که فرخنده با پوشش کامل اسلامی به مردانی که به طرف او هجوم میبردند میگفت که من قرآن را آتش نزده ام. اما این حرف او نه تنها از عمق حادثه نکاست بلکه چادر و حجاب اسلامی او را از سرش کشیدند و شروع کردن به لت و کوب و زدن او توسط چوب و سنگ و مشت و لگد. در هنگام این لت و کوب ها فرخنده فقط التماس میکرد و منکر تمامی این اتهامات میشد؛ فریادهای زیادی مبنی بر کشتنش شنیده میشد؛ ملای تعویذ نویس نیز مردم را تحریک به کشتن فرخنده میکرد؛ کار به جایی رسید که پولیس در این موضوع مداخله نمود و مردم را با شلیک های هوایی متفرق مینمود اما هجوم و تهدیدات مردم به اندازه ای گسترده بود که پولیس نتوانست جلو این هجوم را بگیرد و در نتیجه فرخنده بار دیگر به دست مهاجمین قرار گرفت؛ هر چند پولیس نیز در بسیاری از تصاویر کار چندانی برای نجات این دختر نمیکرد اما آنها معتقدند که ما تلاش های خود را برای نجات این دختر انجام دادیم . تصاویری از آخرین لحظات زنده ماندن فرخنده نشان میدهد که او خسته و نا امید به سوی کمره های موبایل مردمی که از او فلم و عکس میگرفتند خیره شده بود. در تصاویر مردم زیادی بودند که با چوب بر فرق فرخنده میزدند و حتی بسیاری از آنها با روش های خشونت باری به هوا میپریدند و  همزمان با دو لگد خود را بر بدن این دختر فرود می آوردند. در این میان شریف مشهور به شرف بغلانی که بعدها در محکمه بعنوان یکی از کارگردانان  سناریوی قتل فرخنده معرفی شده بود در آتش زدن و تحریک به قتل او نقش به سزایی داشته است؛ بعدها افشا میشود که شرف بغلانی یکی از گرداننده گان بازار سکس در تهکویی زیارت شاه دوشمشمیره و خرید فروش مواد مخدر در این مکان بوده است.

با کشیدن و خارج ساختن فرخنده از خود زیارت؛ مهاجمین او را زیر طیر موتر قرار داده و از روی بدنش گذشتند و سپس او را تا صد متر جلوتر جسدش را با همان موتر کشیدند. در همین نقطه حساس بود که حوالی ساعت سه و نیم بعد از ظهر  روز پنچ شنبه  او را به داخل دریای کابل انداخنتد و در نقطۀ ساحلی دریا که منطقۀ نسبتا خشک بوده است به آتش کشیدند؛ این صحنه آنقدر ناراحت کننده بود که تا دیر زمان مردم افغانستان و جهان از دیدن این تصاویر اشک در چشمانشان حلقه میزد. بعد از سوختاندن جسد فرخنده باز هم مهاجمین دست از سر جسد بی جانش نکشیده و او را با سنگ و چوب زدند و حتی در این مورد فردی عینک فروش به نام یعقوب نیز با بی رحمی زیادی سنگ بزرگی را با خونسردی کامل گرفته و بر فرقش حواله نمود.

شب جمعه در میان مردم آوازۀ قتل دختری که قرآن را آتش زده بود سر زبانها بود که پولیس کابل حادثه قرآن سوزی را توسط این دختر رد کرده و اعلام نموده که بزودی عاملان این قتل گرفتار خواهند شد.

فردای روز حادثه؛  فعالان جامعه مدنی افغانستان در یک اقدام هماهنگ پولیس کابل را تحت فشار قرار داده تا هر چه سریعتر عاملاین قتل فرخنده را گرفتار نمایند؛ خانواده فرخنده به تحریک برخی افراد به ولایت کاپیسا رفتند تا خطری متوجه آنان نشوند اما بعدها خانوادۀ فرخنده گفتند که برخی از  افراد حکومتی به ما گفتند که شما به مردم و رسانه ها بگویید که دخترمان روانی بوده است.

در همان روز حادثه واکنش های زیادی در فیسبوک ها در مورد این حادثه وجود داشت؛ ملا ایاز نیازی ملا امام مسجد وزیراکبرخان در واکنش به این اقدام از قتل فرخنده توسط عده ای از مردم حمایت کرده و پولیس کابل را هشدار داد تا دستگیر کننده گان این ماجرا را از زندان رها سازند؛ سیمین حسن زاده معین وزارت اطلاعات و فرهنگ نیز این اقدام را در صفحۀ فیسبوک خود ستود و آن را غیرت اسلامی نام گذاشت و بدین ترتیب برخی از افراد حکومتی از جمله زلمی زابلی و حشمت الله استانکزی نیز جملاتی را در حمایت از قتل فرخنده در فیسبوک هایشان نگاشتند که این موضوعات با واکنش تند مردم همراه بود و همه بر این نظر بودند که باید مولوی ایاز نیازی، سیمین حسن زاده و زلمی زابلی از کار برکنار و محاکمه گردند.

چند روز بعد از حادثه قتل فرخنده جمعیت عظیمی از مردم رفتند تا فرخنده را در منطقۀ پنچصد فامیلی خیرخانه محل زندگی فرخنده دفن کنند اما نزدیک به سی تن از زنانی که در مراسم خاکسپاری فرخنده اشتراک نمودند به هیچ مردی اجازه ندادند تا تابوت فرخنده را بر دوش بکشانند همین شد که این زنان برای اولین بار در تاریخ افغانستان تابوت را بر سر شانه هایشان تا محل دفن حمل کردند و با توجه به دید سنتی و شدیدا مذهبی که زنان نمیتوانستند در مراسم خاکسپاری اشتراک کنند آنان حتی نماز جنازه فرخنده را نیز خواندند. این موضوع انعکاس قوی در میان فعالان حقوق زن در سرتاسر جهان نمود و سبب گردید تا نگاه ها بصورت جدی تری بسوی فعالان و مبارزان زن در افغانستان چرخانده شود.

از همان روز به بعد قاتلین، محرکین و کسانی که در قتل فرخنده دست داشتند به تدریج توسط پولیس گرفتار و بازداشت شدند و بسیاری از آنها به جرم خود اعتراف نمودند در این موضوع نزده تن از منسوبین حوزۀ دوم امنیتی پولیس شهر کابل که ادارۀ امنیت این منطقه را بر  عهده داشتند نیز دستگیر و مورد بازجوایی قرار گرفتند.

میتوان گفت که از زمان قتل فرخنده تا اکنون دروازۀ زیارت شاه دوشمشیره ولی، توسط حکومت مسدود گردید و  این موضوع چانس بالایی برای تیم های بررسی داد تا نشان دهد که زیر پوست تمام این تقدسات و ارزش های مذهبی مافیای سکس، مواد مخدر و بازار مواد غیر قانونی رونق داشته و عملا با سوء استفاده از این مکان بسیاری از فعالیت های غیر قانونی انجام میگرفته است.

در این بررسی ها تثبیت شده است که در تهکویی های این زیارت بازار فحشا و سکس جریان داشته و عملا کاندوم و تابلیت های تقویت جنسی به فروش میرسیده است و در کنار اینهمه فروش موراد مخدر توسط عده ای خاص که نقاب مذهبی بر صورت کشیده بودند توزیع و به فروش رسانیده میشد.

روز چهلم فرخنده روز متفاوتی برای مردم افغانستان بود؛ عده ای زنان، فعالان جامعه مدنی و مردم افغانستان در این روز در مقابل زیارت شاه دوشمشیره ولی جمع شدند و با در دست گرفتن پلاکاردهایی بار دیگر بر محاکمه هر چه سریعتر قاتلین فرخنده تاکید ورزیدند.

در کنار تمام این اعتراضات نمایشنامه ای به هدف بازخوانی حادثه قتل فرخنده به نمایش گذاشته شد و لینا عَلم بازیگر مشهور سینمای افغانستان در نقش فرخنده قرار گرفت و درست آن روزی که فرخنده را به قتل رساندند به نمایش گذاشت. این گردهمایی با خواندن سرود و قطعنامه به پایان رسید اما دید سنتی برخی از گروه های محافظه کار و شدیدا سنتی باعث شد که انتقادهایی از شیوۀ این اعتراض صورت بگیرد و برخی معتقدند که نباید اعتراض ها طوری باشد که بی حجابی ترویج شود اما فعالان حقوق زن و جامعه مدنی این اعتراض ها را بی مورد دانسته و کار افرادی میدانند که موقعیت های سیاسی و اجتماعی که از راه عوام فریبی و مذهب گرایی به دست آورده اند را به مخاطره میبینند.

در روز چهلم درگذشت فرخنده دستگاه قضایی کشور اعلام کرد که محاکمه عاملین قتل آماده اجرا است و این وعده طولی نکشید که مردم افغانستان شاهد به اجرا گذاشتند محکمه علنی قاتلین و متهمین دوسیه قتل فرخنده شدند.

محکمه هر چند سه روز طول کشید و متهمان هر کدام بیانات خود را ابراز نمودند اما در نهایت محکمه ابتداییه شهر کابل حکم اعدام چهار نفر و حبس شانزده سال برای هشت نفر و برائت هجده نفر را صادر نمود. این حکم محکمه ابتداییه با مخالفت اعضای خانواده فرخنده و فعالان جامعه مدنی و همچنین اعضای کمیسیون بررسی قتل فرخنده مواجه گشت.

در حال حاضر همه تلاش دارند تا متهمین حادثه قتل فرخنده بصورت عادلانه به مجازات خود برسند و طبیعی است که روند محاکمه آنان از سوی محاکم آینده نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.