ارسال کننده:آقای فرزاد نایب قریب 25 تیر
مدرسه فمینیستی: در چند روز گذشته با امضای توافق هستهای بین ایران و کشورهای ۵ + ۱ که یکی از مهمترین توافقات بینالمللی و حساس برای ایران به شمار میآید، ایرانیان با تجربهای شادیبخش و تاریخی مواجه شدند. درواقع این توافق نقطهی عطفی در زندگی بسیاری از زنان و مردان ایرانی است چراکه بر طبق نظر بسیاری از کارشناسان میتواند منجر به تغییر مثبت در وضعیت معیشتی و اقتصادی ایرانیان شود. در این میان این سؤال مطرح میشود که وضعیت زنان در ایران بعد از این توافق چگونه خواهد بود؟ آیا توافق اخیر میتواند بر زندگی کنونی زنان ایرانی تأثیر مثبتی بگذارد؟ و سهم زنان در شادیهای توافق هستهای ایران چه خواهد بود
نگاهی به وضعیت زنان در چند دهه گذشته نشان میدهد که مهمترین چالش زنان در ایران تغییر در وضعیت قوانین تبعیضآمیز علیه زنان بوده است. بنابراین خواسته زنان برای تغییر اساسی در قوانین تبعیضآمیز، خواستهای نیست که بتوان با برطرف شدن تحریمها و ایجاد توافق با جهان غرب به عملی شدن آنها امیدوار بود. اما شاید بتوان بیشترین تأثیر این توافق را در بهبود وضعیت اقتصادی و اشتغال ارزیابی کرد. در سالهای گذشته به دلیل تشدید تحریمها و بدتر شدن وضعیت اقتصادی، زنان بیشتر از گذشته در عرصه اقتصاد غیررسمی فعال شدهاند، اما هنوز بهرغم تقاضای بالای زنان برای ورود به بازار کار رسمی، نرخ بیکاری زنان دو برابر مردان است و هنوز آنان از فرصتهای برابر برای دستیابی به شغل و حرفه برخوردار نیستند. وضعیت زنان سرپرست خانواده و همچنین مادران تنها دچار بحران مضاعف است و اقتصاد در وضعیت این بخش از زنان نقش اصلی را ایفا میکند. با وجود نیاز زنان به وارد شدن به بازار کار سیاستهای تشویق به خانهنشینی و فرزند آوری، بر نیاز زنان بر کار در بیرون از خانه در تضاد بوده است و از سوی دیگر به دلیل عدم حمایتهای دولتی لازم برای حضور زنان در مشاغل دولتی، وضعیت مالی و معیشتی بسیاری از آنان را دچار مشکل کرده است. از سوی دیگر در سالهای گذشته به دلیل همین فشار اقتصادی از یک سو و از سوی دیگر به دلیل ارجحیت مردان به زنان در بازار کار، فشار بیشتر برای حذف زنان صورت گرفته است، بهطوری که زنان در جامعه جزو اولین قربانیان رکود اقتصادی ناشی از تحریمها و سوء مدیریتها بودهاند. اما منشأ مشکلات اقتصادی در وضعیت زنان تنها به این مسئله ختم نمیشود، بلکه به دلیل عدم حمایت از زنان در بازار کار از یک سو و از سوی دیگر به دلیل نیاز خانوادهها بهخصوص خانوادههای تک نفری به کسب درآمد در سالهای گذشته بسیاری از زنان به شغلهای غیررسمی مانند دست فروشی و.. روی آوردهاند.
در این میان پیامدهای مشکلات اقتصادی زنان تنها به وضعیت نابسامان اقتصادی آنان ختم نمیشود، چرا که با بدتر شدن وضعیت اقتصادی به دلیل فشارهای مالی، میزان خشونت علیه زنان در خانوادهها افزایش مییابد. درواقع بیکاری، فقر، اعتیاد و دیگر معضلات ناشی از وضعیت نابسامان اقتصادی در خانواده، اولین تأثیرش را روی زنان بهعنوان اعضایی از خانواده که بیشتر در معرض خشونت هستند میگذارد. به این ترتیب ما شاهد آن هستیم که بسیاری از زنان در خانوادههایشان در دام اعتیاد و خشونتهای خانگی افتادهاند و به دلیل عدم حمایت دولت و قانون از زنان، نبودن شغل، نبودن حق طلاق و حق حضانت، بسیاری از زنان همچنان مجبور به زندگی و تحمل خشونت در شرایط بد اقتصادی میشوند.
بااینکه بهبود وضعیت اقتصادی زنان را میتوان یکی از مؤثرترین پیامدهای توافق اخیر دانست، اما باید یادآوری کرد که برداشته شدن سایهی جنگ و خشونت از سر ایران نیز به خوبی تأثیر مضاعفی را بر سرنوشت زنان خواهد گذاشت. چراکه همواره جنگ سبب میشود که خشونت علیه زنان گسترش یابد و نیز وضعیت اجتماعی و سیاسی و حتی فعالیتهای مدنی را به شکل گسترده تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین میتوان گفت که جدا از مسئلهی بهبود وضعیت اقتصادی زنان که یکی از مهمترین تأثیرات این توافق بر وضعیت زنان است، کم شدن امکان جنگ و خشونت در سیاستهای منطقه، خود سهم مهمی را در بهبود وضعیت زنان و راهبرد صلح در ایران و منطقه ایفا خواهد کرد. از سوی دیگر فعالیتهای مدنی زنان برای برقراری صلح و رسیدن به حقوق شهروندی برابر در فضایی عاری از سایه جنگ و خشونت معنای متفاوتی خواهد گرفت.
اما بهرغم همه این پیامدهای مثبت، هنوز دولت کنونی راه زیادی تا عمل کردن به وعدههای خود بهویژه در خصوص زنان دارد. همچنان زنان بسیاری از جمله نرگس محمدی، بهاره هدایت، فریبا کمال آبادی، آتنا دائمی و فرقدانی و… در زندان هستند و به دلیل فعالیتهای مدنی و باورهایشان به حبسی ناعادلانه محکوم شدهاند. بااینکه فضا برای فعالیتهای مدنی بازتر شده است، اما همچنان فضای امنیتی بر بسیاری از فعالیتهای مدنی زنان سایه انداخته است. گشتهای ارشاد همچنان با زنان و مسئلهی حجاب برخورد میکنند. فعالیتهای مدنی و تجمعات زنان برای اصلاح قوانین اجتماعی در سایهی فضای امنیتی یا برپا نمیشود و یا اگر بشود بسیاری از فعالان زنان تحت فشار هستند. زنان از رفتن به ورزشگاهها محروماند و بسیاری از قوانین تبعیضآمیز خانواده پابرجاست. از این رو در این دوران پساتوافق، انتظار فعالان جنبش زنان از دولت حداقل تحقق وعدههای خودش در خصوص زنان است. به خصوص که فرآیند صلح و گفتگو و مذاکره در یک ساله اخیر با اتخاذ سیاست مذاکره توسط دولت یازدهم با جهان غرب، جای تازهای را در فضای اجتماعی ایران باز کرده است و فضای عمومی از چالش میان جنگ و نظامی شدن به سمت تقویت گفتمان صلح پیش میرود، از این رو انتظار بیجایی نیست که برای احقاق حقوق شهروندی زنان قدمهایی برداشته شود و حداقل تغییراتی در وضعیت اجتماعی – اقتصادی و قانونی زنان ایجاد شود. از سوی دیگر اکنون که قرار است تحریمها برداشته شوند، مسلماً بسیاری از زنان خوشبین هستند که بتوانند بیشتر از گذشته در چرخهی اقتصادی سهیم باشند و نتیجتاً به بهبود وضعیت آنان حداقل در سطح اقتصادی منجر شود. اما در نهایت باید گفت که حتی با وجود برداشته شدن این تحریمها، زنان در ایران همچنان راه درازی برای رسیدن به خواستههایشان دارند، راهی که قطعاً همراه با چالشهای بسیاری است.