ارسال کننده : آقای غلامرضا اخلاقی 21اردیبهشت
فعالان در تبعید: کبری حیدری، مادر عبدالرحمن سنگانی زندانی اهل سنت محکوم به اعدام، با انتشار رنج نامه ای خواهان دخالت بان کی مون، احمد شهید، کاترین اشتون و فعالان حقوق بشر ایرانی جهت ممانعت از اعدام فرزندش شد.
عبدالرحمن سنگانی فرزند حیدر، متولد ۱۳۵۷ساکن شهرستان تایباد، متاهل و دارای یک دختر ۴ ساله است. او اولین بار در اردیبهشت سال ۸۳، بازداشت شد اما پس از پانزده ماه شکنجه در انفرادی بند ۲۰۹، با قید وثیقه آزاد شد. او در بازداشت دوم در انفرادی بند ۲۰۹، حکم اعدامش را از بازجویش دریافت می کند.
رنج نامه مادر عبدالرحمن سنگانی زندانی عقیدتی اهل سنت محکوم به اعدام که توسط کمپین فعالین بلوچ، منتشر شده، به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
من مادر عبدالرحمن میخواهم رنج نامه ۵ سالهام را با شرح پرونده پسرم که به اعدام محکوم شده برای تمام دنیا بیان کنم.
عبدالرحمن را با سختی و خون جگر بزرگ کردم و ما خانوادهای مذهبی هستیم، فرزندم از سال ۱۳۷۵ در مسجد مکی زاهدان شروع به طلب علم شرعی کرد و بعد از یک سال تحصیل برای ادامه طلبگی خود به پاکستان شهر کراچی هجرت کرد و در جامعه فاروقیه مشغول طلب علم شرعی شد.
او طی تحصیل چندین بار برای دیدن خانوادهاش به ایران برمی گشت و دل ما را خوشحال میکرد تا اینکه در سال ۸۳ وقتی برای دیدن عزیزانش برگشت دستگیرش کردند و از مشهد به اطلاعات ۲۰۹ تهران منتقل کردند و آنجا به شدت مورد شکنجههای جسمی، روحی و روانی قرار میگیرد و با فشارهایی که به او وارد میکنند اعترافاتی اجباری بدون هیچ مدرک و ادله ایی از پسرم میگیرند.
این قربانی سیاست شوم، در تاریخ ۵/۲/۸۳ دستگیر شد و بعد از تحمل ۱۵ ماه انفرادی در ۲۰۹ با قرار وثیقه ۵۰ میلیونی آزادش کردند.
اطلاعات چندبار به من زنگ زد و بازجویش به من میگفت که پسرم جرمی مرتکب نشده و او نیز بعد از مدت کوتاهی از آزادیش ازدواج کرد.
بعد از ۱ سال و چند ماه از آزادیش، در یک تصادف ساختگی که قصد جانش را کرده بودند، از قسمت چپ بدن فلج شده و به کما رفت. به طوری که الان هم کارهای روزمرهاش را به سختی میتواند انجام دهد.
بعد از چند سال از آزادیش در تاریخ ۳۰/۱۰/۸۸ از طرف دادگاه انقلاب تهران شعبه ۱۵ قاضی صلواتی با او تماس گرفتند و گفتند که به دادگاه مراجعه کنند و وقتی که به آنجا میرود در ۱۵ دقیقه از او چند سوال میپرسد بدون اینکه حق وکیل گرفتن داشته باشد و به او میگوید دوباره احضارت میکنیم تا اینکه در تاریخ ۱۰/۱۱/۸۸ دوباره به دادگاه احضارش کردند و به قول خودشان برای ابلاغ حکم تعلیقی، غافل از اینکه چه نقشه شومی برای پسرم کشیدهاند.
وقتی وارد دادگاه میشود مامورین امنیتی او را بازداشت میکنند و با دستبند و چشم بند دوباره بعد از ۵ سال به بند ۲۰۹ انتقالش میدهند و به مدت ۱۸ ماه آنجا بدون هیچ توضیحی نگهداریش کردند و یک روز بازجو پرونده به ۲۰۹ میرود و به او حکم اعدامش را اعلام میکند و بعد به زندان رجایی شهر منتقل میشود.
حال چند سوال مهم در پرونده پسرم مطرح میشود که میخواهم آدمهای با وجدان جواب دهند
۱- آیا اگر عبدالرحمن مرتکب جرم شده است چرا با وثیقه ۵۰ میلیونی آزادش کردهاند؟
۲- خانه ما تا افغانستان ۱۸ کیلومتر فاصله دارد. آیا پسرم اگر جرمی مرتکب شده بود نمیتوانست راحت فرار کند؟
۳- به نظر شما کسی که جرمی مرتکب شده باشد تشکیل خانواده میدهد یا من میگذاشتم ازدواج کند؟
۴- آیا جای سوال نیست که ارگان امنیتی مثل اطلاعات کسی که حکمش اعدام باشد با وثیقه ۵۰ میلیونی آزاد کند و بعد از چند سال او را دستگیر و به اعدام محکوم کند؟
۵- آیا کسی که جرمی کرده باشد در حد اعدام خودش با پای خودش دادگاه میرود؟
و خیلی سوالهای بیجواب دیگر
حال من به عنوان یک مادر داغ دیده از سازمانهای بین المللی و حقوق بشری خواستارم بیشتر به چنین پروندههایی رسیدگی کنند تا نگذارند این طوری جوانان این مملکت را به دار آویزان کنند و کسی هم خبردار نشود و زیر سوال نروند.
پس خطابم مستقیما به اشخاصی همچون اقای بان کی مون، رئیس سازمان ملل و احمد شهید نماینده کمیتههای حقوق بشر، خانم کاترین اشتون و کسانی که در این زمینه راجع به پرونده ایران کار میکنند، این فقط نمونه کوچک از جوانان اهل سنت است که برایشان پرونده سازی شده و فردا که اعدام شود به احتمال زیاد به گروهگ جیش العدل ربط داده میشود که در سال ۸۹ تشکیل شده، همچون ۱۶نفری که چند مدت پیش در زاهدان اعدام شدهاند.
پس تمام تلاشتان را به کار گیرید تا نتوانند فرزند بیگناهم را مانند صدها بیگناهی که اعدامشان کردن اعدام کنند
رنج نامه مادر اعدامی اهل سنت مشهد
کبری حیدری