رکنا
ساعت 2:40 دقیقه بامداد 19 فروردین سال 1390 سناریوی کشف جسد زن جوانی در کانال آب در شهریار به پلیس مخابره شد و تحقیقات در این پرونده آغاز شد.
تحقیقات برای شناسایی زن جوان آغاز شد و در این مرحله بود که مردی با حضور در اداره پلیس از ناپدید شدن همسرش خبر داد و با توجه به مشخصات اولیه جسد پیدا شده و مشخصاتی که مرد جوان از همسرش اعلام کرده بود فرضیه اینکه جسد متعلق به زن این مرد جوان است وی به پزشکی قانونی مراجعه و با دیدن تصاویر عکس جسد زن جوان عنوان داشت که جسد کشف شده همان مریم است.
مرد جوان در این مرحله به بازپرس ویژه قتل گفت: من و مریم برای گرفتن وام به تهران آمدیم و به بانک رفتیم و بعد از اینکه پول را از بانک تحویل گرفتیم به ترمینال جنوب رفتیم تا به شیراز برگردیم، من یک لحظه به سرویس بهداشتی رفتم وقتی برگشتم خبری از مریم نبود و همان لحظه ماجرا را به پلیس گزارش کردم که همسرم گم شده اما خبری از پیدا شدن او به من ندادند و من هم به شیراز برگشتم تا روزی که از پزشک قانونی با من تماس گرفتند.
بنابر اظهارات اولیه شوهر مقتول کارآگاهان در بررسی های اولیه به این نتیجه رسیدند که گم شدن مریم در ترمینال جنوب آن هم جلوی دوربین های مداربسته در ترمینال جنوب دور از واقعیت است چرا که هیچ تصویری از مریم و همسرش در دوربین های مداربسته به دست نیامد .
تجسس های پلیسی ادامه داشت تا اینکه مادر مریم با حضور در اداره پلیس عنوان داشت که دخترم و دامادمان با هم اختلاف داشتند و احتمال می دهم دامادمان که سعید نام دارد دخترم را کشته باشد.
مادر مقتول به بازپرس گفته بود: مریم با سعید از طریق یکی از دوستانش آشنا شده بودند اما انگار خیلی در کنار هم زندگی خوبی نداشتند و تازگی ها باهم اختلاف داشتند. رضا دوست سعید که واسطه آشنایی دخترم با دامادم بود 2 روز بعد از گم شدن مریم به من گفت سعید می داند که مریم کجاست اما به او چیزی نگو؟ اما بعد از آن روز بامن تماس گرفتند و گفتند که جسد دختر پیدا شده و من هم تصمیم به شکایت از دامادمان گرفتم.
در ادامه کارآگاهان ببا تحقیقات پلیسی و بررسی دوربین های مداربسته و آخرین تماس های دریافتی قربانی جنایت به این نتیجه رسیدند که سعید در قتل زن جوانش دست دارد و به همین دلیل او را بازداشت کردند.
سعید بعد از بازداشت زمانیکه در تناقض گویی هایش گرفتار شد پرده از این قتل دردناک برداشت.
او به بازپرس پرونده اش گفت : من و مریم زندگی خوبی باهم داشتیم اما از نظر مالی اختلافاتی داشتیم که سر این موضوع با هم به مشکل خورده بودیم ، من و مریم برای گرفتن مبلغ زیادی پول به تهران آمدیم وقتی دیدم راضی نمی شود که پول را به من بدهد با همدستی دوستم او را به بیابان شهریار بردیم و خفه اش کردیم .
در ادامه با اعتراف متهم این پرونده ماموران پلیس آگاهی با شناسایی قاتل اصلی این زن جوان و شناسایی و او را در مخفیگاهش بازداشت کردند.
رضا قاتل اصلی پس از بازداشت اعتراف کرد که سعید با پیشنهاد پرداخت 4 میلیون تومان پول به من گفت مریم را بکشیم من هم چون اعتیاد داشتم پذیرفتم. روز حادثه با سعید و لیلا را سوار ماشین کردیم نیمه های شب در بیابان های شهریار توقف کردیم هر سه نفر از ماشین پیاده شدیم سعید او را گرفت و یک ضربه به سرش زد من هم کمربندم را در آوردم و او را خفه کردم، لیلا خیلی مقاومت کرد برای همین سعید او را روی زمین خواباند و پاهای او را گرفت و من هم خفه اش کردم.
قرار بود سعید 4 میلیون پول نقد به من بدهد و برای همین زنش را کشتیم او حتی با خودش از خانه قیچی آورده بود و با همان قیچی طلاهای لیلا را بردیم و من پول و طلا را به خانه بردم و سعید 20 روز بعد به سراغم آمد و همه را از من گرفت.
بازپرس پرونده پس از تحقیقات تکمیلی کیفرخواست پرونده را صادر کرد و رضا متهم به قتل عمدی و سعید را متهم به همدستی در قتل مریم به دادگاه معرفی کرد.
قضات دادگاه با توجه به درخواست اولیای دم یعنی مادر مقتول، رضا به عنوان قاتل به یکبار قصاص نفس بخاطر کشتن زن مسلمان و همسر مریم به 15 سال حبس، پرداخت دیه و اقامت اجباری در یکی از شهرهای دور افتاده ایران محکوم کرد و این حکم در دیوانعالی کشور مورد تایید قرار گرفت.
سحرگاه امروز اول آذر ماه 1402 بعداز گذشت 12 سال قاتل در زندان پای چوبه دار رفت و حکم قصاص به اجرا درآمد.