زهرا علیش‌زاده و امیرحسین رحیمی؛ زندانیان گمنام در سیاه‌چاله‌های نظام

ایران‌وایر

زهرا علیش‌زاده؛ زنی در جستجوی آزادی و امیرحسین رحیمی؛ کودک ۱۵ ساله‌ای که از سر کار بر می‌گشت

زهرا علیش‌زاده زن جوان ۲۲ ساله که در دانشگاه فنی و حرفه‌ای «شریعتی» تهران در رشته طراحی و مد تحصیل می‌کند یکی از هزاران زندانی است که بی‌نام و بی‌صدا در سیاه‌چاله‌های نظام محبوس است. زنی درست هم‌سن و سال «مهسا (ژینا) امینی» که در جریان اعتراضات شب ۲۶ آبان ۱۴۰۱ آبان‌ماه در متروی تئاتر شهر تهران بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شده است.

یک منبع نزدیک به زهرا علیش‌زاده به «ایران‌وایر» می‌گوید: «زهرا از یک خانواده وابسته به نظام و بسیار مذهبی می‌آید اما او هم مثل بسیاری دیگر راهش از خانواده‌اش جداست. پدرش اهل اردبیل است و خانواده‌اش هیچ پیگیری برای بازداشت او نمی‌کنند. زهرا در جریان اعتراضات زنان در متروی تئاتر شهر همراه یک نفر دیگر از دوستانش بازداشت شده است و از وقتی که بازداشت شده تنها یک تماس کوتاه گرفته است.»

دوستان زهرا علیش‌زاده به سبب اینکه بازداشت‌ها در شامگاه ۲۵ و ۲۶ آبان در ایستگاه‌های مترو با ضرب و شتم و خشونت بسیار زیاد همراه بوده بسیار نگران سلامت او هستند.

بر اساس چندین ویدئو که از درگیری‌ نیروهای امنیتی با شهروندان معترض در ایستگاه مترو تئاتر شهر تهران در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده نشان می‌دهد که ماموران امنیتی جمهوری اسلامی به مردم معترضِ محبوس در واگن‌های قطار مترو حمله مسلحانه و مستقیم شلیک کرده‌اند.

در یکی از این ویدیوها شلیک مستقیم نیروهای امنیتی به سمت واگن زنان که درهای آن بسته شده، به وضوح دیده شده و از گاز اشک‌آور نیز برای حمله به معترضان در فضای بسته استفاده کرده‌اند.

به گفته این فرد آگاه ماموران کنترل بلیط، بنری را در دستان یکی از افرادی که همزمان با زهرا قصد عبور از گیت را داشته دیده و با ماموران نیروی انتظامی حاضر در مترو تماس گرفته است:

«همه شعار زن زندگی آزادی می‌دادند اما زهرا یکی از رهگذرانی است که مثل همیشه از مسیر همیشگی‌اش در حال بازگشت به خوابگاه بوده است. دوستش را که همراه با او بازداشت شده بود همان شب رها کردند اما او را بردند. ساعت ۲ نیمه شب تماسی گرفته و گفته که ماموران نیروی انتظامی بازداشتش کرده‌اند و دارند فردا به دادسرای اوین مراجعه کنید.»

پدر زهرا سه روز بعد از اینکه از بازداشت او مطلع شده برای پیگیری کارهای او مراجعه کرده اما در طول روزهای اول بازداشت هم خانواده پدری او در تهران پیگیر وضعیت او بوده‌اند:

«دوستان زهرا چند بار به محلی که زهرا بازداشت شد مراجعه کردند تا بلکه خبری از او بگیرند اما آن‌ها را تهدید کرده‌اند که اگر دوباره مراجعه کنید شما را هم بازداشت می‌کنیم. مقابل دادسرای اوین یکی از سربازها به خانواده‌اش گفته که زهرا در اوین است اما دیگر هیچ خبری از او نیست.»

منبع نزدیک به زهرا علیش‌زاده به ایران‌وایر می‌گوید دوستان زهرا توسط ماموران حراست مستقر در خوابگاه نیز مورد سوال و جواب قرار گرفته‌اند: «شب اول بازداشت ماموران خوابگاه پیگیری کرده بودند که چرا به خوابگاه برنگشته است. شب دوم دوستانش را خواسته بودند و پرسیده بودند چرا موهای زهرا کوتاه است فکر کرده بودند در همراهی با اعتراضات موی خودش را کوتاه کرده اما زهرا از دوسال قبل که دانشجوی این دانشگاه شده بود موهایش کوتاه بود خلاصه که گفته‌اند بعد از این دیگر امکان پیگیری ندارند و خانواده‌اش باید دنبال او بروند.»

«امیرحسین رحیمی»، ۱۵ ساله و ساکن شهرک اندیشه در کرج است. روز ۲۱ مهرماه، او مثل همیشه در حال بازگشت از محل کار، بستنی خریده بوده و در حال خوردن آن بوده که نیروهای بسیج به او حمله می‌کنند. در این گیر و دار امیرحسین مقاومت می‌کند و موفق می‌شود از دست بسیجی‌ها فرار کرده و به آن سمت خیابان برود که با تفنگ ساچمه‌ای به او شلیک می‌کنند.