بالاترین
اول آذر بود که خبر رسید فائزه عبدیپور بازداشت شده است. ساعت ۱۰ و ۱۸ دقیقه نیروهای لباس شخصی مقابل آپارتمانش بودند. مدیر ساختمان را صدا میزنند و همزمان که تعدادی از آنها مشغول صحبت با او میشوند، چهار نفر با ورود به آپارتمان، فائزه را مورد ضرب و شتم قرار میدهند.
۱۰ مامور امنیتی با لشکرکشی به سراغ او رفته بودند تا بازداشتش کنند. خانهاش را تفتیش کرده، وسایلش را به هم ریخته و برخی اقلام را هم شکسته بودند.
فائزه یک تابلو هم داشت؛ تابلویی مملو از عکسهای خودش، همسر و خانوادهاش، برخی از کشته شدههای آبان ۱۳۹۸ و «نوید افکاری»، کشتیگیری معترض اعدام شده.
او عادت داشت هرچه را که بند دلش بود، به دیوار میآویخت؛ شاید برای آن که همچنان در یاد و لحظههای روزانهاش زنده بودند.
نیروهای امنیتی به این هم بسنده نکردند و یادگاریهایی که همسرش، محمدشریفیمقدم برای او در زندان میساخت را هم شکستند تا بلکه عهد و پایداری را نابود کنند. اما حالا هر دو آنها در زندان هستند و روزشمار آزادیشان ثانیه میاندازد.
بنا بر اطلاعات منتشر شده، فائزه عبدیپور هنگام بازداشت مورد ضرب و شتم نیروهای امنیتی قرار گرفته بود.
او در تماس کوتاهی که چهار روز پس از بازداشت با خانوادهاش داشت، تنها توانسته بود بگوید در بازداشت به سر میبرد؛ بدون آن که اطلاعی از محل نگهداری خود داشته باشد.
حالا در روز دهم آذر ۱۴۰۱ خبر رسیده است که از آن مکان نامعلوم به زندان مرکزی گرگان منتقلش کردهاند و بازداشت موقتش هم با اتهامات افزوده، تمدید شده است.
نیروهای امنیتی همان تابلو را هم با خود بردند و حالا جای خالی آن روی دیوار، در کنار برهم ریختگی خانه، جلب توجه میکند.
بنا بر اطلاعات منتشر شده، «فائزه عبدیپور»، از اهالی رسانه و فعال دانشجویی که اول آذر ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، به زندان مرکزی گرگان منتقل شد.
اتهامهایی که بنا به اصرار دادستان گرگان به او وارد شده، «تبلیغ علیه نظام»، «نشر اکاذیب» و «تحریک به خشونت» هستند.
فائزه عبدیپور در طول بازجویی، مورد خشونت کلامی و رفتاری قرار داشته است.
بازجو اجازه نشستن «فائزه عبدیپور» را بر صندلی بازجویی نمیدهد. پلاستیکی روی آن میاندازد و خطاب به این فعال رسانهای و دانشجویی میگوید: «تو نجس هستی و نباید روی صندلی بنشینی!»
این جمله بازجوی فائزه تنها یک نما از آن چیزی است که بر سر او آمده است.
طبق اطلاات بدست آمده، بازجوییها فائزه عبدیپور همواره همراه با توهینها و تحقیرهای جنسی و جنسیتی بودهاند. مقاومت او اما باعث شده است که در روزهای اخیر لحن بازجوها کمی تغییر کند.
آخرین اطلاع از وضعیت عبدیپور، انتقالش به زندان مرکزی گرگان است.
پیشتر به او اعلام شده بود که اتهامش «تبلیغ علیه نظام» است اما اصرار دادستان گرگان بر افزایش اتهامها، حالا پرونده این فعال رسانهای و دانشجویی را با دو اتهام دیگر همراه کرده است؛ «نشر اکاذیب» و «تحریک به خشونت» در پی اصرار و پیگیری دادستان گرگان به پرونده فائزه عبدیپور افزوده شده است.
از سوی دیگر، دادستان با افزودن این دو اتهام، بازداشت موقت عبدیپور را به مدت یک ماه دیگر تمدید کرده است.
عبدیپور سالها است که در اکانتهای شخصی خود در شبکههای اجتماعی درباره زندانیان سیاسی و خانوادههای آنها اطلاعرسانی میکند. روزشمار او برای آزادی همسرش، «محمد شریفیمقدم»، فعال دانشجویی در توییتر، تلنگری علیه فراموشی بوده است.
دادستان گرگان افزایش اتهامهای فائزه عبدیپور را کافی نمیداند. او به همراه نیروهای امنیتی، جلوی صدور وثیقه برای عبدیپور را هم گرفته و در صدد هستند که او را تا زمان برگزاری دادگاه در زندان نگه دارند؛ آنهم در زندانی که نه فقط اصل تفکیک جرایم در آن اجرا نمیشود بلکه از نظر امکانات و فضای نگهداری زندانیان سیاسی، باعث افزایش نگرانی خانواده درباره سلامت او شده است.
فائزه عبدیپور را بسیاری بر اساس اطلاعرسانیهایش از زندانیان و محکومان سیاسی، زندان و فعالیتهای دانشجویی او میشناسند؛ زنی که بازداشت و زندانی شد اما سکوت نکرد. خانواده زندانی سیاسی شد اما درباره دیگر خانوادههای زندانیان سیاسی مینوشت.
فائزه خبرنگار «مجذوبان نور»، وابسته به دراویش گنابادی در دوران «نورعلی تابنده»، قطب پیشین دراویش بود. او در دورانی که در «دانشگاه علامه طباطبایی» تحصیل میکرد، به جنبش دانشجویی علیه ظلم و ستم پیوسته بود. همچنین به عنوان درویشی گنابادی، فعالیتهای بسیاری داشت؛ از جمله اطلاعرسانی.
او دانشآموخته علوم سیاسی و دانشجوی ارشد روابط بینالملل است. همچنین فعالیتهای مدنی بسیاری در خصوص مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی داشته است.
عبدیپور اطلاعرسانی را نه فقط درباره همسرش بلکه درباره دیگر زندانیان، از دراویش گنابادی تا محکومان به اعدام از رسالتهای فعالیتهای مدنی خود میدانست.
همسرش، محمد شریفیمقدم، دانشجوی «دانشگاه صنعتیشریف»، فعال دانشجویی و از دراویش گنابادی از سال ۱۳۹۶ در پی «وقایع گلستان هفتم» تاکنون بدون مرخصی در زندان بوده است.