ناقص‌سازی عضو جنسی زنان در شش استان ایران

ارسال کننده: خانم زهرامبینی17بهمن

281851582_221142755001_100723FGM-3622281

نعیمه دوستدار

برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد که در شش استان ایران، ناقص‌سازی عضو جنسی زنان همچنان انجام می‌شود: کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه، ایلام، لرستان و هرمزگان.

به تازگی، رایحه مظفریان، فعالی که در زمینه مسائل ناقص‌سازی عضو جنسی یا ختنه زنان فعالیت می‌کند، نتایج پژوهشی را که در سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ توسط ک.احمدی در ایران به همراه گروهی از فعالان کرد انجام شده، منتشر کرده است.

بر اساس این پژوهش حدس زده می­شود حدود ۷۰ درصد از ختنه زنان در شش استان ذکر شده رواج داشته باشد. از بین هزارنفری که در ۸۵ روستا مورد مطالعه قرار گرفته‌اند، مشخص شد که آذربایجان غربی بیشترین آمار ختنه‌شدگان را دارد.

این پژوهش اضافه می‌کند که در ایران ختنه زنان بیشتر روی دختران کمتر از ده سال صورت می‌گیرد. در استان‌های ایلام و لرستان این عمل درست قبل از ازدواج صورت می‌گیرد و در برخی از موارد هم پس از تولد اولین فرزند ختنه انجام می‌شود. در استان هرمزگان معمولاً دختربچه‌ها را در سن‌های پایین ختنه می‌کنند.

 

در ایران ختنه زنان بیشتر روی دختران کمتر از ده سال انجام می‌شود. در استان‌های ایلام و لرستان این عمل درست قبل از ازدواج صورت می‌گیرد و در برخی از موارد هم پس از تولد اولین فرزند ختنه انجام می‌شود. در استان هرمزگان معمولاً دختربچه‌ها را در سن‌های پایین ختنه می‌کنند.

ناقص‌سازی عضو جنسی زنان در ایران در حالی انجام می‌شود که نهادهای مسئول در امور بهداشت و سلامت به آن واکنشی نشان نمی‌دهند و در رسانه‌ها و میان افکار عمومی نیز به آن پرداخته نمی‌شود.

بر مبنای یک تحقیق دیگر که به صورت میدانی توسط محققان دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شده، میزان ختنه زنان در میناب حدود ۷۰ درصد است. تحقیقات این گروه «ضعیف بودن آگاهی و نگرش افراد مورد مطالعه، لزوم آموزش مردم منطقه و اهمیت مراکز بهداشتی – درمانی در افزایش سطح آگاهی و تغییر نگرش‌های مردم را نشان می‌دهد».

بر اساس یک فرهنگ قدیمی، اعراب سوسنگرد دختران‌شان را در سن هفت یا هشت سالگی ختنه می‌کردند و بخش بریده شده را نگاه می‌داشتند تا اینکه دختر عروسی کند و در روز عروسی آن را به دور گردن دختر می‌انداختند. این رسم در بندر کنگ «تیغ سنت و فرهنگ» خوانده می‌شود و ۷۰ درصد برآورد می‌شود که اغلب در ۴۰ روزگی نوزادان و با روش‌های کاملاً غیر بهداشتی توسط قابله‌های محلی انجام می‌شود. گزارش شده ‌است که در بندر جاسک نیز این عمل انجام می‌شود.

نمودار فراوانی ناقص‌سازی عضو جنسی زنان در استان‌های مختلف ایران. منبع: وب‌سایت جامعه‌شناسی ایران
مانند بقیه کشورهایی که این عمل در آنها اتفاق می‌افتد، ختنه زنان در ایران معمولاً پنهانی است و داروی بیهوشی برای آن استفاده نمی‌شود. افراد محلی این کار را در بدترین شرایط بهداشتی انجام می‌دهند و محل خونریزی با خاکستر، داروهای محلی یا بتادین و الکل تمیز می­شود. در بعضی موارد هم دختران برای جلوگیری از خونریزی، مجبور به نشستن در سطل پر از آب یخ می­شوند.

در بسیاری از مناطق دنیا، ختنه مختص به دین یا مذهب خاصی نیست، بلکه نوعی فرهنگ و آداب و رسوم سنتی در میان مردمان محسوب می­شود. به عنوان نمونه تحقیقات نشان می­دهد که زنان چه شیعه و چه سنی در استان‌های ایلام، کرمانشاه، لرستان، هرمزگان و زنان اهل حق کرمانشاه نیز ختنه می­شوند. تامل آماری روی این نکته نیاز به بررسی بیشتر دارد.

ناقص‌سازی عضو جنسی زنان، یک تجاوز فراگیر

بریدن آلت تناسلی زنان یا ناقص‌سازی عضو جنسی زنان، بر اساس تقسیم‌بندی سازمان بهداشت جهانی به یکی از چهار عمل زیر اشاره دارد: برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس (کلیتوریدکتومی)، برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و لب‌های کوچک فرج با بریدن لب‌های بزرگ یا بدون آن، تنگ کردن مجرای مهبل با ایجاد یک مهر و موم پوششی با قطع کردن و تغییر مکان دادن لب‌های کوچک یا لب‌های بزرگ با یا بدون برش کلیتوریس، و نوع چهارم شامل هرگونه عمل خطرناک دیگر روی آلت تناسلی زنان به مقصودی غیر پزشکی مانند: سوراخ کردن، سوزن زدن، شکافتن و غیره.

کاهش لذت جنسی، دردهای عصبی، عفونت، مشکلات روانی و استرس‌های بعد از عمل، اختلال‌های ادراری، آسیب به ارگان‌های مجاور و عوارض روانی جنسی از جمله پیامدهای ناقص‌سازی جنسی زنان است.

این عمل پیامدهای منفی بسیاری بر سلامت و روان دختران و زنان دارد. در بین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ میلادی، برش دستگاه تناسلی زنان به شکل عمده‌ای مشکلی پزشکی در نظر گرفته می‌شد، ولی از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد گفتمان‌های پیرامون این موضوع به نقض حقوق اصلی انسانی نیز توجه می‌کنند و این عمل نقض حقوق اساسی زنان و کودکان شمرده می‌شود.

به گزارش بنیاد جمعیت سازمان ملل تعداد زنان ختنه شده در جهان ۱۲۰ تا ۱۴۰ میلیون است و هر سال سه میلیون دختر دیگر نیز در معرض این خطر قرار می‌گیرند. در سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۶ میزان زنان ختنه شده به صورت تدریجی رو به کاهش بوده‌است.

نکته قابل توجهی که ختنه زنان را به یک موضوع فراگیر تبدیل می‌کند، این است که این عمل مختص هیچ فرهنگ خاصی نیست و در نقاط مختلف دنیا فارغ از دین و مذهب اتفاق می‌افتد. تاریخ این عمل را به پیش از پیامبری موسی نسبت می‌دهند که بر این اساس آن را نمی‌توان به هیچ دینی نسبت داد، اما در عین حال این عمل زمانی که به تاریخ ادیان رسیده، توجیه مذهبی هم پیدا کرده و برای تائید آن دلایل مذهبی تراشیده‌اند.

مراحل سنتی ناقص‌سازی عضو جنسی زنان: در برخی مناطق با بریدن کلیتوریس و بخیه آن، زنان را از لذت جنسی محروم می‌کنند.
مراحل سنتی ناقص‌سازی عضو جنسی زنان: در برخی مناطق با بریدن کلیتوریس و بخیه
آن، زنان را از لذت جنسی محروم می‌کنند.
تضمین پاکی زن، تضمین سلامت مرد و کودک متولد شده، حذف بوهای بد و تکمیل رشد و زنانگی از دلایلی هستند که معتقدان به ختنه زنان مطرح می‌کنند و در سایه آن به بدن زنان و دختران تجاوز می‌کنند. یکی از مهم‌ترین دلایل سنتی انجام ناقص‌سازی جنسی زنان، کنترل یا کم کردن میل جنسی زنان است، اما طبق برخی تحقیقات، عملی که قرار بوده بی‌قاعدگی در امور جنسی را بکاهد، در عمل سبب تشدید آن شده ‌است؛ چرا که به دنبال عدم رضایت جنسی زنان ختنه شده، آنها را به جست و جوی رضایت جنسی می‌کشاند. در عین حال برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که ختنه زنان باعث می‌شود که آمیزش برایشان دردناک باشد و به ارگاسم نرسند.

ناقص‌سازی زنان بر سلامت و روان زنان و دختران اثر منفی دارد. در کوتاه مدت دردی شدید و خونریزی هنگام انجام عمل نصیب آنها می‌شود. در بعضی انواع ناقص‌سازی پای دختران را برای روزها یا هفته‌ها به هم می‌بندند. عفونت‌های بعد از عمل نیز رواج دارد. در بلندمدت کاهش لذت جنسی، دردهای عصبی، عفونت، مشکلات روانی و استرس‌های بعد از عمل، اختلال‌های ادراری، آسیب به ارگان‌های مجاور وعوارض روانی جنسی از جمله پیامدهای ناقص‌سازی است.

به دنبال ختنه زنان، میزان احتمال ابتلا به عفونت‌ها بیشتر می‌شود و هپاتیت نوع ب، HIV و انتقال عفونت‌ها و ‌ویروس‌ها آسان‌ترصورت می‌گیرد. به دلیل بروز عفونت‌های لگنی باروری زنان ختنه شده تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

پانویس:

ششم فوریه، روز جهانی مبارزه با ناقص‌سازی عضو جنسی زنان، یکی از روزهای آگاهی‌دهنده بین‌المللی مورد حمایت سازمان ملل است. نخستین‌بار در سال ۲۰۰۳ استلا اوباسانجو، بانوی اول نیجریه در کنفرانسی که توسط کمیته بین آفریقایی مناسک سنتی تاثیرگذار بر سلامت زنان و کودکان برگزار شد این روز را پیشنهاد کرد.