اختصاصی: سناریوسازی جدید علیه مهسا امینی؛ او نه سیاسی بود، نه بیمار

IRANWIRE

افشای سناریوی جمهوری اسلامی در گفت‌وگوی تصویری «ایران‌وایر» با عرفان مرتضایی، پسر خاله مهسا

طبق آخرین خبرهایی که «ایران‌وایر» در گفت‌وگو با «عرفان مرتضایی»، پسرخاله مهسا امینی به دست آورده است، خانواده مهسا برای پذیرش سناریوی جمهوری اسلامی مبنی بر انجام عمل جراحی پیش از این واقعه بر مغز دخترشان تحت فشار هستند. اما، تاکنون در مقابل پذیرش این مساله مقاومت کرده‌‌اند. از سوی دیگر، طبق اظهارات پسرخاله مهسا، جمهوری اسلامی در پی آن است که مهسا امینی را به پسرخاله‌اش که عضو سازمان «کمونیست» ایران، از احزاب مخالف جمهوری اسلامی است، مرتبط کند. عرفان مرتضایی طی این گفت‌وگو هرگونه ارتباط مهسا را با احزاب سیاسی تکذیب کرد و همچنین خبر داد که نوه نوجوان خاله مهسا، از روز نخست اعتراضات تا روز تولد مهسا در بازداشت به سر می‌برده است.

۳۰شهریور، تولد «مهسا (ژینا) امینی» همزمان با پنجمین روز اعتراضات سراسری در شماری از شهرهای ایران است؛ دختر ۲۲ ساله‌ای که پس از بازداشت توسط گشت ارشاد، جان خود را از دست داد.

«عرفان مرتضایی»، پسرخاله مهسا امینی و عضو حزب کمونیست ایران، در گفت‌وگوی تصویری با «ایران‌وایر» خبر داد که پس از قتل دخترخاله‌اش تاکنون یعنی ۳۰‌شهریور، خانواده مهسا امینی مقابل پذیرش سناریوی جمهوری اسلامی مبنی بر ابتلای او به بیماری و انجام عمل جراحی پیش از مرگ‌اش، مقاومت کرده‌‌اند.

پیش‌تر «ایران‌وایر» خبر داده بود که جمهوری اسلامی و همچنین صداوسیمای جمهوری اسلامی در پی اخذ اعترافات اجباری از والدین مهسا امینی مقابل دوربین‌های این رسانه حکومتی هستند. از سوی دیگر به گفته عرفان مرتضایی پدر و مادر مهسا امینی به دلیل قتل فرزندشان و فشارهای نیروهای حکومتی از شرایط جسمانی نامساعدی برخوردار هستند و چندین بار در درمانگاه بستری شده‌اند.

اما به گفته پسرخاله مهسا، سناریوی دیگری توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در حال پیگیری است. او می‌گوید که جمهوری اسلامی ضمن تهدید و فشار بر خانواده مهسا امینی در پی آن است که فرزند کشته‌شده‌شان را مرتبط با احزاب سیاسی کُرد بنامند؛ یعنی مهسا امینی، دختری ۲۲ ساله را که تاکنون پای خود را از مرزهای ایران آن‌ طرف‌تر نگذاشته است.

عرفان مرتضایی به «ایران‌وایر» می‌گوید: «از زمان انتشار خبر به کما رفتن مهسا، وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه‌پاسداران سناریوسازی خود را آغاز کرده است. اعضای سایبری و اطلاعات جمهوری اسلامی در فضای مجازی مدعی شده‌اند که من مهسا را از ایران به بیرون هدایت کرده‌ام، او را آموزش امنیتی و سیاسی داده‌ام و بعد به ایران بازگردانده‌ام. همچنین مدعی شده‌اند که آخرین عکس و فیلم داخل متروی تهران، کار بنده بوده است.»

او در پاسخ به سوال «ایران‌وایر» که چقدر این ادعا حقیقت دارد، پاسخ داد: «صریح‌ترین پاسخ من این است که مهسا طی ۲۲ سال زندگی خود به هیچ‌ عنوان حتی یک دقیقه از ایران خارج نشده است. مهسای نازنین ما دختری بود که فقط در فکر زندگی و موسیقی، سفر و هنر بود. مهسای ما به هیچ عنوان علاقه‌ و فعالیت سیاسی نداشت.»

عرفان مرتضایی همچنین گفت: «جمهوری اسلامی که ادعا می‌کند کل ایران‌زمین تحت کنترل نیروهای امام زمان و وزارت اطلاعات است، چطور من توانسته‌ام وارد و خارج شوم و [آن‌ها] متوجه نشوند؟»

بازداشت یکی از اعضای خانواده مهسا امینی در زندان مرکزی سقز

عرفان مرتضایی همچنین به «ایران‌وایر» خبر داد که از روز نخست تظاهرات در شهر «سقز» کردستان در پی خاکسپاری پیکر مهسا امینی، برادرزاده‌اش، یعنی نوه خاله مهسا به نام «ارکان مرتضایی» در بازداشت بوده است. صبح ۳۰شهریور، ارکان مرتضایی با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان مرکزی «سقز» آزاد شده است.

عرفان مرتضایی می‌گوید: «برادرزاده‌ام [ارکان] در اولین روز اعتراضات سقز پس از خاکسپاری مهسا توسط وزارت اطلاعات ربوده شده بود. بعد از دو روز خانواده مطلع می‌شوند که ارکان در ستاد خبری ۱۱۳ سقز گرفتار شده است و پس از این دو روز به زندان مرکزی سقز فرستاده شده بود.»

ارکان مرتضایی ۱۷ ساله است.

بنا به اظهارات عرفان مرتضایی، خانواده مهسا امینی اعم از والدین، برادر و دایی‌هایش تحت فشار امنیتی قرار دارند و حتی خانواده عرفان مرتضایی از ارتباط تصویری و تلفنی با او منع شده‌اند: «تمام این فشارها برای اخذ اعتراف اجباری از خانواده مهسا است تا بلکه اعتراضات سراسری را خاموش کنند.»

خانواده هیچ دسترسی به مدارک پزشکی ندارد

۳۰شهریور، قوه‌قضاییه جمهوری اسلامی نخستین ادعای پزشکی قانونی را درباره مهسا امینی اعلام کرد. طبق این اظهارات مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران مدعی شده است که مهسا امینی در سال ۱۳۸۶ در یکی از بیمارستان‌های تهران مورد جراحی مغز قرار گرفته است و هیچ‌گونه آثاری از ضرب و جرح در ناحیه سر و صورت او وجود ندارد.

در حالی‌که در روزهای گذشته پزشکان متعددی ابتدا از روی عکس منتشر شده از مهسا در بیمارستان، مدعی شدند که سر مهسا مورد اصابت ضربه قرار گرفته است. ۲۷شهریور نیز تصاویری در تلویزیون «ایران اینترنشنال» منتشر شد که به ادعای این رسانه، سی‌تی‌اسکن مغز مهسا امینی بود. پزشکان گفته‌اند که طبق این تصاویر، جمجمه مهسا امینی دچار شکستگی شده است. پزشکانی که سی‌تی اسکن مغز و ریه خانم امینی را دیده‌اند می‌گویند اگر عمل جراحی مغز روی او صورت گرفته بود، آثار جراحی در سی‌تی اسکن مغز مشهود بود.

عرفان مرتضایی به «ایران‌وایر» می‌گوید که تاکنون خانواده مهسا امینی هیچ‌گونه مدارک پزشکی، حتی از سوی بیمارستان «کسری» که مهسا از بازداشتگاه «وزرا» به آن منتقل شد، دریافت نکرده‌اند.

پسرخاله مهسا می‌گوید: «پزشکی قانونی هیچ‌گونه مدرک یا مدارکی دال بر چگونگی فوت مهسا به اعضای خانواده و والدین او ارائه نداده است. حتی به آن‌ها اجازه دیدار آخر را هم نداده‌اند. ابراهیم رئیسی در مقر سازمان ملل می‌گوید که پیگیر وضعیت پرونده است، در حالی‌که حتی بیمارستان کسری هم از ارائه مدارک پزشکی مهسا خودداری می‌کنند.»

طبق نقل قول‌های قوه‌قضاییه، «تعیین علت فوت متوفی» نیازمند زمان است. در واقع، پنج روز پس از خاکسپاری مهسا امینی، هنوز مقامات رسمی اعلام نکرده‌اند که چرا مهسا کشته شد.

عرفان مرتضایی ضمن تاکید چندباره بر فشار بر خانواده مبنی بر پذیرش انجام اعتراف اجباری، یادآور می‌شود: «جمهوری اسلامی سالیان متمادی همین کار را کرده است. یعنی همیشه زندانیان سیاسی بسیاری را تحت عناوین مختلف، با سناریوسازی جلوی تلویزیون می‌آورد و اعتراف اجباری می‌گیرد و احکام سنگین [قضایی] می‌دهد. همین روند را می‌خواهند بر سر پدر و مادر مهسا بیاورند که خوشبختانه این اقدام‌شان عملی نشده است.»

مهسا که بود؟

تصاویر اندکی از مهسا امینی موجود است؛ گاهی در حال رقص، گاهی هم در حال فوت کردن قاصدکی به مقصدی نامعلوم. طبق اطلاع «ایران‌وایر»، این خواسته خانواده مهسا امینی است که تصاویر کم‌تری از او منتشر شود. حال و روز عمومی والدین مهسا، نامساعد گزارش شده است.

مهسا دومین فرزند خانواده‌شان بود. «آرمین» فرزند اول والدین مهسا، در کودکی جان خود را از دست داده بود. مهسا که شور و شوق را به خانواده‌اش آورده بود، پس از بازداشت توسط گشت ارشاد، جان خود را از دست داد. نزدیک‌ترین فرد به مهسا امینی، برادرش بود؛ یعنی همان کسی که هنگام بازداشت همراه مهسا بود و نخستین بار شهادت داد که چه بر سر خواهرش آمده است. برادر مهسا وقتی او همچنان در کما بود، به «ایران‌وایر» گفته بود که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و می‌خواهد دنیا را از ظلمی که به خواهرش روا داشته شده است، خبردار کند.

عرفان مرتضایی در توصیف مهسا امینی به «ایران‌وایر» می‌گوید: «مهسا یا همان ژینای عزیز ما همیشه خندان، پر از شور و شوق و انرژی بود. عاشق موسیقی، سفر و لباس‌های کُردی و کارهای هنری بود. مهسای ما خیلی پاک و معصوم بود و فکر نمی‌کنم هیچ‌کس از اقوام و دوستان و آشنایان خاطره‌ ناراحت‌ کننده‌ای از مهسا داشته باشند.»

پسرخاله مهسا می‌گوید که رویای او زندگی دور از هیاهو، آرام توام با آزادی‌های شخصی بود؛ یعنی بتواند برای خودش و زندگی‌اش تصمیم بگیرد. طبق این روایت، مهسا هم مثل بسیاری از زنان ایرانی از پوشش و حجاب اجباری ناراضی بود، کتاب‌ می‌خواند و به دنبال زندگی رو به پیشرفت بود تا بتواند مستقل باشد.

عرفان مرتضایی می‌گوید: «مهسا برای آن‌که مستقل باشد، مغازه فروش مانتو داشت.»

حالا، ۳۰‌شهریور، روز تولد مهسا امینی، کم‌تر کسی در جهان هست که نام او را نشنیده باشد. نام و تصاویر مهسا امینی در رسانه‌های بین‌المللی طنین‌انداز شده است، حتی اگر جمهوری اسلامی سناریوهای تازه خود را هم به پیش ببرد، جهان آن را باور نخواهد کرد. مهسا امینی در حال حاضر، آخرین کشته بر اثر خشونت جنسیتی در ایران است که صدای ظلم حکومتی به زنان ایران را به فریادی خشمگین و رسا تبدیل کرده است.