مولاوردی: اعتیاد، طلاق و افزایش زنان سرپرست خانوار، بیشترین آسیب را به زنان زده است

ارسال کننده: خانم فاطمه تابع بردبار2بهمن

اعتماد نوشت:

مساله زنان و حقوق‌شان مساله تازه‌یی در کشور ما نیست و در دوره‌های گوناگون با توجه به روی کارآمدن افراد از جناح‌های مختلف دستخوش تغییر و تحولات زیادی شده. برای بررسی این موضوع و باتوجه به روی کارآمدن دولتی که نام اعتدال و امید را یدک می‌کشد برای گفت‌وگو با معاون امور زنان رییس‌جمهور راهی این معاونت شدم تا بیم‌ها و امیدهای زنان را از زبان معاون رییس‌جمهور بشنوم و جویای برنامه‌هایش برای زنان شوم. شهیندخت مولاوردی همانند رییس‌جمهور، او نیز حقوقدان است در این گفت‌وگو تاکید می‌کند که به عنوان معاون رییس‌جمهور در امور زنان و خانواده همواره به دنبال تحکیم نهاد خانواده و در کنار آن احیا و گسترش نقش اجتماعی زنان خواهد بود. او معتقد است مساله زنان در ایران تبدیل به یک مساله سیاسی شده و باید این نگاه را تغییر داد تا بتوانیم خواسته‌های مشروع و قانونی زنان را برآورده کنیم.

او می‌گوید که هیچ گروهی را حذف نخواهد کرد و دست یاری به سوی همه کسانی که به دنبال استیفای حقوق زنان هستند دراز می‌کند. گفت‌وگوی پیش رو به شرح این مسائل پرداخته است.

به عنوان سوال اول دوست داشتم بگویید با توجه به اینکه شما در دوره اصلاحات در مرکز امور زنان فعال بودید و هشت سال پیش دولت آقای خاتمی مرکز امور زنان را به آقای احمدی‌نژاد تحویل داد و امروز به عنوان معاونت امور زنان و خانواده تحویل گرفتید تشریح کنید چه چیزی را تحویل گرفتید؟

وضعیت زنان بی‌تاثیر از وضعیت کلی حاکم بر شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور نیست. با تغییر دولت‌ها نیز رویکردی که در حوزه زنان اتخاذ می‌شود درواقع متاثر از رویکرد کلی حاکم بر جامعه است. بعد از استقرار دولت نهم به طور کلی رویکرد خود به مسائل زنان را با تغییر عنوان مرکز امور مشارکت زنان به مرکز امور زنان و خانواده نشان داد که در مجموع برنامه‌ها و سیاست‌هایی که در پیش گرفته شد به طور کلی زمینه‌های تحقق این رویکرد را بیشتر فراهم کرد به عنوان قطعات یک پازل در کنار هم قرار گرفت و در تحقق اهداف و ماموریت‌های این مرکز کمک کرد، الان علاوه بر ساختمان و نیروی انسانی و مجموعه‌یی از آثار و مکتوبات و منتشرات این مرکز به همراه مجموعه‌یی از آسیب‌های اجتماعی که زنان و بنیاد خانواده را تهدید می‌کند با وجود تمامی شعارهای دولت‌های نهم و دهم تحویل گرفتیم.

دیدگاه واقعی شما نسبت به دولت احمدی‌نژاد در مسائل مربوط به زنان با توجه به اقداماتی که ایشان انجام دادند، مثل استفاده از وزیر زن برای نخستین بار بعد از انقلاب چیست؟

با وقوع انقلاب در سال ۱۳۵۷ وضعیت زنان یکی از حوزه‌هایی است که دستخوش تغییرات و دگرگونی عدیده‌یی شد. درطول این سال‌ها وضعیت زنان گذشته از متاثر شدن از تحولات جهانی به‌شدت متاثر و ملهم از شرایط حاکم بر جامعه ایران بوده است و تحت تاثیر آن، رویکردهای متفاوتی نسبت به مباحث جنسیتی توسط متولیان امور اتخاذ شده است و برنامه‌های توسعه‌یی پنج ساله نیز از این شرایط تاثیرپذیرفته است؛ بی‌توجهی به مباحث جنسیتی در برنامه اول توسعه و کم توجهی به این مباحث در برنامه دوم که در برنامه‌های سوم و چهارم تا حدود زیادی این ضعف جبران شد. در دوران سازندگی در شرایطی قرار می‌گیریم که یکسری ملزومات مربوط به امور زنان پایه‌ریزی می‌شود و نقطه عطفی است در شروع فعالیت زنان. برای نخستین بارمشاور رییس‌جمهور در امور زنان منصوب می‌شود، دفتر امور زنان تاسیس می‌شود و سپس شرکت در کنفرانس پکن که باعث شد یک بسیجی شکل بگیرد برای حضور سازمان‌های غیردولتی و برای نخستین بار به صورت تشکل یافته هماهنگی‌های لازم برای این حضور شکل می‌گیرد و سپس برنامه عمل ملی زنان نوشته می‌شود. در دوره اصلاحات متناسب با مطالبات، اقتضائات و رویکرد کلی حاکم بر جامعه موضوع مشارکت و فعالیت‌های اجتماعی زنان در اولویت قرار می‌گیرد و لذا ما شاهد جنب و جوش و تحرکات وفعالیت‌های خاصی در جهت ایجاد پویایی و نشاط در زمینه فعالیت‌های اجتماعی و در تاسیس و ایجاد سازمان‌های غیر دولتی هستیم که این هم نقطه عطفی است، همچنین این مباحث خود را در برنامه چهارم توسعه نشان می‌دهد که این نگرش جنسیتی در جای‌جای برنامه چهارم جاری و ساری بود. سال‌های پایانی برنامه چهارم مصادف می‌شود با پایان دولت اصلاحات و مقارن با آغاز دولت نهم که از همان ابتدا این برنامه کنار گذاشته می‌شود و آنچه به عنوان تکلیف دولت در این برنامه بود مغفول می‌ماند. در دولت اصولگرا نقش زن در خانواده برجسته می‌شود. به طور کلی پس از انقلاب ما هیچ دولتی را نداشتیم که منکر نقش و حضور زنان در خانواده باشد یا برای تقویت نهاد خانواده تلاش نکرده باشد ولی در این دوره ما شاهد این هستیم که به صورت اغراق‌گونه به این موضوع پرداخته می‌شود و همین تفکر تاثیرش را در برنامه‌ها به جا می‌گذارد به طوری که منتقدان این نگاه نگرانی خودشان را از خانه‌نشین کردن زنان اعلام می‌دارند. این آسیب وجود داشت و همه نگرانی‌ها از این بود که نقش‌های متعدد زنان نادیده گرفته شود و برای زنان جامعه فقط یک نقش خاص در خانه قائل شوند در حالی که نیازی که توسعه و پیشرفت جامعه دارد توجه به تمامی نقش‌های زنان در جامعه است و تاثیری که زنان می‌توانند به عنوان نیمی از سرمایه‌های انسانی در مسیر پیشرفت و توسعه جامعه داشته باشند. در عین حال یکسری اقدامات تابوشکنانه هم داشتیم که در مقایسه با دولت‌های گذشته در نوع خودش بی‌نظیر بود مثل انتصاب وزیر زن، لذا پل‌هایی که ساخته شد در این رابطه باعث امیدواری همه ما بود که در آینده این پل‌ها برای عبور استفاده شود نه اینکه این پل‌ها خراب شود. این تابوشکنی‌ها می‌توانست منشأ اثر باشد برای آیندگان تا بسیاری از ملزومات حضور زنان در پست‌های عالی تصمیم‌گیری را پایه‌ریزی کند.

چرا آقای روحانی فرصت را غنیمت نشمردند و با استفاده از این تابوشکنی دولت قبلی از وزیر زن در کابینه استفاده نکردند؟

این برای خود من نیز سوال بود زیرا هم در برنامه‌های انتخاباتی‌شان و هم در شعارها و وعده‌هایشان به این حضور زنان و حقوق زنان تاکید شده بود و بحث شایسته‌سالاری در جای جای این برنامه مطرح بوده و هست و قاعدتا باید این برنامه در این چهار سال مد نظر باشد. البته مجموعه شرایطی که آقای روحانی دولت را تحویل گرفت شرایط بحرانی بود اگرچه در این سال‌ها هر زمانی که بحث زنان به میان آمده بهانه فوق‌العاده و بحرانی بودن جامعه همیشه وجود داشته برای کنار گذاشتن زنان و عدم استفاده از توانمندی‌های زنان در تصمیم‌گیری‌ها منتها این‌بار این بحث پر رنگ‌تر مطرح شد زیرا وضعیتی که تحویل گرفته شده بود آنچنان آشفته و بحرانی به نظر می‌رسید که باز هم دولتمردان تن به ریسک ندادند تا سکان برخی وزارتخانه‌ها را به دست زنان بسپارند حتی وزارتخانه‌هایی را که کارشان بیشتر از جنس زنانه است و می‌توانستند این اعتماد را داشته باشند ولی این کار را نکردند. از یک طرف با وجود اینکه ما زنان با تجربه‌یی برای تصدی این پست‌ها داشتیم ولی بعضی از این خانم‌ها به دلیل شاخص بودن‌شان و اینکه دولت، دولت اعتدال بود کنار گذاشته شدند و عده‌یی هم که شاخص نبودند به بهانه بی‌تجربگی کنار گذاشته شدند و این عوامل زمینه‌های عدم تحقق این شعارها را تا به اینجا فراهم کرده در حالی که همه می‌دانیم و خود رییس‌جمهور هم خوب می‌دانند اعتماد و اقبالی که زنان و جوانان به برنامه‌ها و شعارهایشان داشتند بیش از سایر گروه‌ها بود و حق‌شان بود که به این اعتمادشان پاسخ مناسبی داده شود البته هنوز دیر نشده، همان‌طور که رییس‌جمهور در نخستین نشست استانداران دوباره متذکر شدند که وزرا و به طور کلی مقامات در سطح استان‌ها در شرایط مساوی خانم‌ها را در انتصاب‌های خودشان ترجیح دهند و بی‌عدالتی‌هایی را که در طول تاریخ در این عرصه داشتیم به نوعی جبران کنند و من فکر می‌کنم برای حفظ این اعتماد و سرمایه اجتماعی همچنان فرصت باقی است.

منظورتان از شاخص بودن چیست؟

منظورم دقیقا زنانی ست که از نظر سیاسی در جناح‌های مختلف شاخص بودند و فعالیت‌های سیاسی داشتند.

یکی از اقداماتی که در دوره احمدی‌نژاد صورت گرفت و ظاهرا خوشایند زنان بود افزایش مرخصی زایمان از ۶ ماه به ۹ ماه بود اما پیرامون این اقدام مسائلی وجود داشت که خیلی به نفع زنان نبود زیرا عملا زنان کار خود را از دست می‌دادند. شما به عنوان معاون رییس‌جمهور چه تدبیری برای این مساله اندیشیده‌اید؟ آیا این قانون را عوض می‌کنید یا راهکار دیگری مدنظر دارید؟

اگر ما یک نگاه بلندمدت به این موضوع داشته باشیم قطعا اینگونه امتیازات و تسهیلات چندان خوشایند آینده شغلی زنان نخواهد بود. همان‌طور که پیش‌بینی می‌شود و تجربه نیز آن را نشان داده است. اما زنانی که مشمول این امتیازات می‌شوند و در حال حاضر درگیر این موضوع هستند برای استفاده از این تسهیلات برنامه‌ریزی خود را انجام داده‌اند و زندگی خود را بر اساس آن تنظیم کرده‌اند. ما در شروع کار خودمان با خیل عظیمی از کسانی روبه رو بودیم که انتظار عملیاتی و اجرایی شدن این قانون را دارند. از طرفی نظرات روزهای اولیه معارفه من نیز در این زمینه به صورت ناقص انعکاس پیدا کرده بود که مطرح کرده بودم که این موضوع در دست کارشناسی است واگر ما به این نتیجه برسیم که این موضوع در درازمدت به نفع زنان شاغل نیست قطعا ما تسهیلات و حمایت‌های اجتماعی از زنان شاغل را در دستور کار قرار خواهیم داد. می‌خواستم اطمینان بدهم که زنان شاغل نباید نگرانی داشته باشند، ما باید این تسهیلات را بی‌وقفه داشته باشیم تا به نوعی زنان شاغل بتوانند بیشترین تاثیرگذاری و کارآمدی را هم در حوزه خانواده و هم در حوزه فعالیت اجتماعی داشته باشند تا هیچ‌یک از نقش‌هایشان فدای نقش دیگرشان نشود، اگر لازم بود از ساعت کار منعطف یا ساعت کار شناور استفاده شود و یک سری برنامه‌های دیگر مثل دایر کردن مهد کودک در ادارات یا بحث مرخصی برای پدران مطرح است که آنها نیز بتوانند از مرخصی استفاده کنند و همچنین فرهنگ‌سازی درباره تقسیم کار خانگی میان زن و شوهر. اینها مباحثی است که می‌تواند تناقض موجود بین نقش‌های متعدد زنان و فشار مضاعف بر زنان شاغل را حل کند. در مقابل چنین انتظاراتی که درباره افزایش مرخصی شکل گرفته ما پیگیری‌های خود را داشته‌ایم. در هر صورت این قانون در مجلس تصویب شده و با مجموع شرایطی که وجود دارد و دستگاه‌هایی که بتوانند و شرایطش را داشته باشند باید آن را اجرا می‌کردند. ما به این نتیجه رسیدیم که سازمان تامین اجتماعی و همچنین وزارت آموزش و پرورش نه امکان اجرای این قانون را داشته‌اند و نه اینکه قدمی در این راه برداشته‌اند. در این راستا مکاتبه‌یی با معاون اول رییس‌جمهور آقای جهانگیری و وزیر آموزش و پرورش و حتی با خود رییس‌جمهور داشته‌ایم زیرا آقای جهانگیری پی‌نوشت کرده بودند که دستگاه‌هایی که امکان و شرایط اجرای این قانون را دارند باید آن را اجرا کنند، در غیر این صورت دولت به آنها تذکر خواهد داد. موضوع به کمیسیون اجتماعی دولت ارجاع داده شد و نحوه اجرایی کردن آن در حال حاضر در دستور کار این کمیسیون قرار دارد.

با توجه به اینکه شما در دوره اصلاحات نیز در این مرکز فعالیت داشته‌اید و الان نیز به عنوان معاون رییس‌جمهور مسوولیت این مرکز با شماست، فکر می‌کنید حوزه اختیارات این مرکز چقدر می‌تواند گسترده باشد و آیا در تصمیم‌گیری‌ها و سیاستگذاری‌های کلان حکومت تاثیرگذار است یا اینکه مانند اکثر نهادهای مربوط به زنان صرفا یک نام برای رفع تکلیف است و در حاشیه قرار دارد؟

از نظر من موضوع بهبود وضع زنان و همچنین پیشبرد وضعیت خانواده موضوعی است که مربوط به کل حاکمیت است و فقط مختص قوه مجریه یا یک دستگاه و معاونت نیست لذا مسوولیت مشترک همه است و همه باید در بهبود این وضعیت مشارکت داشته باشند زیرا زنان نیمی از جمعیت و سرمایه انسانی را تشکیل می‌دهند و خانواده نیز کل این جامعه را در بر می‌گیرد و قطعا آسیب‌هایی که در این دو حوزه وجود دارد می‌تواند کل وضعیت اجتماعی و فرهنگی و حتی وضعیت سیاسی و اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد لذا جایگاهی که الان برای چنین معاونتی در نظر گرفته شده با مجموع تحولاتی که به خودش دیده و ارتقایی که در این مدت پیدا کرده تناسبی با انتظاراتی که از آن می‌رود ندارد و قطعا نیازمند توجه ویژه است. در حال حاضر این نهاد صرفا به عنوان یک مرجع تصمیم‌سازی عمل می‌کند نه تصمیم‌گیری و مجموعه‌یی از متغیرها و عوامل است که به جریان تصمیم‌گیری‌ها کمک می‌کند. از طرفی سازو کاری که تعریف شده باید برای عملیاتی کردن آنچه ما برای این نهاد به عنوان سیاستگذار و برنامه‌ریز در نظر گرفته‌ایم و جدی نیست و ما ارتباط ارگانیک و سازمانی به عنوان یک سازمان باشد نداریم که دارای ادارات کل در سراسر کشور باشیم. صرفا یک معاونت هستیم که از طریق دستگاه‌های اجرایی، مشاورین وزرا و از طریق وزارت کشور با استانداری‌ها و فرمانداری‌ها و بخشداری‌ها می‌توانیم به تحقق برنامه‌هایمان امیدوار باشیم و اگر اهمیتی به نقش سازمان‌های غیر دولتی و نهادهای مدنی قائل باشیم که آن هم در دولت‌های مختلف تغییر می‌کند، می‌توانیم از این ظرفیت‌ها برای پیشبرد اهداف‌مان کمک بگیریم، بنابراین من معتقدم در حال حاضر ما در جایگاه مطلوبی نیستیم.

از نظر شما در حال حاضر بزرگ‌ترین آسیبی که زن و خانواده را در جامعه ما تهدید می‌کند چیست؟

در گزارش ۱۰۰ روز که البته برای ما منهای ۶۰ بود و تقریبا ۴۰ روزه بود یک گزارش اجمالی را دریافت کردیم ولی خیلی شتابزده انجام شده بود. در حال حاضر به صورت مبسوط روی آسیب‌شناسی وضعیت موجود زنان و خانواده و به طور کلی آسیب‌شناسی عملکرد گذشته کار می‌کنیم ولی در مجموع بررسی‌هایمان بحث اعتیاد و طلاق بیشترین فراوانی را داشت که بنیان خانواده را مورد تهدید قرار داده است به ویژه اعتیاد زنان متاهل. در درجات بعدی افزایش زنان سرپرست خانوار و همچنین پایین آمدن سن زنان سرپرست خانوار است که بیشترین فراوانی‌اش در بین زنان مطلقه و بعد دختران مجردی است که دچار تجرد قطعی هستند. نوع نگاه برای برنامه‌ریزی در راستای رفع این تهدیدها باید متفاوت باشد زیرا ما در این زمینه گروه‌های هدفی داریم که نیازها و نوع مطالبات‌شان متفاوت است. مثلا دختران جوانی که دچار تجرد قطعی هستند معمولا از قشر تحصیلکرده‌اند و عمدتا نیاز مالی ندارند بنابراین نوع برنامه‌ریزی برای آنها باید متفاوت باشد. اینها مسائلی است که در برنامه‌ریزی‌ها باید مدنظر گرفته شود تا با علم و اشراف به این آسیب‌ها بتوانیم برنامه‌های خودمان را پیش ببریم.

در خیلی از موارد برای فعالیت و ایفای نقش زنان در زمینه‌های اجتماعی محدودیت قانونی وجود ندارد اما ما شاهد یک نوع محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی هستیم که ناشی از شرایط فرهنگی جامعه است و مانع حضور زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی می‌شود. شما برای این‌گونه مسائل چه برنامه‌هایی دارید؟

این مساله را باید در مجموع تبعیض‌هایی که علیه زنان وجود دارد مورد بررسی قرار داد و اتفاقا این نوع تبعیض‌ها بیشتر هستند و خیلی پر رنگ‌تر از تبعیض‌های دیگر خودش را در زندگی زنان نشان می‌دهد. البته من معتقدم این مساله رو به کاهش است و با توجه به تحولات اجتماعی و اقتصادی و نیازهایی که وجود دارد تغییر کرده مثلا الان کمتر خانواده‌هایی را سراغ داریم که فقط یک نان‌آور داشته باشند زیرا شرایط اقتصادی این‌طور ایجاب می‌کند که زن و مرد پا به پای هم در تامین معیشت خانواده کار کنند. از طرفی دیگر موج روز افزون دانش‌آموختگی دختران ما و نیازی که درباره ورود به بازار کار دارند باعث شده به نوعی حضور خود را به بازار کار تحمیل کنند. در واقع این واقعیت‌ها، واقعیت‌های دیگر را نیز تغییر می‌دهد. ما امیدوار هستیم که این اتفاقات بیفتد و تلاش‌مان این خواهد بود تا نقش‌هایی که برای زنان در جامعه امروز تعریف می‌شود متناسب با چهره و جایگاه واقعی آنها و همچنین توانمندی‌هایشان باشد و خیلی انتزاعی و دور از دسترس و دور از واقعیت نباشد. قطعا در این صورت است که ما جواب لازم را خواهیم گرفت در غیر این‌صورت اگر بخواهیم از روش‌هایی که سال‌ها مدنظر بوده و پیروی می‌شده استفاده کنیم که به دور از واقعیات جامعه در پشت درهای بسته و با نگاه بالا به پایین یکسری سیاست‌ها و برنامه‌هایی اتخاذ شود نمی‌تواند آن تاثیر لازم بر روند بهبود اولا زنان و خانواده و ثانیا کل جامعه را داشته باشد. اینجا ما از طریق وزارت کشور با استان‌ها در ارتباطیم و برنامه‌هایی هم مدنظر ما است. اتفاقا قبل از شروع این مصاحبه من با مشاور وزیر کشور در همین زمینه جلسه‌یی داشتم. قطعا ما به وزارت کشور به عنوان بازوی اجرایی برنامه‌هایمان نیازمندیم و آنها نیز برای پیگیری و اجرای برنامه‌ها نیازمند تعامل و کمک از بالا هستند. منتها از نظر من مهم‌ترین نکته کیفیت برنامه‌های این نهاد است که تا چه حد برگرفته از واقعیات زندگی زنان در جامعه ما است که آن هم مستلزم گردآوری یک گزارش دقیق و واقعی و آسیب‌شناسانه از وضعیت زنان در استان‌هاست تا متناسب با و ضعیت بومی و منطقه‌یی بتوانیم برنامه‌هایمان را پیاده کنیم و این‌گونه نباشد که در تهران بشینیم و فقط تهرانی فکر و عمل کنیم.

اگر بخواهیم درباره وضعیت و شرایط زنان مقایسه‌یی بین قبل و بعد از انقلاب انجام دهیم فکر می‌کنید در دوران قبل از انقلاب امکان رشد و بالندگی برای زنان بیشتر بود یا بعد از انقلاب؟

بازخوانی تاریخ اجتماعی – سیاسی زنان ایران بیانگر آن است که زنان در طول تاریخ به دلیل سلطه پدرسالاری همواره سرنوشتی مشترک داشته‌اند. این محرومیت از حقوق اجتماعی و سیاسی به تنهایی نمی‌توانست خاستگاهی جهت تحول در وضعیت زنان شود، مگر آنکه با آگاهی لازم نسبت به موقعیت خود به ویژه در مقایسه با دیگران همراه شود. این فرآیند مقایسه در جریان مشروطه در نتیجه برخورد با دستاوردهای تمدن غرب آغاز شد و در این تحول با وجود مشارکت گسترده زنان در انقلاب مشروطه موفقیتی برای آنان حاصل نشد و آنان همچنان در حاشیه ماندند. با این حال جوانه‌ها برای کشمکش بعدی و افزایش آگاهی کاشته شد و زمینه برای فعالیت‌های آینده زنان فراهم شد. اجازه می‌خواهم بخشی از پاسخ به این سوال را از کتاب تحول نگرش نسبت به زن و تاثیر آن در انقلاب اسلامی اثر خانم نرگس نیکخواه قمصری (پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴) وام بگیرم: در واقع مشروطه را می‌توان سنگ بنای اعتراض به وضع موجود و از جمله مسائل زنان دانست. با روی کار آمدن رضاخان در عرصه قدرت و با فاز دوم مدرنیزاسیون در ایران سیاست‌های دیکتاتور مآبانه نوسازی او با وجود برخی پیامدها و نتایج منفی تحولاتی را در وضعیت زنان ایرانی موجب شد که نه می‌توان نتایج حاصله از این تحولات را یکسره منکوب و نه باید در میزان پیشرفت‌های به دست آمده اغراق کرد. در واقع هرچند سیاست‌های رضاخان به گروه کوچکی از زنان یاری رساند ولی از کسب حمایت اکثر زنان بازماند زیرا آن سیاست‌ها همگام با نیازها و واقعیات جامعه ایران درآن زمان نبود و بیشتر زنان شهرنشین را متاثر ساخت نه زنان ساکن روستا را. حاصل این شیوه دیکتاتورمآبانه تقلید و پیاده کردن مدرنیته اروپایی در ایران در نهایت چیزی جز مدرنیته کردن سنت پدرسالاری در جامعه نبود. در دوره پهلوی اول در راستای اهداف مدرنیستی حکومت رضاشاه اتخاذ آموزه‌های ناسیونالیستی سکولاریستی مدرنیته از یکسو و نادیده انگاشتن آموزه‌های لیبرالیستی آن از سوی دیگر خود عمده‌ترین نقش را در تدوین گفتمان مدرنیزاسیون داشت. در پرتو حکومت خودکامانه او تنها وجه ایجابی مدرنیته آن هم با رویکردی خاص که مورد تاکید قرار گرفت و وجه نقاد آن به فراموشی سپرده شد و سرکوب پاداش هر انتقادی بود، زنان به عنوان نمادی از پیشرفت کشور مورد توجه قرار گرفتند. توسعه نظام آموزشی برای جذب دانش‌آموزان دختر تا مقاطع عالی و اجرای طرح کشف حجاب از اقدامات وی در این راستا بود. این امور در کنار نگرش سنتی وی به زن و تعیین حدود فعالیت وی در خانواده و تایید و بازتولید فرهنگ پدرسالاری وضعیت دوگانه متناقضی را برای زنان به همراه آورد. با وجود این تحولات اجتماعی در حوزه زنان مخاطبان این گفتمان محدود به طبقات بالا و متوسط شهری بودند. در دوره پهلوی دوم در فاصله سال‌های ۳۰ تا ۳۲ به دلیل شرایط بحرانی سیاسی کشور و عدم تثبیت قدرت شاه گروهی از روشنفکران ایرانی و مارکسیست‌ها با تشکیل انجمن‌ها و سازمان‌ها در قالب نشریات و کتب گامی برای تولید آموزه‌های مدرنیستی در حوزه مسائل زنان برداشتند تا اینکه با کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و تمرکز قدرت در دست حکومت بار دیگر تدوین کردن مدرنیزاسیون در دست شاه و اطرافیانش متمرکز شد. در حوزه مسائل زنان و خانواده فرهنگ پدرسالار حتی در قالب قوانین نیز بازتولید شد. حضور زن در اجتماع هم پیامد نوسازی بود و هم نهادی برای پیشرفت سیاست‌های مصرف‌گرایی کشور و ترویج الگوهای رفتاری و تبلیغ گونه‌یی خاص از زندگی به سبک غربی و در کنارش نگرش منفی تدوین‌کنندگان گفتمان که تعریف خاصی از زن در جامعه ارائه می‌داد. در این میان بودند زنانی که به واسطه توسعه نظام آموزشی برخی آموزه‌های مدرن نظیر ضرورت حضور اجتماعی فعال را پذیرفته بودند اما هنوز تعلقات مذهبی خود را از دست نداده و خواهان حفظ و عمل به آنها بودند بنابراین در حوزه مخاطبان هیچ یک از دو گفتمان یادشده قرار نمی‌گرفتند. بعد از انقلاب نیز رویکردهای متفاوتی که در دوره‌ها و دهه‌های مختلف اتخاذ شده وضعیت وجایگاه دوگانه‌یی را برای زنان ایرانی در پی داشته. از نظر برخی شاخص‌های توسعه مثل بهداشت و آموزش به شواهد آمار جهانی در وضعیت قابل قبولی قرار داریم و در مقایسه با کشورهای منطقه از وضعیت مطلوبی برخوردار هستیم که همین باعث شده زنان ما سالم‌تر و آگاه‌تر به نظر آیند. در بحث آموزش اگر مجموعه ملاحظات و عوامل را در نظر بگیریم می‌بینیم که راه و مسیری در پیش روی دختران ما قرار گرفت که با همت خودشان در شرایطی قرار گرفتند که اکنون بیش از نیمی از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان ما را دختران تشکیل می‌دهند که این نوید بخش آینده خوبی برای زنان جامعه است البته در این راه نباید نقش امکاناتی که مجموعه دولت و حاکمیت در اختیار زنان و به طور کلی جامعه قرار داد را نادیده بگیریم. فقط آنچه جای نگرانی دارد عدم دسترسی برابر زنان به فرصت‌های اقتصادی و سیاسی در کشور است که به عنوان یک چالش اساسی مطرح است و در آمار اخیر مجمع جهانی اقتصاد شاهد بودیم که رتبه ایران از بین ۱۳۶ کشور به ۱۳۰ تنزل پیدا کرد و سال به سال هم این رتبه بیشتر تنزل پیدا می‌کند که این دو شاخص یعنی عدم توانمند‌سازی سیاسی و عدم توانمند‌سازی اقتصادی بیشترین تاثیر را در این رابطه دارند. قدر مسلم آن است برای ارائه راهکارهای مناسب و برای ایجاد گفتمانی مناسب‌تر برای زنان و با استمداد از آموزه‌های مذهبی و بومی باید به مسائل زنان به عنوان امری دارای هویت ویژه و خاص نگریسته شود و تا زمانی که مسائل زنان در سایه سایر مسائل و تنها به عنوان ابزاری برای تحقق سایر اهداف در نظر گرفته شود، نمی‌توان انتظار تحول و پیشرفت اساسی در حوزه زنان را داشت. این درسی است که ما از گذشته خود باید آموخته باشیم.

با توجه به اینکه در دهه‌های اخیر ما شاهد رشد زنان جامعه بودیم فکر می‌کنید چرا این‌گونه است و رشد سیاسی زنان ما آنقدر پایین‌تر از سطوح دیگرشان است؟ چرا تعداد نمایندگان زن مجلس آنقدر انگشت‌شمار است یا اینکه شاهد حضور زنان در سطوح بالای حاکمیت و تصمیم‌گیری مثل وزیر یا استاندار نیستیم؟

به نظر می‌رسد هنوز آن اعتمادی که باید به توانمندی زنان وجود داشته باشد، وجود ندارد. با وجود اینکه خودباوری زنان سال‌هاست که شکل گرفته و خود را نشان داده و ما نمی‌توانیم بگوییم زنان ما که در عرصه‌های اجتماعی حضور دارند و کسب تجربه کرده‌اند و آگاه‌تر و مصمم‌تر از قبل شده‌اند هنوز به خودباوری نرسیده‌اند، در واقع به دنبال این خودباوری باید یک جامعه‌پذیری هم وجود داشته باشد تا باور، اعتقاد و ایمان به این توانمندی در جامعه و به ویژه در میان مردان شکل بگیرد. متاسفانه این مساله هنوز نتوانسته جای خودش را در جامعه پیدا کند و زنان در هر پست و مقامی که قرار می‌گیرند باید چند برابر مردانی که در آن پست قرار می‌گیرند خودشان را به اثبات برسانند تا بتوانند ادامه دهند. متاسفانه این سقف‌های شیشه‌یی که بالای سر زنان ما قرار گرفته مانع از رشد و ارتقای زنان در این زمینه‌ها می‌شود. این سقف‌ها و موانع شاید به صورت قانون نباشند و اصلا به چشم نیایند اما به صورت نانوشته وجود دارند و سد راه زنان جامعه در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی هستند.

زنان یکسری مطالبات از حاکمیت دارند و حاکمیت نیز به طور متقابل مطالباتی از زنان دارد. به نظر شما آیا معاونت امور زنان به مثابه یک نهادی است که این مطالبات را همان‌طور که وجود دارد از جامعه به حاکمیت منتقل می‌کند و برای دستیابی زنان به این مطالبات تلاش می‌کند یا اینکه این نهاد مطالبات را به شکلی که مورد قبول حاکمیت است مطرح و پیگیری می‌کند یا به دنبال یک نقطه تعادل است؟

اگر بخواهیم در مجموع شرایط موجود و در این چارچوب صحبت کنیم باید قبول کنیم که گفتمان حاکم گفتمان اعتدال است یعنی در حوزه زنان نیز باید جمع این دو مطالبه را داشته باشیم یعنی طوری رفتار کنیم که هم حاکمیت به مطالبات خود برسد و هم زنان ما احساس سرخوردگی و دلسردی نکنند و به آن دسته از مطالباتی که واقعا مشروع و انسانی است، دست یابند. به نظر من معاونت می‌تواند نقش تجمیع، تعدیل و تحقق این مطالبات را بازی کند و البته من این نقش را برای سازمان‌های غیردولتی نیز قایل هستم و معتقدم بسیار می‌توانند تاثیرگذار باشند و به دولت برای تحقق مطالبات زنان کمک کنند البته این کار بسیار ظریف است. به عنوان مثال در زمینه افزایش جمعیت این مساله به صورت پررنگ خودش را نشان داده است. از طرفی ما با مطالبه حاکمیت برای افزایش جمعیت روبه‌رو هستیم و از طرف دیگر با وضعیت زنان‌مان در زمینه اشتغال و نگرانی‌هایشان از خانه‌نشینی و مطالبات‌شان روبه‌رو هستیم. حاکمیت نمی‌تواند نسبت به این مطالبات بی‌توجه باشد یا آنها را بی‌پاسخ بگذارد، اینکه چگونه بین این دو مطالبه تعادل ایجاد شود و چه برنامه‌هایی را مشوق قرار دهد بحث بسیار مهمی است. در حال حاضر ما در شرایطی هستیم که باید همه را راضی نگه داریم که کار بسیار سختی است. در هر صورت دوره‌یی در کشور حاکم بوده که فقط مطالبات و خواسته‌های یک گروه خاص مورد توجه بوده یا هیچ الزامی برای اینکه گروه‌های دیگر را راضی نگه دارند، وجود نداشته است اما الان چون شعار اعتدال و دوری از افراط و تفریط است کار بسیار سختی است ولی به هر شکل این انتظار از ما وجود دارد و خواسته آقای روحانی هم همین است که همگرایی زنان و مشارکت تمامی گروه‌ها وجود داشته باشد و اینکه هیچ گروهی حذف نشود و همه گروه‌ها در برنامه‌ها و پیشبردشان شرکت داشته باشند. ما سعی می‌کنیم با تعاملاتی که با مراجع دینی و سیاسی و نهادهای مردمی چرا که من معتقدم ما ظرفیت بسیار بالایی در زمینه نهادهای مردمی برای احقاق هدف‌هایمان داریم، به دنبال اجرای برنامه‌هایمان باشیم.

بحث سیاست‌های جمعیتی را مطرح کردید. فکر نمی‌کنید با در پیش گرفتن این سیاست‌ها به حضور و فعالیت اجتماعی زنان ضربه و خلل وارد شود و منجر به خانه‌نشینی آنها و دوری از فضا و فعالیت‌های اجتماعی شود؟

ببینید این موضوع یک بررسی کارشناسانه و همه‌جانبه را می‌طلبد که ما در کنار افزایش کمی جمعیت به افزایش کیفی جمعیت نیز توجه کنیم و بسته‌های حمایتی که در نظر گرفته می‌شود واقع‌بینانه و برآورنده آن هدفی باشد که به دنبالش هستیم چون با دیدگاه‌های انتقادی درباره بسته‌های حمایتی که پیشنهاد شده درباره افزایش جمعیت نیز روبه‌رو هستیم و پیش‌بینی می‌شود به این شکلی که مطرح شده ممکن است نه‌تنها این طرح را به هدف نرساند بلکه ممکن است از هدف هم دور کند و همچنین هزینه‌های زیادی را بر بودجه مملکت و بیت‌المال تحمیل کند. لذا افزایش کمی و کیفی جمعیت باید مدنظر باشد و راهکارهایی که کمترین هزینه را بر جامعه و به ویژه بر زنان تحمیل کند باید مورد بررسی قرار گیرد و ما هم در معاونت زنان بررسی‌هایمان در این مورد را آغاز کرده‌ایم و دیدگاه‌های مختلف و صاحبنظران را گرفته‌ایم و به زودی گزارش خودمان را برای کمیسیون فرهنگی مجلس، مرکز پژوهشهای مجلس و فراکسیون زنان و همچنین مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال خواهیم کرد و می‌بینیم که چندین مرجع روی این موضوع کار می‌کنند و ما امیدوار هستیم یک طرح کارشناسانه و منطبق بر واقعیات جامعه در دستور قرار گیرد.

در بحث انتصابات در دولت چقدر توازن و تعادل جنسیتی مد نظر بوده و به نظر شما دولت چقدر در این زمینه موفق بوده؟

البته هنوز زمان زیادی از عمر دولت جدید نگذشته تا بتوان به طور قطع و با اطمینان به این سوال پاسخ داد اما باید بگویم بحث توازن و تعادل جنسیتی در تمام جنبه‌های زندگی زنان جزو برنامه‌ها و چشم‌اندازهای دولت است، از جمله بحث مدیریت‌ها و قرار گرفتن زنان در پست‌های عالی و تصمیم‌گیری که به هیچ‌وجه تا این مرحله عملی نشده البته دوباره تاکید می‌کنم که دولت کار خود را تازه شروع کرده ولی همین شروع کار می‌توانست پایه خوبی برای این موضوع باشد که متاسفانه آن‌طور که انتظار می‌رفت و طبق شعارها و وعده‌ها پیش نرفت ولی هم توصیه‌ها و تذکرات رییس‌جمهور می‌تواند محرک این موضوع باشد و هم اینکه ایشان از ما خواستار برنامه‌یی برای رفع حضور کمرنگ زنان در دولت شده‌اند که ما این برنامه‌ها را پیگیری خواهیم کرد تا در یکی دو سال آینده آموزش‌های این بهانه را از یک عده که معتقدند زنان علم و تجربه کافی را ندارند، گرفته شود البته در زمینه تجربه شایان ذکر است که بحث تجربه بالاخره باید از یکجا آغاز شود یعنی باید به زنان اعتماد شود تا وارد عرصه شوند و را دستاویزی برای نگاه داشتن زنان پشت دیوارهای سیاست قرار گیرد تجربه‌اندوزی کنند و نمی‌شود تا همیشه تاریخ این موضوع کسب تجربه را آغاز کنند.

درباره دانشگاه چطور؟ همان‌طور که می‌دانید تعداد زنانی که وارد دانشگاه می‌شوند خیلی بیشتر از مردان است و این مساله باعث شده تا تعداد زنان تحصیلکرده در جامعه بالا رود این مساله تا اینجایش اتفاق خوشایند و خوبی است ولی در درازمدت باعث شده که دختران نتوانند همسران متناسب خود را بیابند و تن به یک نوع تجرد ناخواسته می‌دهند. در دوره احمدی‌نژاد برای حل این موضوع بحث سهمیه‌بندی جنسیتی دانشگاه‌ها و محدود کردن ورود زنان به دانشگاه مطرح شد. به نظر شما آیا این راه‌حل مناسبی برای این مشکل است، اگر نه، راهکار شما برای این مشکل چیست؟

ما سال‌ها این موضوعات را رصد می‌کردیم و من شخصا پیگیر این بحث بودم و در آن سال‌ها در چندین بیانیه مطرح کردیم که چرا حضور اندک زنان در عرصه‌های مدیریت و سیاسی کلان به هیچ‌وجه موجبات نگرانی یک عده را فراهم نکرده و ما دایم هشدار می‌دادیم که تعادل جنسیتی زنان در مناصب قدرت و تصمیم‌گیری در هیچ جای دنیا به خودی خود اتفاق نیفتاده و مستلزم برنامه‌های ایجابی مثل تبعیض مثبت و سهمیه‌بندی به نفع زنان در وزارتخانه‌ها و حتی احزاب و پارلمان‌هاست و برای این کار نیازمند تصویب قانون هستیم. این حضور اندک زنان در این عرصه‌ها هیچ‌وقت موجبات نگرانی کسانی را که به دنبال محدود کردن زنان در عرصه اجتماعی بودند، فراهم نکرد اما حضور زنان در عرصه آموزش به جای آنکه یک فرصت تلقی شود به عنوان یک تهدید تلقی شد و این برنامه نیز از همان نگاه نشات می‌گرفت که به نظر من بیشتر پاک کردن صورت مساله بود تا حل آن. ما باید به سمت برنامه‌هایی برویم تا توازن را در بازار کار ایجاد کنیم یعنی شرایط را برای حضور اجتماعی زنان فراهم کنیم و تسهیلاتی را در اختیار این گروه قرار دهیم که بتوانند به مسوولیت‌های خانوادگی‌شان نیز برسند لذا برای شخص من این محدودیت‌ها هیچ‌وقت قابل قبول نبوده است و از سوی دیگر اگر در سیاست‌های جمعیتی هم بخواهیم چنین نگاهی داشته باشیم به نوعی نقض غرض است مثلا تفکیک‌های جنسیتی در دانشگاه‌ها خود دختران و پسران را از فرصت آشنا شدن با هم که مقدمه ازدواج و تشکیل خانواده است، محروم می‌کند.

شنیده شده شما به دنبال رفع محدودیت از زنان برای ورود به ورزشگاه‌ها هستید. می‌خواستم بدانم برنامه شما در این زمینه چیست و اینکه آیا این مطالبه زنان در اولویت و دستور کار شماست؟ برای رفع این مشکل با مسائلی مثل فتوای مراجع در قم چه خواهید کرد بافتوایی که در دوره احمدی‌نژاد در پی دستور ایشان برای حضور زنان در ورزشگاه از جانب یکی از علمای بزرگ صادر شد.

با توجه به مشکلات و مسائل متعددی که در حوزه زنان وجود دارد اگر بگویم این مساله جزو اولویت‌های من است دور از واقعیت است ولی بحث ورزش و اوقات فراغت که از وظایف این معاونت است را مورد توجه قرار خواهم داد. اخیرا برای این موضوع یک مشاور را در امور ورزش انتصاب کردم و امیدوار هستیم که با مشاوره و راهنمایی‌های ایشان در این عرصه‌ها بتوانیم به صورت گام به گام حرکت کنیم و زمینه‌های اجرایی آن فراهم شود . متاسفانه مساله زنان در کشور ما تبدیل به یک موضوع سیاسی شده و هر تصمیمی که در این حوزه گرفته می‌شود از جنبه‌های مختلف باید ارزیابی و سنجیده و سپس اعلام و اجرایی شود. اگر لازم است آن زمینه‌ها چه در عرصه‌های دینی و چه سیاسی و اجتماعی فراهم شود باید قدم قدم جلو رفت تا به هدف برسیم بنابراین می‌توانیم این مساله را در آن چارچوب پیگیری کنیم و حتما هم پیگیری خواهیم کرد. از طرفی ما کارگروه‌هایی را در این زمینه تشکیل داده‌ایم تا به صورت غیر رسمی بتوانند در این زمینه به ما در تحقق برنامه هایمان کمک کنند.

در گزارشی که به مناسبت ۱۰۰ روزگی دولت ارائه داده بودید طرحی با عنوان استیفای حقوق شرعی و قانونی زنان به چشم می‌خورد. درباره آن توضیح می‌دهید؟

این طرح نیست و یکی از هدف ‌های ما محسوب می‌شود و برگرفته از اسناد بالادستی نظام است در سند چشم‌انداز ۲۰ ساله کشور و در سیاست‌های کلی برنامه چهارم آمده بود که بعدا در برنامه پنجم تنفیذ شد. در این برنامه آمده است که ایران ۱۴۰۴ کشوری خواهد بود که در آن نهاد خانواده و جایگاه زنان در عرصه‌های اجتماعی تقویت شده است و حقوق شرعی و قانونی زنان در همه زمینه‌ها به طور کامل استیفا شده و در حال حاضر این مساله جزو اهداف معاونت زنان قرار گرفته است. در برنامه پنجم توسعه ماده ۲۳۰ اشاره دارد که ضمن توجه به تحقق این اهداف معاونت با همکاری دستگاه‌های اجرایی برای تحقق آن دارای تکلیف و مسوولیت است. بنابراین ما استیفای حقوق زنان را در همه زمینه‌ها باید مورد توجه قرار دهیم و هیچ بخشی را مغفول نگذاریم و در کنار تقویت نهاد خانواده به تقویت نقش‌های اجتماعی زنان نیز کمک کنیم.

در خصوص تعداد زنان در سطوح بالای مدیریتی یا حتی میانی، به نظر می رسد که شمار اندکی حضور دارند. این مشکل ناشی از چیست؟

البته دوره‌یی هم بوده در مجلس ششم که از نظر پوشش زنانی با پوشش متفاوت یعنی مانتو و روسری وارد مجلس شدند و این نشانگر این است که حاکمیت پذیرش این مساله را دارد که زنانی با پوشش غیر از چادر هم در سطوح بالا حضور پیدا کنند. در بحث جریانات رای اعتماد در مجلس توجیهات خانم‌های حاضر در مجلس هم شنیده شد که اتفاقا به کم بودن تعداد خانم‌ها در مجلس اشاره کردند و گفتند که براساس قرعه‌کشی و با توجه به تعداد بسیار کم خانم‌ها طبیعی بود که تعداد زنانی که بتوانند تریبون در اختیار بگیرند و به عنوان موافق یا مخالف صحبت کنند بسیار کم بوده. خوشبختانه به این نتیجه رسیدند که باید تعداد نمایندگان زن در مجلس بیشتر شود و اخیرا هم من جایی خواندم که یکی از همین نمایندگان زن گفته بود که حداقل ۳۰ درصد از کرسی‌های مجلس باید در اختیار زنان باشد. ولی موضوعی که در انتخابات متعدد با آن روبه‌رو بودیم بحث حذف بسیاری از زنان به بهانه رد صلاحیت است. به طور کلی بحث رد صلاحیت‌ها باعث شده که همیشه کفه ترازو در مجلس به نفع جناح خاصی سنگینی کند. برای انتخابات بعدی مجلس امیدواریم که با اصلاحاتی که در قانون انتخابات انجام می‌شود حضور کمی و کیفی زنان در انتخابات پر رنگ‌تر شود و زمانی که نیاز به دفاع از حقوق زنان است ضمن اینکه از کمک و هم‌فکری مردان مجلس بهره می‌بریم شرایط به‌گونه‌یی نباشد که ما صرفا به آقایان پناه ببریم.

با توجه به اینکه در مراسم تودیع و معارفه شما تعدادی از همسران زندانیان سرشناس سیاسی حضور داشتند که این نشانگر رابطه گرم شما با این خانواده‌هاست آیا این مساله مانعی را بر سر راه شما گذاشته؟

اتفاقا مراسم معارفه من می‌تواند نمونه بارز همان همگرایی باشد که مد نظر رییس‌جمهور است و همه کسانی که در این مراسم حضور داشتند نمونه‌یی از جامعه ایرانی بودند. ما از همه دعوت به عمل آورده بودیم، خانواده امام(ره)، خانواده شهدا، فراکسیون زنان مجلس، همسران وزرای سابق و فعلی و همچنین نهادهای مدنی از هر گروه و جناح منتها آنچه به گونه‌یی مورد تبلیغات برخی قرار گرفت برجسته کردن حضور افراد خاص بود تا این موضوع را القا کنند که در این مراسم صرفا چنین افراد خاصی حضور داشتند در حالی که اینچنین نبود و همان‌طور که گفتم این نشانه همگرایی و اعتدالی بود که مدنظر دولت است و از این به بعد هم همین‌گونه پیش خواهیم رفت و هیچ گروهی را حذف نخواهیم کرد و همان‌طور که در مراسم معارفه گفتم من همه گروه‌ها را برای پیشبرد اهداف و مطالبات زنان به مشارکت می‌طلبم و فکر می‌کنم نیاز هم داشته باشیم تا این‌گونه عمل کنیم و زمانی برای از دست دادن نداریم.