ارسال کننده: آقای محمود نعیمی17دی
سارا دماوندان
فقر زنانگی در راه است
«کافه ترانزیت»، ساخته «کامبوزیا پرتوی» یکی از فیلمهایی بود که توانست گوشهای از زندگی یک زن ایرانی را به تصویر بکشد؛زنی به نام «ریحانه» که پس از مرگ شوهر، کمر همت را میبندد تا در یک جامعه مردسالار، محتاج کسی نباشد.
این فیلم تنها بخشی از سختیها و مشکلاتی را در نبود نهادهای حمایتی به تصویر کشید که هزاران زن سرپرست خانواده در جامعه امروز ما با آن روبهرو هستند.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، وقتی زنی بدون حضور منظم و یا حمایت یک مرد بزرگسال، سرپرستی خانواده و مسوولیت اداره اقتصادی، اجتماعی و تربیتی خانواده و تصمیمگیریهای عمده و حیاتی را برعهده میگیرد، به او سرپرست خانوار گفته میشود.
«سید حسن موسوی چلک»، مديرکل دفتر آسيبهاي اجتماعي وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي اعلام کرده است که در سال 90، بيش از دو ميليون و ۵۰۰ هزار خانوار در کشور توسط زنان سرپرستي ميشوند که نسبت به پنج سال گذشته، يعني سال ۸۵ بيشتر از ۹۰۰ هزار خانوار افزايش يافته است.
بنا به گفته این مقام مسوول، طلاق، فوت همسر و ازدواج نکردن دختران سه دليل مهم افزايش تعداد زنان سرپرست خانوار است.
«شهیندخت مولاوردی»، معاون رییس دولت یازدهم در امور زنان و خانواده معتقد است: «زنان بیش از هر قشر دیگری فقر را تجربه میکنند. از سوی دیگر، زنان سرپرست خانوار به علت بر دوش کشیدن مسوولیتهای متعدد، با خطر ابتلا به بیماریهای جسمی نیز روبهرو هستند و سلامت روانی و اجتماعی آنها تهدید میشود.»
«زری» یکی از همان کسانی است که در حال حاضر بنا به تعریف مسوولان، گرفتار «فقر زنانه» است. او به «ایران وایر» میگوید:«شوهرم اعتیاد و دست بزن داشت. آن قدر پلههای دادگاه را بالا و پایین کردم تا بالاخره توانستم طلاق بگیرم. با سه بچه قدونیم قد برگشتم خانه پدری که کارگر بازنشسته شهرداری بود و امورات زندگی را به سختی میگذراند. یکی از اتاقهای خانه پدر را اجاره کردم. برای پیدا کردن کار به هر دری زدم اما پیدا نمیشد. بالاخره تصمیم گرفتم که در خانه سبزی پاک کنم و بفروشم.»
درآمدش کافی بود؟
کافی که نه. اما مجبور بودم. کل درآمد را به پدرم میدادم . خرج ما با آنها بود.
زری پس ازچند ماه، استخدام یک شرکت تولیدی مواد غذایی میشود. حالا چند سالی است که از آن تاریخ میگذرد:«حقوقم طبق قانون اداره کار است؛ حداقل حقوق. بچهها بزرگ شدهاند. دو تا اتاق اجاره کردهام و با آنها زندگی میکنم. نصف بیشتر حقوقم بابت اجاره خانه میرود. گهگاهی هم شوهر سابقم میآید و من از ترس این که آبروریزی نکند، مقداری پول کف دستش میگذارم تا شرش را کم کند. چند روز پیش دکتر میگفت که باید دستت را عمل کنی اما نمیتوانم. اگر عمل کنم و کارفرمایم بفهمد، شرایط شغلیام به خطر میافتد.»
بنا بر پژوهش انجام شده از سوی معاونت پژوهشى دانشگاه علوم بهزيستى، در حال حاضر نزدیک به 70 درصد از خانوادههاى زنسرپرست به دلايل روشن، نيازمند كمك مالى هستند؛ 30 درصد آنها به خدمات درمانى و مشاورهاى نياز دارند، بیش از 58 درصد از اين زنان احساس ضعف و ناتوانى دارند و 60 درصد احساس غمگينى و تنهايى میکنند.
دکتر «منصور بهرامی»، عضو ارشد انجمن «تحليل رفتار در ایران» درباره شرایط روحی و روانی زنان سرپرست خانوار به «ایران وایر» میگوید: «در شرایط کنونی اقتصادی کشور، زنان سرپرست خانوار از اقشار آسیبپذیر جامعه به حساب میآیند. امروزه واژه سرپرست بسیار گسترده است. تا دو دهه اخیر ما با کمتر زنی برخورد میکردیم که سرپرست خانواده باشد. طلاق کمتر بود و در بیشتر مواقع زنان به دلیل مرگ شوهر، سرپرستی خانواده را برعهده میگرفتند. این درحالی است که امروزه نه تنها مرگ شوهر، بلکه طلاق، اعتیاد، مهاجرت مرد به خارج از کشور، زندان و موارد اینچنینی باعث شده است که تعداد بیشتری از زنان سرپرستی خانواده را برعهده داشته باشند.»
با نگاه به آمار ازدواج و طلاق، جامعه ایران با افزایش رشد طلاق روبهروست درنتیجه، تعداد زنان سرپرست خانواده نیز به مراتب بیشتر از گذشته خواهد شد.
«وقتی که همسرم در یک سانحه رانندگی کشته شد، من 25 ساله بودم. بچهها کوچک بودند. نسیم تازه به دنیا آمده و نوید سه ساله بود. پدرشوهرم با من شرط کرد که اگر بخواهی ازدواج کنی، حق حضانت فرزندانت را میگیرم.» این بخشی از گفتههای «لیلا» است؛ زنی 45 ساله که تنها دلخوشی او در تمام این روزها، بزرگ کردن فرزندانش بود:«خدا رحمتش کند اما در حق من جفا کرد. پدر شوهرم را میگویم. من خواستگاران زیادی داشتم. جوان بودم. اما برای آن که حضانت بچهها را از من نگیرد، تن به ازدواج ندادم. دو سال پیش پدرشوهرم از دنیا رفت. خانه پدری را که نصف بیشترش به نام مادرشان بود، فروختند. به بچهها مقداری ارث رسید که با آن فقط توانستم خانهای در یکی از محلههای جنوبی شهر اجاره کنم. اما مشکلاتم هر روز بیشتر و بیشتر میشود. یکی از دوستان، کار در منزل را پیشنهاد کرد. الان نزدیک به یک سال است که به صورت هفتگی، یک سری قطعات خودرو را پیچ و مهره میکنم و به صاحب کار تحویل میدهم. اوایل با تبلیغاتی که کرده بودند، فکرمیکردم که درآمد خوبی خواهم داشت اما با وجود آن که روزانه نزدیک به 12 ساعت کار میکنم، درآمد ماهیانهام در حدود 300هزار تومان است.»
دکتربهرامی نبود امنیت شغلی برای زنان سرپرست خانواده را یکی از مشکلات اساسی آنها عنوان میکند و میگوید:«زنان سرپرست خانوار به وفور با کمبود و خلاء حمایتهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی روبهرو هستند. بیکاری و یا چند شغله بودن این گروه نشانگرهمین واقعیت است. نداشتن مسکن، حاشینهنشینی و نبود امنیت برای زنان بسیار نگران کننده است.»
موارد مطرح شده از سوی این عضو انجمن تحلیل رفتار را میتوان در زندگی لیلا و زری و دیگر زنان سرپرست خانوار جامعه مشاهده کرد. به گفته او،« دسترسی زنان به مشاغل سودآور و منابع تولید کمترشده است که این عامل باعث شده برخی زنان چند شغله باشند و این چند شغله بودن افزون بر خطرات جسمی، خطرات روحی فراوانی نیز میتواند برای آنها به همراه داشته باشد. شاید ما در جامعه نهادهای حمایتگر داشته باشیم اما حمایتهای موجود کافی نیستند.»
سازمان بهزیستی کشور یکی از نهادهای حمایتگر زنان سرپرست خانواده است. این سازمان، خدماتی چون پرداخت کمک هزینه آموزشی، ایجاد اشتغال و کاریابی و کمک برای ساخت، خرید و تعمیرات مسکن ارایه میدهد. همچنین پرداخت مستمری ماهانه، پرداخت کمک هزینه بهداشتی، درمانی، پوشاک، تغذیه و تهیه لوازم ضروری زندگی، انجام خدمات مشاورهای و مددکاری به زنان سرپرست خانوار تحت پوشش، برعهده این سازمان است. اما براساس گفتههای مشاور کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، این خدمات برای چرخاندن چرخ زندگی این خانوادهها کفایت نمیکند.
بنا به گفته دکتر «مجید ابهری»، رفتارشناس، «در حال حاضر تعداد زنان سرپرست خانواده تحت پوشش سازمان بهزیستی 140هزار خانوار است و ميزان مستمري ماهيانهاي كه به اين زنان تعلق ميگيرد، تک نفره ۳۲ هزار تومان، دو نفره ۳۷ هزار تومان، سه نفره ۴۴ هزار تومان، چهار نفره ۵۰ هزار تومان و پنج نفره ۶۰ هزار تومان است.» این در حالی است که کارشناسان اقتصادی در ایران در آمد زیر یک میلیون 500 هزار تومان را خط فقر اعلام کردهاند.
جدا از سازمان بهزیستی، کمیته امداد نیز یکی از نهادهای حمایتی برای افراد کم درآمد، به ویژه زنان سرپرست خانوار به شمار میرود. اما آمار ارایه شده از سوی «حسین انواری»، سرپرست کمیته امداد نشانگر این مساله است که این نهاد حمایتی سه سال است که هیچ تغییری در افزایش مستمری خود برای خانوادههای تحت پوشش انجام نداده است. از سال ۹۰ تا کنون، کمک هزینه مالی برای خانواده یک نفره تحت پوشش ۴۰ هزار تومان، دو نفره ۴۵ هزار تومان، سه نفره ۵۵ هزار تومان، چهار نفره ۶۵ هزار تومان و پنج نفره ۷۵ هزار تومان در نظر گرفته شده است. این درحالی است که براساس قانون برنامه سوم و چهارم توسعه، مستمری مددجویان زیر پوشش نهادهای حمایتی باید ۴۰ درصد حداقل حقوق تعیین شود.
در سال 1386 به دستور «محمدباقر قالیباف»، شهردار تهران، ستادی با عنوان «ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار» تشکیل شد. بنا به گفته معاونان این ستاد، حمایت ماهانه به صورت مادی برای زنان سرپرست خانوار وجود ندارد وکمک نقدی به آنها پرداخت نمیشود اما خدماتی از قبیل تسهیلات آموزشی، اشتغال، مشاوره، رسیدگی به فرزندان توسط این نهاد شهری به آنها ارایه میشود.
براساس گزارش مرکز آمار ایران در سال 90، آمار زنان سرپرست خانوار به 1/12 درصد رسید که حدود 3 درصد از این رشد در پنج سال اخیر رخ داده است اما با این وجود، هنوز آمار دقیقی از تعداد زنان سرپرست خانوار وجود ندارد .