آیا اصطلاح «ناز و نیاز» در ادبیات فارسی آزار جنسی را توجیه می‌کند؟

«محسن نامجو»، خواننده و آهنگساز در جایی از فایل صوتی که چند روز پیش از او منتشر شد، در توجیه رفتارش با زنانی که او را متهم به آزار جنسی کرده‌اند، از ادبیات فارسی و اصطلاح «ناز و نیاز» وام گرفت.

نامجو در بخشی از گفته‌های خود در فایل منتشر شده، با استدلال اینکه «نو مینز نو» در ادبیات فارسی معنایی ندارد و اصطلاحی غربی است؛ می‌گوید: «زیبایی سراسر ادبیات فارسی در این است که نو مینز به معنی هزار تا چیز است. تا تو نگاه می‌کنی، کار من آه کردن است؛ ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است. نیاز آرند، ناز آرند. اصلا ایده ناز و نیاز در ادبیات غیرفارسی نیست.»

او می‌گوید نیاز به همراه ناز می‌آید؛ وگرنه اگر نیازی نبود، نازی هم وجود نداشت.

معنی کردن مجدد ناز و نیاز در ادبیات فارسی با فایل پرسروصدای نامجو مطرح شده است. آیا واقعا ناز و نیازی که در اشعار شعرای مشهور فارسی به کرات دیده می‌شود، معنای «نه یعنی نه» را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟

با دو استاد ادبیات فارسی درباره این موضوع گفت‌‌وگو کرده‌ایم.

***

«احمد کریمی حکاک»، استاد بازنشسته (ممتاز) ادبیات فارسی دانشگاه مریلند، درباره جایگاه ناز و نیاز در ادبیات فارسی به ایران‌وایر می‌گوید: «وقتی حافظ می‌گوید چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید؛ یعنی اگر یار ناز کرد، شما پیگیری کنید. ولی حتما معنای آن دوره‌ای که حافظ این شعر را گفته، به معنای امروزی نیست که خود را به یار تحمیل کنیم و یا نهایتا آن‌قدر نیاز کنیم که یار به آنچه ما می‌خواهیم عمل کند. معنای کلمات در ادبیات کهن در طول زمان تغییر می‌کند. بنابراین وقتی حافظ از ناز و نیاز می‌گوید، همان چیزی نیست که شاملو یا اخوان می‌گویند. هر چیزی در گذر زمان در حال تغییر است، حتی ناز و حتی نیاز.»

این استاد دانشگاه با اشاره به صحبت‌های نامجو در فایل صوتی پخش شده می‌گوید: «آقای نامجو چون درباره غزل فارسی آگاه است، از ناز و نیاز می‌گوید. اما طبیعتا آنچه مدنظر شاعری که صد سال پیش غزل را گفته با تعابیر امروزی متفاوت است. می‌خواهم بگویم زن مورد علاقه من دیگر مثل مادربزرگش فکر نمی‌کند و من هم مثل پدربزرگم فکر نمی‌کنم. پس زندگی روزمره‌مان را هم باید با تعابیر روز باز معنی کنیم. ناز دختر جوان می‌تواند گاهی به معنای نیازش باشد، اما بعضی اوقات هم این‌گونه نیست.»

کریمی حکاک می‌گوید: «وقتی در دوران امروز زندگی می‌کنیم و می‌خواهیم انسان امروز خودمان باشیم، دیگر نمی‌توانیم از غزل حافظ مدد بخواهیم تا کاری را که انجام دادیم، توجیه کنیم.»

کریمی حکاک با اشاره به اینکه اساسا ناز و نیاز همیشه هم در آثار ادبیات فارسی مربوط به دو جنس مخالف نبوده است، می‌گوید: «ناز و نیاز در شعر کهن به موضوع معشوق در اشعار کهن فارسی برمی‌گردد. اما این معشوق می‌تواند زن یا مرد باشد. در زبان فارسی ضمیر He و She نداریم و از کلمات تو یا او استفاده می‌شود. در غزل فارسی می‌تواند صحبت سر دو زن باشد یا دو مرد. همان‌طور که سعدی بسیاری از غزل‌هایش درباره معاشقه دو مرد است یا پسرک که به معنای پسر جوانی است که هنوز ریش درنیاورده است.»

مشهورترین شعری که با مضمون ناز و نیاز در شعر فارسی به یاد می‌آید، همان بیت معروف حافظ است که می‌گوید: «میان عاشق و معشوق فرق بسیار است؛ چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید»

اما به‌جز ناز، در شعر فارسی مترادفات دیگری مانند «غمزه، کرشمه، غنج و دلال» هم به معنای ناز معشوق استفاده می‌شده است.

اگرچه ناز و نیاز را باید طبق زمانه روز تعبیر کرد؛ اما معنای این واژه در سنت‌های ما چنان رخنه کرده که گاهی خودمان هم متوجه‌اش نمی‌شویم. یک استاد ادبیات فارسی که نخواست نامش عنوان شود، در گفت‌وگو با ایران‌وایر می‌گوید: «ما در مراسم و مناسبت‌های مختلف به بازتولید همین مفهوم می‌رسیم، وقتی عروس خانم طبق سنت، هرگز بار اول بله را سر سفره عقدش نمی‌گوید و مقام نازش را حفظ می‌کند و وکیل داماد با سه بار پرسش و ابرام ( نیاز ) نهایتا پاسخ مثبت را دریافت می‌کند.»

این استاد با تاکید بر اینکه جهان امروز برخلاف گذشته سعی بر راززدایی و ساده کردن همه چیز دارد، می‌گوید: «حقیقت آن است که در جهان معاصر که از همه چیز راززدایی می‌شود و روابط انسانی همه‌روزه میل بیشتری به صراحت و وضوح می یابد، این سنت به مرور سیطره خود را از دست می‌دهد و چاره‌ای هم جز این نیست. هرچند که به باور من بر اساس روانشناسی متفاوت مرد و زن، هسته و کانون این مفهوم به گونه‌ای نهفته، اما کمرنگ همواره باقی خواهد ماند و فهم ظریف این تفاوت از قضا به دوام روابط عاطفی مرد و زن مدد خواهد رساند. اقتضای جهان امروز و مشکلاتی که در ارتباط متقابل زنان و مردان به وجود آمده، شفافیت بیشتری را در گفتار و رفتار ایجاب می کند. در جهان گذشته زن و مرد بی‌آمیختگی جدی با مرزهای جدی در دو جهان تقریبا متفاوت می‌زیستند. در شعر کلاسیک معمولا عاشق و معشوق از دو قبیله یا دو تیره متفاوت‌اند. معشوق توسط نگاهبان‌هایی حراست می‌شود ( مفهوم رقیب در شعر فارسی ) و حریم او مانعی جدی در وصال است. عاشق خوش است به خواری هجر و نگاه دورادور. اما در جهان معاصر با این آمیختگی جدی که از کودکی تا کهنسالی میان این دو جنس وجود دارد، باید شفافیت ، صراحت و دوری از ابهام در درخواست‌ها و انتظارات حاکم گردد.»

به گفته این استاد ادبیات فارسی کارکرد اصلی «ناز» در واقع تقویت عشق است: «معشوق دیدار می‌نماید و همزمان پرهیز هم می‌کند و در این ابهام کارِ او ، بازار گرمی و دمیدن در کوره عشق و برافروختن اشتهای عاشق است. در عین حال ناز معشوق خاصیت دیگری نیز دارد و آن القای حس وفاداری و قدرشناسی در صورت وصال است. این البته با روانشناسی انسان مرتبط است. موهبتی دیر به‌دست آمده که دایم لحظه وصل را به تاخیر می‌افکند، بیشتر سپاس‌داری می‌شود.»

محسن نامجو از اواسط دهه ۱۳۸۰ شمسی با آهنگ‌های «ترنج، جبر جغرافیایی و آخ» مطرح شد و پس از خروجش از ایران، تمام کنسرت‌هایش در شهرهای مختلف آمریکا، اروپا و آسیا با خیل عظیم دوستداران موسیقی‌اش همراه بود.

فایل صوتی ۱۷ دقیقه‌ای که قرار نبوده پخش شود و نامجو به دوست یا به دوستانی گفته و احتمالا از ضبط آن هم خبری نداشته است، ساعتی پس از انتشار ویدئو عذرخواهیش از آزارهای جنسی که مرتکب شده، منتشر شد و باعث جنجالی تازه در میان مخاطبان، دوستان و طرفدارانش شد.