نامه ۳۸ سازمان مردم نهاد کردستان در اعتراض به حکم حبس زهرا محمدی و امنیتی انگاشتن زبانهای غیرفارسی

سی و هشت سازمان مردم نهاد کردستان در نامه‌ای خطاب به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران نسبت به سیاست طرد زبان های غیرفارسی در ایران اعتراض و از او درخواست کردند که نسبت به حکم ۱۰ سال حبس زهرا محمدی، معلم داوطلب زبان کردی و عضو انجمن فرهنگی اجتماعی “نوژین” تجدیدنظر شود.

امضا کنندگان در بخشی از این نامه با اشاره به اینکه بر خلاف قانون، زبان و هویت‌های غیرفارس در ایران به سطحی پایین‌تر تنزل یافته‌ ‌اند، از انکار، طرد و نادیده گرفتن زبان مادری انتقاد کرده و تاکید کرده‌اند که «حق تحصیل و آموزش به زبان مادری از ابتدایی‌ترین حقوق همه مردم ایران است». در بخشی از این نامه آمده است: « اگر امروز زهرا محمدی مدرس داوطلب زبان کردی به ده سال حبس محکوم می‌‌شود، نشانه‌ای آشکار از فاصله‌ گرفتن از حقوق جمعیت‌های زبانی است. اعتراض ما امضاء کنندگان این نامه، به عنوان بخشی از فعالین جامعه‌ی مدنی کردستان، به این حکم، اعتراض به تداوم طرد زبان‌های ایران از سیستم آموزشی ایران و امنیتی قلمداد کردن مسئله‌ی زبان است. خواسته‌ی ما، تلاش شما برای خارج کردن مسأله‌ی زبان از دایره‌ی مسائل امنیت ملی، پیگیری مسأله‌ی حکم حبس زهرا محمدی و گام نهادن در مسیر احقاق حقوق زبانی جمعیت‌های زبانی ایران است”.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران،روز دوشنبه ۱۳ مردادماه ۱۳۹۹، ۳۸ سازمان مردم نهاد در کردستان طی انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران اعتراض خود را نسبت به امنیتی کردن زبان‌های غیر فارسی ابراز داشتند.

در بخشی از این نامه آمده است: “اگر عصر میراث تاریخی و فرهنگی دوران اسلامی از میراث مردم این سرزمین به سر آمده است، زمانه‌ی ابتنای هویت این مردم بر زبان فارسی نیز گذشته است؛ اما متأسفانه برخی مفاهیم گفتمان مسلط آن عصر تا کنون چنان بدیهی انگاشته شده‌اند، که هنوز طرد زبان‌های غیر فارسی از سیستم آموزش و پرورش و نظام اداری کشور کاملا طبیعی و بدیهی انگاشته می‌شود”.

امضاکنندگان نامه در پایان خواستار تجدیدنظر در حکم حبس برای زهرا محمدی شده و نوشته‌اند: “خواسته‌ی ما، تلاش شما برای خارج کردن مسأله‌ی زبان از دایره‌ی مسائل امنیت ملی، پیگیری مسأله‌ی حکم حبس زهرا محمدی و گام نهادن در مسیر احقاق حقوق زبانی جمعیت‌های زبانی ایران است”.

متن کامل این نامه عینا در ادامه می‌آید:
“به: حسن روحانی، مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران

همچنان که مطلع هستید، حدیث تلخ زبانهای ایران، حدیث نادیده انگاشتن تمامی میراث تاریخی و فرهنگی دوره‌ی اسلامی مردمان این دیار و از آن پس پناه آوردن به زبان فارسی به عنوان تنها عامل هویت‌بخش برای مردمان این سرزمین بوده است. اما طرد تمامی پایه‌های هویتی دیگر و ابتنای هویت بر زبان فارسی و التجا به گذشته‌ی پیش از اسلام، مستلزم انکار تنوع زبانی و فرهنگی در دوره‌ی سلطنت پهلوی بود و این به انکار وجود زبانهای دیگر و رانده شدن ابتدایی‌ترین حقوق زبانی به قلمرو حفظ امنیت ملی منجر گردید. در آن دوره اگرچه در قانون اساسی مشروطه به صراحت رسمیت زبان فارسی مطرح نشده بود، اما سیاست زبان‌زدایی به شدیدترین وجه اعمال می‌گشت.

با برافتادن نظام پهلوی، امید و آرزوهای مردم، سیاسیون و نخبگان برای به روی کار آوردن سیستمی که متناسب با ارزشهای انسانی و پلورالیسم باشد زنده شد. اما متاسفانه مفاهیم و دالهای گفتمانی مسلط قبلی یکبار دیگر بر سر زبان و نهادهای جدید مقرر گردید و دیگری سازی در این سرزمین به سرمشق فکری – عملی بدل گشت هرچند در ماده‌های قانون اساسی به حقوق زبانهای دیگر اشاره شده است، اما زبان و هویتهای غیرفارس به سطحی پایین تر تنزل یافته‌اند.

بگذارید به صراحت این نکته را با شما در میان بگذاریم : اگر عصر میراث تاریخی و فرهنگی دوران اسلامی از میراث مردم این سرزمین به سر آمده است، زمانه‌ی ابتنای هویت این مردم بر زبان فارسی نیز گذشته است؛ اما متأسفانه برخی مفاهیم گفتمان مسلط آن عصر تا کنون چنان بدیهی انگاشته شده‌اند، که هنوز طرد زبان‌های غیر فارسی از سیستم آموزش و پرورش و نظام اداری کشور کاملا طبیعی و بدیهی انگاشته می‌شود.

ما بر این باوریم که نه تنها حق آموزش زبان‌های غیرفارسی، بلکه حق آموزش به این زبانها حق تمامی جمعیت‌های زبانی این دیار است و آموزش به این زبانها و پشتیبانی دولت برای حفظ و دادن حق برابر به این هویت‌ها و زبان‌ها، امری ضروری می‌نماید به این میراث‌های بشری ضروری است. اگر امروز تنها فرهنگستان زبان در ایران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و اگر بنیادهایی چون بنیاد سعدی برای گسترش زبان فارسی از بیت‌المال تأمین بودجه می‌‌شوند، دیگر زبانهای مردمان این دیار نیز چنین حقی بر بیت‌المال دارند، حقی که گویا نادیده انگاشتن آن نیز به امری بدیهی بدل گشته است.

اگر امروز یادگیری و تدریس زبان‌های غیرفارسی کماکان در حوزه‌ی مسائل امنیت ملی منظور گردد، ناخواسته ادامه‌ی سیاست تک‌زبانی به ذهن متبادر می‌‌شود. اگر امروز زهرا محمدی مدرس داوطلب زبان کردی به ده سال حبس محکوم می‌‌شود، نشانه‌ای آشکار از فاصله‌ی گرفتن از حقوق جمعیت‌های زبانی است. اعتراض ما امضاء کنندگان این نامه، به عنوان بخشی از فعالین جامعه‌ی مدنی کردستان، به این حکم، اعتراض به تداوم طرد زبان‌های ایران از سیستم آموزشی ایران و امنیتی قلمداد کردن مسئله‌ی زبان است. خواسته‌ی ما، تلاش شما برای خارج کردن مسأله‌ی زبان از دایره‌ی مسائل امنیت ملی، پیگیری مسأله‌ی حکم حبس زهرا محمدی و گام نهادن در مسیر احقاق حقوق زبانی جمعیت‌های زبانی ایران است.

امضاکنندگان:
انجمن فرهنگی – اجتماعی نوژین، انجمن ادبی بوکان، انجمن ادبی بانه، انجمن فرهنگی – ادبی مریوان، انجمن ادبی خانای قوبادی (جوانرود)، انجمن چروی ژیان (سقز)، انجمن ادبی به‌روژه (بانه)، انجمن علمی – فرهنگی هوژان، انجمن ریبازی روناک (سقز)، انجمن فرهنگی – ادبی روجیار (مریوان)، انجمن ادبی مولوی (جوانرود)، انجمن زبان کُردی راژه (سنندج)، انجمن جامعه‌شناسی ایران (دفتر سقز)، انجمن جامعه‌شناسی ایران (جوانرود)، انجمن خیریه شفاگستر (بانه)، انجمن خیریه هدیه (بانه)، انجمن پیشگیری از اعتیاد ژیانه‌وه (مریوان)، انجمن حمایت از معلولین ئاسو (بانه)، انجمن سبز چیا (مریوان)، انجمن زیست محیطی سروشتی شاره‌که‌م (بوکان)، موسسه فرهنگی ادبی موکریان (مهاباد)، بنیاد توسعه فرهنگی بانه، موسسه فرهنگی گفتمان نو (جوانرود)، موسسه فرهنگی – هنری کانی (بانه)، پیام آوران زمین پاک ژیوای (پاوه)، جمعیت شیدای سبز (دهگلان)، موسسه قلم معاصر کُرد (پاوه)، موسسه هه‌لبجه (سقز)، مجمع حقوق شهروندی کرمانشاه (دفتر جوانرود)، موسسه لاوان زاگرس (ایلام)، آموزشگاه زبان کُردی ادب (بوکان)، آموزشگاه زبان کُردی هاژه (بوکان)، کانون فرهنگی – هنری ڤەژین (مریوان)، کانون فرهنگی – آموزشی بیان، کانون علمی – فرهنگی رونان (مریوان)، مرکز انتشارات باشور (ایلام)، مرکز انتشارات ژ (ایلام)، مرکز انتشارات مانگ (بانه)”

FacebookTwitterاشتراک گذاری