ارسال کننده : خانم فاطمه تابع بردبار 6آبان
مدرسه فمینیستی: 16 شهریورماه 1392، نرگس محمدی که برای شرکت در مراسم دختران نور و آفتاب به برج میلاد رفته بود در مقابل تالار سعدی مورد تعرض نیروهای انتظامی قرار گرفت. نیروهای انتظامی علی رغم پوشش مناسب او به بهانه بی حجابی مانع ورودش به تالار شدند و سپس با برخورد فیزیکی و خشونت آمیز قصد بازداشت او را داشتند. در پی این برخورد و پس از انتشار عکس ها حتی صحنه های درگیری پلیس با وی در برخی سایت ها توسط نیروی انتظامی، وی نامه ای اعتراضی خطاب به وزیر کشور نوشت و نسب به توهین و افترا و برخورد خشونت آمیز پلیس با زنان اعتراض نمود و از ایشان خواست تا به این تعرض رسیدگی کند و مانع تداوم رفتار توهین و تحقیر آمیز نیروهای انتظامی با شهروندان شود.
در این میان، هفته گذشته – 28 مهرماه- سردار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی طی اظهاراتی پوشش نرگس محمدی را قابل اغماض خواند و گفت: این فرد جزء مصادیق وقیح نبود. در واکنش به این اظهارات، نرگس محمدی نامه ای دیگر در خطاب به فرمانده نیروی انتظامی به نگارش در آورده و طی آن یادآور شده که در آن روز پوشش کاملا موقری داشته و اساساَ مسئله ای وجود نداشته که پلیس اغماض کند یا نکند. وی امیدوار است وزارت کشور به نامه اش رسیدگی کند، در غیر این صورت از ماموران متخلف شکایت خواهد کرد. نرگس محمدی معتقد است در مقابل چنین توهین ها و رفتارهای تحقیر آمیزی نسبت به زنان که با بهانه های مختلف شاهد بوده ایم باید اعتراض مدنی و مسالمت آمیز کرد. متن نامه نرگس محمدی خطاب به فرمانده نیروی انتظامی را در زیر می خوانید:
جناب آقای احمدی مقدم
فرمانده محترم نیروی انتظامی
با سلام و احترام
اظهارنظر جنابعالی پیرامون مسئله “مبارزه با بدحجابی” قابل تامل بود. از اینکه به اعتراض صورت گرفته توسط یک زن عنایت نموده و این اعتراض را به جا دانسته اید، خرسند شدم و قطعا این اقدام موجب دلگرمی و بیانگر این واقعیت است که رفتار مدنی در کشور و در میان مسئولان روی خوش می بیند و می تواند الگو باشد.
اما به جا دیدم تا به نکاتی راجع به اظهار نظر اخیرتان بپردازم:
1- ادبیات جنابعالی و استفاده از برخی واژه ها از جمله “آن زنی که”، “قابل اغماض بود”، “جزء مصادیق وقیح نبود” و “آن زن” مناسب شان فرمانده نیروی انتظامی و یک زن ایرانی که از قضا شما نیز به به جا بودن اعتراضش معترفید، نمی باشد.
از قدیم زنان در جامعه ایران و در فرهنگ ایرانی حرمت و هویت خاص خود را داشته اند که استفاده از واژه های “این زنی که” و “آن زنی” در این فرهنگ نامانوس و دور از کرامت ایشان می باشد. نامیدن و مخاطب قرار دادن زنان به لحاظ فرهنگی و آداب و رسوم اجتماعی الزاماتی دارد که جنابعالی مد نظر قرار نداده اید. به ویژه اینکه شما در مقام یک فرد مسئول در نظام سخن می گویید و افکار عمومی مخاطب شما هستند که با معیارهای اخلاقی و فرهنگی خاص جامعه خود، به ارزیابی دیدگاه های شما می نشینند و انتظار دارند تا حداقل این الزامات و تبعیت از الگوهای اخلاقی و فرهنگی جامعه را اگر نه در گفتار و رفتار کل سیستم پلیس بلکه لااقل در کلام مقام محترم مسئول ملاحظه کنند. انتظار این است که نرم کلام و کردار مسئولان نه حتی منطبق بر امور رایج در جامعه، بلکه به لحاظ فرهنگی، ارزشی و اخلاقی فراتر از آن باشد نه فروتر از آن.
2- اینجانب چندی پیش در محل برج میلاد مورد “تذکر” نا به جای نیروهای انتظامی قرار گرفتم که البته واژه “تذکر”، تلطیف بیش از حد ماجراست چرا که توهین، افترا و اعمال خشونت در مقابل چشمان کودکان خردسالم و فریادهای ماموران و تهدیدهای مکررشان و جسارت ماموران زن هیچ شباهتی به تذکر نداشت و اگر منظور جنابعالی از “آن زنی که” و “این زن” بنده می باشم که بیان کردید “رفتار پلیس نا به جا بوده و جزء مصادیق وقیح نبودم و قابل اغماض بودم” و اکنون با چنین عباراتی مورد خطاب قرار گرفته ام، بسیار قابل ملاحظه است که افرادی که از نظر پلیس قابل اغماض نمی باشند، چگونه مورد خطاب و “تذکر” قرار می گیرند. پوشش بنده نه تنها هیچگونه ایرادی نداشت بلکه بسیار موقر بود و اساسا مسئله ای وجود نداشت که “قابل اغماض” باشد یا نباشد و جسارت نیروی انتظامی نه فقط نابه جا بلکه به لحاظ نقض حقوق شهروندی و اعمال خشونت قابل پی گیری است. این رفتار نه یک عمل “نابه جا” بلکه قطعا عملی خلاف قانون است که از وزیر محترم کشور تقاضای رسیدگی نموده ام. استفاده از واژه وقیح برای سنجش و قیاس پوشش اینجانب درست نیست چرا که همان گونه که در عکس های منتشر شده توسط پلیس در سایت های عمومی پیداست، پوششی کامل و متین می باشد.
نگاه قدرت مدارانه و کلام و ادبیات برگرفته از چنین رویکردی، بدون ملاحظات فرهنگی و کرامت والای بشر می تواند بسترساز رفتار خشن و توهین آمیز در لایه ها و سطوح مختلف در جامعه گردد که مناسب با شان انسان ها در جامعه نباشد. برخورداری از قدرت و مصونیت ناشی از آن نه تنها نباید عامل تحقیر، توهین و حتک حرمت افراد چه به لحاظ کلامی و چه به لحاظ رفتاری باشد بلکه می بایست موجب احترام و تواضع در مقابل آحاد جامعه حتی نسبت به متخلفان باشد.
3- هدف اینجانب از نوشتن نامه اعتراضی خطاب به وزیر محترم کشور جناب آقای رحمانی فضلی که تاکنون هیچگونه جوابی دریافت نکرده ام و همچنین این نامه خطاب به فرمانده محترم نیروی انتظامی، تنها تلاشی کوچک و ممکن برای اصلاح و برچیده شدن رفتارها و گفتارهای دور از شان و حرمت واقعی زنان و مردان در جامعه ایران است که خود نیز عضو کوچکی از همین جامعه ام.
نرگس محمدی
30/7/1392