بازار کار ایران چقدر مردانه است؟

ایرنا

بیشتر صندلی‎های کلاس‌های دانشگاه را اشغال کرده‌اند، دو و نیم واگن ابتدا و انتهای قطار هم که در تصرف آ‌ن‌هاست، فرصت‌های شغلی را هم یکی‌یکی از مردان نان‌آور خانواده می‌گیرند و تا چند وقت دیگر هم پایشان به ورزشگاه‌ها باز می‌شود، این تصوری است که از زنان وجود دارد! آیا مشارکت اقتصادی زنان، همانی است که در نگاه اول دیده می‌شود؟

شعارهای زیادی درباره افزایش سطح تحصیلات زنان و مشارکت آن‌ها در اقتصاد می‌شنویم، این شعارها زمانی با صدای بلندتر تکرار می‌شوند که یک زن در پست‌های بالای مدیریتی منصوب شود. می‌توان به‌سادگی پذیرفت که انتصاب در پست‌های با اهمیت یا اشتغال در طیف گسترده‌ای از مشاغل تخصصی و حتی ساده، به مهارت‌ها و توانمندی‌های افراد مرتبط است، نه جنسیت آن‌ها. اما همیشه آنچه باید باشد با آنچه وجود دارد هماهنگ نیست. ایرناپلاس پس از بررسی وضعیت اشتغال فارغ‌التحصیلان دانشگاهی، به بررسی تفاوت‌های جنسیتی در بازار کار پرداخته است.

*بازار کار مردانه ایران

در همه جوامع، درجاتی از نابرابری جنسیتی به نفع مردان دیده می‌شود که عوامل مؤثر بر آن را می‌توان در محیط اقتصادی، آموزشی و فرهنگی جست‌وجو کرد. کاهش این نابرابری‌‎ها، یکی از موارد مهم در سطح توسعه انسانی کشورها است و برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) در اندازه‌گیری شاخص توسعه انسانی کشورها، نابرابری جنسیتی را نیز در نظر می‌گیرد. به‌عنوان مثال، در سال 2017، نرخ مشارکت زنان در اقتصاد، در نروژ که بیشترین امتیاز در شاخص توسعه انسانی را دارد، 60.8 درصد بوده که در مقایسه با مردان، تنها 6.8 درصد کمتر است.

این در حالی است که به‌طور معمول و با صرف‌نظر از موارد استثنا، هر چه رتبه کشورها در شاخص توسعه انسانی بدتر می‌شود، شکاف بین نرخ مشارکت مردان و زنان افزایش می‌یابد. UNDP کشورها را در چهار گروه توسعه انسانی «بسیار بالا»، «بالا»، «متوسط» و «پایین» قرار می‌دهد که ایران در سال 2017 در گروه دوم قرار داشت و نرخ مشارکت زنان در این گروه، 55 درصد است که 20.5 درصد از مردان کمتر است. با این وجود، این شاخص در ایران نشان‌دهنده شکاف جنسیتی بالایی در بین زنان و مردان است.

بررسی داده‌های UNDP نشان می‌دهد نرخ مشارکت زنان در سال 2017 در ایران، 16.8 درصد بوده که در مقایسه با نرخ 71.4 درصدی برای مردان، رقم پایینی است.

*آمارهای داخلی چه می‌گویند؟

ایرناپلاس با پایش داده‌های «نتایج آمارگیری نیروی کار» که به‌صورت سالانه توسط «مرکز آمار ایران» منتشر می‌شود، شاخص‌های بازار کار را برای دوره 10 ساله 1387 تا 1396 مورد بررسی قرار داده که نتایج حاصل از این بررسی نیز، وجود نابرابری جنسیتی در بازار کار ایران را تأیید می‌کند. محاسبات نشان می‌دهد ترکیب جنسیتی جمعیت بالای 10 سال کشور، تقریباً به‌طور برابر توزیع شده، اما میانگین نرخ مشارکت مردان در این دوره، بیش از چهار برابر نرخ مشارکت زنان بوده است.

میانگین نرخ مشارکت مردان در دوره 10 ساله 1387 تا 1396، حدود 63 درصد بوده که این مقدار برای زنان تنها حدود 14 درصد است. شاخص «سهم شاغلان» نیز از مردانه بودن بازار کار ایران خبر می‌دهد، به این معنی که به‌طور میانگین، از هر 100 نفر شاغل در این 10 سال، 84 نفر مرد و 16 نفر زن بوده‌اند.

*تحصیلات برابر، اشتغال نابرابر

همان‌طور که گفته شد، یکی از عوامل مؤثر در اشتغال، سطح تحصیلات است. انتظار می‌رود به‌طور میانگین، افراد با تحصیلات مشابه، فرصت‌های مشابهی در بازار کار داشته باشند و تفاوت درون‌گروهی قابل‌توجهی وجود نداشته باشد، اما چنین تفاوت‌هایی در گروه‌های مختلف تحصیلی وجود دارد و زنان و مردان گروه تحصیلی مشابه، حضور متفاوتی در بازار کار دارند.

اگر افراد را در سه گروه «بی‌سواد و کم‌سواد»، «آموزش عمومی» و «آموزش عالی» قرار دهیم، در هر سه گروه، شاهد نابرابری به نفع مردان هستیم. میانگین جمعیت بالای 10 سال در سال‌های 1387 تا 1396 نشان می‌دهد با وجود اینکه 46 درصد از جمعیت با تحصیلات آموزش عمومی را زنان تشکیل می‌دهند، نرخ مشارکت آن‌ها تنها 9 درصد است و از هر 100 نفر شاغل در این گروه تحصیلی، 10 نفر زن هستند. وضعیت زنان در بازار کار با افزایش تحصیلات از آموزش عمومی به آموزش عالی تا حدودی بهبود می‌یابد، اما شکاف بین زنان و مردان همچنان وجود دارد. در گروه با تحصیلات آموزش عالی نیز نرخ مشارکت زنان حدود 37 درصد و تقریباً نصف مردان و سهم شاغلان به نسبت 30-70 و به نفع مردان است. سؤال اینجاست که چه عاملی باعث پیشرفت کُند شاخص‌های بازار کار در بین زنان شده است؟

*چرا بازار کارمان مردانه است؟

بررسی کشورهایی که به سطوح بالاتری از توسعه اقتصادی انتقال یافته‌اند، نشان می‌دهد حضور نیروی کار آموزش‌دیده و با تحصیلات مناسب، به‌عنوان یکی از اجزای سرمایه انسانی در گذار این کشورها مؤثر بوده و در این میان نمی‌توان نقش زنان را به‌عنوان نیمی از جمعیت، نادیده گرفت. با این حال، کشورهایی که نتوانند از این ظرفیت استفاده کنند، از این مرحله با تأخیر بیشتری عبور خواهند کرد. علاوه بر این، هزینه‌هایی که صرف آموزش زنان با تحصیلات بالا می‌شود، بازده اجتماعی مورد انتظار را نخواهد داشت.

یکی از عوامل پایین بودن عرضه نیروی کار زنان را می‌توان سایر نقش‌های آن‌ها دانست. مطالعات نشان می‌دهد زنان متأهل و زنان متأهل دارای فرزند، عرضه نیروی کار کمتری نسبت به سایر زنان دارند و از طرف دیگر، سطح دستمزدها نیز انگیزه ورود به بازار کار و از سوی دیگر، کاهش ساعاتی را که زنان به اموری غیر از اشتغال می‌پردازند برایشان ایجاد نمی‌کند. محاسبات نشان می‌دهد بخش زیادی از نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی مربوط به زنان است و انتظار می‌رود با تغییر و اصلاح پذیرش رشته‌های دانشگاهی و ارائه رشته‌های کاربردی متناسب با بازار کار ایران، شاهد بهبود این وضعیت باشیم.