پانا
ملکوتی: آمارهای خودکشی در پزشکی قانونی دو برابرآمارهای اعلام شده وزارت بهداشت است. عضو هیات مدیره جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران میگوید که خودکشی قابل پیشگیری است، باید از خودکشی حساسیتزدایی شود تا از طریق حرف زدن درباره آن، به کاهش آمار برسیم.
دکتر سید کاظم ملکوتی، عضو هیات مدیره جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران، با بیان اینکه آمار خودکشی و آسیب به خود در ایران رو به افزایش است، به پانا گفت: متاسفانه سامانه ثبت خودکشی در کشورمان وجود ندارد و آمارهایی هم که ارائه میدهند چندان در دسترس یا حتی قابل اعتماد نیست به طوری که آمارهای پزشکی قانونی دو برابر آمارهای وزارت بهداشت است. با این حال، حتی در نبود آمارها اینطور که در خبرها هم میخوانیم، خودکشیهایی با شیوههای گوناگون در حال اتفاق افتادن در شهرهای کوچک و بزرگ است. این ترس وجود دارد که با حرف زدن از خودکشی، به نوعی ترویج این اتفاق انجام شود در حالی که باید از این مساله به عنوان یک تابو عبور کرد و با فراهم کردن فرصتهایی درباره حرف زدن از خودکشی، به افراد جامعه این امکان را داد که اگر دیگران را در معرض این اتفاق میشناسند یا خودشان در این مرحله قرار دارند، کمک شود.
پیک سنی خودکشی بین 15 تا 30 سال است
دکتر ملکوتی درباره کاهش سن خودکشی اظهار کرد: پیک سنی خودکشی بین 15 تا 30 سال است و در این میان بیشترین افرادی که به خودکشی دست میزنند بین 25 تا 30 سال هستند. اما این دلیل نمیشود که تصور کنیم افرادی در سن کمتر یا بیشتر از این اعداد اقدام به خودکشی نمیکنند، همانطور که امروزه به دلایل مختلفی میبینیم که نوجوانها با تعداد بیشتری دست به این کار میزنند. کاهش سن خودکشی به این دلیل است که به طور کلی سن آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد و کارتنخوابی کاهش یافته است و رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی و انواع اطلاعات به سادگی در دسترس هستند، تفاوت بین نسلی زیاد شده است و خانوادهها به دلیل مشکلات اقتصادی ارتباط کمتری با فرزندانشان دارند.
تقابل نگرشها میتواند به افسردگی و سرخوردگی زنان متاهل منجر شود
این روانپزشک گفت: در این حال درباره خودکشی زنان هم باید بگویم مانند بسیاری از آسیبهای اجتماعی که زنان را به نسبت گذشته بیشتر درگیر کرده است، آمار زنان متاهل که در طول چند سال اول ازدواج دست به خودکشی میزنند هم افزایش داشته است، این موضوع دلایل مختلفی میتواند داشته باشد از جمله اینکه نگاه آنها به زندگی در مقایسه با گذشته تفاوت پیدا کرده است اما انتظاراتی که اجتماع و همسرشان از آنها دارد با آن نگرش تطابق نداشته باشد. زنان امروز با افزایش تحصیلات، آزادیهای بیشتر اجتماعی و اقتصادی را طلب میکنند که هنوز برای بسیاری از افراد ضدفرهنگ است و این تقابل نگرشها میتواند به افسردگی و سرخوردگی زنان متاهل منجر شود و آنها را به ورطه خودکشی بکشاند.
عضو هیات مدیره جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران با بیان اینکه خودکشی دلایل مختلف فردی و اجتماعی دارد، افزود: باید این را بدانیم که خودکشی قابل پیشگیری است اما با در نظر گرفتن اینکه دلیل عمده آن چه باشد، موفقیت بیشتر یا کمتری در پیشگیری حاصل میشود. به عنوان مثال اگر دلایل فردی وجود داشته باشد میتوان از طریق مداخلات روانشناسی به کاهش خودکشی اقدام کرد اما اگر دلایل فراتر باشد و شامل مشکلاتی مانند بیکاری، افسردگی و سرخوردگی اجتماعی، مشکلات خانوادگی و اقتصادی و … باشد اقدامات زمانبر و زیرساختیتری باید انجام گیرد تا برای کاهش آمار خودکشی به نتیجه برسیم.
او درباره جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران به عنوان یک نهاد مدنی توضیح داد: با توجه به تمام این اتفاقات، با همکاری بسیاری از پزشکان، پرستاران و روانشناسان دغدغهمند تصمیم گرفتیم چنین گروهی را در زمینه پیشگیری و آموزش و فرهنگسازی درباره کاهش میزان خودکشی تاسیس کنیم. این انجمن به عنوان شعبهای از انجمن جهانی پیشگیری از خودکشی، از سال 1391 تاسیس شده و با اینکه در طول این سالها نشستهای زیادی برگزار کرده و پروژههایی را به اجرا درآورده است، متاسفانه هنوز بین مردم چندان شناختهشده نیست. البته یک علت هم این است که ما به دلیل کمبود امکانات، نمیتوانیم به کسانی که اقدام به خودکشی کردهاند کمک کنیم، بلکه تنها در مرحله پیش از آن یعنی فرهنگسازی فعالیت میکنیم. کسانی که در مرحلهای هستند که گمان میکنند به خودکشی نزدیک هستند یا اطرافیانشان چنین مشکلی را دارند باید با اورژانس اجتماعی تماس بگیرند. ما اقدامات کلانتری انجام میدهیم که امیدواریم با گسترش فعالیتهایمان بیشتر از گذشته نتیجهبخش باشیم.
عضو دانشگاه علوم پزشکی ایران همچنین به لزوم انگزدایی از موضوع خودکشی اشاره و اظهار کرد: وقتی این انگزدن وجود داشته باشد، در رسانهها نمیتوان درباره چنین مسائلی حرف زد و آموزشهای بهداشت روان را به مردم ارائه داد، خانوادهها از بیان اینکه فرزندشان در معرض خودکشی قرار گرفته است، واهمه دارند و او را به متخصص معرفی نمیکنند، مدام پنهانکاریهای فردی و اجتماعی میشود و نتیجه چیزی نیست جز افزایش آمار؛ در حالی که اگر تصور بدآموزی از بین برود، میتوان با شیوههای صحیح درباره این مساله حرف زد و جامعه را درباره آن آگاه کرد.