کشف حجاب؛ مقدمه فروپاشی سایر مرزهای شریعت

مهر

آیا کسی می تواند بار سنگین پایه گذاری سنت های غلط و پر خبط و خطا را بر دوش گیرد؟ در پی فروپاشی حجاب، سایر مرزهای شریعت نیز یکی پس از دیگری فرو خواهد پاشید.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام والمسلمین دکتر  علی نصیری، استاد حوزه و دانشگاه در یادداشتی در مورد حوادث و گفته های اخیر در مورد حجاب نوشت: درباره این که حجاب از ضرورتهای شریعت اسلامی است، جای تردید وجود ندارد. در چند ماه اخیر که در درس خارج فقه روایات چگونگی تعامل با مردگان را مورد بحث و بررسی دادم، به روایاتی برخوردم که حتی درباره چگونگی نماز بر مرده زنان یا حضور زنان در نماز بر میت بر رعایت ستر و عفاف تاکید دارند.

درباره این که حکومت اسلامی تا چه میزان می تواند و باید درباره این امر ورود پیدا کرده و به آن الزام ببخشد یا نه، باید در جای دیگر سخن گفت. این که متولیان فرهنگی و نیز نظام در برآیند کلی در این چهل سال چه میزان توانسته دل های مردم را با خود همراه سازد و تصویر شیرین و معقولی از سیمای نورانی اسلام در همه زمینه ها همچون زمینه حجاب عرضه کند، باز جای واکاوی جداگانه دارد، اما فعلا روی سخنم با آن خانم محترمی است که روسری سفید خود را به علامت حرکت آرام از سر گرفته و بر چوبی آویزان کرد. بعید می دانم که ایشان خدای ناکرده جزو کسانی باشند که اسلام را دین کهنه تلقی کرده و در برابر دعوت همه پیامبران، برهنگی و بی بند و باری را حق زنان و مردان می انگارند. گمان این ناچیز آن است که این خانم این حرکت را از سر مخالفت با اجباری کردن حجاب انجام داده است، نه از سر مخالفت با اصل حکم حجاب.

در این صورت یک نکته را از سر خیرخواهی به ایشان یادآور می شوم:

آن روز که رضا شاه کشف حجاب را اجباری کرد و پاسبان ها چه رنج ها و رنجش ها را پدید آوردند، قیام مردم متدین در مسجد گوهرشاد تاریخی شد و مرحوم بهلول به خاطر دفاع جانانه از حجاب جاودانه گشت، حتی اگر انقلاب هم نمی شد، هیچ کس و هیچ بلندگویی نخواست و نتوانست حرکت خودجوش آن مردم را از یادها ببرد و از آن به بدی و زشتی یاد کند.

فرض کنید در سایه این حرکت نمادین به هر دلیل الزام حجاب برداشته شود. آن گاه چه اتفاق خواهد افتاد؟ در بهترین حالت جامعه ما حال و وضع جوامع سکولاری همچون ترکیه و مالزی را پیدا خواهد کرد.

دیگر تلاشی برای دعوت دختران نوجوان و جوان برای حفظ حریم و حرمت عفاف انجام نخواهد گرفت و در پی فروپاشی حجاب، سایر مرزهای شریعت نیز یکی پس از دیگری فرو خواهد پاشید. در آن صورت چرا رقص، پایکوبی، مرکز فسق و فحشاء، شراب و قمار مجاز اعلام نگردد؟! چرا حال و وضع سینما و کنار دریاها و حاشیه خیابان ها و درون کلوپ ها به همان حال و وضع دوران پهلوی برنگردد؟! چرا دختران و زنان آلوده دامن و مردانی آلوده دامن تر در وسط خیابان ها علنا همان کاری را نکنند که پیش از انقلاب در میان خیابان در جشن هنر شیراز کردند در این صورت بخشی از گناهانی که توسط هزاران هزار نفر در چنین جامعه ای انجام خواهد پذیرفت، به پای فرد یا افرادی نوشته خواهد شد که بسترهای لازم را برای پدید آمدن چنین جامعه ای پر آسیب و پر گناه را فراهم کرده اند.

این که در روایات بارها بر این نکته تأکید شده که بار گناهان سنت های غلط به پای کسی نوشته می شود که پایه گذار آن است، راز آن همین نکته است. آیا کسی می تواند بار سنگین پایه گذاری سنت های غلط و پر خبط و خطا را بر دوش گیرد؟! شک نکنید که در تاریخ خواهند نوشت پایه گذار فروپاشی حجاب آن خانمی بوده است که در خیابان انقلاب روسری سفید خود را بر چوبی افراشت!مواظب باشیم در این عمر چند روزه و با جسم محدود شده در چند گز، گناه امتی در چند قرن را برای خود رقم نزنیم.

دیشب به متنی در یکی از خبرگزاری های بیگانه برخوردم که از زبان یک کارشناس تأیید کرده بود که پیام این رویه پایان دادن به شریعت است. متن ذیل خواندنی است: «…  او معتقد است که جامعه ایران از شریعت عبور کرده و «دین مردم دیگر سیاسی نیست، اسلام مردم دیگر اسلام سیاسی نیست. جامعه به سمت سکولاریسم رفته است. بارزترین نقطه‌ای که نشان داد جامعه از این نقطه عبور کرده، جنبش سبز بود. این یک جنبش سکولار بود. جامعه یک دهه است که به این مرحله رسیده است. حتی در میان اصولگراها هستند کسانی که موافقند که دین از سیاست جدا شود.»