صحبت‌های ممنوعه دختری که طعم حضور در استادیوم را چشید

هرانا

انتشار عکس‌هایی از حضور یک دختر در جمع هواداران پرسپولیس در استادیوم غدیر اهواز با صحبت‌های جالب او همراه شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، شبنم- ذ؛ دختری است که توانست یک اتفاق ممنوعه را رقم بزند و در هفته گذشته با حضور در استادیوم غدیر اهواز تماشاگر دیدار تیم محبوبش باشد. صحبت‌های جالب او را در ادامه می‌خوانید.

به دنبال مطرح کردن خودم نبودم

راستش من به هیچ وجه دنبال مطرح کردن خودم نبودم و هدف بزرگتری را دنبال می کنم. هدفم این است که فعالیت های ما باعث شود ممنوعیت حضور بانوان در ورزشگاه ها لغو شود. من طرفدار پرسپولیس هستم و همیشه وقتی تیم به اهواز می آمد به هتل تیم می رفتم؛ اما هیچ وقت اجازه ورود به ورزشگاه را نداشتم. این رویای من بود که به ورزشگاه بروم و به آن رسیدم.

امیدوارم دختران ایرانی طعم حضور در استادیوم را بچشند

خیلی ها به من می گفتند که استادیوم آنقدر ها هم که فکر می کنی خوب نیست. می گفتند بازیکنان در زمین کوچک به نظر می رسند یا گزارشگر وجود ندارد که اسامی را بگوید؛ اما من احساس می کردم تمام این حرف ها برای آرام کردن من بود. چیزی که من تجربه کردم خیلی فوق العاده تر از آن چیزی بود که فکر می کردم. شور و هیجانی که آدم در استادیوم دارد غیر قابل وصف است. حتی تماشای بازی لذتبخش تر است، چون می توانی تمام زمین و دوتا دروازه را ببینی در حالی که در تلویزیون فقط می توانید هرجا که توپ هست را تماشا کنید. این شانس خوب من بود و امیدوارم دختران ایران بتوانند روزی بالاخره برای تماشای مسابقات به ورزشگاه بروند.

راهکار حضور در استادیوم

استادیوم رفتن برای خانم ها ممنوع است و من برای اینکه بتوانم طبیعی باشم از یک هفته قبل تمرین پسر بودن می کردم. ریش و کلاه گیس پسرانه می گذاشتم و حتی راه رفتن و حرکات پسرانه را تمرین کردم. واقعیتش این است که در این بازی ۴-۵ دختر دیگر هم در جایگاه های دیگر حضور داشتند که عکسی از خودشان منتشر نکردند. من با تعداد زیادی از افراد خانواده و پسرهای فامیل به ورزشگاه رفته بودم. دورتادور من بودند و اجازه ندادند ماموران برخورد فیزیکی با من داشته باشند.

 گریم عجیب و غریب

سخت ترین قسمت ماجرا همین بود که باید هویت خودم را فراموش می کردم. ناخن هایم را از ته گرفتم و با رنگ مو روی صورتم ریش گذاشتم. برای اینکه طبیعی شود دو بار روی صورتم رنگ مشکی زدم تا پاک نشود و تا همین امروز هم هنوز روی صورت من رنگ بود و آنقدر تلاش کردم که آن را پاک کنم صورتم زخم شده است.

این ریسک ارزش تماشای بازی را داشت

قطعا ارزشش را داشت. ما دنبال مطالبه حقمان هستیم و آن را دنبال می کنیم. نیمی از افراد جامعه خانم هستند و در میان آن ها علاقمندان زیادی به فوتبال وجود دارد. در اهواز تعداد خانم های علاقمند با تعداد آقایان فوتبالی برابری می کند. وقتی تیم ها به اهواز می آیند شما باید میزان استقبال خانم ها از تیم ها را ببینید که اگر بیشتر از آقایان نباشند، کمتر نیستند. من یک پیشنهادی دارم. خیلی‌ها می گویند که تعداد خانم های علاقمند به فوتبال اندازه ای نیست که حتی دو جایگاه را پر کند. من پیشنهادم این است که در بازی هایی که تماشاگران محروم هستند یا قرار است بدون تماشاگر برگزار شود اجازه دهند خانم ها به ورزشگاه بروند.

حس ورود به استادیوم؟

بازی ساعت ۲:۳۰ دقیقه بود، خیلی از تماشاگران از سر کار آمده بودند و به همین دلیل بیرون ورزشگاه و مقابل گیت ها ازدحام زیادی بود. همراهان من هم جو دادند و کمی سرو صدا راه انداختند. من هم عینک آفتابی زده بودم و کنار ایستاده بودم که ناگهان در گیت باز شد و ماموران اجازه دادند مردم وارد شوند من هم در بین همراهانم با زرنگی وارد ورزشگاه شدم. وای! یک حس باورنکردنی بود. وقتی صدای تشویق و همهمه تماشاگران را از تونل جایگاه شنیدم باورم نمی شد، پاهایم می لرزید و شروع کردم به دویدن و فریاد زدن.

نه منقلب شدم و نه اضطراب گرفتم!

از همان موقعی که در جایگاه متوجه شدند من دختر هستم کاملا رعایت کردند. لیدر جایگاه وقتی متوجه شد، شعارهایی را استفاده می کرد که الفاظ بد در آن وجود نداشت. از طرفی من از همه مردانی که اطرافم بودند امنیت گرفتم و تنها اضطرابم از ماموران بود که متوجه نشوند من دختر هستم. خیلی وقت بود دوست داشتم به ورزشگاه بروم. من عاشق بازی علی آقا کریمی بودم؛ اما متاسفانه ایشان از فوتبال خداحافظی کردند و نتوانستم بازی ایشان را از نزدیک ببینم.