نویسنده: شایسته علیگلزار
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران در تازهترین گزارش خود وضعیت زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین را غیرانسانی توصیف کرد.
طبق این گزارش، زندانیان سیاسی زن در زندان اوین از بسیاری از امکاناتی که در اختیار زندانیان عادی قرار دارد، از جمله امکان تماس تلفنی، رفتن به مرخصی و ملاقاتهای منظم با اعضای خانواده نیز محروم هستند .
به گفتهی این گزارش، بهداری زندان اوین “کثیف و فاقد تجهیزات و متخصصان پزشکی” است و در آن “بعضا داروهای اشتباهی یا غیرموثر” به بیماران میدهد .
اظهارات برخی زندانیان و اعضای خانواده آنها حاکی است که انتقال زنان بیمار به بیمارستان برای “مراقبتهای اضطراری مورد نیاز” معمولا با مخالفت روبرو میشود و در اغلب موارد با تاخیر صورت میگیرد.
ملاقات زنان زندانی سیاسی در اوین با اعضای خانواده، حتی در مورد زنانی که کودکان خردسال دارند، با محدودیتهای شدیدی روبروست و در مواردی به عنوان یک اقدام تنبیهی ممنوع میشود .
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران با در نظر گرفتن همین قوانین و یافتههای خود به این نتیجه رسیده که مسئولان جمهوری اسلامی نه به قوانین داخلی پایبند هستند، نه قوانین ومیثاقهای بینالمللی را رعایت میکنند .
“رعایت فوری تمام قوانین و مقررات” داخلی و تعهدات بینالمللی در مورد ارائه کامل و به موقع مراقبتهای پزشکی، تغذیه مناسب و حق ملاقات و ارتباط برای زندانیان سیاسی دیگر توصیه این کمپین به مسئولان جمهوری اسلامی است .
کمپین از نهادهای حقوق بشری خواسته است که از جمهوری اسلامی بخواهند ضمن پایبندی به تعهدات بینالمللی به گزارشگر ویژه سازمان ملل و دیگر گزارشگران موضوعی این سازمان اجازه دهد از زندان اوین، به ویژه بند زنان آن بازدید کنند . بنابر گزارش کمپین حقوق بشر در ایران، از سال ۱۳۸۴ تا کنون، هیچ نهاد سازمان ملل متحد یا سایر سازمانهای بینالمللی حقوق بشری اجازه بازدید از بند زنان زندان اوین و هیچ یک از بندهای دیگر این زندان را دریافت نکردهاند . بیش از ۶ سال است که زندانیان سیاسی زن در بند زنان زندان اوین از حق تلفن و بسیاری دیگر از حقوق قانونی خود محروم هستند. زندانیانی که برخی از آنها علیرغم گذشت سالهای طولانی از حبس و محکومیتشان از امکان استفاده از مرخصی هم محروم بودهاند .
بر اساس ماده ۱۱ آییننامه اجرایی سازمان زندانها مصوب سال ۸۵ “زندانیان مجاز به خرید و استفاده از نشریات، کتب، مجلات، روزنامهها و نیز استفاده از وسایل ارتباطجمعی بهطور تماموقت هستند. مگر اموری که شرعاً و قانوناً استفاده از آن ممنوع است”. در تبصره این ماده آمده است که “متهمان میتوانند از وسایل شخصی خود مانند تلفن همراه و رایانه استفاده کنند . » اما در حال حاضر زندانیان زیادی از طیفهای مختلف سیاسی و عقیدتی در بند زنان زندان اوین، به گفته خانوادههایشان از هر ملاقات تا ملاقات بعدی در ایزوله کامل و بیخبری مطلق از خارج از زندان قرار دارند .
ناتوانی مستمر در رعایت قانون آیین دادرسی، نقض حقوق افراد بازداشت شده، از جمله متهمانی که (بدون اتهام یا بدون تماس با دنیای خارج در زندان نگه داشته میشوند، استفاده گسترده نظام مند بازداشت خودسرانه و ناپدید شدن اجباری، عدم دسترسی متهم به وکیل منتخب خود، عدم صدور احکام وثیقه برای بازداشت شدگان، شرایط بد زندانها، ممانعت از دسترسی به درمان پزشکی کافی و خطر مرگ برای زندانیان ناشی از شکنجه، تجاوز و دیگر انواع خشونت جنسی بازداشت شدگان، تکنیکهای خشن بازجویی و استفاده از فشار روی خویشان و نزدیکان، شامل دستگیری آنها، به منظور اخذ اعترافات دروغین که در محاکمه آن افراد و انتشار در تلویزیون ملی از آن استفاده میشود؛ تداوم دخالتهای خودسرانه و یا غیرقانونی توسط مقامات دولتی درحریم خصوصی افراد و …. ) از جمله نقض حقوق بشر در ایران است . تجاوز ممکن است برای شکنجه و تخریب روحی و روانی زندانیان، یا دلایل دیگر صورت پذیرفته باشد. در زندانهای زنان تجاوز بعنوان شکنجه برای زنان استفاده میشود . با توجه به اینکه تجاوز جنسی آثار بسیار مخربی بر روحیه افراد مورد تجاوز قرار گرفته دارد و همچنین باعث شرمساری این افراد میشود، از اینرو تعداد کمی از زنده ماندگان این موارد حاضر شدهاند با رسانهها مصاحبه کنند . اکثر زندانیان سیاسی درزندان اوین نگهداری می شوند. یک بند عمومی برای زنان در زندان اوین وجود دارد که زندانیان را پس از پایان تحقیقات به آن بند منتقل می کنند . زندانیان این بند از امکان تماس تلفنی محرومند که شرایط را بطور خاص برای مادران سخت می کند . دور تا دور هر سالن توسط تختهای فلزی احاطه شده است. برای هر تخت با پتوهای سربازی تشک تهیه میشود و بیواسطه روی تخت قرار میگیرد. این تختها٬ علاوه بر ایجاد مشکل برای استخوان و عضلات زندانیان٬ در زمستان باعث نفوذ سرما به بدن آنها میشود .
تمام منافذ و پنجرههای رو به محوطه زندان کور شده و تنها روزنه موجود٬ پنجرههای رو به تپههای ارتفاعات اوین است که آن هم نور کافی را برای زندانیان تامین نمیکند. اکثر زندانیان بیمار هستند و توان رفتن به هواخوری را هم ندارند. این گروه از زندانیان به دلیل زندگی در محیط فاقد نور کافی دچار آسیبهای بیشتری شدهاند .
سرویس بهداشتی و آشپزخانه فاقد تهویه هستند که بخصوص در تابستان موجب مشکلات تنفسی برای زندانیان می شود
در چند مورد مار سمی، موش و سایر موجودات موذی در زندان مشاهده شده است .
وضعیت بهداری زندان به شدت اسفبار است. هیچگونه امکانات پزشکی و اورژانسی برای زندانیان وجود ندارد. داروهای خاص زندانیان به موقع به آنان نمی رسد و گاها قرص ها به اشتباه در جعبه قرص های دیگر قرار می گیرد و در بعضی موارد موجب تشنج و بیهوش شدن زندانیان بیمار و یا تشدید علائم بیماری آنان گردیده است. این در حالی است که زندانیان زن برای تهیه داروی نسخه خود باید پس از اخذ تاییدیه رئیس درمانگاه تا روز ملاقات منتظر بمانند تا نسخه خود را برای خریداری از خارج زندان در اختیار خانواده خود قرار دهند و سپس منتظر بمانند تا خانواده دارو را تهیه کرده و در ملاقات بعدی به زندان بیاورد . اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان به سختی و با کارشکنی های بسیار انجام می شود. حتی اگر وضعیت بیمار اورژانس و خطرناک باشد، باید اول رئیس بهداری و پزشک قانونی تاییدیه بدهند. سپس نوبت می رسد به تایید دادستان که پیش برنده سیاستهای وزارت اطلاعات می باشد. بنابر این تنها اخذ اجازه نامه ها ماهها به طول می انجامد. بعد از اعزام هم زندانیان اغلب در مرحله وخیم بیماری خود و ۹تا۱۲ ماه بعد از تشخیص اولیه بیماری وارد پروسه درمانی نمیشوند.
هر خروج و سپس ورود به زندان با بازرسی بدنی نامناسب و تحقیر کننده همراه است. زندانیان حین تردد و در داخل مراکز درمانی باید دستبند به دست داشته باشند . بند زنان با استفاده از دوربین های امنیتی مستمر مانیتور می شود ولی مامورین مرد گاه و بیگاه به بهانههای مختلف و بدون هماهنگی و در ساعات غیر اداری وارد این بند میشوند . .
زندانبانان و عناصر امنیتی در برابر هرگونه اعتراض و مقاومت زندانیان، آنان را تهدید می کنند که به زندان قرچک فرستاده خواهند شد. زندان قرچک مخوفترین بخش زندان اوین است که افراد زیر شکنجه در آنجا نگهداری میشوند .
سلولها انفرادی طراحی شدهاند و در خودشان روشویی و توالت دارند. اما ماموران بهخاطر تراکم زندانی تا بیش از ۱۰نفر را در این سلولها نگهداری می کنند .
اتاق شکنجه این بند در زیر زمین آن واقع شده و برای انواع شکنجههای قرونوسطایی مجهز شده است. (تختهای مشبک برای زدن کابل، میلههای سقفی برای آویختن زندانیان از پا یا بهصورت آویزان شده از پشت و تجاوز جنسی برای شکنجه)
هیچ شخصی غیر از پرسنل و متهمین، حتی عالی رتبهترین مقامات حق ورود به محدوده بازداشتگاه وزارت اطلاعات را ندارند . شرایط این زندان آنقدر ضد انسانی است که همواره مسئولان دادستانی تهران و زندان اوین انتقال به زندان قرچک را بعنوان یک تهدید و عامل فشار بر علیه زنان بند سیاسی زندان اوین به کار میبرند . در بند زنان اوین سالن همیشه دربستهای وجود دارد که زندانیها به آن، نام «بند متادون» را دادهاند. بند متادون، یک سلول جمعی دربسته مجهز به دوربین مدار بسته است و زندانی را از آزادی عمل در محدودهی کوچک زندان نیز محروم میکند .
زندانیان از حق رفت و آمد در راهرو و هواخوری محرومند و ناچار هستند تمام ساعات خود را در همان سالن دربسته بگذراند. درب ورود و خروج سالن فقط هنگام توزیع غذا باز میشود .
هر سلول ۱.۵*۳ متر مساحت دارد که ۴ نفر را در آن جای می دهند. یک عدد مسواک، یک صابون و یک حوله به اضافه سه تا پتو برای این 4 نفر موجود است. زندانیان باید در همان هوایی نفس بکشند که به سرویس می روند .
زندان قرچک ورامین
این زندان اصلی ترین محل نگهداری زنان زندانی است که در منطقه ای بسیار بد آب و هوا در بیابان های شرق تهران واقع است و حدود ۱۲۰۰ زندانی در آن جا داده شده است. در اطراف زندان قرچک ورامین، مرداب و نیزار وجود دارد که موجب افزایش موش و حشرات موذی در زندان می شود .
سوله خیلی بزرگ، کثیف و تاریک، ساختمان این زندان راتشکیل می دهد. محلی برای صرف غذا یا نشیمن در زندان وجود ندارد و زندانیان باید همه کار خود را روی تخت خود انجام دهند .
زندان کتابخانه ندارد و روزنامه هم در اختیار زندانیان، به خصوص زندانیان سیاسی، گذاشته نمی شود .
روزانه ۳ وعده غذا به زندانیان داده می شود که اگر زندانی به خود نجنبد آنرا از دست می دهد. اگر زندانی برای غذای بیشتر یا برای عدم دریافت سهم غذا اعتراض کند مورد ضرب وشتم زندانبانان قرار می گیرد. زندانیان آنقدر از گرسنگی تحت فشار هستند که بعضی اوقات حتی زندانیان مسن، بعد از دیدن غذای زندانبانان، ساعت ها در حسرت مقداری نان و کره گریه می کنند .
وعده های غذایی یکنواخت است؛ سیب زمینی آب پز، ماکارونی و نان. زندانیان طی سالیان متمادی هیچ گوشتی در غذای خود نمی بینند. برنج با کیفیت بسیار بد و با کافور پخت می شود. بهترین شام زندان یک بار در هفته، سیب زمینی و تخم مرغ آب پز است. بقیه شب ها غذا از آبی محتوی حبوبات تشکیل شده است که همیشه حاوی حشرات و آلودگی های دیگر می باشد . وضعیت بهداشتی بسیاربد است و باعث انتشار بیماری های عفونی در بین زندانیان می شود. بیماری های عفونی، هپاتیت و ایدز نیز در بین زندانیان شایع است. مسئولین هیچگونه رسیدگی و حتی تفکیکی برای زندانیان بیمار این چنینی قائل نیستند و از آن جایی که معاینات ماهانه و آزمایش پزشکی وجود ندارد، آمار دقیقی از زندانیان ایدزی و هپاتیتی هم وجود ندارد
هر سوله با تقریبا 189 نفر جمعیت، تنها ۴ دستشویی و ۴حمام دارد که معمولا دست کم ۲ حمام و یک سرویس کاملاً خراب هستند . علاوه بر این آب حمام در روز فقط یک ساعت آب گرم دارد و اغلب زندانیان مجبورند با آب سرد حمام کنند . آب حمام در بسیاری از ساعات روز قطع است . .
کف سرویس را همیشه دست کم چند میلی متر آب فرا گرفته است که با دمپایی های پاره زندان، پای زندانیان در هر بار تردد خیس و آلوده می شود . در نبود توالت کافی مدفوع سرتاسر سالن زندان را پوشانده است .
بسیاری از زندانیان کچل هستند چرا که در این محل کثیف، سرشان به سرعت شپش می شود و در نبود داروی نظافتی، راهی جز تراشیدن مو نیست .
آب خوردن سالم، موجود نیست و زندانیان که استطاعت خرید آب معدنی را ندارند راهی جز آشامیدن آب شور نمی یابند
آبی که برای حمام یا دستشویی استفاده میشود شور است آنقدر كه صابون را می ماساند و لباسهایی که زندانیان می شویند از شدت غلظت نمک بسرعت از بین می روند و پوست و موی زندانیان تماما پوسته می اندازد .
عدم وجود کوچکترین سیستم برای تهویه هوا، وضعیت بد بهداشتی را بد تر کرده است.
رسیدگی پزشکی در این زندان جایی ندارد. مسئولین زندان می گویند بودجه ای برای اینکار به ایشان تعلق نمی گیرد. آنها در عین حال از ورود دارو توسط خانواده ها نیز به بهانه ی کنترل ورود مواد مخدر جلوگیری می کنند . به همین خاطر بازار سیاه دارو در زندان رواج دارد. قیمت یک عدد قرص مسکن بروفن دو هزار تومان است. محلی به نام بهداری وجود دارد اما این محل حتی در زمان وجود بیمار اورژانسی هم، فعالیت نمی کند. چندی پیش یک زندانی به بهانه نبودن مامور اعزام، در حین زایمان فوت کرد .
تنبیهات روانی
رفتار ناشایست زندانبانان با زندانیان که همراه با توهین و تحقیر و هتک حرمت و گاهی ضرب و شتم می باشد، آثار روانی مخربی را بر روی زندانیان گذاشته است. عدم انتقال بسیاری از زندانیان به مراکز روان درمانی که مشکلات بسیاری برای دیگران ایجاد می کنند و اکثرا به تجاوز و قتل و درگیری در زندان می انجامد. زندانبانان در شرایط درگیری هیچگونه مداخله ای انجام نمی دهند. هرگونه اعتراضی به شرایط زندان، انتقال به سلول انفرادی را به همراه دارد. سلول انفرادی وضعیت بدی دارد. یک دستشویی با شرایط غیر بهداشتی داخل سلولی با مساحت کم قرار دارد که چندین نفر در آن جا داده می شوند. این وضعیت مرتبا منجر به درگیری و تجاوز می شود. یک زندانی محکوم به اعدام که سالها است در زندان به سر می برد و دچار بیماری روانی شده، به جای انتقال به مراکز درمانی، به طور دائم در سلول انفرادی نگهداری می شود. وجود چنین زندانیانی شرایط را برای بقیه بسیار زجر آورتر می کند. او حتی یک نفر را از طریق تجاوز جنسی با لامپ مهتابی به قتل رساند. زندانبانان از وضعیت این زندانی برای سایر زندانیان سوء استفاده می کنند و تهدید می کنند که زندانی معترض به بند این زندانی منتقل خواهد شد .
بالا رفتن همجنس گرایی در زندان که گاهی منجر به تجاوز شده است. نگهداری زندانیان با سن ۱۸ سال در کنار زندانیان ۵۰ ساله با جرائم مختلف هم، یکی از معضلات دیگر این زندان است و تجاوز به زندانیان کم سن و سال از سوی زندانیان تبهکار، کابوس شبانه ی دختران زندانی است . زندانیان بدلیل کمبود شدید ساده ترین امکانات، مرتبا با هم دعوا می کنند .
رضا افشاری، تاریخنگار حقوق بشر، در مورد یک نوع از شکنجه میگوید: برخی از زندانیان سیاسی سابق که موفق به ورود به اروپا شدهاند صحبت از روشی از شکنجه کردهاند که در آن زندانیان را با مجرمان خشن معمولی هم سلول میکردند تا توسط آنها مورد تجاوز قرار بگیرند، رضا افشاری اینطور توضیح میدهد که به زنانی که نزدیک به اعدام بودند تجاوز میکردند و از آنجایی که آن زندانیان کشته میشدند امکان اینکه داستان خود را بنویسند را نداشتند.
عزت مصلی نژاد درباره توجیه مذهبی تجاوز مینویسد که اگر چه قرآن مجازاتی برای زنا مشخص میکند ولی از جمله نمونههای آن میتوان از تجاوز به پسران نوجوان در زندان توسط توابین نام برد. بگفته مصلی نژاد قرآن بصورت روشنی اجازه مبدل کردن زنان اسیر به برده جنسی را میدهد و این توجیه مذهبی تجاوز در زندان را فراهم کردهاست: در ایران به زندانیان سیاسی به عنوان مفسد و افرادی که در حال جنگ با خدا هستند نگاه کرده، و استدلال میکنند که این افراد در این جنگ اسیر آنها شدهاند و بنابراین میتوان آنها را به برده جنسی خود تبدیل کرد و این نقض قانون بشر است .
به امید روزی که ایران ما پر شود از انسانیت .