خبرگزاری فارس
دوبار ازدواج کرده بود، برادرش مرتب اذیتش می کرد راه برگشت به خانه را نداشت تصمیم گرفت که اعتیادش را ترک کند تا به بچه اش محبت کند.
به گزارش فارس، در سن 15 سالگی به اصرار خانواده اش به ازدواجی ناخواسته تن می دهد و علی رغم اینکه او را نمیشناخت پای سفره عقد مینشیند. از همان ابتدا هم می دانست که جمشید مرد رویاهایش نیست اما دیگر دیر شده بود. هنوز یکسال از زندگیش با جمشید نگذشته بود که طلاق گرفت و مسیر خود را از همسرش جدا کرد. پس از طلاق به خانه پدری بازگشت و با سرزنش های برادرش روبرو می شود، کنایه های اطرافیان او را آزار می دهد و در نهایت تصمیم دیگری برای زندگی خود می گیرد. تصمیمی که مسیر زندگی وی را به کلی تغییر می دهد. مرجان از گذشته اش می گوید از روزهای سخت زندگیش از روزهای که برای فرار از خانه، برای بار دوم با فرهاد مردی که بیست سال از او بزرگتر بود ازدواج می کند. وی در خصوص ویژگی های فرهاد می افزاید: فرهاد اعتیاد شدید به انواع مواد محرک داشت و دچار بیماریهای روحی و روانی شده بود.
مرجان ادامه می دهد: همسرم فردی پرخاشگر بود و مرتب مرا به باد کتک می گرفت و من هم چاره ای نداشتم چرا که مسیر زندگیم را اشتباه انتخاب کرده بودم. مرجان نمیدانست چه کند، چرا که نه راه پیش داشت نه راه پس و باید میماند حتی به قیمت اعتیادش. نرجس رضا علی مددکار اجتماعی ماجرای ازدواج دوم مرجان و باردار شدنش را اینگونه تعریف میکند: خانواده مرجان بعد از اطلاع از ازدواج دوم مرجان او را طرد میکنند. وی میگوید: پس از این اتفاق، مرجان که دیگر سرپناهی نداشته بالاجبار با فرهاد که بیشتر روزها او را کتک میزد زندگی میکند و به مرور او نیز برای فرار از مشکلات روحیاش به سمت مصرف شیشه میرود.
این مددکار میافزاید: مرجان در حالی که به مواد مخدر اعتیاد داشته باردار شده و صاحب فرزند میشود.
رضاعلی تصریح می کند: بعد از زایمان آزار و اذیتهای همسرش به او و فرزندش بسیار بیشتر میشود و او شبانه از خانه فرار میکند. کارتن خوابی در پارکها ثمره ازدواج ناموفق مرجان و نوزادش در پارکها و چادرها بوده سرانجام در یکی از شبگردیها مددکاران موسسه با مرجان آشنا میشوند. پس از شناسایی وی، اقدامات لازم برای درمان مرجان و سمزدایی فرزندش شروع میشود. حالا حدود یکسال از پاکی مرجان میگذرد و وی به همراه فرزندش در یکی کارگاههای تهران در حال فعالیت است و فرزندش نیز روزهای خوبی را میگذارند. نکته اینکه مداخله به موقع مددکاری اجتماعی توانست از اتفاقات بدتر در زندگی مددجو، پیشگیری کند. نقش مددکاران اجتماعی بعنوان درمانگران اجتماعی باید بیش از پیش مد نظر تصمیم گیران قرار گیرد.