فرستنده خبر لیدا اشجعی 02.05.2017
اینس پوهل، سردبیر دویچهوله، در تفسیری به مناسبت روز جهانی مطبوعات، علاوه بر دفاع از روزنامهنگاران دربند، “ظهور پدیدهی هشداردهندهی دیگری” را بررسی میکند که برای دموکراسی کشنده است.
در حال حاضر آمار مربوط به اعمال فشار بر روزنامهنگاران هشداردهنده است: شاغلان این حرفه در سراسر جهان مورد تهدید قرار میگیرند، دستگیر، زندانی و حتی کشته یا به مرگ محکوم میشوند. با وجود تمام تلاشهای بینالمللی، رفتار کشورهایی مانند مصر و بروندی با روزنامهنگاران، همچنان خودکامانه است.
شرایط روزنامهنگاران و رسانهها در ترکیه پس از کودتای نافرجام تابستان گذشته نیز در پی موج سرکوبهایی بیسابقه وخیمتر شده است: ۱۵۰ خبرنگار از جمله دنیز یوجل، روزنامهنگار آلمانی ـ ترک در زندان بهسر میبرند. خبرنگاران در مناطق بحرانی و جنگی مانند سوریه، افغانستان، عراق و یمن همچنان از همهسو در معرض خطرهای مرگبار قرار دارند. از اینرو وظیفهی رسانههای بینالمللی چندزبانه در راستای اطلاعرسانی مستقل در کشورهای سانسورزده سنگینتر شده است.
ادبیات رسانهستیز
افزون بر این، ما شاهد ظهور پدیدهی هشداردهندهی دیگری هم هستیم: تازهترین آمار “گزارشگران بدون مرز” نشان میدهد که در کشورهای دموکراتیک نیز آزادی رسانهها به شدت محدود میشود. بهنظر میرسد که در حال حاضر سیاستمداران کشورهایی مانند لهستان و آمریکا از ادبیات ضد فعالیت آزاد رسانهها استفاده میکنند تا راه را برای تصویب قانونهای محدودکننده هموار سازند، اختیارات نهادهای نظارتی و ماموران امنیتی را گسترش و فعالان افشاگر دنیای مجازی (whistleblower) را مورد تهدید قرار دهند.
دونالد ترامپ که در جریان کارزار انتخاباتی خود ظرف کمتر از چند ماه توانست اعتبار اخبار رسانههای جدی آمریکا را زیر سوال ببرد، در صدر این سیاستمداران قرار دارد. او با پخش اطلاعات نادرست و گمراهکننده که شب و روز در توییتر منتشر میکرد، توانست میلیونها کاربر را با اخبار اغلب دروغ تغذیه کند و گزارشهای جدی و معتبر را با پخش اطلاعات غلط خدشهدار سازد؛ بهویژه گزارشهای انتقادی روزنامهنگاران دربارهی شخص و سیاست او.
این سیاست تنها مورد پسند هواداران ترامپ قرار نگرفت و به حوزهی منتقدان مصمم او نیز سرایت کرد. این گروه پس از آن که ترامپ به مقام ریاست جمهوری رسید، ادعای او را تایید کردند که میگفت رسانهها بهطور کلی آزاد نیستند؛ یا از سوی پولداران هدایت میشوند یا دستکم بخش کوچکی از واقعیت زندگی مردم عادی را در مییابند و به همین نسبت هم در گزارشها و اخبار خود بازتاب میدهند.
فقدان اعتماد
این نمونهها تنها به آمریکا محدود نمیشود. در کشورهایی مانند لهستان، فرانسه، هلند و همچنین آلمان نیز از ارزش واقعی روزنامهنگاری حرفهای بهگونهای بیسابقه کاسته شده است. این پدیده میتواند، به پشتوانهی امکانات دنیای مجازی، به بزرگترین خطر برای آزادی رسانهها بدل شود و به حس اعتماد شهروندان نسبت به نهادهای خبری و رسانهای لطمه وارد سازد.
زیرا هنگامیکه مردم به روزنامهنگاران حرفهای، به کسانی که این شغل را آموختهاند و به موازین اخلاقی پایبند هستند، اعتماد نداشته باشند، برای افرادی که منافع خاصی را دنبال میکنند بسیار ساده است که بحثها و گفتمانها را در شبکههای اجتماعی هدایت کنند و افکار را تحت تاثیر قرار دهند. این افراد شیوههای گوناگونی بهکار میگیرند؛ از دروغپراکنی هدفمند گرفته تا دامنزدن به تئوریهای توطئه یا تهدیدهای (موبینگ) سایبری علیه کسانی که محبوب نیستند و اغلب در رویارویی با این حملات از پا در میآیند. در چنین صورتی رسانهها و خبرگزاریهای معتبر و تثبیتشده نمیتوانند با این شیوهها مقابله کنند. زیرا به تدریج کاربرد و اهمیت خود را در بحثهای همگانی از دست میدهند.
دموکراسی در خطر است
این خطری جدی برای دموکراسی است. اگر افراد عوامفریب بتوانند توجه مردم را با گوشدادن و همدلی با آنان به خود جلب کنند، مقابله با این خطر چندان نخواهد بود؛ به ویژه اگر آنها بتوانند شهروندانی را جذب کنند که با مشکلات دست به گریبان هستند، که نسبت به جریان اطلاعات تردید دارند یا عقاید دیگری دارند که احساس میکنند با دشواریهای زندگی تنها گذاشته شدهاند و به این دلیل به پوپولیستها روی آوردهاند که برای همهی مسائل ریز و درشت زندگی جوابهای ساده و قطعی دارند.
روزنامهنگاران در چنین شرایطی باید نظرات و باورهای قشرهای اجتماعی را طبقهبندی کنند، نه این که از نظر اخلاقی دربارهی خوبی و بدی آنها به قضاوت بنشینند. دست کم ما در آلمان نظامی قانونمند داریم که خیلی خوب تعیین میکند چه باید گفت و چه نباید گفت.
اینس پوهل (سردبیر دویچه وله)