بحران نشر در ایران؛ نویسنده و ناشر زیاد، کتاب‌خوان کم

فرستنده خبر لیدا اشجعی 1396/2/2

حال نشر در ایران خوش نیست؛ در این کشور ناشر و نویسنده زیاد، اما تیراژهای نازل گواه کمبود کتاب‌خوان است. میانگین تیراژ کتاب در سال گذشته به نسبت سال قبل حدود ۱۷ درصد کاهش یافته است.

Iran Galerie KW 31 (ISNA)بازار مکاره کتاب در شهر اراک

سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسکو)  ۲۳ آوریل (۳ اردیبهشت) را روز جهانی کتاب و حقوق مولف (کپی رایت) نام‌گذاری کرده است. در جمهوری اسلامی برای این روز مراسمی رسمی پیش‌بینی نشده اما بزرگترین نمایشگاه کتاب ایران از سه دهه پیش، نزدیک به همین تاریخ و در اردیبهشت ماه برگزار می‌شود.

شعار سی‌امین نمایشگاه کتاب تهران “یک کتاب بیشتر بخوانیم” تعیین شده، ولی سیر قهقرائی تیراژ کتاب‌های منتشر شده در چند دهه‌ی گذشته نشان می‌دهد، جامعه‌ی ایران با شتابی نگران‌کننده از این شعار فاصله گرفته است.

«وضع نشر در کشور خوب نیست و چرایی این موضوع نیاز به پژوهش میدانی دارد.» این حرف را تیرماه سال پیش حجت‌الاسلام محمدعلی مهدوی‌راد زده که دبیر علمی جایزه کتاب سال، مهم‌ترین جایزه دولتی حوزه کتاب در جمهوری اسلامی است.

برای بررسی چند و چون این وضعیت می‌توان سراغ داده‌های موسسه خانه کتاب، از زیر مجموعه‌های وزارت ارشاد رفت که به دلیل دسترسی به اطلاعات رسمی وضعیت نشر در ایران مهمترین، و به لحاظ آماری معتبرترین نهاد فعال در این حوزه محسوب می‌شود.

بیشتر بخوانید: ادامه کاهش تیراژ و افزایش قیمت کتاب در سال ۹۳

گزارش‌های موسسه خانه کتاب نشان می‌دهد میانگین تیراژ کتاب در ایران از ابتدا تا انتهای دهه‌ی هشتاد خورشیدی از بیش از پنج هزار به کمتر از سه هزار نسخه  تنزل پیدا کرده است.

ادامه سقوط تیراژ کتاب

این وضعیت در دو سال پایانی دولت دهم و چهار سال دولت یازدهم نیز ادامه یافته و تیراژ متوسط کتاب در سال ۹۵ با کاهشی ۱۷ درصدی به نسبت سال قبل به ۱۶۴۰ نسخه رسید.

به رغم واقعیت‌هایی که حاکی از “حال ناخوش” نشر در ایران است در سال‌های گذشته، به ویژه در دو دولت محمود احمدی‌نژاد مسئولان دولتی مدام سرانه‌ی مطالعه در ایران را بیشتر و بیشتر اعلام می‌کردند.

برخی از این ادعاها که کارشناسان آن را “آمارسازی ناشیانه” می‌خوانند حاصل گونه‌ای رفتار با داده‌های آماری است که ساز و کار آن چندان پیچیده نیست: در این رفتار به بخشی از آمار واقعی استناد شده و با نادیده گرفتن بخش‌های دیگر و ارتباط‌های آنها، نتیجه‌ی دلخواه استخراج یا ادعا می‌شود.

آمارسازی درباره سرانه مطالعه

برجسته‌ترین نمونه این گونه تلاش‌ها در سال‌های گذشته این گزاره بوده است: تیراژ متوسط کتاب کاهش یافته اما تعداد عنوان کتاب‌های منتشر شده در هر سال افزایش داشته است.

از این حرف “درست” زمانی می‌توان رونق کتاب‌خوانی را نتیجه گرفت که در کنار آن واقعیت‌های دیگر، از جمله رشد جمعیت، شمارگان کل کتاب‌های منتشر شده در هر سال و مهم‌تر از آن تعداد کل صفحه‌های کتاب‌های منتشر شده، و به عبارت دیگر حجم متون قابل مطالعه نیز در نظر گرفته شود.

سال گذشته تعداد عنوان کتاب‌های منتشر شده به نسبت سال قبل حدود ۸ درصد افزایش داشته اما تعداد کل کتاب‌هایی که به خوانندگان احتمالی عرضه شده با ۱۱ درصد کاهش، حدود ۱۵ میلیون نسخه کمتر بوده است.

در یک دهه‌ی منتهی به سال ۹۵ تعداد کل کتاب‌های چاپ شده در ایران از ۲۲۸ میلیون و ۵۵۰ هزار نسخه به کمتر از ۱۳۰ میلیون نسخه کاهش یافته است.