کورین مایر، نویسنده فرانسوی دو فرزند دارد و آرزویش این است که فرزند دومش نیز هر چه زودتر مستقل شود و از خانه برود. او معتقد است که والدین چنان در مورد فرزندانشان وسواس نشان میدهند و برای پرورش و مراقبت از آنها آنقدر زحمت میکشند که برای کارهای دیگر هیچ انرژی و وقتی برای آنها باقی نمیماند.
تعداد ما انسانها واقعا وحشتناک است. جمعیت کره زمین به ۷.۵ میلیارد نفر رسیده و در سال ۲۱۰۰ جمعیت ما به ۱۱ میلیارد خواهد رسید. کره زمین چطور می تواند غذا و سایر نیازهای این جمعیت را تامین کند؟
در مواجهه با این رشد عظیم جمعیت، رسانهها برای اولین بار نگرانیهای اندکی را مطرح میکنند. حتی در فرانسه، کشوری که به شدت افزایش جمعیت را تشویق میکند و رسانهها نیز بدون شک بشدت از بچه دار شدن مردم دفاع میکنند، می توان این نگرانی ها را مشاهده کرد.
ما در جهانی زندگی میکنیم که بیش از حد به کودکان علاقه و وسواس نشان میدهد. داشتن فرزند نماد و تضمین کننده شادی، رشد قابلیت های افراد و حتی رسیدن به موقعیت اجتماعی بهتر تلقی میشود.
کسانی که فرزند ندارند خودخواه و شهروندان بدی تلقی میشوند. بسیاری از آنها احساس میکنند که باید تصمیم خود را به نوعی توجیه کنند. اکثر اوقات از این افراد میشنویم که میگویند “نمیتوانم بچه دار شوم، ولی بچه ها را دوست دارم.” برای اینکه به بحث دامن بزنم در جواب آنها می گویم “من چند بچه دارم و درعین حال دلایلی هم برای بیزاری از بچه دارم.”
Image copyrightCORINNE MAIERImage captionکورین مایر (راست) و فرزندانش
قصد من این نیست و البته در موقعیتی هم نیستم که از کاهش نرخ زاد و ولد و بچه دار نشدن دفاع کنم. چون خودم دو فرزند دارم نمی توانم به دیگران بگویم “شما کاری را که من کردم نکنید”. ولی در عین حال به نظرم پنهان کردن خود در پشت تبلیغات به نفع بچه دار شدن هم دوریی است.
من مخالف سرسخت شستشوی مغزی دیگران و جلب ترحم هستم. وقت آن رسیده که به این شعار تبلیغاتی و بازاری پایان دهیم که گویا داشتن فرزند شادی میآورد. باید به این “توهم بچه دار شدن” پایان داد.
امروزه تقریبا غیرممکن است که در مورد تجربه مادر شدن (و یا پدر شدن) چیزی به غیر از این گفت:”مادر خوشبختی هستم و بچه هایم شادی و امید زندگی من هستند.” لذت بردن از مادر شدن و یا پدر شدن به یک امر اجباری بدل شده است. اما نتیجه تجربه شخصی من چیز دیگری است. به نظرمن بزرگ کردن بچه ۱ درصد شادی و ۹۹ درصد نگرانی است.
Image captionصد زن
صدزن
فصل صد زن ۲۰۱۶ بیبیسی فارسی در مورد زنان، شخصیتهای تاثیرگذار و دغدغههای آنها است. این مجموعه شامل مطالب متنوعی از جمله گفتوگو، گزارش و یادداشت از زنان در نقاط مختلف جهان است.
با ما همراه شوید، در تلویزیون، وبسایت و رادیو. همچنین ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید، فیسبوک، اینستگرام، توییترو یوتیوب.
با هشتگ #صدزن در بحثهای ما شرکت کنید
مادر و یا پدر شدن به یک کار وقت گیر بدل شده است. بسیاری از والدین بیش از حد در آموزش فرزندانشان درگیر شده و به افراد گرفتار و پرمشغولیتی بدل شده اند که باید در تمام لحظات زندگی روزانه و برنامههای فرزندانشان شرکت داشته باشند، از آماده کردن صبحانه و فرستادن بچه به مدرسه گرفته تا بردن آنها به فعالیت های خارج از برنامه و کمک به انجام تکالیف مدرسه.
خود من کاملا آگاهم که چقدر در جزییات و کارهای مربوط به بزرگ کردن بچه هایم دخیل بوده ام. واقعیت این است که بیش از حد دخیل شدم و همه چیز را کنترل می کردم. نتیجه این روش پرورش دو فرزندی هستند که در طول زندگی بشدت تحت کنترل و مراقبت بوده اند. گاهی اوقات از خودم می پرسم آیا آنها یک روزی واقعا می توانند افراد بالغ و مستقلی شوند؟
این همه فشار در مورد بچه دار شدن از کجا سرچشمه میگیرد؟ جواب این است که می خواهند ما مصرف کنندههای کوچک بیشتری تولید کنیم که هیچگاه از کاپیتالیسم خسته نشوند و در نتیجه سیستم اقتصادی بتواند حتی کالاهای بیشتری بفروشد. والدین به نام و یا به خاطر فرزندانشان این همه خودرو، ماشین لباسشوئی، خانه و وسایل الکترونیکی میخرند.
هزینه فرزند داشتن بسیار سنگین است. نکته عجیب این است که در این مورد مشخص در فرانسه اطلاعات چندانی وجود ندارد، هر چند مطمئنم که آمارهای فراوانی هست. اسپانیایی ها که مردمان عمل گراتری هستند معتقدند در دوران معاصر هزینه یک فرزند از زمان تولد تا رسیدن به استقلال رقمی بین ۹۸ هزار تا ۳۰۰ هزار یورو است. این رقم تخمینی یکی از نهادهای مهم مدافع حقوق مصرف کنندگان در اسپانیاست.
بزرگ کردن فرزندانم نه تنها بشدت مرا خسته کرد بلکه مرا ورشکسته هم کرد. به زودی تحصیلات دخترم تمام می شود. درآن روز جشن بزرگی خواهم گرفت. بالاخره روزی فرا میرسد که دیگر لازم نیست هزینه های او را بدهم. چه فراغت بالی و چه نجاتی از شر هزینهها!
چرا مرتب در گوش ما می خوانند که “بچه ها آینده ما هستند”؟ دقیقا به این خاطر که ما مطمئن نیستیم آیا واقعا آینده ای خواهیم داشت یا نه. علاقه ما به بچه ها هر چه بیشتر به نگرانی هایمان در مورد آینده بشریت پیوند خورده است. تحت تاثیر از بین رفتن ذخایر و انرژی و آلودگی بیشتر منابع طبیعی کره زمین از خود میپرسیم مردمان در دنیای ویران و به یغما رفته آینده چگونه زندگی خواهند کرد؟ و باید این نکته را هم افزود که آیا نسل ما تلاش برای تغییر را کنار گذاشته است.
کودکان، در گام نهادن به جهان پوسیدهای که والدینتان، که شما را دوست داشتند، برای شما به جا گذاشته اند برایتان آرزوی موفقیت میکنم. والدینتان آنقدر وقت صرف نگهداری و مراقبت از شما کردند که وقتی برای تغییر و بهبود جهان نداشتند. آنها دست از تلاش کشیدند، رها کردند و تسلیم شدند. فراموش نکنید که برای آنها، مهمترین چیز در این دنیا بچه ها بودند.”شما ما را خواهید بخشید، مگر نه؟”