فرستنده خبر اقای نوید احمدفخرالدین ۱۵/۰۳/۱۳۹۵
مهمترین واقعیتی که در سینمای خانوادگی در آن روبرو هستیم مغفول ماندن خانواده به عنوان نظام عاطفی- اجتماعی است
زنان خبر؛ سینما بهعنوان یکی از مکانها یا سرگرمیهای خانوادگی شناخته شده که خانوادههای ایرانی چه آنها که صرفاً یک زوج هستند و چه خانوادههایی گستردهتر که با چند فرزند تعریف میشوند برای سرگرمی خود یا تفریح اعضای خانواده، سینما را انتخاب میکردند.
از سوی دیگر بهواسطه ارزش و منزلتی که نهاد خانواده در فرهنگ ما دارد، فیلمها یا سریالهای خانوادگی، مخاطبان زیادی داشته و همواره یکی از ژانرهای سینمایی پرطرفدار در ایران ملودرامهای خانوادگی بودهاست. بههمین دلیل هم معیار گزینش صداوسیما در پخش فیلمهای سینمایی ژانرهای خانوادگی است و این البته صرفاً یک انتخاب یکطرفه نیست و مخاطبان هم بیشتر خواهان پخش فیلمهای خانوادگی از تلویزیون هستند. جالب اینکه خانم «ماگالیونریث» ۷۰ ساله، منتقد سینما و خبرنگار و از اعضای شبکه کلیساها و رسانههای کاتولیک فرانسوی در مصاحبهای گفته بود پرداختن به خانواده، هنر سینمای ایران است. اگر به فیلمهای پرفروش سینمای ایران نیز نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم تعداد زیادی از آنها فیلمهای خانوادگی بودهاست. مثلاً «گلهای داوودی» یا «بگذار زندگی کنم» در دهه۶۰ و «آتشبس» و «چهارشنبهسوری» در دهه ۸۰ نمونههایی از این نوع هستند. حتی امروزه که آثار طنز و کمدی با استقبال بیشتری مواجه میشوند، قصه خود را در بستر یک فضا و ساختار خانوادگی روایت میکنند. پیچیدگی مفهوم یا منزلت خانواده در سینمای ایران ابعاد دیگری هم دارد. علاوه بر جایگاه فرهنگی و سنتی نهاد خانواده در ایران، آسیبها و معضلات خانوادگی نیز در واقعیت اجتماعی، قضیهای پردامنه است و بهعنوان یک مسئله جدی فردی و اجتماعی با طیف زیادی از زنان و مردان جامعه در ارتباط است.
ضرورت توجه به صیانت از خانواده در تولیدات نمایشی
واقعیت این است که با وجود این همه توجه و پرداختن سینمای ایران به مسائل خانواده و پرمخاطب بودن فیلمهای خانوادگی، نهاد خانواده و اهمیت و کارکردهای آن یا تأکید بر حفظ و صیانت آن کمتر در فیلم و سریالهای ایرانی مورد توجه قرار گرفته و بهتصویر کشیده شدهاست. در واقع آنچه در فیلمهای خانوادگی سینمای ما نمود بیشتری داشته، رویکردی آسیبشناسانه بوده که شاید بهدلیل قابلیتهای دراماتیک، بیشتر به سوژه بدل شده است اما کمتر شاهد فیلمی بودهایم که اهمیت خود نهاد خانواده و کارکردهای مثبت آن را بهتصویر بکشد و مخاطب را متوجه این نهاد مقدس کند. شاید یکی از فیلمهایی که در سالهای اخیر تا حدودی به این موضوع توجه کرده و اهمیت خانواده و صیانت از آن را در مرکز پیام خود قرار داده، فیلم «بههمین سادگی» سیدرضا میرکریمی باشد. همچنان که در این فیلم میبینیم، شخصیت اصلی قصه که یک زن است در نهایت، بر تردید خود بین ماندن یا ترک خانواده، غلبه میکند و میماند تا خانوادهاش از هم نپاشد. شاید بهنوعی همین تصمیم را شخصیت زن فیلم «کنعان» با بازی ترانه علیدوستی نیز اتخاذ میکند. او در پایان قصه، تصمیم میگیرد خانواده را حفظ و از متلاشی شدن آن جلوگیری کند. کاری که هانیه در فیلم «سنتوری» انجام نداد و با رهاکردن خانواده، آسیبهای زیادی به همسر و زندگی مشترکشان وارد میکند. در فیلم «یه حبه قند» تصویری از خانوادهای اصیل و سنتی را میبینم که در عین نمایش کارکردهای مثبت آن، نوعی حسرت از کمرنگ شدن ارزشهای اصیل خانواده ایرانی را هم در ذهن و دل مخاطب برجای میگذارد. واقعیت این است که مفهوم خانواده در سینمای ایران بیشتر به روابط و مناسبات زناشویی تعبیر میشود و رویکردی فردی شده است و خود خانواده بهعنوان یک نظام عاطفی- اجتماعی، مغفول مانده و درباره اهمیت آن کمتر قصهای گفته شدهاست. ازجمله کارگردانهایی که شاید بیشتر با سینمای روشنفکری شناخته میشود، اما بیش از دیگران به مفهوم ومنزلت خانواده در آثارش توجه کرده، داریوش مهرجویی است. مثلاً او در فیلم «مهمان مامان» نقش همدلی و درک متقابل زن و شوهر را در حفظ نهاد خانواده و کارکردهای آن مورد توجه قرار داده است. بهویژه اینکه در این فیلم بر تأثیر بیمسئولیتی و بیخیالی مرد در فروپاشی یا تضعیف خانواده تأکید میشود، یا در فیلم «سارا» موقعیت زنی نشان داده میشود که چگونه با تلاش و کارکردن پنهانی، همسر و خانواده خود را حفظ میکند. جالب اینکه اکثر فیلمهای ایرانی، خانواده را با محوریت نقش زن بهتصویر کشیده و کمتر به مرد بهعنوان مسئول خانواده نگاه شدهاست.
تأثیر تضاد سنت و مدرنیته در نهاد خانواده
نهاد خانواده و مفهوم و کارکردهای آن بهویژه در جامعه امروز که خانوادههای ایرانی بهویژه طبقه متوسط با مشکلات و تهدیدهای بیشتری مواجه است و تضاد سنت و مدرنیته نیز بیش از هر چیز کانون خانواده را آماج مناقشات خود قرار داده، ضروری است که سینمای ما در عین توجه به وجوه سرگرمی یا دراماتیک نهاد خانواده، به برجستهسازی آن و آگاهیبخشی به مخاطب درباره اولویت و ضرورت پاسداری از خانواده، توجه بیشتری نشان دهد. ابراهیم اصغری تهیهکننده سینما در این باره میگوید: خانواده ترسیم شده در سینمای امروز ایران نسبتی با دین و ملیت ما ندارد. شاید فیلم تحسین شده «طلا و مس» را الگویی درست در این زمینه باید دانست که توانسته دغدغههای یک خانواده دینی را بهخوبی بهتصویر بکشد. ما نیازمند فیلمهای دیگری از این دست هستیم، باید پذیرفت که در اوضاع کنونی هم مفهوم و موقعیت خانواده تغییر کرده و هم مشکلات جدید مقابل رویش قرار دارد که سینمای ما باید به آن توجه جدی کند، مثل میل به تجرد و گریز از مسئولیتپذیری در برخی از نسل جوان برای تشکیل خانواده یا بیمیلی به فرزنددار شدن یا تکفرزندی، طلاق و فرزندان طلاق از جمله مسائل و چهبسا بحرانهای خانوادگی جدید هستند که سینما باید به سراغ آنها برود و آسیبهای آن را بهتصویر بکشد. پژوهشهای سازمان در این باره نشان میدهد که جامعه بهشدت، توجه و پرداختن به ارزشهای اصیل خانواده ایرانی را مطالبه میکند و رسانهملی نیز باید با تولید یا پخش فیلمهای خانوادگی سالم به این نیاز پاسخی مناسب بدهد.