گزارش نشست ماهانه کمیته دفاع از حقوق زنان تهیه گزارش : مریم مرادی

این جلسه در تاریخ 22 فوریه 2016 در ساعت 16 بوقت اروپای مرکزی با حضور دوستان و همکاران در اتاق پالتاک کمیته زنان برگزار گردید.

حاضران در جلسه خانمها: انسیه حنیف نژاد – مارال الیاسی – مریم مرادی – مریم پورحسینی – پریسا حسین پور – سپیده نامور – نازی نیکویی سلیم – رزا خلیلی – لیدا اشجعی – عابده کدخدایی – نیکا ماندگار – منیژه ارویشی – دیانا تبریزی – جمیله بدیر خانی

آقایان : منوچهر شفایی – جمشید غلامی سیاوزان –عبدالخالق امیری – سامی امیری – بهروز معزی – مهدی موسوی – مسعود نقلی – تقی صیاد مصطفی – حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی – فرزاد نایب غریب – فرزان نایب غریب –

 

مسئول و منشی جلسه : مریم مرادی

در ابتدا مسئول جلسه  ضمن خوش امدگویی به حاضرین ، از خانم نازی نیکویی سلیم ( فعال حقوق بشر ) دعوت نمودند تا گزارش خبری نقض حق زنان را در ماه گذشته قرائت نمایند .

اخبار نقض حقوق زنان در بهمن 1394

۱ـ جای بانوان درساختارشوراهای آموزش وپرورش خالی است.استانداریزدبااشاره به اینکه ساختارشوراهای آموزش وپرورش عمدتا مردانه است،گفت؛جای بانوان درساختار آموزش وپرورش خالی است .

۲- عدم موافقت باآزادی مشروط ومرخصی درمانی طاهره جعفری مسئولین دادستانی باآزادی مشروط ومرخصی درمانی طاهره جعفری زندانی سیاسی عقیدتی بندزنان زندان اوین موافقت نمیکنند.

۳ـ یک دختر دانشجو دریزد خودسوزی کردوراهی بیمارستان شد.درروزهای گذشته دو دانش آموزهم درشهریزد دست به خودکشی زده بودند .

۴ـ نگاه مردانه به سیاست عرصه رقابت رابرزنان تنگ ترمی کند؛مدیرکل امورزنان وخانواده استانداری تهران گفت؛نگاه مردانه به سیاست سبب می شود که تاحدودی زنان نگران رقابت بامردان باشند وعرصه رقابت برای زنان تنگ تر میشود .

۵ـ سرپرست ۳میلیون خانواده درکشورزنان هستند.رئیس مرکز مطالعات فرهنگی باابراز نگرانی ازافزایش طلاق درکشورگفت اکنون دست کم ۳میلیون خانواده زن سرپرست درکشوروجودداردکه حدودا ۱۵درصداز۲۲میلیون خانواده ایرانی میشود .

۶ـ خواننده ممنوع الفعالیت گروه ماه بانو؛حتی اجازه تدریس هم ندارم،سحرمحمدی خواننده جوان موسیقی سنتی ایران نزدیک به یکسال ونیم است که با ممنوعیت فعالیت،تدریس وخروج ازکشورروبروشده است .

۷ـ صلاحیت هیچ یک اززنان کاندیدای مجلس خبرگان تائید نشد.۱۶نفرزن برای مجلس خبرگان رهبری ثبت نام کردندکه ازطرف مجلس خبرگان ردصلاحیت شدند .

٨ـ معاون اجرای احکام شورای حل اختلاف تهران،از آزادی ۷زن محکوم به قصاص از ندامتگاه شهرری خبردادوگفت چندی پیش سه نفر ازاین تعدادآزادشدندو۴زندانی دیگر نیزبزودی آزاد می شوند .

۹ـ فروزان،ستاره یک دوران سپری شده درگذشت، درگذشت یکی از مهمترین بازیگران زن سینمای پیش ازانقلاب ایران برای بسیاری غافلگیرکننده بود .

۱۰ـ اعتراض امام جمعه کاشان به حضورفاطمه معتمد آریادراین شهر؛عبدالنبی نمازی،امام جمعه کاشان بااشاره به حضور فاطمه معتمد آریا درکاشان گفته که این شهر مجالس لهو ولعب ندارد .

۱۱ـ زنان سرپرست خانوارالبرزبامشکلات جدی مواجه هستنددرحال حاضر تعدادزیادی زن سرپرست خانواردراستان البرز وجوددارندکه دراداره امورزندگی خودوفرزندانشان بامشکلات جدی مواجه هستند .

۱۲ـ مردی که دخترش را ۱۶میلیون فروخت؛دخترنوجوان وقتی متوجه شد پدرپیرش اورا ۱۶میلیون تومن به یک دستفروش فروخته از خانه فرارکرده وازپدرش شکایت کرد
۱۳ـ انتقادبازیگرزن ازسانسورعکس زنان؛شبنم مقدی،بازیگرسینماازمصاحبه با تلویزیون دولتی خودداری کرد،وی دلیل این خودداری را وجود سانسورتوهین آمیز دررویه صداوسیما عنوان کرد .

۱۴ـ لغودوسخنرانی الهه کولایی،بااعمال فشارخودسرها؛الهه کولایی ازلغو سخنرانی های خوددردو شهرشیراز واراک بدلیل اعمال فشار برخی افراد درروزهای اخیر خبرداد .

۱۵ـ خودسوزی ومرگ زن بارداردرمریوان ـ مدیرشبکه بهداشت ودرمان مریوان ازمرگ زن ۲۶ساله باردارونوزادوی براثرخودسوزی دریکی ازروستاهای بخش سرشیو شهرستان مریوان خبرداد .

۱۶ـ اعتراض نرگس محمدی؛هفت ماهه ازتماس با فرزندانم محروم هستم .

۱۷ـ دختری بااسلحه شکاری به زندگی خودپایان داد؛دریکی ازروستاهای اطراف کرمانشاه دخترجوانی بااسلحه شکاری اقدام به خودکشی کرد .

۱٨ـ تشکیل پرونده جدیدوصدورقراروثیقه ای دیگربرای نرگس محمدی؛درپی تشکیل پرونده جدید که بدلیل شکایت ماموران اعزام کننده اوبه بیمارستان بوده است قراروثیقه دیگری به مبلغ ۱۰میلیون تومان برای اوصادرشد .

۱۹ـ سومین بانوی تیراندازالمپیکی شد.گلنوش سبقت الهی توانست درتپانچه بادی ۱۰متربانوان به سهمیه المپیک ریو دست پیداکند .

۲۰ـ وضعیت بخش زنان بیمارستان مطهری ارومیه بحرانی شد .

۲۱- دستگیری ۶زن ویک مرد مدل ایرانی؛ملیکازمانی،نیلوفربهبودی،دنیامقدم ،دانانیک،شبنم مولوی،النازگلرخ وحمیدفدایی افرادی هستندکه نامشان درفهرست کاربران فضای مجازی آمده است .

۲۲ـ علم الهدی امام جمعه مشهد؛مدال گرفتن زن باظاهرنامناسب ازیک داورهندی وبالارفتن پرچم ایران را ننگ جهان اسلام توصیف کرد .

۲۳- رکوردار۱۰هزارمتردو بانوان؛پریساعرب درمحدودترین شرایط تمرین میکنم .

۲۴ـ آتنادائمی پس از ۱۶ماه بازداشت به قیدوثیقه ازبند زنان زندان اوین آزاد شد۲۵تونیاکبودوندطی نامه ای سرگشاده بااشاره به ردصلاحیت خوداعلام نمود که جم من فرزند محمدصدیق کبودوندبودن است .

۲۶ـ جلوگیری از ورودتماشاگران زن به بازیهای والیبال ساحلی کیش،دردومین روزرقابتهای جهانی والیبال ساحلی درکیش .  برخلاف وعده های فدراسیون والیبال فدراسیون جهانی ازورود زنان به محل مسابقه جلوگیری شد .

۲۷ـ اصلاح وبازنگری قوانین مربوط به زنان شاغل یک مطالبه بحق است .

۲٨ـ افزایش سطح تحصیلات موجب اشتغال برای زنان می شود.نسبت جمعیت مردان فعال دارای تحصیلات عالی به کل جمعیت مردان فعال ۱۶/۱درصدونسبت جمعیت زنان فعال دارای تحصیلات عالی به کل جمعیت زنان فعال ۴٨/۲ درصد است .

۲۹ـ نظرسنجی تازه ۶۰درصداز افغان ها خشونت فیزیکی زنان را موجه میدانند .

۳۰ـ هرساعت ۱٨طلاق درکشور ثبت می شود .

۳۱ـ مسئولان بایدبه زنان کارتن خواب بیش ازمردان توجه کنند.امکانات خصوصی برای بانوان باتوجه به افزایش جمعیت زنان کافی نیست .

۳۲ـ بخشش وگذشت ازقصاص یک زن دراردبیل بارضایت اولیای دم ازچوبه دار رهایی یافت .

۳۳ـ فراردختر۱۳ساله برای ازدواج نکردن بامرد۴۰ساله دخترنوجوانی که بخاطرمشکلات خانوادگی ازخانه فرارکرده بود پس ازسه شبانه روزدستگیرشد .

پس از اتمام گزارش خبری ، مسئول جلسه از خانم انسیه حنیف نژاد ( فعال حقوق بشر ) دعوت نمودند تا شعری  از ( هادی خرسندی ) را برای حاضرین بخوانند .

بگذر از نی، من حکایت می کنم
وز جدایی ها شکایت می کنم

ناله های نی ، از آن نی زن است
ناله های من ، همه مال من است

شرحه شرحه سینه می خواهی اگر
من خودم دارم، مرو جای دگر

این منم که رشته هایم پنبه شد
جمعه هایم ناگهان یکشنبه شد

چند ساعت، ساعتم افتاد عقب
پاک قاطی شد سحر با نیمه شب

یک شبه انگار بگرفتم مرض
صبح فردایش زبانم شد عوض

آن سلام نازنینم شد «هِلو»
وآنچه گندم کاشتم، رویید جو

پای تا سر شد وجودم «فوت» و«هد»
آب من«واتر» شد و نانم«برد»

وای من! حتی پنیرم «چیز» شد
است و هستم ، ناگهانی «ایز» شد

من که با آن لهجه و آن فارسی
آنچنان خو کرده بودم سال سی

من که بودم آنهمه حاضر جواب
من که بودم نکته ها را فوت آب

من که با شیرین زبانی های خویش
کار خود در هر کجا بردم به پیش

آخر عمری، چو طفلی تازه سال
از سخن افتاده بودم، لال لال

کم کمک،‌ گاهی «هِلو» ، گاهی «پیلیز»
نطق کردم! خرده خرده، ریز ریز

در گرامر همچنان سردرگمم
مثل شاگرد کلاس دومم

گاه «گود مورنینگ» من جای سلام
از سحر تا نیمه شب دارد دوام

با در و همسایه هنگام سخن
لرزه می افتد به سر تا پای من

می کنم با یک دو تن اهل محل
گاهگاهی یک «هلو» رد و بدل

گر هوا خوبست یا این که بد است
گفتگو درباره اش صد در صد است

جز هوا ، هر گفتگویی نابجاست
این جماعت، حرفشان روی هواست

بگذر از نی، من حکایت می کنم
وز جدایی ها شکایت می کنم

نی کجا این نکته ها آموخته
نی کجا داند نیستان سوخته

نی کجا از فتنه های غرب و شرق
داغ بر دل دارد و تیشه به فرق

بشنو از من ، بهترین راوی منم
راست خواهی ، هم نی و هم نی زنم

سوختند آنها نیستان مرا
زیر و رو کردند ایران مرا

کاش می ماندم در آن محنت سرا
تا بسوزانند در آتش مرا

تا بسوزانندم و خاکسترم
در هم آمیزد به خاک کشورم

دیدی آخر هر چه رشتم پنبه شد
جمعه هایم ناگهان یکشنبه شد

پس از پایان قرائت شعر ، مسئول جلسه از خانم سپیده نامور ( فعال حقوق بشر ) دعوت نمودند تا متن سخنرانی خود را به شرح ذیل برای حضار قرائت نمایند .

خشونت علیه زنان

ارائه تعریفی از خشونت که دربرگیرنده کلیه رفتارهای خشونت آمیز ( فیزیکی ، روانی ، اجتماعی ، جنسی و … ) باشد ، تا حدودی مشکل است ، ولی در اینجا به بیان جامعترین تعریف ارائه شده از خشونت می پردازیم. گیلز و اشتراوس ، خشونت را اینگونه تعریف می کنند:

خشونت رفتاری است که با قصد و نیت آشکار و یا پنهان برای وارد کردن آسیب فیزیکی ، روانی ، اجتماعی به فرد دیگر صورت می گیرد.

“نیت” موضوع بسیار مهمی است … اگر فردی در خیابان، در تصادفی با اتومبیل موجب مرگ کسی شود، این رفتار “خشونت­آمیز” نمی­باشد، ولی برعکس، چنانچه عاشق سینه چاکی بر سر سفره غذا، قاشقی را به طرف معشوقه خود پرتاب نماید، ولو هیچ­گونه آسیب جدی و یا حداقلی از آسیب را بهمراه نداشته باشد، این رفتار مصداق بارز ” پرخاشگری و خشونت” می­باشد.

 

گروهی از روانشناسان به نام “روانشناسان شناختی” بر این باورند که خشونت و پرخاشگری… درنتیجه ” تفسیر و نگرش فرد ” نسبت به رخدادهای طبیعی بروز می­کند … “ارزیابی” فرد از حادثه، چگونگی واکنش­های او را در آینده، پیش بینی می­کند…. چند مثال از رفتارهای پرخاشگرانه توجه کنیم و … دلیل فرد (تفسیر فرد) برای ارتکاب:

– او را کتک زدم، چون بی­ادبی کرد

– او را هل داد، چون خیلی پررو شده بود

– همسرم را با مشت درهم کوبیدم، چون دست خودم نبود

– او را زدم، چون با رانندگی­اش می­خواست به من بفهماند که تو ارزشی نداری

تمام رفتارهای پرخاشگرانه بالا، پس از واژه توصیفی”چون” بروز می­باید، و این جمله یعنی نوع تفسیر و نگرش فرد به هر یک از رفتارهای قسمت اول. معمولاً افراد پرخاشگر در ذهن­شان همواره با مفاهیمی نظیر: بی­عدالتی، انصاف، اخلاقی سازی، کم تحملی ذاتی،مطلق انديشي و … دست به گریبانند. اما اگر فرد پرخاشگر می­­دانست که این مفاهیم تماماً ساخته و پرداخته ذهن ماست و مِلاک تشخیص و صحت و سقم آن، شیوه ارزیابی ماست و نه حقیقت و یا واقعیتی بیرون از ذهن، شاید اندکی با انعطاف بیشتری، رفتارهای خود و سایرین را تفسیر می­کرد.

زنی که پایگاه های اقتصادی خود را رها می کند و وارد پیوند زناشویی وی شود وقتی با خشونت مرد روبرو می شود از ترک او و نابسامانی اجتماعی و اقتصادی بعد از آن می ترسد. وقتی به این نتیجه می رسد که حمایت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نخواهد داشت به خود می قبولاند که زندگی او همین است .

خشونت علیه زنان فقط به کتک زدن و تنبیه‌های جسمی گفته نمی‌شود. کلمات توهین‌آمیز، شک، بدبینی که در جماعت مردانه آن را خوش‌غیرتی می‌دانند همان خشونتی است که بر زنان به اصطلاح مردان، «ضعیفه» اعمال می‌شود و هیچ‌گاه هیچ‌کس نمی‌فهمد این زن از چه درد می‌کشد و چه می‌خواهد و چه رویاهایی در سر دارد. بخش اعظم جامعه را زنانی تشکیل داده‌اند که هیچ از خود و حقوقشان نمی‌دانند و زن خوب بودن را در کدبانو بودن، شستن، رفتن، پختن و بچه‌داری می‌دانند و دلشان خوش است چه موجودات از خود گذشته پاکی هستند و بهشت زیر پای آنها است .

خشونت علیه زنان در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی، سنی و جغرافیایی یافت می شود. اما در برخی از گروه ها شایع تر است. خشونت بازتابی از حس پرخاشگری است. خشونت خانگی نوع خاصی از خشونت است كه در سطح خانواده اعمال و منجر به آسیب یا رنج جسمی، روانی و جنسی می شود .
روانشناسان می‌گویند، مردانی كه از كودكی در خانواده شاهد كتك خوردن زنان خانواده بوده اند در بزرگسالی بیشتر مرتكب خشونت علیه همسران خود می شوند. افراد ناپخته، بی حوصله، وابسته و متزلزل و كسانی كه از احساس بی كفایتی رنج می برند بیشتر علیه زنان مرتكب خشونت می شوند. برخلاف تصور عموم، حتی دنیای مدرن نیز خشونت علیه زنان را کم نکرده که بیشتر نیز کرده است. تجارت و بهره برداری جنسی از زنان، فروش دختران جوان و نوجوان از سوی پدران فقیر به مراكز فساد و رونق بازار فیلم های غیراخلاقی را باید به عنوان مصادیقی از  یاد كرد. مردان از استقلال مالی همسران خود جلوگیری و در اموال شخصی آنها دخل و تصرف می كنند و با ندادن خرجی خانه و پول كافی برای زنان مضیقه های مالی ایجاد می كنند. یا با تهدید به طلاق یا ازدواج مجدد از زنان بیگاری می‌کشند و از او در انجام امور و وظایفی كه مربوط به او نیست همانند تیمارداری پدر یا مادر شوهر سوءاستفاده می کنند .

زنانی که در برابر بدرفتاری های مرد خود سکوت می کنند گویا دارند فریاد می زنند: «با من مانند یک برده رفتار کن، مرا بزن، خواهش می کنم به من کمی پول بده،من برده تو هستم!» زنانی که با سوءرفتار شدید جسمی شوهر روبرو هستند و او را ترک نمی کنند، مصداق این جملات هستند. وقتی از آنها می پرسی «چرا او را ترک نمی کنی؟» پاسخ می دهند: «من شوهرم را دوست دارم». این مساله بر می گردد به احساس نیاز، که در همه دنیا در هر دو روابط مرد و زن دیده می شود .

چیزی که در روانشناسی به آن «درماندگی اکتسابی» می گویند. از همه بدتر اینکه این گونه زنان به خود لقب «زن سازش کار» و «زن صبور» می دهند. زن آسیب دیده، شیری است که خودش قفسی را به دور خود بسته که میله های آن از بهانه های مختلف ساخته شده است. اگر اعتماد به نفس داشته باشد و این میله ها را بشکند آنوقت می فهمد که چه موجود قدرتمندی است. تغییر ممکن است اما باید عرصه را به روی توانمندی های خود باز کنیم و از شیوه های مختلف استمداد بگیریم .
قربانیان خشونت همه جا لابه لای مردمی از هر رنگ و زبان و نژاد و ملیت زندگی می کنند؛ در حالی که فقط زنده اند و کمرنگ ترشدن غرورشان را می بینند، آن هم در شرایطی که سیستم ریشه دار مردسالاری آخرین نای آنها برای اعتراض البته تغییر فرهنگ، بالا رفتن شأن و جایگاه اجتماعی زنان و افزایش سطح سواد و آگاهی آنها در کشورمان تا حد زیادی از قابلیت خشونت پذیری زنان ایرانی کاسته، اما با این حال هنوز هم دادگاه ها و پزشکی قانونی، حکایت تلخ زنان و کودکان خشونت دیده در چارچوب خانواده را روایت می کنند خشونت در خانه را مساوی با زندگی در محیطی رعب آور و ناامن و عاملی برای ازبین رفتن تدریجی اعتماد بهفرمان پذیری زن ازمرد آن هم به خاطر ترس و وحشت از خشونت بالفعل یا بالقوه او، فضای ناامنی می سازد که تمام اعضای خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد .

این روان شناس که خشونت جسمی را عمل ایجاد اضطراب و افسردگی در زنان کتک خورده می داند، البته اثر مخرب خشونت های روانی را کمتر از خشونت های فیزیکی نمی داند و می گوید: تحقیر، مسخره کردن، قابل ندانستن و مرد را جنس برتر و زن را جنی فرودست شمردن، خشونت هایی است که شدیدتر از خشونت های جسمی است، چون با این روش ها زن قربانی شکنجه های روانی می شود با این تفاوت که آثار شکنجه جسمی قابل رویت است، ولی آثار شکنجه روانی را نمی توان مشاهده کرد و این فرد قربانی ای است که کسی از عمق زخم های درونی اش باخبر نیست.

ویژگی های زن های کتک خورده

حتی در خشن ترین فرهنگ ها، تمام زنان و دختران قربانی خشونت خانگی نمی شوند، چون همه آنها حاضر نیستند زخم های فیزیکی و روانی حاصل از خشونت را تحمل کنند و به زنی کتک خورده تبدیل شوند. این مساله در مباحث روان شناسی کاملا تایید شده است تا آنجا که شکوه نوابی نژاد از زنانی حرف می زند که به خاطر ویژگی های خاص شخصیتی و شیوه بزرگ شدنشان حاضر به پذیرش خشونت در خانه هستند .

زنان کتک خورده از نظر شخصیتی کسانی هستند که عزت نفس پایینی دارند و چون برای خودشان کرامت، عزت و مقام و جایگاه قائل نیستند، خیلی زود در معرض خشونت قرار می گیرند. این زنان افسرده نیز هستند و به خاطر این که عزت نفس هم ندارند، وارد یک سیکل معیوب می شوند یعنی از طریق خشونت جسمی یا روانی تحقیر می شوند و بعد از تحقیرشدن دوباره عزت نفس شان پایین می آید و افسردگی شان تشدید می شود و بار دیگر مورد خشونت قرار می گیرند .

معجون قانون و فرهنگسازی

زنانی که شخصیت شان دچار اختلال است، تسلیم خشونت می شوند و مردانی که اختلال رفتار و شخصیت دارند، خشونت را اعمال می کنند؛ این یک اصل پذیرفته شده میان روان شناسان است؛ همانی که آنها را برای درمان این زنان و مردان مُصر می کند. اما خشونت گران خانگی رغبتی برای درمان ندارند .  چون هم حاضر نیستند انگ بیماری روانی را بپذیرند و هم بر این عقیده اند که اگر زنان موجبات خشمگین شدنشان را فراهم نکنند، آنها هرگز به خشونت رو نمی آورند نفس و عزت نفس زنان می داند به خشونت با این استدلال را فقط توجیهی بی ارزش می داند، چون اعتقاد راسخ دارد که هیچ انسان سالم و نرمالی حاضر نمی شود از ما نیازمند اصلاح فرهنگ نیز هستیم تا نگرش قدیمی و کهنه مردسالاری از بین برود و همگان بیاموزند که زن و مرد هیچ برتری ای نسبت به یکدیگر ن ا چرخه خشونت های جسمی، احساسی و روانی شما را می ترسانند، کنترل می کنند و شکست می دهند .

هدف کسانیکه که دست به خشونت می زنند کنترل کردن همسر و یا شریک شان است. آنها می خواهند که شما آنطور رفتار کنید که آنها می خواهند و برای به دست آوردن این هدف به خشونت دست می زنند.

نظریه چرخه خشونت در دهه هفتاد میلادی توسط لئونور واکر برای توضیح الگوهای رفتار خشونت آمیز و سوءاستفاده در روابط زناشویی و دوستی های بین مردان و زنان توسعه پیدا کرد. بر اساس این نظریه روابط خشونت آمیز بر پایه الگوهای قابل پیش بینی و تکراری از خشونت های احساسی، روانی و بدنی شکل می گیرد .

غالبا خشونت جسمی با سابقه و یا همراه خشونت روانی است. از نظریه های جامعه شناسی و رفتار شناسی درباره چرخه خشونت اگر بگذریم که غالبا به فرهنگ مردسالارانه جوامع بشری مرتبط است، مصادیق خشونت موضوعاتی است که شاید همه زنان هر روز با آن درگیر باشند و نه خود و نه شریک اشان از اینکه این رفتار نوعی خشونت محسوب می شود خبر نداشته باشند. در واقع هر نوع رفتاری که سعی می کند شما را تحت کنترل قرار دهد به هر بهانه ای مانند دوست داشتن، مهم بودن، حسادت و عشق بیش از حد نوعی خشونت روانی و احساسی محسوب می شود .

اولین مرحله چرخه خشونت ایجاد تنش است. در این ساختار تنش ها افزایش پیدا می کنند، ارتباط برقرار کردن بین طرفین مخدوش می شود و قربانی خشونت پر از ترس می شود و احساس می کند که نیاز دارد فرد خشونت گررا آرام کند، تسکین دهد و در نهایت با او آشتی کند .

در مرحله دوم حادثه اتفاق می افتد. فرد خشونت ورز به صورت کلامی، احساسی و یا فیزیکی به وسیله عصبانیت، سرزنش کردن، جر و بحث کردن، تهدید کردن و یا ایجاد ترس و وحشت اقدام به خشونت ورزی و یا سوءاستفاده از همسر و  شریکش می کند. مرحله سوم این چرخه مصالحه است. یعنی فردی که دست به خشونت زده به سرعت پشیمان می شود و شروع می کند به عذرخواهی کردن، بهانه آوردن، سرزنش کردن قربانی برای عصبانی کردنش، رد کردن اینکه اساسا خشونتی اتفاق افتاده، یا گفتن اینکه این اتفاق به آن بدی که قربانی ادعا می کند نبوده است . مرحله چهارم آرامش است. انگار نه انگار که اتفاقی افتاده و همه آن را فراموش می کنند و  طرفین به فاز زندگی شیرین و ماه عسلی برمی گردند.  این چرخه ای است که هر روز برای میلیون ها نفردر سراسر دنیا اتفاق می افتد و آن ها این موضوع را رفتاری طبیعی و نشانه ای از عشق و علاقه همسر یا شریکشان و یا طبیعت مردانه می دانند  و از کنار آن می گذرند. اما اینطور نیست اگر یکی از رفتارهای زیر به صورت قابل پیش بینی و تکرار شونده برای شما اتفاق می افتد شما در معرض خشونت قرار گرفته اید: نگاه های خشونت آمیز که باعث می شود شما از آن بترسید و به دنبال این باشید که کارهای خود را توجیه کنید. رفتارهایی که باعث می شود شما نتوانید کارهایی که دوست دارید را انجام بدهید، لباس هایی که دوست دارید را بپوشید و یا با آدم هایی دیگر ارتباط برقرار کنید .

تهدید کردن، فریاد زدن و تحقیر و مسخره کردن هم جزء موارد رفتار خشونت آمیز محسوب می شود. تحقیر کردن به طوری که شما دیگر اعتماد به نفس انجام دادن کارهای خود را نداشته باشید و احساس کنید به اندازه کافی خوب نیستید. فحش دادن و با الفاظ تحقیر آمیز صدا کردن و ایجاد احساس گناه و ناتوانی را هم می شود به این رفتار نسبت داد. قبلا هم گفتیم که هدف اصلی رفتار خشونت آمیز کنترل کردن شما است .

اینکه شما چه می کنید، با چه کسانی در ارتباط اید، دخالت در تصمیم های شخصی مانند درس خواندن و سرکار رفتن و لباس هایی که می پوشید و مانع استقلال مالی شما شدن مواردی است که شخصمی خواهد به وسیله آنها شما را کنترل کند و همه توجه و علاقه شما به خود جلب کند. همه این موارد با حربه دوست داشتن و عشق البته توجیه می شود. این شخص عصبانی شدن را حق خود می داند و این شما اید که نباید او را عصبانی کنید و در واقع انتظار دارد این موضوع را درک کنید. او مانع از تصمیم گیری شما می شود و از اینکه شما در همه کارها به او تکیه کنید لذت می برد. بنابراین خشونت روزی فقط به کتک زدن و انجام این نوع کارها ختم نمی شود هرکاری که اعتماد به نفس شما را از بین می برد، شما را در ترس و دلهره نگاه می دارد و شناخته می شود .
وقوع فجایعی چون قتل‌های ناموسی، اسیدپاشی بر زنان، عدم پرداخت دستمزد برابر به زنان در قبال کار مساوی با مردان، دستگیری تظاهرات کنندگان معترض به منع حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی و همچنین شکنجه و زندانی کردن زنان مدافع حقوق بشر نمونه های روشن محروم بودن زنان میهن‌مان از حقوق انسانی‌شان است. تجدید محاکمه زندانی سیاسی آتنا فرقدانی به جرم دست دادن با وکیل مدافعش، محروم شدن نیلوفر اردلان، فوتبالیست زن ایرانی از شرکت در مسابقات قهرمانی آسیایی در مالزی به دلیل عدم موافقت همسرش با خروج او از کشور، محرومیت زندانیان عقیدتی زن چون نرگس محمدی، زینب جلالیان و سایر زندانیانی که سلامتی‌شان در خطر است از مراقبت‌های ویژه پزشکی، نیز نمونه های بارزی از خشونت علیه زنان در جمهوری اسلامی ایران می‌باشند .

همبستگی برای حقوق بشر در ایران سیاست‌های خصمانه علیه زنان را محکوم کرده و تاکید می‌ورزد که جلوگیری از خشونت علیه زنان وظیفه و مسئولیت همه ماست .

از ۲۵ نوامبر (۴ آذر)، روز جهانی رفع خشونت علیه زنان، تا دهم دسامبر (۲۰ آذر) روز جهانی حقوق بشر روزهای کمپین برای مقابله با خشونت علیه زنان، در سراسر جهان تلقی می‌شوند .

اگر جامعه، رسانه ها و سایر نهادهای اجتماعی به افراد بیاموزند که احترام و محبت، شالوده اصلی زندگی خانوادگی است و هدف از قرار گرفتن آدم ها کنار هم در خانه رسیدن به رشد و تعالی است و نه جنگیدن بر سر مسائل بی ارزش، آن وقت دیگر نه زنان و نه مردان هیچ کدام به حریم یکدیگر وارد نمی شوند و برای تاختن به سمت هم پیشقدم نخواهند شد .

پس از پایان سخنرانی ، مسئول جلسه از خانم مریم پور حسینی ( فعال حقوق بشر ) درخواست نمودن که سخنرانی خود را به شرح ذیل قرائت نمودند.

 

زن از دیدگاه ادیان

از دیر زمان در رابطه با یکی از دو جنس بشری یعنی زنان دیدگاه‌های متفاوتی ابراز گردیده‌است که با ملاحظه دقیق و موشکافانه بسیاری از این دیدگاه‌ها، افراط یا تفریط آنها تجلی پیدا میکند.

طبق آثار و شواهد تاریخی در دوران های پیش از پیدایش ادیان تک خدایی مردمان دوران باستان دارای خدایان زن یا الهه بوده اند و آنها را مورد ستایش قرار میداده اند. مردمان دوران باستان در مصر،هند، چین، بابل , به جنس زن با دیدۀ ستایش و حتی  پرستش می نگریسته اند، و بسیاری از مردمان دورانهای ماقبل تاریخ یا پیش از پیدایش ادیان، زن را نماد یا مظهر آفریننده گی، زایش، زیبائی، مهربانی، دانائی و آرامش میدانسته اند۰ اما بعد از ظهور و پیدایش ادیان، مخصوصأ ادیان ابراهیمی است که موقعیت زن تنزل یافته و به پیرو و دست نگر مرد تبدیل می شود۰ ادیان ابراهیمی این موقعیت تنزل یافته را ناشی از خصلت آفرینش به وسیلۀ خدا میدانند. زیرا در ادیان ابراهیمی از نظر به اصطلاح آفرینش انسانها ، زن در درجه دوم قرار دارد و از همینجاست که درجه دوم بودن و مقام پایین تر داشتن از مرد برای زن یک اصل است . زنی که خدا او را برای آرامش خاطر و آسودگی خیال مرد درجه اول آفریدهاست .

تصویر حوّا، در ادیان ابراهیمی به عنوان یک وسوسه‌گر، منتج به دیدی بی‌نهایت منفی نسبت به زنان شده است و همه‌ی زنان به عنوان کسانی تصور شده‌اند که از مادرشان، یعنی حوّا، گناهو حیله را به ارث برده و در نتیجه همه‌ی آنان نادرست کار و از نظر اخلاقی پَست و گناه‌کارند.

حال به نمونه هایی از برخورد نسبت به زنان در ادیان ابراهیمی نظری بیفکنیم  :

در دین یهود , لعنت را از جانب خداوند بر زنان به خاطر هبوط و سقوطشان، تحمیل شده میدانند ، و درد زایمان را عقوبت خطایی میدانند که خداوند برای زن در نظر گرفته است  .

موضوع را با پايه اي ترين و مشهورترين فرامين موسي يعني ده فرمان آغاز مي كنم. در يكي از اين فرامين چنين آمده است: “به بردگان، همسران، منازل و حيوانات كاركن و همسايه ات چشم طمع ندوز.” اين اوج احترامي است كه يهوديت براي زن قائل بوده، و حداكثر او را تا سطح حيوانات كاركن و بردگان و منازل “ارتقاء” مقام داده است. مسئله ديگري كه در یهودیت جلب توجه مي كند، تاييد بي ارزش بودن زن نازا، است. چيزي كه در همه این اديان به چشم میخورد.

احکام تورات برتری بی چون و جرای مرد را بر زن اعلام می کند و در حقیقت مخاطب تورات مردانند و اصولاً فقط بنی اسرائیل یا پسران اسرائیل مطرح می شوند و از دختران اسرائیل هرگز سخن نیست.» مردان یهود در دعای صبحگاهی خود می گویند:«متبرک باد پروردگار، خداوندگار ما و خداوندگار تمام عالمیان، که مرا زن نیافرید.»

قلب یهود، تورات است . اما بر طبق تلمود, زنان از مطالعه‌ی تورات معافند. بعضی از ربی‌های یهود به شدت تابع این عقیده‌اند که «بهتر است کلمات تورات به آتش بسوزد تا این که زنان از آن بهره‌مند شوند. و هر کس دخترش را تعلیم دهد مانند این است که او را وقاحت تعلیم نموده است.»

در یهود، نظارت پدر بر دختر آن اندازه مطلق است که حتی اگر بخواهد می‌تواند دخترش را بفروشد.

زنان در جامعه‌ی یهودی قدیم اجازه‌ی شهادت نداشته‌اند و ربی‌ها (خاخام) می‌گفتند؛ زنان به خاطر لعنتی که بر آن‌ها تحمیل شده است حق شهادت ندارند، زنان در اسرائیل کنونی نیز حق شهادت دادن در دادگاه ربیون را ندارند.

یهود، طلاق را بدون هیچ استثنایی جایز می‌شمارد، در کتب عهد قدیم، این حق را به شوهر می‌دهد که حتی اگر زنش را دوست نداشته باشد او را طلاق دهد.

دیدگاه آیین مسحیت به زن :
گناه حوّا نقش اساسی در ایمان همه‌ی مسیحیان دارد، زیرا به تصور مسیحیان علت مأموریت عیسی مسیح(ع) بر روی زمین نافرمانی و سرپیچی حّوا از دستور خداوند است. او گناه کرد و سپس آدم را اغوا نمود که درخواستش را اجابت کند. بنابراین خداوند هر دوی آنان را از آسمان به زمین هبوط داد، زمینی که به خاطر آنان لعنت شده بود. آن دو گناهانشان را که از سوی خداوند بخشیده نشده بود به همه‌ی نسل‌هایشان واگذار نمودند و برای پاک کردن انسان از گناه نخستین، خداوند مجبور بود که عیسی مسیح(ع) را که به منزله‌ی پسر خدا بود به صلیب قربانی نماید.

آنچه در کتاب انجیل آمده است:« زنان باید در سکوت و کمال فروتنی تعلیم بگیرند. من به زنی اجازه نمیدهم که تعلیم دهد و یا بر مردان حکومت کند. زنان باید ساکت باشند. زیرا اول «آدم» آفریده شده و بعد «حوا» و آدم نبود که فریب خورد بلکه زن فریب خورد و قانون الهی را شکست. اما اگر زنان با فروتنی در ایمان، محبت و پاکی جد و جهد کنند، با آوردن فرزندان به این دنیا، نجات خواهند یافت.» (فصل دوم تیموتاوس اول و دوم آیه های ۱۱،۱۲،۱۳و ۱۴)
تمام پدران کلیسایی روی این نکته اصرار می ورزند که زن آدم را به سوی گناه سوق داده است. بد نیست ببینیم که ترتولین (مرد کلیسائی ۳۴۷ـ۴۲۰ که لقب قدیس هم داشت.) در این مورد چه می اندیشیده است:«زن , تو دروازهٔ شیطان هستی و به سبب تو بود که پسر خدا ناگزیر به مردن شد. تو باید پیوسته جامهٔ سوگ و ژنده به تن داشته باشی.» ترتولین همچنین زن را «معبدی بنا شده بر فراز فاضلاب» می خواند.

افسسیان – باب پنجم – آیات ۲۲ -۲۴ : ای زن‌ها ، طوری از شوهران خود اطاعت کنید که از خداوند اطاعت می کنید . زیرا همان‌طوری که مسیح سر کلیسا یعنی بدن خود می‌باشد و شخصأ نجات دهنده‌ی آن است ، شوهر نیز سر زوجۀ خود می‌باشد . و چنان که کلیسا مطیع مسیح است ، زنان نیز در هر مورد باید از شوهران خود اطاعت کنند .

اول پطروس – باب سوم – آیه ۱: به همین طریق شما ای زنان ، مطیع شوهران خود باشید تا چنان‌چه بعضی از آنها به کلام خدا ایمان ندارند به وسیله رفتار شما ایمان آورند . بدون آن‌که شما به آنها چیزی بگوئید .

اول قرنتیان – باب چهاردهم – آیات۳۴ – ۳۵: زنان باید در کلیسا ساکت بمانند زیرا اجازه‌ی‌ سخن گفتن ندارند بلکه مطابق آنچه تورات نیز می‌گوید زنان باید مطیع باشند. اگر مایلند دربارۀ امری ، چیزی بدانند در منزل از شوهران خود بپرسند زیرا گفتگوی زنان در مجالس کلیسا شرم‌آور است

اول قرنتیان باب هفتم آیه ۴ : زن اختیار بدن خود را ندارد زیرا او متعلق به شوهر خویش است.

دیدگاه مسیحیت نسبت به طلاق اینگونه است که روی هم رفته از طلاق نفرت و انزجار دارد، کتب عهد جدید صریحاً از ازدواج لاینحل و ابدی جانبداری می‌کند. این نسبتی است که به عیسی(ع) می‌دهند، او گفته است:
اما من به شما می‌گویم؛ هر کس زنش را طلاق دهد، مگر در مورد بی‌ایمانی در امر ازدواج، باعث گردیده که او به انحراف کشیده شود و هر کس زن طلاق داده شده را به نکاح در آورد مرتکب انحراف شده است.»

در واقع کلیسا , زن را به منزله کنیز و بنده قرار داده و کشیش ها همواره مردم را به اجتناب نمودن و در امان بودن از شر او توصیه میکردند یک ضرب المثل مشهور در میان مسیحیان این است که”خدایا مرا به هر طاعونی گرفتار کن جز طاعون قلب و به هر شرارتی دچار ساز جز شرارت زن . شر بودن زن در نگاه مسیحیان از این ضرب المثل نیز به خوبی هویدا است در میان برخی از مسیحیان نه تنها سخن از برابر بودن زن و مرد نیست بلکه در ماهیت و انسان بودنش نیز شک می کنند چنانکه “مذهب کاتولیک معتقد بودند که روح مرد با زن فرق دارد و تنها مریم (ع) در میان زنان دارای روح معادل با مردان است و روح بقیه ی زنان حالت بین انسان و حیوان را دارد

زن به اندازه‌ای کم ارزش بود که حتی در اندیشه و سخن و رفتارش از خود اراده‌ای نداشت

در عهد عتیق و عهد جدید ، کتب مقدس مسیحیان ، چندین بار آشکارا به زنان تعدی شده است

دیدگاه آیین اسلام به زن :

سراسر دوران حکومت اسلامی با حذف ویا محدود نمودن حقوق زنان مشخص میشود. چند همسری، رواج صیغه، تحمیل حجاب وسرکوب زنان، نشانه های این سیاست ضد زن است.

مردان بر زنان قیومت دارند و برتری داده شده اند ، مردان کار گذار و فرمانروایند ، زنان برای مردان همچون کشتزارند ، مرد میتواند در یک زمان چهار زن و تعدادی کنیز غیر عقدی داشته باشد ،مرد باید اجازه بیرون رفتن زن از خانه را بدهد ، زن باید خود را برای هر لذتی که مرد می خواهد تسلیم نماید ، دختری که به حد بلوغ رسیده اگر بخواهد شوهر کند واجب است از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد ،مرد میتواند زن خود را طلاق دهد حتی بدون اینکه زن را آگاه کند ، مرد در ارث و شهادت دادن دو برابر زن حقوق دارد ، مرد اجازه دارد زن خود را بزند ، زن از نظر عقل در درجه پس از مرد قرار دارد و باید در امور مالی و قضایی و حقوقی بجای یک مرد دو زن شهادت دهند.در قرآن آمده است :

درحقیقت شریعت اسلامی تسلط مرد بر زن را مسلم شناخته و مرد خودرا مالک زن میداند .

این برتری مردان بر زنان آنقدر آشکار است که به هیچ صورتی نمی توان آنرا تأویل و توجیه کرد و مترقی جلوه داد میبینیم که چگونه حکومت مردان و مردسالاری بر سر زنان حاکم است و زنان انسانهای درجه دوم و زیر دست مردان و بردگان خانگی محسوب می شوند و اصلا اثری از مساوات و برابری حقوق سیاسی و اجتماعی بین زنان و مردان بچشم نمیخورد !

بطوریکه دیدیم زن در اسلام از بسیاری حقوق اجتماعی و سیاسی محروم است ، اسلام زن را در اجتماع قانونی و حقوقی خانه نشین کرده و با مقام مادری , زنان را در خانه شوهر ، شریک زندگی مرد قرار داده . این زن که ناقص العقل و در مرتبه دوم قرار دارد نباید در اموری چون قضاوت و حکومت و مقامات اجتماعی شرکت داشته باشد و باید در خانه بماند و بچه داری و خانه داری کند ، البته خرجی اش بعهده شوهر است !  چه لطفی به این زن شده که با این شرایطی که دارد لااقل مجبور به خرجی دادن به شوهر نشده است !

نکته ای که توسط روشنفکران اسلامی مطرح میشود و همه این بیحقوقی ها و قوانین ضد زن و ضد بشری را نادیده گرفته و انگشت میگذارند بر اینکه محمد و اسلام و قرآن دختران را از زنده به گور شدن و کشتن نجات داده است

باید این نکته را متذکر شوم که محرومیت زنان از حقوق بشری‏شان نوعی زنده به گور کردن است و با دور نگه داشتن زنان از حقوق اقتصادی و اجتماعی‌شان , در حقیقت باز هم آن‏ها زنده به گور شده اند.

اما برخلاف آنچه اسلامگرایان امروزه مبنی بر تحریف شدن تورات و انجیل میگویند، قرآن خود را در واقع تصدیق کننده کتب قبلی و ادامه راه آنها میداند و همچنین به وضوح میگوید که حکم خدا در تورات است و در ادامه , قصاص را از احکام تورات خوانده و بعد از تصدیق آن، میگوید هرکس به آنچه خدا (در تورات در مورد قصاص) نازل کرده است عمل نکند، از ستمکاران است.

در این کتب به اصطلاح مقدس آیاتی حمایت آمیزاز زن بعنوان مادر و همسر و خواهر وجود دارد، ولی نگاه بنیادی این ادیان در طلب سلطه مرد بر زن است. از نگاه دین، زن چون تولید کننده و در خدمت مرد قرار دارد، دارای اهمیت میباشد. ارزیابی دین در مورد زن بعنوان شخصی که دارای تمامی حقوق و صاحب جسم و روح خود باشد , بشدت منفیاست. در واقع دیدگاه دین به زن , به فردی که در خدمت نیاز جنسی و راحتی مرد میباشد معتقد است.

و در پایان جا دارد که این جمله طلائی از (کتی لدمن) را نقل قول کنم :

همه‌ی مذاهب و دین‌ها مثل هم هستند ، فقط روزهای تعطیلشان فرق می‌کند !

پس از خاتمه سخنرانی و تشکر از سخنرانان ، مریم مرادی ( فعال حقوق بشر ) به مناسبت روز 6 ام فوریه روز جهانی مقابله با ناقص سازی زنان و دختران موضوع سخنرانی خود را به شرح ذیل برا حاضرین قرائت نمودند .

ناقص سازی زنان و دختران یک شکنجه ضد انسانی است

سازمان ملل متحد بریدن آلت جنسی زنان تحت عنوان «سنت و آیین» را مردود و عمل ناقص‌‌سازی اندام جنسی زن را مصداق بارز «شکنجه» می‌داند. این عمل پیامدهای منفی بسیاری بر سلامت و روان دختران و زنان دارد. در بین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ میلادی، برش دستگاه تناسلی زنان به شکل عمده‌ای مشکلی پزشکی در نظر گرفته می‌شد، ولی از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد گفتمان‌های پیرامون این موضوع به نقض حقوق اصلی انسانی نیز توجه می‌کنند و این عمل نقض حقوق اساسی زنان و کودکان شمرده می‌شود. از سال ۲۰۰۳ میلادی، ۶ فوریه به عنوان روز بین‌المللی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زنان نامگذاری شده‌است. سازمان ملل متحد برنامه‌ای برای کاهش قابل ملاحظه میزان انجام این عمل تا سال ۲۰۱۵ دارد و اقداماتی برای برچیدن این رسم در دو سطح جامعه و ملی پیشنهاد کرده‌است .

 

ایران جزو کشورهایی است که ختنه یا ناقص‌سازی زنان هنوز در بخش‌هایی از آن صورت می‌گیرد؛ پدیده‌ای که از انواع خشونت علیه زنان تلقی می‌شود و بعضا حتی مرگ را هم به دنبال داشته است.در شش استان ایران، اثرات و رد پای ناقص‌سازی جنسی زنان به نسبت‌های مختلف ثبت شده است؛ هرمزگان، لرستان، ایلام، كرمانشاه، آذربایجان غربی و خوزستان.

۱۴۰میلیون قربانی در دنیا

ختنه، مثله کردن اندام جنسی و یا ناقص سازی زنان انقدر پدیده‌ شایع و دردناکی است که روزی جهانی (۶ فوریه، ۱۷ بهمن) برای مبارزه با آن در نظر گرفته شده است. طبق آمار در هر ۱۰ ثانیه یک زن در سراسر دنیا ختنه می‌شود . برخی آمارها می‌گوید حدود ۱۴۰ میلیون زن در دنیا ناقص‌سازی شده‌اند. سازمان بهداشت جهانی نیز اعلام کرده است که سالانه ۲ میلیون و روزانه ۶ هزار دختر از بدو تولد تا قبل از بلوغ در جهان “ختنه” می‌شوند.  ختنه زنان یکی از مصادیق بارز خشونت علیه زنان است و سازمان ملل متحد نیز  ناقص‌سازی اندام جنسی زنان را از مصادیق بارز شکنجه می‌داند . سیاری تا پیش از آن‌که ایران هم در لیست کشورهایی قرار بگیرد که در آن ختنه‌ زنان انجام می‌شود، باور نمی‌کردند که زنان ایرانی هم قربانی چنین باورهایی باشند.

با اشاره به  ماده ۶۶۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲  که می‌گوید “قطع و از بین بردن هریک از دو طرف اندام تناسلی زن، موجب نصف دیه کامل زن است و قطع و از بین بردن بخشی از آن، به همان نسبت دیه دارد. در این حکم فرقی میان باکره و غیر باکره، خردسال و بزرگسال، سالم و معیوب از قبیل رتقاء و قرناء نیست.” گفته شده : “براساس این قانون شخص می‌تواند از کسی که این عمل را روی او انجام داده شکایت کند. اما عملا چنین امکانی مهیا نیست؛ چرا که دختران همگی زیر ۱۸ سال مورد این عمل قرار می‌گیرند و برای طرح شکایت باید تا ۱۸ سالگی صبر کنند و بعد یا از والدین خود شکایت کنند یا از مامایی که در اکثر موارد از آشنایان محلی یا خانوادگی است؛ بنابراین، این شکایت هیچ‌گاه انجام نمی‌شود.”  مزایا و محدودیت‌های ممنوعیت قانونی بحث‌های متعددی را در مورد ناقص سازی جنسی زنان به راه انداخته است. قانون می تواند از اعضای آسیب‌پذیر جامعه حمایت و از انجام این عمل جلوگیری کند.اما پیگرد قانونی انجام این عمل را به زیرزمین ها می کشاند و مخفیانه ادامه پیدا می‌کند. در نتیجه بیشتر خطاکاران به دلیل ترس از تعقیب کیفری به بیمارستان ها مراجعه نمی‌کنند و فرد قربانی مجبور است عواقب دردناک ناشی از آن را تحمل کند. همچنین منع قانونی می تواند باعث خشم و مقاومت شود. بنابراین قانون باید منعکس کننده هنجارهای اجتماعی باشد و در این مورد رفتارهای نادرست را رد کند .

ماده ۷۰۶ قانون مجازات اسلامی ایران می‌گوید از بین بردن قدرت جنسی و باروری مرد یا زن موجب ارش است. همچنین ماده ۷۰۷ می‌گوید از بین بردن قدرت رابطه جنسی موجب دیه کامل است. علاوه بر این نقص عضو جنسی هم مشمول دیه برای متخلف است. البته عوارض روانی و روحی این عمل نیز در ماده ۷۰۸ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ می‌گنجداو گفت: واژه ناقص‌سازی جنسی زنان بیش از ۲۰ سال است که استفاده می‌شود. در ایران هم باید ببینیم نقص عضو به چه چیزی گفته می‌شود. اگر فردی دچار اختلال شود و ناتوان باشد، دارای معلولیت است در واقع این افراد نمی‎توانند مثل دیگران یک فعالیت مشخص را انجام بدهند
ایران در سال ۱۳۸۳ قانونی را برای حمایت از افراد دارای معلولیت (قانون حمایت از معلولین) تصویب کرد و در آن تعریفی از فرد معلول ارایه داد، گفت: چهار سال پس از تصویب این قانون، ایران به کنوانسیون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت پیوست. در هر دوی این سندها موادی در نظر گرفته شده که به‎طور ویژه به وضعیت زنان و کودکان دارای معلولیت پرداخته است. ناقص‎سازی جنسی نقصی را ایجاد می‌کند که فرد نمی‌تواند مانند افراد عادی از رابطه جنسی خود لذت ببرد .

او درباره مثله کردن اندام جنسی زنان نیز گفت: مثله کردن یعنی بریدن و در انواع ناقص‎ در ماده ۶۶۴ قانون مجازات اسلامی برای قطع و از بین بردن نصفی از اندام جنسی زن نیمی از دیه کامل یک زن تعیین شده است.

و اکنون متنی از سیروس پارسا ( نویسنده و شاعر ) برایتان میخوانم .

رویم سیاه است از بیان کردن این حقیقت و دلم می سوزد برای وجدان نیمه بیدارم اگر لال شوم و نگویم که چه می گذرد بر زنان آزاده ی مملکتم.

 

تمامی شیر زنان ایران از هر قشر و با هر لهجه ای

چه آن زنانی که پا به پای مردان دلاورشان در مرزهای گهربار سرزمینم کار می کنند و بچّه ها را با چادری بر پشت بسته اند و پاهایشان پر است از خارهای ریز و درشت گیاهان روی زمین و دست هایشان پینه های فراوان دارد و ملول نیستند و گله ای ندارند از بازی روزگار.
چه آن مادران ترک زبانم که پای سماور نشسته اند و چایی شان همیشه به راه است و مهر و عطوفت در چشمانشان موج می زند .
چه آن خواهران لر و کرد و بلوچ و ترکمنم که در این کشور نفس می کشند و راه می روند و تحصیل می کنند و به این آب و خاک عشق می ورزند، چه مادر بی نوای خودم که در کنج خانه نشسته است و انتظار برگشت مرا می کشد و چیزی از زندگی نمی داند مگر شستن و پختن و جمع و جور کردن که البتّه هزاران حرف بی ربط شنیدن و زبان در دهان گرفتن و چیزی نگفتن .

 

تمامی زنان و خواهران و مادران و دختران هم وطنمان خلاصه شده اند در آهی سوزناک،  خلاصه شده اند در قابلمه ها و آشپزخانه ها، خلاصه شده اند در توسری خوردن و سکوت، سرانجام، خلاصه شده اند در اجبار و دم بر نیاوردن.

برادران و خواهران هم میهنم،  من می دانم که تلخ می گویم،سرزنشم نکنید که چرا تلخ می نویسی؟من حقایق را بازگو می کنم و تمامی حقایق موجود در مملکتم  به زور مسلمان شدنمان تلخ است  .
آیا این جزای زنان مملکت ماست که پس از این همه سختی کشیدن و لام تا کام خاموش ماندن، و هر انچه آقایان تصویب کنند ظالمانه در حق آنان روا میدارند . زنان مملکتم از جزیی ترین حقوق خود که همان حق بر بدن خود است محروم مانده اند .

 

کدام مرجعی این را تأیید کرده است؟  کدام وجدانی به خود اجازه می دهد این جور را بر زنان روا کند؟
ای نماینده، ای انسان، ای ایرانی…نگاهی بینداز بر مملکت بر باد رفته ا مان.  آیا چیز دیگری جز همین خانواده برایمان به جای مانده ؟
دلمان تنها به خانه ی مان خوش است ، با مادری که منتظر مانده، تا پایمان را ازدر  به درون گذاریم، واو به قربان صدقه مان رود.

مادری که با همه ی این مصیبت ها به تنهایی جنگیده و سرپا ایستاده، و بار غم این نادیده گرفته شدن ها را به تنهایی بر دوش کشیده و می کشد.

ولی این مادر، بازهم محبّت کردن را فراموش نکرده است

حال، می خواهید با آن ها چکار کنید؟ می خواهید چه بلایی بر سر این فرشتگان فداکار بی مدعا بیاورید؟.

یک باره درون این سرزمین  چند متری زمین  بکنید و آنان را زنده به گور نمایید، تا هم شما، وهم  آنان، از شر یک دیگر خلاص شوید .

این زنان که می گفتید بهشت زیر پایشان است، حالا زندگی را نیز برایشان جهنّم کرده اید. از بدو اسلام این فرشتگان را نادیده گرفتید .
از همان زمانی که به دروغ شایع ساختید که  آن اعراب پیش از اسلام دختران را زنده به گور می کردند، و کاملاً دروغ  بوده است،  در حالی که زنده به گورکردن یعنی؛  پایمال کردن حقوق آنان، اتهام زدن، و نهایتاً سنگسار نمودن ، که دست آورد و سوغات اسلامی می باشد که برای مردم ما به ارمغان آورده شده است

زنان را از کم ترین حقوق اجتماعی محروم نمودید، و  در یک قفس پارچه ای به نام روسری و چادر و.یا گونی سیا، زندانی نمودید.  تا پایشان را کج می گذارند، اشدّ مجازات برایشان در نظر گرفته می شود و همگی کابوسی از سنگ سار شدن را در سر می پرورانند.  توهین  محدودیت،تجاوز  وهمگی دستاورد شماست که بر نیمی از جامعه شکوفان و فعال ما تحمیل شده است .

ما چرا نشسته ایم؟ خواهرانمان   را گرفتند و به دادگاه کشاندند و سرنوشت شومی را برایش رقم زدند. مادرانمان  را روزی هزار بار تهدید به مرگ می کنند. دخترهایمان پس از تجاوز، وحشیانه به قتل میرسند ،
تاکی خو را به نادانی و نفهمی می زنیم؟ نه چیزی  می شنویم، و نه چیزی  می بینیم؟

 

ای برادران غیور من، بیایید لحظه ای خود را جای این موجودات نازنین ستم دیده بگذاریم. به خدا اگر طاقتش را داشته باشیم حتی برای یک لحظه بتوانیم  دردهایی را که اینان در این جامعه ی پر ز داد متحمّل می شوند، بر وجود خود حس ومجسم کنیم .

من اعلام می کنم که شرمنده ی روی تمام مادران و زنان و دختران ایران زمین هستم و دعا می کنم که به زودی از غل و زنجیر اسارت رها شوند، و آزادانه و فارغ از خیال شکنجه و ظلم نفس بکشند
من بر تمامی کسانی  که موجب رنجش خاطر مادران و خواهرانمان و دخترانمان  شده اند، و همچنان به ستم  و بیدادگری خود ادامه می دهند و از هیچ حرمت شکنی پروا ندارند، بزودی در دادگاهی عادلانه قضاوت شوند .

به امید ایرانی با بانوانی آزاد

بعد از پایان سخنرانی ها ،  مسئول جلسه ساعتی را به پرسش و پاسخ حاضرین در جلسه و برنامه ریزی ماه آینده  توسط خانم الیاسی ( رئیس کمیته دفاع از حقوق زنان ) اختصاص دادند . و در نهایت ضمن تشکر از میهمانان حاضر در جلسه ، نشست  راس ساعت مقرر به اتمام رسید.