بررسی ابعاد خشونت در برابر زنان در افغانستان (سنگسار)

 

بررسی ابعاد خشونت در برابر زنان در افغانستان (سنگسار)

فرستنده:«مرتضی حسینی»

سنگسار روشی از مجازات اعدام است که شخص مجرم با پرتاب سنگ کشته می‌شود؛ سنگسار در برابر زنایِ زن و مرد محصنه (همسردار) و لواط تطبیق می‌شود. سنگسار در مسیحیت، یهودیت و اسلام جایز دانسته شده یا حداقل منع نشده است.

بواسطۀ تورات در قرآن سورۀ نساء آیۀ 15 و سورۀ نور آیۀ 2 به مجازات سنگسار برای مرد و زن محصنۀ زناکار و کسی که مرتکب لواط می‌شود، اشاره شده و در اناجیل نیز عیسی هرگز نگفته کسی را سنگسار نکنید، بلکه گفته کسانی حق سنگسار کردن دارند که گناهی نکرده باشند.

تمامی مکاتب فقهی اسلامی بدون استثناء به حکم سنگسار معتقدند؛ اما در شرایط و نوع پیاده کردن حکم، اندکی با یکدیگر اختلاف دارند. حکم سنگسار معمولن در مورد همجنسگرایان نیز همانند زناکاران همسردار، در اسلام لازم‌الاجراء دانسته شده است.

 

سنگسار همجنسگرایان در مکاتب سامی برگرفته از سرنوشتی است که خدای ادیان سامی بر سر قوم لوط آورده است، در قرآن، الله قوم لوط را به جرم لواط سنگسار کرده است.

اکثریت مطلق مردم افغانستان مسلمان هستند و در اذهان عمومی مردم افغانستان، دین اسلام به صورت واقعی یا افراطی آن وجود دارد و با توجه به اینکه دین اسلام به صورت قاطع به اجرای حکم سنگسار باورمند است و حتا تأکید شده که اجازه داده نشود محبت و دلسوزی مانع اجرای حکم سنگسار شود؛ تلاش برای توقف سنگسار در افغانستان، کار آسانی نیست.

از سال‌های قدیم تا حال در افغانستان به ویژه در روستاها که معمولن سطح سواد مردم پایین است، اجرای حکم سنگسار مروج بوده است اما حال با رشد سطح فرهنگی مردم، دید بسیاری از مردم نسبت به اجرای این حکم تغییر کرده و اجرای این حکم نزد آنان، ناپسند دانسته می‌شود.

بعد از سقوط رژیم طالبان و روی کار آمدن حکومت جدید افغانستان با حمایت آمریکا و جامعۀ بین‌المللی، اجرای حکم سنگسار در افغانستان متوقف شد و این حکم تنها در مناطقی که زیر کنترل حکومت نیست، تطبیق می‌شود.

در جامعۀ ما به نظر می‌رسد خیلی‌ها اعتقاد دارند که کسی که زناکار است، عمل غیراخلاقی انجام داده و باید به طرز شدیدی مجازات شود؛ بله زنا یک عمل غیراخلاقی است اما آیا عاملان همۀ اعمال غیراخلاقی در جامعۀ ما مجازات می‌شوند؟ و آیا همۀ اعمال غیراخلاقی به همین شدت مجازات دارند؟
در بسیاری از روستاها و شهرهای افغانستان، فرماندهان شورشی و جهادی، به دختران و زنان بی‌دفاع تجاوز جنسی می‌کنند و با قدرتی که دارند هرگز مجازات نمی‌شوند و حتا تجاوزهای جنسی به کودکان نیز از سوی زورمندان همه روزه صورت می‌گیرد.

در چنین جامعه‌ای زن و مردی می‌خواستند با هم رابطه داشته باشند، نظام قضایی چرا این حق زن را که از شوهرش طلاق بگیرد، سلب کرده، این خانم پیش از اینکه این ماجراها اتفاق بیافتد، تقاضای طلاق داده چون نمی‌خواسته با شوهرش زندگی کند؛ اما در دادگاه به او گفته شده که «چهارتا بچه داری، رو زندگی‌ات را بکن!»