ضرورت دارد خشونت علیه زنان را برای جمهوری اسلامی تعریف کنیم

ارسال مقاله: آقای نوید احمد فخر الدین 23 آذر

Karoon_prison4-300x191عملکرد مسئولان در رفع خشونت در حد حرف بوده است
به نقل از سایت ایران زنان: خشونت علیه زنان، یکی از معضلات لاینحل در امور زنان است که تبعات فردی اجتماعی بسیاری دارد. در مورد علل شیوع و چرایی عدم حل این معضل با فرشته ولی مراد کارشناس اجتماعی وفعال حقوق زنان گفت و گو کرده ایم.
خشونت علیه زنان از آسیب های جدی در حوزه زنان است که متأسفانه روز به روز بر شمار افراد آسیب دیده هم افزوده می شود. فرهنگ غلط حاکم و رواج تفکر مردسالارانه در جامعه، مشکلات روحی روانی، کم کاری مراجع قانونی وقوانین اصلاح نشده همه وهمه از عوامل افزاینده آمار این گونه خشونت ها بوده و وعده و وعیدهای مسئولان برای حل این آسیب، تا کنون در حد حرف بوده وعملا نتیجه‌ای در بر نداشته است. از آنجا که مهمترین راهکار در حل هرگونه آسیب پرداختن به تمامی ابعاد آن است، در این گزارش به بررسی ابعاد روان‌شناختی وجامعه شناختی این معضل پرداخته‌ایم.

فرشته ولی مراد کارشناس اجتماعی وفعال حقوق زنان درخصوص علل شیوع موارد خشونت بر علیه زنان در کشور گفت: در حال حاضر ما نزدیک به سه دهه است که نهادی تحت عنوان امور زنان را در کشور داریم که هنوزسیاست وبرنامه‌ای در جهت حل مشکلات زنان توسط این نهاد تعیین نشده است در واقع علت اساسی شیوع این معضل در کشور همانند سایر آسیب های مربوط به زنان عدم وجود برنامه‌ای جامع برای مقابله با آن است،در حالی که که اگر دیدگاه جامع و برنامه مشخص بر اساس آن وجود داشته باشد، وظیفه تمام دستگاه‌ها برای رفع مشکل مورد نظر تعیین و راهکارها عرضه می‌شود.
وی افزود: در طی سی سال گذشته در حوزه زنان وخانواده در بخش اجرا کاملا به وظایف اصلی که نهادینه کردن راهکارهاست پرداخته نشده است. اگرچه در حوزه نظری قدم های موثری در این خصوص برداشته شده است ولیکن ما در حوزه عملی برای حل این آسیب با مشکل مواجه بوده و هستیم.

این کارشناس اظهار کرد: اولین قدم در حل این معضل دست یابی به یک چارچوب وتعریف جامع وهمه جانبه نگر از هویت زن وخانواده مطلوب در جامعه اسلامی است بر اساس نگاه فراجناحی به زنان از جانب صاحبنظران. بررسی وضعیت موجود و شناخت آسیب ها در ابعاد گوناگون در این خصوص بسیار حائز اهمیت است. قدم بعدی برای رسیدن به وضعیت مطلوب ارائه راهکار در ابعاد قانونی،اجرا، فرهنگ سازی و آموزش به طور متوازن و هماهنگ است.

تاکنون فعالیت های انجام شده در مقابله با خشونت عمدتا بر اساس حرکت هایی بوده که از جامعه غربی‌ گرفته شده است ،لیکن اگر بخواهیم بر اساس آموزه‌های اسلام که غرب از آنها محروم است، به راه حل‌ها برسیم ،باید خشونت خانگی،اجتماعی و یا فردی را با نگرش اسلامی و استمداد از راهکارهای اسلامی به دست بیاوریم که بسیاری از موارد برآن اساس بیان می‌شود که نگرش سکولار از آن محروم است.در مورد خشونت فردی که ناشی از آسیب شخص به خود است در هیچ یک از آموزه‌های غربی سخنی به میان نیامده است در حالی که اسلام آن را تحت عنوان پیروی از نفس به طور گسترده بیان کرده است.
مدیر مسئول شبکه ایران زنان افزود: رجوع ما به احکام اسلام باید از بطن آن سرچشمه گرفته باشد و منظور صرفا احکام نیست زیرا شرایط زمانی و مکان می‌تواند بر احکام اثر بگذارد. ما با استناد به اسلام باید خشونت را در حوزه خانواده ،اجتماع و هویت فردی در تمام ابعاد تعریف کرده وبرای رسیدن به وضع مطلوب تلاش کنیم.

وی ضمن بیان این نکته که امور زنان بیشتر در حل مشکلات زنان به انجام فعالیته ای تجملی پرداخته است، گفت: زمانی که تعاریف دقیق برای وظایف دستگاه‌ها وجود نداشته باشد، برنامه مدون هم نخواهیم داشت. در واقع در طی این سه دهه عملکردها شعارگونه بوده ومشکلی از زنان رفع نشده است. اگردیدگاه های متفاوت وجود دارد باید در همان قدم اول حل شود تا به یک چارچوب کلی از وضع مطلوب برسیم .دلیل اصلی توقف در وضعیت فعلی ،بیکاری، بی برنامگی و نداشتن تعریف دقیق است و پیداست مسئولین از وضعیت حاضر راضی هستند، زیرا نه مسئولیتی برای آنها تعریف می‌شود و نه مجبور به پاسخگویی به سوالات هستند.دلیل این امر بهره برداری های سیاسی از امور مربوط به زنان است.

ولی مراد در ادامه گفت: متأسفانه نگاه به زن نه تنها در جامعه، بلکه در خانواده ابزاری است وامور زنان هم ابزاری با مساله برخورد می‌کند. این به این معنی است که جریان های قدرت نیاز به رأی زنان دارند و یک سری وعده‌های دهان پرکن به زنان می‌دهند که به آن هم عمل نمی‌کنند.
این فعال حقوق زنان درخصوص راهکارهای کاهش این آسیب عنوان کرد: خشونت یک پدیده تک بعدی نیست و در ابعاد گوناگون با آن مواجه هستیم. خشونت جسمی،جنسی،اقتصادی،روانی ،حقوقی و عاطفی همه از مصادیق خشونت است و تا زمانی که ما تعریف دقیقی نداشته باشیم، چه مسئولان وچه سخنرانان هرکدام بخشی را مطرح می‌کنند که دلیل تقابل‌ها هم بر سر همین مسأله است. بطور مثال اینکه فردی از یک جریان فکری بخشی از خشونت را مطرح کرده و فرد دیگر عضو جریان فکری نظری دیگر بخش دیگری از خشونت را عنوان می‌کند که کارشان به تقابل با یکدیگر می‌کشد، در این میان زنان جامعه هستند که آسیب وصدمه می‌بینند.بر این اساس موضوع باید همه جانبه بررسی شود وتمام ابعاد مشکل باید در نظر گرفته شودتا دستگاه‌های مربوطه وارد عمل شوند.
وی افزود: برای حل این معضل چون تعاریف دقیق نیست حرکت هایی هم که برای نفی ابعاد خشونت صورت می‌گیرد،چه بسا به دلیل ایجاد ناهماهنگی وبرهم زدن توازن در جامعه وخانواده خود آسیب زا باشد. بطورنمونه در حوزه زنان وخانواده خشونت فیزیکی علیه زنان دیده می‌شود لیکن خشونت عاطفی و روانی علیه مردان را نا دیده می‌گیریم. این است که باعدم قبول وظیفه و پاسخگویی از جانب دولت ، مسئولین ومجلس راه های بسیاری برای اعمال خشونت باز گذاشته می‌شود.
گفتنی است قدم اصلی برای حل این مشکل بر دوش رسانه و صاحب نظران است که باید از مسئولین سوال کنند واز آنها انجام مسئولیت بخواهند نه اینکه بلندگوی آنها شوند آن گونه که درحال حاضر هستند. در حال حاضر زمان آسیب شناسی عملکرد امور مسئولان است ؛چرا که سه دهه با باور شعارها و آزاد گذاشتن مسئولان نتیجه ای جز تقابل سیاسی جریان ها عاید زنان نشده است.

مدیر شورای همکاری های زنان اظهار کرد: زمانی که نقطه مطلوب تعیین شد که حاصل آن امنیت برای زنان و خانواده است، راهکارها باید در همان جهت تعیین شود. اصلاح قوانین اجتماعی،اجرای طرح ‌های ملی ،آموزش وفرهنگ سازی از ضرورت‌ها برای دستیابی به این مهم است . اشکال اصلی در اینکه کاری برای رفع خشونت‌ها انجام نمی‌شود بی کفایتی مسئولان امور است.
مسئولان، صاحبنظران و فعالان حقوق زنان عملکردشان در حد حرف بوده ونه عمل و مشکل به قوت خود همچنان باقی است.
مطالبات زنان را جامعه باید مطرح و رسانه به عنوان صدای ملت پیگیری کند و مسئولان پاسخگو باشند که چه اقداماتی در جهت اجرایی کردن مطالبات انجام گرفته است. در این زمان باید تمامی نیروها باهم بسیج شوند تا بتوان در جهت هدف حرکت کرده وبه نتیجه رسید واین به معنی مدیریت است.مشکل این است که امور زنان در جهت رفع مشکلات زنان وخانواده‌ها مدیریت نمی‌شود.

اعظم صفایی