استعاره های جنسی در فرهنگ ایران

ارسال کننده : navid a f
6695_974
«به اطاق رئیسم رفتم تا کاری رو که خواسته بود براش ببرم. چند تا از همکاران مرد اونجا نشسته بودند، لبخندهایی روی صورتشون بود که سعی می کردند با ورود من اون رو پنهان کنن. زیرچشمی بهم نگاه می کردن و ریز می خندیدن. انگار وسط جک گفتنشون رسیده بودم. رئیسم که شاید فکر می کرد من معنی شوخی اش را نمی فهمم، جمله اش رو تموم کرد. صدای قهقهه مردان در حضور من انگار بلندتر از همیشه بود. نمی دونستم چه واکنشی نشون بدم. چقدر سنگین و سخت بود تا حرفمو بزنم و بیام بیرون. قرمز شده بودم، همون احساسی رو داشتم که گاهی ازیک مزاحمت خیابانی پیدا می کردم؛ اما در یک محیط فرهنگی و رسمی. این اولین تجربم نبود، این دست تجربه ها بارها و بارها برای زنان در فضاهای اجتماعی و روزمره مختلف تکرار می شود.»

رویارویی با استعاره های جنسی فراوانی که در قالب‌ های مختلف طنز، کنایه، تبلیغات، ضرب المثل، فیلم و… وجود دارد، از تجربه‌ های زیسته‌ و خشونت های پنهانی است که زنان در جامعه با آن مواجهند، اما بررسی جامعه‌ شناختی استعاره‌ جنسی، موضوعی است که به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی مسکوت مانده است.

طبق دیدگاه مطالعات فرهنگی، جنسیت امری است ساخته اجتماع و جامعه به اشکال مختلف آن را بازنمایی می کند. جنس و مسائل مربوط به آن، دارای حوزه محدودی نسیتند، بلکه به دیگر ابعاد جامعه پیوند خورده و در حوزه اقتصاد، سیاست و فرهنگ بازنمایی می شوند. مالینوفسکی معتقد است که جامعه را در سه ساحت می توان مورد بررسی قرار داد؛ ساحت اقتصادی، زبانی و جنسی. از این رو شناخت ساختار جنسی یک جامعه، بازنمای فرهنگ یک جامعه است. از آنجا که رفتارهای جنسی همیشه در جامعه ایران مسئله بوده، گاه ادعا می شود که فرهنگ ایران، فرهنگی است که در آن استعاره های جنسی فراوانی وجود دارد و امر جنسی در آن به اشکال مختلف بازنمایی می شود. به ویژه امروزه که فضای مجازی مدرن، مجالی برای ظهور پنهان و آشکار این استعارات جنسی فراهم ساخته است، کمتر می‌ شود که در گوشه و کنار صفحه ‌ای که در اینترنت باز می شود، تبلیغی در خصوص مسائل جنسی ندید. یا آنکه در شوخی ها و طنزهای مردم، پای جنسیت به میان نیاید. اما این سؤال مطرح است که آیا استفاده از استعارات جنسی در فرهنگ ما امر نوپدیدی است، یا اینکه ریشه ‌های فرهنگی و تاریخی دارد؟

اگر چه بازنمایی استعاره ‌های جنسی در دوران مدرن برجسته تر بوده و بازنمود بیشتری دارد، اما این امر ریشه‌ های سنتی، تاریخی و فرهنگی داشته و امروزه به شکل های مختلف بازتولید و بازنمایی می‌ شود. به نظر می رسد که برای بررسی امر جنسی در فرهنگ امروز، بهتر است نگاهی به این مسئله در منابع فرهنگ سنتی ایران داشته باشیم.

امر جنسی در فرهنگ ایران راز مگویی است که اگرچه در نگاه اول امری پوشیده و پنهان به نظر می رسد، اما نگاهی به منابع فرهنگ سنتی این نکته را برجسته می سازد که استعاره ‌های جنسی در ادبیات، و فرهنگ شفاهی عامه به طور چشمگیری حضور داشته‌ اند. ویژگی این گفتمان اینست که در آن خواست و تمایلات جنسی به شکلی پنهان مطرح و تبدیل به نوعی گفتمان مسلط و هژمونیک می گردد.

در ابتدا باید گفت که هر چند دستور زبان فارسی مانند زبان ‌هایی چون فرانسه و عربی به جنس حساس نیست، بدین معنی که اسامی و اشیاء در دستور این زبان به مؤنث و مذکر تقسیم نمی شوند، با این وجود در ادبیات ایران گرایش به تأکید بر جنسیت وجود دارد. کاربرد برخی واژگان فارسی، اگر چه ظاهراً نسبت به جنس خنثی به نظر می رسند، اما در فرهنگ معنایی دوپهلو و دارای بار معنایی جنسی و استعارات وابسته به آن هستند.

در گفتار عامه، گاه واژه های معطوف به زنانگی در پیوند با دیگر کلمات و طنز جنسیتی برای سخیف نشان دادن و استهزاء کار می روند.

متون عرفانی و متونی که در شرح متون مقدس تولید شده‌ اند نیز به عنوان شکل دهنده اذهان و منش مردم، مملو از نمادپردازی های زنانه هستند؛ این نماد پردازی ها زن را نه تنها به عنوان جنس مؤنث و در برابر مرد، بلکه گاه سمبلی از فرشته، روح الهی، خدایی و متعالی و…به تصویر می کشند و گاه از او با تأکید بر ابعاد جسمانی و زیبایی موجودی اغواگر، فریبنده و شیطانی می سازند که ترک او موجب دست یابی به مراتب بالای معنوی است. به هر شکل در تصويرسازی زنان، چه به عنوان حوري‌ هاي بهشتي و چه اغواگر، يک نگاه جنسي و جسم‌ محور به زن وجود دارد.

مطالعات نشان می ‌دهد که عرصه‌ هنر یکی از زمینه‌ های بازنمایی جنسی در طول تاریخ بوده است. بخش عمده ‌ای از تصاویر، سبک ‌های نگارگری و نقاشی مختص تصویر زنان، جلوه های زنانه و نمادهای جنسی است. در این هنرها که اغلب با توجه به جنسیت هنرمند، مردمحور تلقی می‌ شوند، بر لب، دهان، سینه و گردن و زیبایی‌ های اعضای بدن تأکید می‌ شود؛ به حدی که برخی مینیاتورها به شدت ماهیت پورنو پیدا کرده و تصاویری از هم آغوشی را به تصویر می کشند.

از سویی زن و استعارات معطوف به او، دستمایه رمزپردازی های متنوع ادبی است. در اشعار کسانی چون ناصرخسرو، سنایی، حافظ، مولوی و فردوسی و شاعران متأخر به نوعی جنس زن و زنانگی، صفات و ویژگی های او مبنی بر باروری، هم آغوشی، اندام زنانه، قابلیت های جنسی و… با واژه های کاملاً صریح یا ضمنی مورد اشاره قرار می گیرند. به حدی که در ادبیات، بخشی به نام «سراپانامه» معروف است. به این معنا که اندام معشوق را توصیف می ‌کند؛ هر چند در بیان اندام جنسی با کلامی عفیفانه و گذرا عبور می‌ کند.

ادیبان طنزپرداز نیز با نگاه کاملاً جنسی به زن، زنانگی را سوژه‌ طنز خود قرار داده ‌اند. در هجویات و هزلیات در ادبیات ایران، امر جنسی چه به صورت صریح یا استعاره مورد تأکید است به حدی که گاه آنقدر از واژه های رکیک استفاده می کردند که امروزه این الفاظ از دیوان برخی شعرا حذف شده است.

حکایات تمثیلی نیز هر چند با هدف اندرز و پند، اما حاکی از نگاهی جنسی به زن است. این روند به گونه ایست که دکتر سیروس شمیسا از دو گونه ادبیات در ایران سخن می‌گوید؛ یکی ادبیات پر سوز و گداز، که اصیل و زیباست و دیگر ادبیات پورنوگرافی و پلشت که هر چند در اشعار شاعران کهن معتدل است، اما در متأخرین به نوعی رکاکت می ‌انجامد و کاملاً بر دامن ادب فارسی لکه‌ ننگی است(شمیسا، 258).

اما نکته در اینست که این متون در گفتار و کردار روزمره بين فردي و جمعي نقش تعيين کننده‌ اي دارند و به طور اخص وارد گفتمان هاي شفاهي و زندگی روزمره افراد مي ‏شوند و غير از مبنايي که در گفتارهاي روزانه و ديالوگ هاي افراد دارند، به طور خودآگاه و يا ناخودآگاه وارد پس زمینه های فکری و اندیشه ای مردان و چگونگی تعریف از هویت های جنسیتی و نوع نگاه جنسی به زن قرار می گیرند.

دامنه واژگان، کنایات و استعارات جنسی آنقدر در گفتمان روزمره وسیع و گسترده شده است، که نیازمند آگاهی نسبی در این حوزه است؛ در غیر این صورت فرد را در حرف زدن در فضای عمومی دچار مشکل می کند. اینکه فردی به دلیل عدم آگاهی از معنای جنسی یک واژه خنثی و متداول، آنرا در گفتار خود استفاده کرده و مورد استهزاء قرار گیرد، تجربه ایست که با آن بسیار مواجه بوده ایم.

بازنمایی واقعی استعاره های جنسی در فرهنگ عامه، ادبیات شفاهی و فولکور برجسته می شود. بسیاری از اسطوره ها، آداب و رسوم قومی و فرهنگی، جشن هایی مانند ختنه سوران و…. به نوعی به نمادها و اسطوره‌ های جنسی پیوند می خورند.

در طنزها، فکاهیات، ترانه های عامیانه، فرهنگ تعبیر خواب، داستان های ادبیات کهن نیز در قالب تشبیهات، کنایات و حتی پند و اندرز، برخی کلیشه های جنسی برجسته بوده و استعاره ‌های جنسی فراوانی به کار رفته است.

فرهنگ ایرانی، فرهنگی است که در آن شوخی و طنز شفاهی جایگاه خاصی دارد و می تواند بیانگر بسیاری از مقصودها و اهداف باشد. شوخی های جنسی بخش عمده فولکلور جامعه‌ ایران را می سازد. به ویژه امروزه این شوخی ها و جک های جنسی از طریق پیامک به طورگسترده ای رد و بدل می شوند. در این طنزها، زنانگی و مسائل مربوط به آن، سوژه‌ خندیدن است که تبدیل به نوعی سرگرمی، تفریح و فراغت مردانه شده است. در این شوخی‌ ها مردان همواره از بالا، و با نگاهی قدرتمند و اشتهای جنسی به زنان و روابط جنسی نگریسته اند. این شوخی ها و طنزهای جنسی از آنجا که در فضای جامعه عمومیت یافته و در اماکن و فضاهای رسمی و غیررسمی به کار می‌ رود، موجب ایجاد احساس ناامنی اجتماعی در زنان شده و حس عدم اعتماد به نفس و تحقیر را در آنان ایجاد می‌ کند.

از آنجا که برخی کدهای جنسی به شکل عبارات، الفاظ و لغات بین مردان متعارف است و یک آگاهی بین ‌الاذهانی مردانه در این خصوص وجود دارد، مردان با استفاده از این کدها، فضای طنز دلخواه خود را ایجاد می ‌کنند، اما زنان عموماً به این کدها، آشنایی ندارند و به شکل متعارف و زبان روزمره گاه از این کدها استفاده می ‌کنند که موجب خنده‌ مردان می‌ شود. در این صورت علاوه بر حس تحقیر، زن اعتماد به نفس حضور و سخن گفتن در جمع‌ های مردانه را از دست می ‌دهد.

ادامه دارد…
http://mehrkhane.com/fa/news/7243/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86