آزار جنسی زنان در محل کار؛ مشکلی پنهان اما بزرگ

ارسال کننده:آقای محمود نعیمی 17 تیر

«من در یک شرکت خصوصی در تهران کار می کردم؛ یک روز به دلیل کار زیاد مجبور شدم بعد از تمام شدن ساعت کاری در دفتر بمانم در حالی که همه همکارانم شرکت را ترک کرده بودند. مدیر شرکت که در آن زمان دو برابر من سن داشت، وارد اتاق کارم شد و ناگهان در اتاق را قفل کرد.»

این داستان مادر ۳۹ ساله ای است که خاطراتش را با «ایران وایر» به اشتراک می گذارد و می خواهد نامش محفوظ بماند. او بعد از مکثی طولانی در حالی که اشک می ریزد، ادامه می دهد:‌ «التماس کردم من را رها کن. او بدون توجه به گریه و التماس من، دستش را روی دهانم گذاشت و به من تجاوز کرد. من در آن زمان باکره بودم.»

۱۳ سال از این ماجرا می گذرد اما او هنوز نتوانسته است این داستان را به دوستان یا خانواده خود درمیان بگذارد: «بعد از یک هفته و نیم، به دلیل درد و ترسی که داشتم، برای اولین بار در زندگیم به دکتر زنان رفتم و به جز او ماجرا را به کس دیگری نگفته ام.»

آزار و اذیت جنسی یکی از مشکلات شایعی است که بسیاری از زنان ایرانی حداقل یک بار آن را تجربه کرده اند. اگر چه بیش تر آن ها ترجیح می دهند درباره آن صحبت نکنند.

بر خلاف باور عمومی، باید بدانید که آزار و اذیت جنسی بنا به تعریف سازمان ملل متحد، تنها تجاوز یا رابطه ناخواسته فیزیکی نیست بلکه نامه یا ایمیل ناخواسته، تماس تلفنی، فرستادن پیامک بدون اجازه و رضایت فرد مخاطب، گفتن جوک و طنزهای جنسی، نگاه های آزاردهنده و خیره شدن، سوال در مورد مسايل شخصی یا پخش کردن شایعه در مورد زندگی خصوصی و دیگر مواردی از این قبیل جزو موارد آزار و اذیت جنسی در محل کار به شمار می روند.

«مهرداد درویش پور»، جامعه شناس دانشگاه «مالاردالن» در سوئد می گوید: «در مقابل آزار و اذیت های خیابانی که معمولا قربانی فرد آزار دهنده را نمی شناسد، آزار و اذیت های خانوادگی قرار می گیرد که معمولا رابطه صمیمی و قوی بین هر دو وجود دارد. اما آزار و اذیت در محل کار چیزی ما بین این دو است.»

درویش پور توضیح می دهد که آزار و اذیت جنسی زنان در محل کار در همه دنیا یک مشکل بزرگ به شمار می رود اما این مشکل در ایران سخت تر و بزرگ تر است:«این به دلیل اعمال تبعیض ها و تفکیک های جنسیتی در جامعه است. به طور کلی، ایدئولوژی زن ستیزی و ضد زن و این که زنان نباید در همه مکان های اجتماعی حضور یابند، شرایط را در ایران بدتر می کند.»

یکی از مسایل اصلی که آزارهای جنسی در محل کار را پیچیده تر می کند، این است که معمولا قربانیان در موضع ضعف قرار دارند؛ یعنی به طور معمول، سن عاملان آزار از قربانیان بیش تر بوده و اغلب در سمت بالاتری در محل کار هستند. از این رو، شرایط شکایت کردن برای قربانی یا اثبات کار انجام شده سخت تر می شود.

درویش پور می گوید: «به طور کلی، آزار و اذیت های جنسی در محل کار یکی از آزاردهنده ترین و پیچیده ترین انواع آزار و اذیت هستند زیرا قربانی ها فرد آزار دهنده را می شناسند و از آن جا که بیش تر اوقات عاملان و متجاوزان در موضع قدرت قرار دارند، قربانی همیشه ترس از دست دادن کار یا آسیب دیدن حرفه و آینده شغلی را در سر دارد.»

او ادامه می دهد: «این ترس باعث می شود تا قربانی شکایت نکند یا حتی ترجیح می دهد در مورد این تجاوز با کسی حرفی نزند. این در مورد همه قربانیان صدق می کند اما در ایران شرایط بدتر است زیرا فرهنگ ضد زن حاکم است و قانون نیز از آن ها به خوبی حمایت نمی کند.»

«مهناز»، دختر جوان ۲۸ ساله تهرانی می گوید: «من در یک شرکت خصوص منشی بودم که رییسم من را “عزیزم” صدا می کرد. این موضوع من را آزار می داد. یک بار او روی میز من خم شد و صورت خودش را به صورت من نزدیک کرد. وقتی من نفسش را روی صورتم حس کردم، بدون این که چیزی بگویم، کیفم را برداشتم و شرکت را ترک کردم و هیچ وقت به آن جا برنگشتم. از آن به بعد در شرکتی کار می کنم که صاحب آن دوست پدرم هست.»

در برخی از موارد، روسا یا مدیران زنان را تهدید می کنند که در صورتی که تن به تقاضا های آن ها ندهند، شغلشان را از دست می دهند. البته برخی از زن ها هم پیشنهادهایی مبنی بر افزایش حقوق یا دریافت کارانه در ازای رابطه جنسی با ارشد خود می گیرند.

«سارا.ن» می گوید: «من در صداوسیما فعال بودم. بسیاری از تهیه کنندگان سیما که خیلی از آن ها متاهل بودند، از من می خواستند تا وارد رابطه جنسی با آن ها شوم و زمانی که جواب نه می شنیدند، کار را به من نمی دادند. همه این مسايل باعث شد تا صداوسیما را رها کنم.»

وقتی از سارا می پرسم که چرا تا به حال به حراست صداوسیما که به گفته خودشان خیلی روی این مسايل حساس هستند شکایت نکرده ای، می گوید: «من شکایت نکردم چون یکی از همکارانم شکایت رسمی کرد، نه تنها به شکایت وی رسیدگی نکردند بلکه در آخر خودش متهم به هرزگی و ناپاکی شد.»

بیش تر زنان آزار دیده برای شکایت کردن احساس امنیت نمی کنند و این دلیلی است که بیش تر آن ها سکوت می کنند. به علاوه، بسیاری از قربانیان از این می ترسند که مورد قضاوت دیگران قرار بگیرند یا به آن ها برچسب بی بند و بار و فاسد بزنند.

نگرش های عمومی در جامعه ایران در مورد آزار و اذیت های جنسی خیلی پشتیبان قربانی نیست و در بسیاری از موارد، فرد قربانی بیش از فرد آزار دهنده مورد بازخواست قرار می گیرد. این زمانی خود را بروز می دهد و تبدیل به فاجعه می شود که قربانی با تمام مشکلات و سختی هایی که برایش ایجاد شده، شجاعت اعتراض را پیدا و شکایت خود را علنی می کند اما قانون یا جامعه از او حمایت نمی کند.

متاسفانه در ایران قوانین حمایتی برای زنان در مقابل آزارها و اذیت های جنسی در محل کار وجود ندارد و بسیاری از زنان با حقوق خود آشنا نیستند.

در ایران آمار دقیقی از میزان  آزار و اذیت های جنسی در محل کار وجود ندارد و همان طور که گفته شد، بسیاری از قربانیان ترجیح می دهند به جای شکایت کردن، سکوت کنند که این امر موجب شده تا آزارهای جنسی در محل کار پنهان بمانند.

درویش پور می گوید: «زنان ایرانی کاملا آگاه هستند که جامعه، دادگاه و سازمان های دولتی از آن ها حمایت نمی کنند. برای همین، آن ها معمولا به پلیس یا دستگاه های قضایی شکایت نمی کنند.»

او اضافه می کند: «اما اگر یک قربانی این قدر شجاعت پیدا کند تا برای گرفتن حقش بایستد و شکایت خود را پی گیری کند، می داند که نه تنها شانسی برای پیروزی ندارد بلکه به شهرت و آبروی خود آسیب می رساند. بنابراین، بیش تر زنان ایرانی ترجیح می دهند یا محل کار خود را تغییر دهند یا همیشه قربانی بمانند.»

هیچ کدام از این مواردی که قربانیان انتخاب می کنند، قابل قبول نیست. برای همین زمان آن رسیده تا جامعه ایران و مقامات ایرانی نگاه و نگرش خود را تغییر دهند و آزار و اذیت های جنسی در محل کار را جدی بگیرند. آن ها باید به قربانیان با صبر گوش دهند، آن ها را حمایت کنند و قوانین حمایتی تصویب کنند تا عاملان و متجاوزان را مورد سرزنش و بازخواست قرار دهد نه کسانی که قربانی شده اند. اگر این تغییرات در جامعه ایجاد شود، قربانی ها نیز شجاعت و اعتماد به نفس پیدا می کنند و برای احقاق حق ضایع شده خود پا پیش می گذارند. با این تغییرات، جامعه مکانی بهتر و امن تر برای اشتغال زنان خواهد بود.