ارسال کننده:خانم نازی نیکویی سلیم 16 تیر
خبرگزاری هرانا ـ “ما شش ساله شدیم، شش سال پایداری و مقاومت مادران پارک لاله برای حمایت از مبارزات دادخواهانه، منجر به دستگیریهای پیاپی و مشکلات روزافزون برای همراهان ما شد، ولی این محرومیتها و محدودیتها باعث نشد که دست از مبارزه بشوییم، هماکنون نیز دو نفر از حامیان مادران داغدار به نامهای “حکیمه شکری” و “ندا مستقیمی” در زندان بسر میبرند و برخی دیگر دارای محکومیت هستند”، متن کامل بیانیه را در ادامه بخوانید:
مادران پارک لاله، حرکتی جوان و نوپاست و تلاش میکند در ادامه روند خود “صدایی” همراه با “جنبش دادخواهی مادران و خانوادههای آسیب دیده ی ایرانی” باشد. این حرکت مستقل و دادخواهانه که از تلاش گَران عرصه دادخواهی و فعالان اجتماعی تشکیل شده است، از تیرماه ۱۳۸۸، با فراخوان تعدادی از زنانِ دادخواه در اعتراض به کشتن و مجروح و زندانی کردن مردمی که برای حداقل خواست انسانی خود به خیابان آمده بودند، در پارک لاله تهران شکل گرفت. این حرکت دادخواهانه، در مسیر حرکت خود، سه خواست حداقلی و مشخص زیر را تعریف کرد:
آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی،
لغو مجازات اعدام،
محاکمه و مجازات آمران و عاملان همه جنایتهای صورت گرفته در جمهوری اسلامی.
مبارزات حق طلبانه و مدنی از همان سالهای اول انقلاب و بهتر است بگوییم قبل از بهمن سال ۱۳۵۷ آغاز شد، تحصن خانوادههای زندانیان سیاسی در دادگستری تهران در دی سال ۵۷ با همراهی دکتر هدایتالله متین دفتری “عضو کمیته دفاع از حقوق زندانیان سیاسی”، یکی از حرکتهای موفق و تاثیرگذار بود که نتیجهاش منجر به آزادی زندانیان سیاسی شد. پس از کشتار دگراندیشان در زندان و بیرون از زندان، خانوادهها شاید جزو اولین کسانی بودند که این مبارزه را در دوران جمهوری اسلامی به روشهای مختلفی از رفتن به خاوران و دیدار همدیگر و شرکت در مراسم یادبود به طور مستمر در پیش گرفتند و همچنان این مبارزه ادامه دارد. ایستادگی مادران و خانوادههای خاوران و همراهان، برای پاسخگو کردن حکومت نیز باعث شد که خاوران به عنوان سند جنایت جمهوری اسلامی ثبت شود و این مقاومت و پایداری همچنان به روز در جریان است.
حرکت حق طلبانه فردی و جمعی دیگر خانوادههای آسیب دیده در طی این سالها نیز همواره در جریان بوده است و ادامه دارد. حرکت اعتراضی و مستمر خانوادههای کشته شدگان در سال ۸۸ و جمع شدن همراهانشان در پارک لاله تهران و جلوی زندانها و دادگاهها نیز از این حرکتهای موفق بوده است که همچنان به اشکال مختلف ادامه دارد.
مبارزات مدنی و حق طلبانه زنان، کارگران، معلمان، دانشجویان، اقوام و خانوادههای زندانیان سیاسی و دگراندیشان، برای کسب حقوق اولیه خود نیز از سالها پیش در جریان بوده است و ادامه دارد.
حرکت حق طلبانهی نسرین ستوده نیز از جنسِ این حرکتهاست و مورد حمایت تعدادی از فعالان حقوق بشر در داخل و خارج از کشور واقع شده است، این وکیل مدافع حقوق بشر، علاوه بر تحمل سه سال زندان به جرمی واهی، برای مدت سه سال نیز از حق کار محروم شد و با تحصن و پایداری جلوی کانون وکلا، حکومت را مجبور به عقب نشینی کرد. وکلای دیگری همچون عبدالفتاح سلطانی و محمد سیفزاده که برای دفاع از حقوق شهروندان مبارزه میکنند، نیز هماکنون با حکمهای سنگین در زندان هستند و حتی مرخصی استعلاجی به آنها داده نمیشود، زیرا پایداری بر حقِ خود برای وکالتِ مستقل را برگزیدهاند. ما به نسرین ستوده و همهی رهراونِ حق طلبی و دادخواهی که بر حقِ خود و دگراندیشان تاکید میکنند، درود میفرستیم و این پایداریها را ارج مینهیم.
ما ضمن تاکید بر سه خواست حداقلی خود، همچنین اعتقاد داریم برای رسیدن به این سه خواست، باید برای آزادی بیان و اندیشه، رفع هر گونه تبعیض و جدایی دین از حکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بی عدالتیها را در قوانین آزادی ستیز و تبعیض آمیز جمهوری اسلامی میدانیم.
ما اطمینان داریم تا زمانی که این قوانین تغییر نکند و حداقلهای دموکراسی در ایران به دست خود مردم پیاده نشود، همچنان زندانی سیاسی خواهیم داشت و کشتن و محروم کردن انسانها از حقوقشان به دلیل داشتن اندیشه و عملکرد متفاوت و دگراندیشی، مجاز خواهد بود.
باشد تا با ادامهی این مبارزات حق طلبانه و پایداری و پیوستگی هر چه بیشتر، بتوانیم به جای گفتمان مدارا با حکومت، گفتمان دادخواهی و عدالتجویی را در جامعه عمق و گسترش دهیم و حق و حقوق پایمال شدهی خود را از ستمگران باز ستانیم.