ارسال کننده:فاطمه بردبار 15 تیر
روزنامه ایران: راز مرگ خانم معلم پس از گذشت دو سال در هالهای از ابهام است. پسر این زن در اصفهان با مدارکی ادعا دارد پزشک معالج مقصر بوده است اما هنوز کارشناسان این ادعا را نپذیرفتهاند.
17 فروردین ماه سال 92 بود که خانم معلمی راهی مدرسه شد تا مراسم جشن روز مادر را در کنار همکاران و دانشآموزان دبستانیاش برگزار کند.
دانشآموزان در صف ایستاده بودند و به صحبتهای معلم خود گوش میدادند که ناگهان حادثهای رخ داد و زن 62 ساله روی زمین افتاد. همه ترسیده بودند و هیچکس نمیدانست چه بر سر معلم زبان آمده است.
با بروز این حادثه بلافاصله تکنیسینهای اورژانس در محل حاضر شدند و آناهید گراگوسیان را برای درمان به بیمارستان شریعتی اصفهان بردند. پس از بررسی پزشکان علت این حادثه را خونریزی آنوریسم در مغز تشخیص دادند و وی را برای ادامه درمان به بیمارستانی در اصفهان انتقال دادند و وی تحت عمل جراحی قرار گرفت اما حال این زن هر روز بدتر شد و به همین خاطر بعد از گذشت کمتر از یک ماه خانم معلم به بیمارستان ایرانمهر تهران منتقل شد و بار دیگر وی تحت عمل جراحی قرار گرفت و در کمال ناباوری مشخص شد به دلیل قصور پزشکان در جراحی نخست که در اصفهان انجام شده بود مشکلات دیگری را برای زن به وجود آورده و سرانجام این عامل منجر به مرگ زن اصفهانی شد.
شکایت از پزشک اصفهانی
پسر جوانی در حالی که آشفتگی در چهرهاش موج میزد راهی مجتمع قضایی 22 بهمن اصفهان شد و از پزشک معالج مادرش شکایت کرد.
این مرد سیاهپوش در تشریح جزئیات این ماجرا به قاضی شعبه سوم بازپرسی گفت: اواخر فروردین ماه سال 92 بود که مادرم به دلیل خونریزی آنوریسم در مغز تحت عمل جراحی قرار گرفت. به دستور پزشک مادرم برای عمل جراحی، یک کلیپسس دائم، دو کلیپس موقت و یک پرده مغزی خریدم تا جراحی انجام شود. حدود یک هفته پس از انجام عمل مادرم از بیمارستانی در اصفهان مرخص شد اما ساعت 8 شب همان روز به دلیل افت هشیاری بار دیگر راهی بیمارستان شد و مشخص شد دوباره دچار خونریزی آنوریسم شده و به همین خاطر مستقیماً به آیسییو انتقال یافت اما هرلحظه حال مادرم بدتر شد و پس از 25 روز با معرفی نامه دکترش برای عمل کوییلینگ از بیمارستانی در اصفهان ترخیص و با آمبولانس ویژه به بیمارستان ایرانمهر تهران منتقل شد.
وی ادامه داد: پس از بستری شدن روز 31 اردیبهشت سال92بعد از 2ساعت مادرم به کما فرو رفت و بعد از یک هفته با انجام بررسیهای درمانی تحت عمل جراحی کوییلینگ (coiling) قرار گرفت و در کمال ناباوری دریافتیم در عمل اولی که در اصفهان انجام شده بود آنوریسم کلیپس نشده و همین امر منجر به خونریزی مجدد و بروز مشکلات بعدی شد تا اینکه مادرم درگذشت. با اظهارات پسر سیاهپوش پرونده برای رسیدگی به نظام پزشکی اصفهان ارسال شد.
بنابر نظریه کارشناسی هیأت بدوی انتظامی شعبه یک مشخص شد پزشک معالج کوتاهی در خصوص بیمار نکرده است و پس از جراحی و استفاده از کلیپسس به دلیل امکانپذیر نبودن ادامه درمان بیمار را به تهران فرستاده و پزشک هیچگاه درمان را قطع نکرده است.
همچنین در مورد کلیپسسها طبق نظریه کارشناسان از نوع موقتی بوده و مصرف آن مورد تأیید است که قابلیت ماندگاری در مغز ندارد به همین خاطر سیر تشخیص و درمان براساس موازین علمی انجام شده و قصوری متوجه پزشک معالج نیست.
تجدیدنظر اول
براساس مفاد پرونده متخصص جراحی مغز و اعصاب اصفهان بر مبنای شکایت پسر بیمار به اتهام قصور پزشکی تحت تعقیب انتظامی دادسرای نظام پزشکی شهرستان اصفهان قرار گرفت و پس از صدور منع تعقیب و اعتراض به آن و ارسال پرونده به هیأت بدوی انتظامی همان شهرستان و انجام رسیدگی و جلب نظر کارشناس و رأی این هیأت مبنی بر تأیید، قرار منع تعقیب صادر شد که این رأی مورد اعتراض شاکی قرار گرفت و پرونده جهت رسیدگی به تجدیدنظر خواهی ارسال شد و کارشناسان پس از بررسی با توجه به اینکه آنوریسم در سینوس کاورنوس بوده که امکان کلیپس کردن آن وجود نداشته و فقط قسمتی از آنوریسم که بیرون سینوس بوده بای پلار شده است و همچنین کلیپس استفاده شده موقت بوده و قابلیت استفاده مجدد را نداشته است و از آنجایی که اقدامات، پزشکی و علمی بود ضمن رد اعتراض تجدید نظرخواه رأی هیأت بدوی بر برائت پزشک معالج صورت گرفت.
این درحالی بود که با اعتراض خانواده قربانی یک کمیسیون 3 نفره تشکیل شد که همه پزشک معالج را بیگناه دانستند و اعلام کردند همه اقدامات انجام شده در بیمارستانی در اصفهان منطبق با موازین علمی بوده و قصوری در ارتباط با عملکرد پزشک و سایر اعضای تیم درمانی محرز نیست. همچنین طبق نظر کمیسیون 5 نفره نیز اعلام شد بیمار مبتلا به اتساع دیواره عروقی آنوریسم در ناحیه شاخه شریان کاروتید داخلی بوده و روز 17 فروردین ماه سال 92 به علت پارگی آنوریسم و خونریزی ناشی از آن در بیمارستان شریعتی بستری و روز 19 همان ماه به بیمارستانی در اصفهان منتقل شد که روز 27 از سوی پزشک تحت عمل جراحی قرار گرفت. همچنین بیمار 5 اردیبهشت ماه پس از ترخیص دچار خونریزی مغزی مجدد شد و روز 30 جهت انجام اقدام درمانی از طریق داخل عروقی به بیمارستان ایرانمهر تهران اعزام شده که بلافاصله پس از رسیدن دچار افت ناگهانی هشیاری ناشی از خونریزی مغزی بار سوم شد و افت شدید عملکرد مغزی پیدا کرد.
همچنین بر طبق نظریه کارشناسان جراح معالج روز 28 فروردین از روش کلیپس کردن با 3 کلیپس موقت استفاده کرد که به علت موقعیت خاص آنوریسم گذاشتن کلیپس دایم امکان پذیر نشد و لذا نتیجه درمانی لازم به دست نیامد و همچنین همه اقدامات درمانی به عمل آمده نیز مطابق با اصول علمی و امکانات موجود بوده و قصوری از جانب هیچ یک از کادر درمانی که مؤثر در عوارض حاصل باشند احراز نشد.
نتیجه کمیسیون 7نفره نیز چنین بود که با توجه به پرونده بالینی بیمارستان شریعتی و بیمارستانی در اصفهان و آنژیو گرافیهای ارائه شده عمل جراحی انجام شده اندیکاسیون داشته و تکنیک عمل جراحی با توجه به محل و نوع آنوریسم عروقی مغزی طبق موازین علمی بوده است همچنین لازم به ذکر است که خونریزی مجدد از محل این آنوریسم مغزی از عوارض غیرقابل پیشبینی این نوع ضایعه است.
ابهامات باقیمانده
پسر بازمانده با مراجعه به دادسرا به دادیار پرونده گفت: با وجود تشکیل کمیسیونهای پزشکی همچنان ابهاماتی در پرونده وجود دارد که متأسفانه به آنها هیچ توجهی نشده است. وی گفت: آنژیوگرافی قبل از عمل جهت تشخیص محل و اندازه آنوریسم و تعیین روش درمان انجام میگیرد در این صورت اگر پزشک معالج تشخیص داده که آنوریسم خارج سینوس کاورنوس بوده و اقدام به عمل جراحی کرده است نگذاشتن کلیپس دایم هیچ توجیهی ندارد و اگر بنابر اظهارات دادگاه تجدیدنظر نظام پزشکی اصفهان آنوریسم داخل سینوس کاورنوس بوده که البته نبوده و با توجه به آنژیوگرافی قبل از عمل و تشخیص پزشک معالج در تهران آنوریسم خارج سینوس کاورنوس بوده پزشک معالج نباید اقدام به بازکردن مغز بیمار میکرد.
پس در هردوحالت قصور دکتر یا در لحاظ تشخیص اشتباه کرده یا در درمان اشتباه شده که غیرقابل توجیه است. همچنین طبق نظریه کارشناسان در نتیجه کمیسیون 5نفره پزشک قانونی اصفهان پس از عمل جراحی اول نتیجه درمانی حاصل نشد و خانواده درجریان قرار نگرفتند و هیچگونه اطلاعرسانی در خصوص عدم کارگذاشتن کلیپس دایم انجام نشده. پس از بررسیهای ما متوجه این مسأله شدیم. همچنین با وجود عمل جراحی ناموفق چرا بدون هیچ اقدام درمانی پیشگیرانه مادرم از بیمارستان مرخص شد؟
این مرد جوان در ادامه اظهار کرد: چرا پس از بستری شدن مجدد مادرم بازهم به ما اطلاع ندادند تا سریعتر اقدامات درمانی از سوی ما انجام شود و از آسیب شدید جسمی و فلج شدنش جلوگیری کنیم؟ متأسفانه پس از عمل جراحی ناموفق و عدم کارگذاشتن کلیپس دایم در مغز، کلیپس خریداری شده از سوی ما به خانواده برگردانده نشد و همین عامل به منزله استفاده شدن آن است که ما را دچار ابهام کرد.
وی در ادامه گفت: به چه دلیل مادرم با معرفی نامه حاوی اطلاعات پزشکی دروغ و غیرواقعی جهت درمان به تهران منتقل شد. مادرم در مدت 25 روز در وضعیت هیدروسفال شدید مغزی در آیسییو بستری بوده و در بدترین شرایط جسمی و مغزی در صبح روز 31 اردیبهشت با هشیاری 15/5 تحویل بیمارستان ایرانمهر تهران داده شد و به مدت 6 روز در کما به سر برد و در عصر همان روز با نامه پزشک معالج با هشیاری 15/14 به تهران اعزام شد و بستری شدن وی در بخش عمومی بلامانع ذکر شد؟ اگر حال مادرم آنقدر خوب بود که بستری شدنش بلامانع بود پس چرا 25 روز در آیسییو بیمارستان الزهرای اصفهان نگه داشته شد.
این پسر ماتم زده افزود: مادرم بدون هماهنگی با یک متخصص و جراح مغز و اعصاب و تنها با معرفینامه یک دکتر که آنژیوگرافیست هستند نه جراح مغز و اعصاب به تهران منتقل شد. بنابراین اگر پزشک معالج هیدروسفالی شدید مغز بیمار را تشخیص نداده بود این امر قصور پزشکی محسوب میشود و اگر تشخیص داده و جهت درمان سریع آن با هیچ جراح مغز و اعصابی در زمان اعزام بیمار به تهران به عمل نیاورده باز هم کوتاهی و بیتوجهی پزشک معالج واضح است. تشخیص نادرست – عمل جراحی نادرست – کتمان حقیقت و عدم اطلاعرسانی به خانواده بیمار – اقدام نکردن جهت درمان هیدروسفالی شدید مغز-تاخیر در اعزام بیمار به تهران همه اینها مواردی است که به نظر میرسد از دید کارشناسان دور مانده باشد.
بنابراین گزارش، با بیان این ابهامات از سوی پسر قربانی پرونده جهت رسیدگی و رأی نهایی به دادگستری اصفهان شعبه نیک بخت منتقل شد تا با تعیین شعبه، قاضی رأی نهایی را صادر کند.