جایگاه زنان خانه‌دار در قانون افزایش مرخصی زایمان کجاست؟

ارسال کننده : آقای نوید احمدفخرالدین 14خرداد

قانون: «طرح افزایش مرخصی زایمان» آنقدر برای نمایندگان مهم بود که همین چند وقت پیش فاطمه آلیا، نماینده مجلس، از اجرایی نشدن آن انتقاد کرده بود. اما بعضی فعالان حقوق زنان معتقدند در بلندمدت این طرح می‌تواند به ضرر زنان شاغل باشد. این حرف را حتی همان اوایل ملاوردی، معاون ریاست جمهوی در امور زنان هم زده بود. چون همان زمان‌ها موجی از اخراج زنان شکل گرفت که زنان شاغل را سخت برآشفت!

برای همین سراغ توران ولی‌مراد، فعال حقوق زنان و دبیر ائتلاف اسلامی زنان رفتیم تا ببینیم این طرحی که این‌همه برای ما مهم است، چرا مخالف دارد؟
افزایش مرخصی زایمان، در ظاهر قانون بسیار جذابی است اما وقتی این قانون تصویب شد خبرهایی درباره اخراج زنان از کارهایشان. آن هم زمانی که هنوز قانون به مرحله اجرا نرسیده بود. فکر می‌کنید اگر چنین قانونی اجرایی شود چقدر می‌تواند به نفع زنان باشد و چقدر به ضررشان؟
اگر کوتاه مدت به این قضیه نگاه کنیم، هرکسی که بچه‌ای به دنیا می‌آورد، از این افزایش مرخصی استقبال می‌کند تا بتواند زمان‌های بیشتری در کنار فرزندش باشد. اما اگر به‌صورت کلان و بلندمدت به ماجرا نگاه کنیم، این قضیه با مشکل روبه‌رو می‌شود.

از زاویه نگاه کارفرما اگر نگاه کنیم طبیعتا وقتی پرسنلش می‌رود در واقع باید کسی را بیاورد که بتواند جای خالی آن زن را پر کند. ولی مشکل فقط این نیست؛ اشکالات از اینجا ناشی می‌شود که هر طرحی و موضوعی در حوزه زنان، یک جانبه نگاه می‌شود. یعنی خود موضوع به تنهایی دیده می‌شود. موضوعات مربوط به زنان و خانواده را باید همه جانبه و در همه ابعاد دید. تعریف خانواده ایده‌آل و مطلوب هم باید روشن و در ارتباط با آن همه چیز تبیین شود. بعد برای رسیدن به آن فرم مطلوب در همه ابعاد، فرمی مشخص شود. مشکل این جاست که در جامعه ما مدل از کشورهای توسعه یافته گرفته می‌شود و می‌خواهیم جایگاه زنان را آن‌گونه در نظر بگیریم و از طرف دیگر، خانواده را در فرم سنتی می‌بینیم.

منظور شما را متوجه نشدم…

ما در کشورمان چه به لحاظ هویت فردی، چه به لحاظ نقش و جایگاه خانواده و چه به لحاظ جایگاه اجتماعی زن را چگونه می‌بینیم؟ سوالی که سال‌هاست بی جواب مانده همین است که ما نقش زن را چطور می‌بینیم؟ افراد و جریان‌های مختلف وقتی با نفوذشان، به مراکز تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی ورود پیدا می‌کنند، براساس نظر و سلیقه خودشان، موضوعات مختلفی را بیان می‌کنند. اینها با وضع موجود زنان در جامعه در تعارض است.

اول از همه باید تعریف شاخصی از زنان مشخص و در ارتباط با آن تصمیم‌های دیگر گرفته شود. اما مشکل اینجاست که اساسا در صدر مراکز تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز کشور مردان قرار دارند و علاوه بر آن، آنهایی که امکانات در حوزه زنان را می‌گیرند؛ به یک سری کارهای سطحی، سخنرانی و وعده دادن، بسنده می‌کنند. در واقع می‌خواهند با این کارهایشان نظر مردم را جلب کنند تا بتوانند در دوره‌های بعد هم سر جایشان بمانند.

حالا مشکل طرح افزایش مرخصی زایمان چیست؟

طبیعی است که وقتی مرخصی زایمان از ۶ ماه به ۹ ماه می‌رسد، پس کارفرما باید برای اینکه کارش زمین نماند، کسی را بیاورد. بالاخره باید از زاویه نگاه کارفرما هم به موضوع نگاه کنیم. آیا کارفرما می‌تواند هم حقوق کسی را بدهد که برای انجام شدن کارش آمده و هم حقوق زنی را که برای زایمان مرخصی گرفته؟ مشکل همین جاست و برای همین است که می‌گویم مسائل زنان همه‌جانبه نگاه نمی‌شود و وضع مطلوب هم تعریف نشده. جریان‌های مختلف به دستگاه‌ها نفوذ می‌کنند و می‌خواهند نظرات‌شان را وارد کنند.

این وضع مطلوبی که می‌گویید در این رابطه چطور تعریف می‌شود؟

متناسب با وضعیت کشور خودمان. ما نمی‌توانیم مدل را از کشورهای سرمایه‌داری بگیریم، چون در آنجا خانواده و رابطه مادر و فرزند و اینکه مادر حتما در کنار فرزندش باشد، مثل جامعه ما تعریف نمی‌شود و بعد حمایت‌های شغلی و امنیت مالی زن هم در آن کشورها مثل کشور ما نیست. به این دلیل است که می‌گویم باید قوانین در کشور ما همه جانبه باشد. وقتی این اتفاق بیفتد خیلی از اتفاقات حل می‌شود.

فکر می‌کنید اگر بخواهیم به صورت مطلوب قانون افزایش مرخصی زایمان را بررسی کنیم، چه باید بکنیم؛ اینکه نه به زنان شاغل آسیبی برسد و نه کارفرما به مشکل برخورد؟

خیلی از ابعاد وارد ماجرا می‌شود. یک نکته‌ای را که باید در نظر بگیریم این است که خانه‌داری هنوز شغل محسوب نشده و هنوز زن امنیت اقتصادی ندارد. امنیت اقتصادی خیلی مزایای دیگر را به دنبال دارد؛ جایگاه اجتماعی و کرامت انسانی را بالا می‌برد. هنوز داخل خانواده به همت عالی مرد بستگی دارد و البته اقتدارطلبی زن هم وجود دارد.

ما در خانواده‌ها یک جنگ اساسی داریم و این جنگ، جنگ قدرت است. هردو طرف می‌خواهند قدرت را به دست بیاورند و آنچه را که دارند از دست ندهند. اینها روی قوانین تاثیر می‌گذارد. سال ۶۵ قانونی مصوب شد که کار نیمه‌وقت را برای زنان تعریف می‌کرد. من نمی‌دانم چرا حرف آن قانون را نمی‌زنند. یعنی به جای افزایش مرخصی زنان با حقوق به این سمت برویم که فرد بتواند یک یا دو سال مرخصی بدون حقوق بگیرد و به فرزندش برسد یا اینکه کار نیمه‌وقت بگیرد و حقوقش هم نیمه می‌شود. به این ترتیب چیزی را از دست نمی‌دهد.

وقتی دولت موظف به پرداخت حقوق شود، بحث زن خانه‌دار هم مطرح می‌شود. حقوق زنی که مرخصی زایمان می‌گیرد از پول مالیات نیست؛ از پول نفت است که متعلق به همه جامعه است. پس زنی که خانه‌دار است و بچه دار می‌شود چرا حقوق نمی‌گیرد؟ اگر قرار است زنی به خاطر بچه‌دار شدن حقوق بگیرد چرا به زن خانه‌دار چنین حقوقی پرداخت نمی‌شود؟