ارسال کننده : خانم مرجان تابع بردبار
مشکلات سیاسی فقدان آزادی های فردی در دولت های مختلف و یا دغدغه های اجتماعی روزمره از علل شایعی است که در سال های اخیر موج مهاجرت را افزایش داده اما در این بین زنانی که به واسطه معضلات ومشکلات جامعه ایران زیر فشار های بسیار بوده و به این خاطر دست به مهاجرت زده اند رشد چشم گیری داشته است.
و عواملی مانند خشونت خانگی و حجاب ااجباری مسایل اقتصادی نمونه هایی از مشکلات ومعضلاتی هستند که زنان با آن دست به گریبان هستند و در این میان زنان مطلقه در ایران بیش از هم جنسان خود در محدودیت هستند.
بر این اساس با افزایش آمار طلاق میزان بیشتری از زنان مطلقه به جامعه زن ایران اضافه شده است و این زنان با مشکلات زیادی مواجه هستندو در ایران با وجوداینکه جامعه در ظاهر مدرن شده زندگی برای زنان تنها سخت است.
و دید جامعه نسبت به این زنان توهین آمیز است برای مثال نمی توانند به راحتی خانه اجاره کنند و برای پید کردن کار هم مشکل دارند.
و در راستای این مشکلات روانی و اجتماعی بسیاری از زنان مبتلا به افسردگی می شوند وتعدادی از آنها برای رهایی از دید منفی جامعه تصمیم به مهاجرت گرفته وسختی و مشکلات آن را به جان خریده اند.
مهاجرت به هر دلیلی که صورت گیرد فرد را با مشکلات تازه ونا آشنا مواجه می سازد.مهاجرت در مطلوب ترین شرایط هم خالی از دغدغه نیست.
مهاجرت بر روی گروههای مختلف اثرات متعددی دارد و این گروهها شامل زن مرد و بزرگسال جوان می شودولی اثراتی که از لحاظ روحی بر روی زنان دارد بسیار بیشتر از گروههای دیگر است.
وزنان مهاجر به سه گروه تقسیم می شوند:
زنانی که تنها مهاجرت کردندوزنانی که با فرزندانشان مهاجرت کردند و زنانی که همراه با همسر و فرزندشان هستند.
زنان ایرانی تنها از تنهایی رنج می برند و زندگی د رمیان ملیت های گوناگون آنها را مضطرب می سازد.
. زنانی که با فرزندانشان هستند خستگی و افسردگی واضطراب خود را تا حدودی به فرزندان خود منتقل می کنند.
زنان مها جری که مدتی مجبورند که در کمپ های پناهندگی زندگی کنند از مردان مجردی که شبها مست میکنند ترس دارندوگاهی می ترسند که از اتاقشان خارج شوند.و مدتها در اتاق ماندن روحیشان را بدتر می کندوآنها از بی حوصلگی رنج می برند ودسترسی به روانشناسان دشوار است به دلیل نداستن زبان ونبود فضایی مطمئن که درمان روانی این زنان را مشکل می سازد.¬¬¬¬
گروهی از زنان که همراه فرزندانشان به مهاجرت آمده اند و به دلیل کاستی های زندگی در خارج از کشور ونداشتن امکان مالی برای بر آورده ساختن خواسته های فرزندانشان تحت فشار زیادی هستند.
هرچند که زنان مهاجر در خارج از ایران از آزادی نسبی برای انتخاب نوع زندگی برخوردارند ولی رودر رویی دائم با مشکلات و نارضایتی بچه ها آنها را خسته می کند.
در ایران بستگان می توانند باری از دوش زن بردارند ولی در خارج از ایران به علت آشفتگی روحی زنان و نامعلوم بودن شرایط حقوقی کمک مشاوران اجتماعی وروانکاوان عملا محدود میشود. .
در موارد بسیاری فرزندان این زنان به دلیل دوری از پدر بهانه گیری می کنندو آنچه در مورداین زنان به چشم می آید عذاب وجدانی است که در رابطه با فرزندان خویش دارند و به شکل اضطراب وبی خوابی و نگرانی بروز می کند..
استفاده از داروهای آرام بخش آنها را در حالت رخوت و خواب آلودگی نگه می داردو بسیاری از مشکلاتی که زنان با آن در گیرند تنها ناشی از دشواریهای زندگی در خارج نیست و بسیاری از گره های روحی باز نشده در ایران را با خود آورده اندو سرخوردگی های زندگی در اروپا هم باعث یاس آنها می شود.
وگروهی از زنان هم که با همسر خود مهاجرت کرده اند فشارهای عصبی ناشی از در گیریهای خانوادگی را هم تحمل کرده گاهی سنگ صبور همسر خود نیز هستند و این مشکلات مضاعف هم می شود.
با توجه به آنچه گفته شد مهاجرت با هر هدف و در هر شرایطی که صورت گیردبا دغدغه و نگرانیهای زیادی روبروست وبه میزان مقاومت ورویایی افراد در برابر مشکلاتشان برای رسیدن به هدفی که برای آن تلاش میکنندبستگی دارد و زنان ایرانی با همه مشکلات و تنهایی و مسئولیتی که نسبت به فرزندان خویش بر دوش دارندهمه توان خود رادر راه رسیدن به آنچه در فکردارند به کار می گیرند.