ارسال کننده:خانم marjan tabe
زنان سرپرست خانواده از گروههای آسیب پذیر جامعه هستند زنانی که به دلایل مختلف همسرشان را از دست میدهند و یا از همسرشان جدا می شوند با مشکلات زیادی مواجه هستند و این مشکلات شامل دغدغه های معیشتی عاطفی و برخورد نا مناسب اطرافیان و وسواس های فکری و غیره می باشد
درصد کمی از زنان مطلقه و بیوه شاغل هستند و زنان غیر شاغل برای تامین نیازهای مادی زندگی به دیگران محتاجند و هیچ گونه سیستم حمایتی از این زنان وجود ندارد و این زنان که نقش مادر را هم دارند نسبت به اینده فرزند خود نگرانی زیادی دارند و فرزندانشان هم به خاطر عدم حضور پدر احساس حقارت می کنند.
درصدی از زنان مطلقه از مزاحمتهای همسر قبلی خود شاکی هستند و امنیت شخصی ندارند بسیاری از این زنان برای حل مشکلات زندگیشان و برای فرار از تنهایی و فشار اطرافیان ازدواج مجدد می کنند که این ازدواج ها با معیارها و شرایط آنها بسیار فاصله دارد و مجبور به ازدواج با مردانی بسیار بالاتر از سن خود و دارای تعداد زیادی فرزند هستند وهم چنین با ازدواج از دیدن فرزند خود محروم می شوند.
زنانی که به دلیل فوت همسر یا طلاق مجرد هستند در روابط خود با دیگران احساس ناامنی می کنند زیرا در معرض سو استفاده و آزارهای دیگران قرار گرفته واز امنیت اجتماعی برخوردار نیستند.
زنانی که همسران خود را از دست می دهند باید سراغ کاری بروند و در محیط کار توسط کارفرمایان و همکاران مرد مورد سو استفاده قرار می گیرند.
در ایران زنان کارگری که سرپرست خانواده هستند از مشکلات متعددی برخوردارند کارفرمایان کارگران زن را به را حتی بیرون می کنند ومزد آنها نصف کارگران مرد می باشد.و در در بخشی که زیر نظر وزارت کار نیست به یک سوم هم می رسدو زنان کارگر در کارخانه ها تحت ستم مضاعف قرار می گیرند وبیشتر آنها مورد آزار روانی و جنسی قرار می گیرند.
واین واقعیت تلخی است که که زنان بیوه و مطلقه در جامعه ایران فشارهای روحی و روانی زیادی را تحمل می کنند واین فشارها بر کارکرد اجتماعی و اقتصادی آنها تاثیر دارد و بی توجهی به این قشر می تواند هزینه ای انسانی و اجتماعی سنگین به جا گذارد مخصوصا در شرایط کنونی که آمار طلاق و زنان سرپرست خانوار رو به افزایش است و باید فکری به حال این قشر شود که افزایش این آمارمعضل را از وخیم تر نکند.