زنان و محیط زیست: نقشی سنتی یا مشارکتی پایدار؟

ارسال کننده:آقای محمود نعیمی 19 اردیبهشت

اعظم بهرامی

«مادر و پدر عزیزم من نمی‌توانم جای دریاچه پریشان را روی نقشه پیدا کنم! من نمی‌توانم تالاب جازموریان را ببینم با آن‌که نامش در فهرست یکی از بهترین اطراقگاه‌های پرندگان مهاجر ثبت شده است! چرا ایران در نقشه ی گوگل اینقدر خاکستری است؟ پس جنگل‌های سبز شمال و کاجستان‌های غرب و جنگل‌های بلوط زاگرس کجا هستند؟ چرا ما تنها چند روز در هفته آب داریم و باید آب آشامیدنی‌مان را با بطری تهیه کنیم؟»
فعال کردن نقش زنان در محیط زیست پایدار نیازمند قوانین حمایتگر و آزادی عمل است.

این پرسش‌ها و هزاران پرسش بی پاسخ دیگر از منابع نفتی‌مان، از آب‌های زیر زمینی‌مان، از حیات وحش و حیوان‌های در فهرست قرمز انقراض پرسش‌هایی است که نسل‌های آینده از ما خواهند پرسید.

محیط زیست پایدار

مفاهیمی کلیدی و مهم چون محیط زیست پایدار و منابع طبیعی میراثی برای همه ی نسل‌ها، و زمین و طبیعت غیر قابل بازگشت، مدت زیادی نیست که در جامعه جهانی طرح و عنوان شده است.

برای داشتن محیط زیستی پایدار بدان معنا که خود تولیدگر و تجدیدپذیر و خود محافظ باشد و نیز در تمام برداشت‌ها و اشتراک گذاری‌ها و مدیریت‌ها چشم اندازی بسیار دراز مدت در مورد ش لحاظ شود، نیاز به پایه های استواریست که در قانون و سرمایه گذاری‌های اقتصادی بنیادی و فرهنگی پویا و کنشگر ریشه دارد.

زنجیره ای که ابتدا اصول کلی یک زیست بوم سالم را به عنوان عنصر مهمی در رشد تعریف کند و آن‌را نه تنها در تقابل رشد و توسعه نبیند بلکه آن‌را یکی از الزامات رشد و توسعه ی اقتصادی پایدار بشناسد، برای آن قوانین نگهدارنده و بازدارنده مناسب وضع کند و با سرمایه گذاری و سود آن‌را در یک تعامل مفید و سازنده با ساکنانش ( همه ی موجودات زنده ی ساکن آن) قرار دهد.

مفهومی که در سند چشم انداز دولت جمهوری اسلامی بسیار بسیار نو پا و جدید است. مفهومی که هنوز جان نگرفته و کارشکنی‌های زیادی به آن تحمیل شده است. ازموازی کاری‌های مدیریتی و ناتوانی قانون گرفته تا مجوزهای سود جویانه برای تغییر کاربری اراضی جنگلی و دهان‌های گشاده‌ای که از کوه و جنگل گرفته تا تالاب ودریاچه را با بولدوزرهای سدسازی و راهکشی وکامیون‌های پسماند یکجامی‌بلعند.

اهمیت فعالیت حقیقی و کاربردی در سیستم‌های دولتی

در ٢٢ فروردین سال جاری تفاهم نامه ای میان دولت و سازمان محیط زیست، با امضای شهیندخت مولاوردی و معصومه ابتکار، منعقد شد که هدف ویژه ی آن فعال شدن زنان در حفظ محیط زیست است.

Environment agreement-Iran government
امضای تفاهم‌نامه بین سازمان حفاظت محیط زیست و دولت

در جلسه ای که به این منظور برگزار شد مرضیه ملاوردی گفت: “در دنیا یکی از بحث هایی که در سازمان ملل مطرح است مشارکت زنان در تغییرات آب و هوایی است. پس از سال ۲۰۱۵ یکی از بحث های اساسی توسعه، بحث محیط زیست و توسعه است که زنان نقش مهمی می توانند داشته باشند. مجموعه این واقعیت ها باعث شد این سند تهیه شود. ۴ سال زمان برای این سند تعیین شده است تا شاهد بهره‌مندی از پتانسیل استثنایی زنان و بهبود اوضاع محیط زیست باشیم. ”

درست است که در بندهای تعهدات دوطرفه دولت و سازمان محیط زیست نکات مثبتی وجود دارد اما موارد مهم بسیاریست که در آن لحاظ نشده است. ابتکار با سالها سابقه فعالیت در عرصه محیط زیست، خود به عنوان مسئول تنها سازمان متولی حفظ و حراست از محیط زیست چقدر توانسته است بر تمام مراودات و دخالت‌های محدود کننده وزراتخانه‌هایی مانند نفت و نیرو و یا کشاورزی و جهاد سازندگی بر ساز و کار و تصمیمات سازمان محیط زیست فائق بیاید ؟

با چند همایش و امضای تفاهم نامه یا با انجام تبلیغات بی پشتوانه و تحمیل بار به دوش مردم و بی‌تفاوتی به آسیب‌های جبران ناپذیر تحمیل شده به طبیعت نمی‌توان به محیط زیست پایدار رسید.

ابتکار چقدر توانسته است در قوانین حمایتی تعاونی‌ها و بانک‌ها برای زنان کشاورز، برای زنانی که علاقه‌مند به اشتغال‌زایی در موارد مستقیم مربوط به محیط زیست (به طور مثال تولید محصولات بیو، ایده تورهای گردشگری در طبیعت، پروژه های تحقیقاتی – ایستگاهی ) کار موثر انجام دهد؟

زمانی که از نقش زنان در حفظ محیط زیست صحبت می‌شود اولین مورد نقش زنان در الگوی مصرف است و مدیریت زباله های خانگی. این مورد در این تفاهم نامه نیز با عنوان «اصلاح الگوی مصرف» گنجانده شده است که در واقع برنامه نامحسوس دیگری است با هدف آرمانی کردن خانه نشینی زنان و دادن مسؤولیت آشپزخانه ها به دست آنان.

Woman_Environment
آمار محیط بانان زن به علت ناامنی فضای کار کمتر از انگشتان یک دست است

بد نیست معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی به عنوان معدود بانوان مسئول در بدنه اجرایی دولت به آمار دانشجویان دختر پذیرقته شده در رشته های مرتبط با کشاورزی و فیزیک، اقیانوس و زمین شناسی، مهندسی منابع طبیعی و لیست بلند دیگری از این دست نگاه کنند تا متوجه شوند چطور تبعیض جنسیتی روی رشد و پیشرفت زنان و دخترانمان در عرصه های علمی سایه ی سیاهی انداخته است؟

جایگاه زنان در هیت علمی دانشگاه‌های معدود تخصصی ما در زمینه ی انرژی‌های نو و نانو کجاست؟ چطور دختران دانشجو از اردوهای تحقیقاتی و فرصت‌های مطالعاتی خارج از کشوردر مقاطع عالی تحصیل باز می مانند؟

آیا شعار این‌که زنان نقش ویژه در الگوی مصرف دارند و مدارس نیاز به مروجان محیط زیست دارد گام پنهان دیگری در راستای سیاست خطی از پیش تعیین شده برای معرفی مشاغل جنسی شده در ایران نیست؟

برای حمایت از نقش فعال و مشارکت مردم به شکل پیوسته و ریشه دار در یک هازمان، نیاز به توانمند سازی در آن زمینه است، آزادی عمل و قوانین حمایتگر و پشتوانه مالی، همچنین نیاز به شناخت و شکوفایی استعدادها و ایده های خلاقانه است. مسلما با چند همایش و امضای تفاهم نامه یا با انجام تبلیغات بی پشتوانه و تحمیل بار به دوش مردم و بی‌تفاوتی به آسیب‌های جبران ناپذیر تحمیل شده به طبیعت نمی‌توان به محیط زیست پایدار رسید.

در حالی که آمار محیط بانان زن به علت ناامنی فضای کار کمتر از انگشتان یک دست است، در حالی که امکان رشد برابر تحصیلی و افزایش دانش فراهم نیست ؟ در حالی‌که کار روی زمین و معدن و جنگل و کوه با پیش فرض‌های اجتماعی و قانونی مردانه تعریف شده است ؟ در این صورت چطور می‌توان از مشارکت فعالانه زنان با حمایت دولت صحبت کرد؟

اهمیت دانش و اطلاع‌رسانی

اردیبهشت ۱۳۹۴ نخستین کنفرانس منابع طبیعی و محیط زیست و توسعه پایدار در دانشگاه پیام نور واحد ایذه، استان خوزستان، برگزار خواهد شد.

لیست داوران و تعدادی از مجریان طرح نشان می‌دهد که چقدر زنان به مشارکت گرفته شده اند. قرار نیست سوژه علوم را به دو جهان مردانه و زنانه قسمت کنیم ولی زمانی که تمامی دست‌های قدرتمند سیاست و اقتصاد و قانون‌گذاری به حذف نیمی از جمعیت ایران به کار هستند، سکوت و پذیرفتن، به نوعی خیانت در قبال نسل‌های آینده است که نیمی از خلاقیت و اثر گذاری و توانمندی برای بهتر زیستن را از دست داده‌اند.

از طرف دیگر این اشاره آشکاریست به اهمیت کسب دانش چه در سطح عمومی و چه به شکل تخصصی و دانشگاهی.

در بولتن خبری معاونت آموزش و پژوهش سازمان محیط زیست نیز اهم اهداف سال جاری افزایش دانش محیط بانان و دانش بیولوژیکی عمومی مردم قرار داده شده است.

همچنبن می‌توان اشاره کرد به طرح اساسنامه‌ای در سطح بین الملل با عنوان «بنیاد آموزش محیط زیست» یا FEE که از سال ٢٠٠٧ تا ٢٠١٠ اعضایش نزدیک به دوبرابر شده است ، ۶۹ عضو که از آشنایی با اهمیت آموزش و فرهنگسازی در حیطه محیط زیست در سطح جهانی خبر می دهد.

نمونه دیگر تحقیقی است منتشر شده در فصلنامه «تخصصی آموزش محیط زیست و توسعه پایدار» (پاییز ۲۰۱۲) که نشان می‌دهد چطور شهروندان یک منطقه در تهران (دایره ی آماری) از کم رنگ بودن نقش رسانه‌های ملی در اطلاع رسانی و نیز از افزایش مشکلاتی چون کمبود فضای سبز و ترافیک و موضوع زباله ها در تهران شکایت می‌کنند و البته نشان می‌دهد که میزان اطلاعاتشان از مفاهیم بنیادی محیط زیست با میزان تحصیلاتشان در ارتباط است . اما میزان عملکرد مثبت و تعهدشان نه چندان.

تلاشگران در زمینه حفظ محیط زیست

فعالیتهای جان گرفته ی خودجوش در سمن‌های ( سازمانهای مردم نهاد) فعال در محیط زیست و انتشار اخباری از فعالیتهای ویژه زنان در وبلاگ‌ گروه‌های حامی محیط زیست مانند خانه های حمایت از حیوانات و برنامه های پاکسازی طبیعت در بخش‌هایی از جنگل‌ها و آغاز به ترویج و افزایش سواد زیست محیطی و فرهنگ سازی درمدارس را می‌توان به عنوان زیر مجموعه مهمی از راه‌های رسیدن به محیط زیست پایدار که می‌تواند توسط گروه‌های مردمی طرح و حمایت شود مورد بررسی قرار داد.

Mah Lagha Fallah
مه‌لقا ملاح را «مادر محیط زیست ایران» لقب داده اند و رخشان بنی اعتماد از زندگی او فیلمی تهیه کرده است

«جمعیت زنان مبارز با آلودگی محیط زیست» به ابتکار مه‌لقا ملاح که در سال ١٣٧٣ بنیانگذاری شد از نمونه های مثال زدنی در این زمینه است. به گزارش صفحه رسمی این جمعیت، آنان با ابتکار عمل نمایشگاه کودک و محیط زیست را سالیانه برگزار می‌کنند و از فعالان در زمینه حفظ و حراست محیط زیست تقدیر می‌کنند.

مه‌لقا ملاح را «مادر محیط زیست ایران» لقب داده اند و رخشان بنی اعتماد از زندگی او فیلمی تهیه کرده است.

همچنین می‌توان اشاره کرد به گروهی از بانوان ایل بختیاری ساکن روستای سفید گل چهار محال بختیاری که با فروش صنایع دستی اصیل محلی در نمایشگاه‌ها و بازارچه های محلی اقدام به جمع آوری پول کرده اند برای حفظ و حراست مناطق جنگلی زاگرس.

آنها با کمک به کاشت بذر بلوط و بادام در ١٠ هکتار از جنگل‌های مناطق صعب العبور زاگرس توانستند تعداد زیادی از ساکنان استان چهار محال بختیاری را متوجه وضع وخیم جنگل‌های زاگرس کنند. این گروه با نام «شولیز» ایده «هر مدرسه یک نهالستان» را برای اجرا پیگیری می‌کنند. همین‌طور قابل تقدیر است تلاش تک تک گروه‌ها و افرادی که برای پاکسازی طبیعت و یا کارهایی در زمینه ی تفکیک و بازیافت زباله با ایده و کار گروهی در کنار هم ایستاده اند.

به نظر می‌رسد ما نیز محیط زیست پایداری داریم، زیرا اگر تمام عوامل مخرب و مشکلات مدیریتی در منابع آبی و سرعت تخریب جنگل‌ها وبرداشت بی رویه از منابع انرژی و بی توجهی در تجاوز به حریم تالاب‌ها و رودخانه‌ها را علاوه کنیم بر بی مسئولیتی و منفعت طلبی‌هایی با دید اقلیتی مدیران و عدم مطالبه خواهی و پرسشگری و حمایت اکثریت شهروندان، تنها یک زیست بوم مقاوم و پایدار است که می‌تواند تاب بیاورد و هنوز درختانی در جنگل و آبی در رودخانه هایش داشته باشد!