زندگی یک زن ایرانی

ارسال کننده :آفای رضا نظری

زن موجوديست ظريف از لحاظ جسماني، شكننده از لحاظ روحي ، باهوش از لحاظ فكري و قوي وپايدار در سختي هاي زندگي.
حال اين انسان كامل در شريعتي به نام اسلام نصف يك مرد محسوب مي شود. يعني زن از لحاظ عقلي نصف يك مرد مي باشد. چرا؟
در جامعه هايي كه بر پايه اسلام بنا نهاده شده اند مباني زن ستيزي وجود دارد ولي در ايران اين بحث ديگر از حد و حدود متعارفي برخوردار نيست و در ظاهر قوانين براي راحتي و آرامش يك زن تصويب مي شود ولي در عمل براي محدود كردن هر چه بيشتر زن و آزادي عمل مرد اعمال مي گردد.
يك زن در منزل پدرش دختر يك مرد و خواهر مرد ديگريست و مي بايست از آنها فرمانبرداري كند تا رگ غيرتشان پر رنگ نگردد و عرصه زندگي را بر او تنگ نكنند. ازدواج مي كند حال او صاحب ديگري دارد به اسم همسر كه مي بايست از او فرمانبرداري كند و لباس سفيدي را كه بر تن داشته با خود تا گور بكشد . حال همسر هر گونه خطايي كرد مجرم نيست يا بهر حال مرد است خطا ميكند اي خانم او را ببخش و قائله را ختم به خير كن. ولي تو اي خانم اگر خطا كردي غيرت كجا ميرود بايد سياه و كبود شوي ، سنگسار شوي ، حق دارند زنگيت را بگيرند .
پس مي بينيد فقط رنگ و لعاب اين صاحبان تغيير مي كند وگرنه يك زن هميشه برده بوده و هست.
زني پايش را از گليمش درازتر ميكند جانش به لبش رسيده ديگر بردگي نميخواهد عطاي زندگي را به لقايش مي بخشد وبه نزد قاضي دادگاه خانواده ميرود . سالها در يك زندگي مشترك زندگي كرده ، داخل خانه شسته ، پخته، بچه هايي كه ٩ ماه حملشان كرده و بدنيا آورده سر وسامان داده ، حتي بيرون از خانه كار كرده و حقوقش را داخل خانه خرج كرده چرا كه خواسته زندگي بهتري را بسازد. حال چه ميشنود؟ قاضي دادگاه بعنوان يك حقوقدان به او مي گويد خانم اگر ميخواهي زودتر خلاص شوي و بقيه عمرت را در پله هاي اين دادگاه از دست ندهي مهريه ات را ببخش و برو دنبال ادامه زندگيت!!!!!!
اما زندگي كه من برايش زحمت كشيدم حتي در آمد خودم را در آن خرج كردم و عمر و جوانيم را در آن صرف كردم با همين جمله تمام ميشود؟ بسوز و بساز يا ببخش و آزاد شو.
خانم مهريه عندالمطالبه است ولي چه كسي داده و چه كسي گرفته؟!
زن مي بخشد تا جانش را آزاد كند شايد آرامشي كه سالها از او گرفته شده دوباره بيابد، بدون در آمد كافي ، بدون مسكن . بهتر است بجاي آوارگي دوباره به خانه پدر بازگردد.روزهاي اول مهمان است و قدمش مبارك. اما كم كم شروع ميشود . كجا بودي؟ چه ساعتي رفتي؟ چه ساعتي برگشتي؟ اين چه لباسهاييست كه مي پوشي ما آبرو داريم. تو مگر شرايط خودتت را نميداني ؟ تو يك زن مطلقه هستي بايد طوري رفتار كني كه بيشتر ازاين باعث سرشكستگي ما نشوي.
ساكنين ساختمان مي فهمند كه زني طلاق گرفته. وقتي اين زن وارد محوطه ساختمان ميشودزنان همسايه دست همسرشان را مي گيرند تا سريعتر از آن قسمت دور شوند. پيشنهادهاي صيغه شروع ميشود از مردان همسايه تا همكاران و مديران محل كار.
تهمت هاي نكرده اوج مي گيرند تا جايي كه پدر و برادر شروع مي كنند به تنبيه زن، حبس زن، تحقير زن.
چه بايد كرد ؟ آيا بايد به اين پيشنهاد ها تن دادو جيب پولدارها را دريد تا خانه و كاشانه اي يافت به اميد آرامش ؟
بايد تن فروشي كرد؟
حجابت را حفظ كن، خودتت را بپوشان ، موهايت را پنهان كن مبادا شهوتي اوج گيرد و خانمان بر اندازمان كند.
قانون : قانون اصلا يعني چه؟ جدايي زن از مرد در اتوبوس، در خيابان، در محيط كار ، نكند دلي بلرزد. قانون زن ستيز ايران زناني را دوست ميدارد كه فرمانبرداري بي چون و چرا در منزل براي شوهرشان باشند ، برنامه هاي ورزشي نبينند چون شهوتي ميشوند، بشورند و بپزند، چيزي نخواهند و فقط بگويند چشم، چادر بر سر كنند پوشيه بر صورت بزنند و نهايتا تا سر خيابان بروند. چون گرگ زياد است. به هيچ چيزي در سياست كار نداشته باشند چون سياست و فوتبال مال مردان است ، از پدرشان به ارث رسيده.
برده اي كه برده بدنيا آمده و برده از دنيا ميرود.
بعد روي سنگ قبرش مي نويسند بهشت زير پاي مادران است. برده باشيد تا بهشت را بگيريد.
عامران به معروف و ناهيان از منكر فتواي چوپان خود را مي شنوند هار ميشوند و در كوچه و خيابان بدنبال زنان ميگردند. صورتشان از آنها ميگيرند تا خانه نشين شوند و باعث به گناه افتادن مردان نگردند.
مردي معتاد همسر و دختر ١٦ ساله خود را كتك ميزند ، فحش ميدهد ، مواد نياز دارد ولي پولي در كار نيست. كرايه خانه چند ماهست كه عقب افتاده ، چيزي براي خوردن وجود ندارد.
به يك زن خانه دار كه كار خاصي بلد نيست كاري نميدهند، چه بايد كرد ؟ ديگر همه چيز در زندگي و چشمان زن سياه شده.
چادر بر سر مي كند دخترش را بر ميدارد و در خيابان ستارخان مي ايستد تا ماشيني مدل بالا بايستد و دخترش را …….
زندگي كثيفيست.
زندگي زنان در ايران هر لحظه سياه و سياه تر ميشود . به زن تجاوز ميشود ، زن از خود دفاع مي كند و متجاوز را مي كشد . راي دادگاه اعدام زن است بر اساس حكم قصاص. خجالت آور است.
بله من يك زن ايراني هستم كه تمام اينها را با تمام وجود لمس كرده ام . اينست زندگي زنان ايراني.