ارسال کننده: انسیه حنیف نژاد22آبان
خبرگزاری هرانا – نرگس محمدی، فعال حقوق بشر در نامهای به حسن روحانی، رییس جمهور ایران توضیحاتی را در خصوص بازجویی نیروهای امنیتی از او در دادسرای شهید مقدس- اوین- در پی تشکیل پروندهای قضایی که مدتی پیش برایش گشوده شده است، ارائه کرد.
به گزارش هرانا به نقل از سایت کانون مدافعان حقوق بشر، خانم محمدی در این نامه محور سؤالهای طرح شده توسط بازجویان را فعالیتهای مدنیاش عنوان کرد؛ فعالیتهایی که به اعتقاد او با وعدههای رییس جمهوری مبنی بر تحقق جامعه مدنی همخوان است.
با انتشار خبر احضار خانم محمدی به دادسرا، برخی با طرح گمانههایی از دلیل احضار او به دادسرا سخن گفتند اما او با ارسال این نامه به آقای روحانی از محور اصلی بازجوییهایش سخن گفته است.
از همین رو او به آقای روحانی یادآوری کرده است که اعمال فشارهای امنیتی، روحی و روانی و اجتماعی بر فعالان مدنی میتواند به انحراف و خارج شدن شهروندان از مدار فعالیتهای مدنی بیانجامد و برخی را به انفعال یا اتخاذ حرکتهای تند و افراطی وادار کند.
متن نامه نرگس محمدی به حسن روحانی که در تاریخ بیستم آبان ماه ۱۳۹۳ برای رییس جمهوری ایران ارسال شده، به شرح زیر است:
جناب آقای دکتر روحانی
رییس جمهور محترم
با سلام و احترام
روز شنبه ۱۷/۸/۹۳ به درخواست آقای صلواتی و به دستور بازپرس محترم شعبه ۲ دادسرای شهید مقدس- اوین- در اختیار بازجویان نیروهای امنیتی قرار گرفتم تا به قول خودشان تحقیقات پروندهام کامل شود. این پرونده از ۲۴/۱۲/۹۲ و پس از ملاقات با خانم اشتون توسط نهادی امنیتی گشوده شد و سیر قضایی آن از اردیبهشت سال ۹۳ تا کنون ادامه یافته است.
روز شنبه از ساعت ۱۰ تا ۴ و نیم بعد از ظهر بازجویی شدم که نکاتی را نه به لحاظ پرونده و مسایل شخصی بلکه به موجب اهمیت آن برای فعالان مدنی و دولت اعتدال یادآور میشوم.
۱- حدود ۴۵ سؤال کتبی از من پرسیده شد که همه سؤالات پیرامون فعالیت اینجانب در نهادهای مدنی بود؛ به گونهای که حتی یک سؤال خارج از چارچوب فعالیتهای مدنیام مطرح نبود.
فعالیتهای اینجانب در کانون مدافعان حقوق بشر برای ارتقاء و بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران، در کانون شهروندی زنان برای رفع تبعیض علیه زنان و در کارزار لگام برای کاهش آمار اعدام در کشور است که کاملاً در چارچوب قوانین و مقررات نظام جمهوری اسلامی ایران بوده و همه مصاحبهها و فعالیتهای من و همکارانم در این زمینهها کاملاً علنی و آشکار است.
اما آنچه تعجب من را برانگیخت، این مسئله بود: در حالی که در کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعه، دولتها به دنبال سوق دادن فعالیتهای شهروندان به مدار فعالیتهای مدنی هستند تا با فاصله گرفتن از این نوع فعالیتها به حرکتهای افراطی، هرج و مرج طلبانه و زیر زمینی و غیر قابل کنترل و پیش بینی روی نیاورند و در کنار دولت در جهتی هدفمند برای توسعه کشور تعریف و فعال شوند، اما رفتارهای نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران به خروج فعالان مدنی از این مدار میانجامد. اعمال فشارهای امنیتی، روحی و روانی و اجتماعی میتواند به انحراف و خارج کردن شهروندان از مدار فعالیتهای مدنی بیانجامد و برخی را به انفعال یا اتخاذ حرکتهای تند و افراطی وادار کند که خطری بس جدی است.
آقای روحانی؛
نیک مستحضرید که تحقق جامعه مدنی، مطالبهای ملی است که از آغاز دوران اصلاحات در ایران فعالیتهای مدنی و تشکیل نهادهای مدنی با الزامات خاص آن مورد توجه و پی گیری شهروندان آگاه و با شعور ایران قرار گرفته است اما متأسفانه نهادهای امنیتی در مقابل نهادهای مدنی به شدت مقاومت کرده و هزینههای زیادی را بر شهروندان و فعالان این عرصه تحمیل کردهاند.
هر چند باید اذعان کرد که فعالان مدنی نیز به درستی و بر اساس فهم تاریخی و با تحلیل شرایط سیاسی و اجتماعی ایران بر سر انتخاب مشی عقلانی و کار آمد خود یعنی فعالیت در چاچوب مدنی و مسالمت آمیز و پرهیز کامل از خشونت مقاومت جانانهای کردهاند.
ملت ایران به خوبی به خاطر دارند که یکی از شعارها و وعدههای جنابعالی، تحقق و احیای جامعه مدنی بوده که چندی است با دخالت نهادهای امنیتی، حرکت آرام و تازه جان گرفته نهادهای مدنی با تهدید، بازداشت و سرکوب نهادهای امنیتی مواجه شده است.
۲- برخی از سؤالات مطرح شده از اینجانب بابت حضور در اغتشاشات بود. زمانی که من معترضانه خواستم تا موارد آن را مشخص کنند، بازجویان به تجمع فعالان مدنی در مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی در اعتراض به اسید پاشیها و توجه دادن نمایندگان مجلس به این موضوع و همچنین تحصن خواهران و برادران کرد و سنیمان در مقابل زندان قزل حصار و دراویش گنابادی اشاره کردند. در این زمینه سؤالهای کتبی از من پرسیده شد.
همان گونه که جنابعالی نیز مطلع هستید، اسید پاشیهای زنجیرهای در شهر اصفهان قریب به دو ماه پیش اتفاق افتاده که هنوز اقدام جدی و روشنی علیه اسید پاشها صورت نگرفته است و این در حالی است که نهادهای مختلفی از حکومت، مسئول پی گیری این قضیه شدهاند.
حال جای طرح این سؤال است که چرا نهادهای امنیتی به جای بازجویی و بازداشت عاملان و آمران اسید پاشی، معترضان به این جنایت هولناک علیه زنان این سرزمین را نشانه رفتهاند؟ آیا در این قضیه در هر صورت، زنان قربانیان خشونتاند؛گاه در مقام قربانی اسید پاشی وگاه در مقام معترضان به اسید پاشی؟
بدیهی است که جامعه مدنی الزاماتی دارد و اعتراضهای مدنی و مسالمت آمیز را نمیتوان اغتشاش نامید. به کار بردن واژه اغتشاش و ایراد اتهامهایی در این زمینه علیه اعتراضهای بسیار متمدنانه و مسالمت آمیز مردم مقابل اقدامی بسیار ناجوانمردانه و خشونت بار چون اسید پاشی را نمیتوان اقدامی بیطرفانه از سوی نهادهای امنیتی تلقی کرد.
جناب آقای رییس جمهور؛
هدف از نگارش این نامه ذکر آنچه بر من حقیر رفته نیست بلکه یاد آوری این نکته است که شما وعدههایی به ملت دادهاید و ملت عهدی با شما بستهاند. شما موظف به اجرای قانون اساسی هستید و مردم نظاره گر هستند و خواستههای خود را مطالبه میکنند. ملت ایران با تدبیر و شعور گامی به جلو نهاده و با ایمان بر سر میثاق خود ایستادهاند و شما بر اساس سوگند و انجام وظیفهتان میبایست با اقتدار و پی گیرانه به دنبال تحقق قانون و وعدههایتان باشید. یکی از وعدههای شما تحقق جامعه مدنی است که متأسفانه نهادهای امنیتی و به ویژه نهاد امنیتی دولت، امکان تثبیت و گسترش فعالیتهای مدنی را نمیدهند. گویی این نهادها فعالیت مدنی را مترادف با فعالیت ضد امنیتی فرض کرده و قصد دارند تا اندک رمق باز مانده این نهادها را که از طوفان دولت سابق، جان به در برده است را بگیرند.
آقای رییس جمهور؛ جنابعالی و وزرای محترم دولتتان میتوانید نقش تعیین کنندهای در تداوم سرکوب یا جان گرفتن دوباره این نهادهای مدنی داشته باشید.
نرگس محمدی-۲۰/۸/۱۳۹۳