ارسال کننده: خانم فرخنده بهادری 28مهرماه
دبیر کانون انجمنهای صنفی راهنمایان سراسر کشور – برای خبرنگار ایسنا روایت میکند: دو گردشگری فرانسوی قرار بود به ایران سفر کنند، خانم فرانسوی که قرار بود به همراه همسرش به ایران بیاید، به مزاح گفت: من دارم خودم را آماده میکنم تا به ایران بیایم و شما را از دست تروریستها نجات دهم.
بهانه گفتوگو با مهسا مطهر، سناریوی جدید اسیدپاشی به زنان در اصفهان است که او برای نشان دادن ابعاد اثرگذاری این واقعه بر صنعت گردشگری، چنین مثالی را مطرح کرد تا ذهنیت گردشگران خارجی را پیش از سفر به ایران تشریح کند.
او میگوید: ما همینطوری گردنمان زده میشود، حال چه برسد به حادثهای که در اصفهان شایع شده و بسیار حساسیتبرانگیز است.
سه اسیدپاشی تازه با يک كشته
برخی از خبرنگاران زن اصفهانی دیگر اسمشان را پای مطالب خود نمی نویسند که مبادا مورد حمله اسید پاشها قرار بگیرند / تیم پزشکی و پرستاری بیمارستانهای سوانح و سوختگی اصفهان چنان ترسیده اند که حتی حاضر نیستند، راجع به کمکهای ابتدایی به قربانیان با خبرنگاران صحبت کنند.
اینروزها فضای عمومی شهر اصفهان برای زنان و دختران مملو از ترس در مورد اسیدپاشی توسط موتورسواران ناشناس است. از انصار حزبالله و بسیج به عنوان متهمان این اقدام جنایتکارانه نام برده میشود. پدر یکی از قربانیان اسیدپاشی از بینتیجه بودن پیگیریهای انتظامی در روند پرونده دخترش خبر داده است.
اسیدپاشی زنجیرهای که به طور متناوب در اصفهان به وقوع پیوسته و زنان و دختران این شهر را هدف گرفته، جوی روانی سنگینی بهوجود آورده و مردم از یک اسیدپاشی تازه خبر میدهند.
در تازهترين مورد، سايت محلي زندگی سالم كه اخبار استان اصفهان را پوشش مي دهد عصر روز يكشنبه در خبري نوشت: حوالی ساعت 11 صبح امروز (يكشنبه 27 مهر) در اصفهان، یک موتور سوار دو ترکه به سمت 3 دختر در خیابان شیخ صدوق اسید پاشید که یک نفر از آنها به خاطر پاشیدن اسید در قفسه سینه در دم، جان باخت و دو نفر دیگر راهی بیمارستان شدند.
به گزارش خبرنگار زندگی سالم، یکی از شاهدان عینی این ماجرا اظهار داشت: زمانی که با پدرم به سمت خیابان مرداویج می رفتیم شاهد تجمع عظیمی از مردم بودیم که در لحظه اول فکر کردم تصادفی شده اما با نزدیک شدن به محل، ماموران نیروی انتظامی و اورژانس را دیدیم که اعلام کردند به سه دختر، اسیدپاشی شده است. وی با بیان اینکه در حین انتقال دختران به بیمارستان، مشاهده کردم که روی قفسه سینه یک نفر از آنها اسید پاشیده شده که در دم جان باخته بود.
این شاهد عینی بیان داشت: دو نفر دیگر هم بر روی صورت و دست آنها اسید پاشیده شده بود که راهی بیمارستان شدند. وی با بیان اینکه پدرم با مشاهده این صحنه، دیگر اجازه رفتن به دانشگاه را به من نداد، گفت: در حال حاضر به خاطر رعب و وحشتی که در خانواده ام ایجاد شده، نشستن در خانه را بهتر از رفتن برای کسب دانش می دانم. به گزارش زندگی سالم، حادثه اسید پاشی چند روزی است که جزو اخبار داغ رسانه های استان اصفهان شده که طی آخرین اخبار، تعداد زنانی که بر روی آنها در اصفهان، اسید پاشی شده، به 14 نفر رسید.
از سوي ديگر گزارش خبرگزاری آنا، حاكيست كه بسیاری از زنان اصفهانی در این چند روز یا رانندگی نمیکنند یا تمهیدات ویژه ای برای رانندگی خود اندیشیدهاند. به گفته یک شهروند اصفهانی زنها به عنوان راننده پشت فرمان نمینشینند و ترجیح میدهند در خانه بمانند. مردم در خیابانهای اصفهان دیگر آن آرامش همیشگی یک شهر تاریخی و توریستی را ندارند. در خیابان چهار باغ اصفهان، نقش جهان، باغ گلها و خیلی جاهای دیگر مردم با احتیاط از کنار هم رد می شوند.
او می گوید: شب گذشته در تصادف یک خودرو با موتورسواری در خیابان مهرداد که چهارمین اسید پاشی اتفاق افتاد، مردم چند نفر را با بطری های اسید پیدا کردند که در درگیری رخ داده بین مردم و مظنونان، موتورسوران به کلانتری محل منتقل شدند اما هنوز خبری از آنها در دسترس نیست. همچنین شایعه شده است که صبح امروز در خیابان شیخ صدوق شمالی اصفهان، یک مورد اسیدپاشی دیگر رخ داده است اما هنوز منابع رسمی، انتظامی و قضایی این خبرها را تایید نکردهاند.
حال قربانیان مناسب نیست
یک منبع آگاه در دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز در واکنش به درخواست خبرنگار خبرگزاری آنا برای حضور در بیمارستان شهید مطهری برای پیگیری وضع قربانی اسید پاشی اصفهان، گفت که در تلاش برای ارتباط با وزرات بهداشت هستیم اما آنها اجازه حضور خبرنگاران را نمیدهند. با این حال پدر «سهیلا جورکش» که حالا در بیمارستان مطهری تهران بستری است، گفت: حال روحی و روانی سهیلا بسیار بد است. درصد سوختگی در اصفهان 28 درصد اعلام شد اما در بیمارستان مطهری تهران میگویند 13 درصد سوختگی دارد. به گفته جورکش، سوختگی بدن سهیلا عمیق است و صورت، گردن، کمر، دستها و پاهای او آسیبدیده است. قرار است پوست سر سهیلا را برای یک عمل جراحی تازه بردارند.
زنان با ترس بیرون می روند
انتشار اطلاعات ضدونقیض در اصفهان و واکنش سلبی مقامات باعث سردرگمی مردم شده است. یک خبرنگار اصفهانی می گوید: برخی از خبرنگاران زن اصفهانی دیگر اسمشان را پای مطالب خود نمی نویسند که مبادا مورد حمله اسید پاشها قرار بگیرند. به گفته وی، شهروندان اصفهانی ترس و دلهره دارند و از طرفی خانواده ها اجازه نمی دهند دختران به خیابان بروند و این روند طبیعی زندگی را لااقل به لحاظ روانی در شهر اصفهان مختل کرده است. این روزها جرات نمیکنیم به آسودگی به خیابان برویم و مجبوریم شیشه اتومبیل خود را بالا بکشیم.
به گفته خبرنگاران محلی در اصفهان و افراد عادی که مورد پرسش خبرنگاران آنا بودند، بسیاری به لحاظ روانی در شوک هستند. یکی از خبرنگاران اصفهانی که ماجرای اسیدپاشی را از نزدیک دنبال میکند، میگوید: هنوز هیچ اطلاعاتی در مورد ماهیت افراد اسیدپاش منتشر نشده است و نمیتوان گفت چه کسی یا چه گروهی متهم است. شهر اصفهان که شهری همیشه امن بوده حالا دارد به یک شهر سراسر استرس تبدیل می شود.
وی می گوید: اطلاعاتی که نیروی انتظامی در روزهای اول به خبرنگاران داد، ضد و نقیض بوده و برای نمونه، رئیس کلانتری یکی از مناطق اصفهان به ما گفت چند نفری را در این باره دستگیر کردیم ولی بعد روابط عمومی ناجا مطلقا، دستگیری را تکذیب کرد. با این حال وی معتقد است: این روند بیشک بر روی توریسم این شهر تاریخی اثرگذار خواهد بود چرا که بسیاری از مردم با بیم و دلهره به خیابان وارد میشوند و اگر اطلاع رسانی دقیقی صورت نگیرد شایعه، شهر را فرا می گیرد و به زودی گردشگرها این شهر را ترک میکنند.
وی درباره مقامات بیمارستانی میگوید: تیم پزشکی و پرستاری بیمارستانهای سوانح و سوختگی شهر اصفهان چنان ترسیده اند که حتی حاضر نیستند، راجع به کمکهای ابتدایی به قربانیان با خبرنگاران صحبت کنند. یکی از مسئولان بیمارستان امام موسی کاظم(ع) اصفهان گفته مقامات درخواست داشتهاند در مورد این اسیدپاشی اطلاع رسانی صورت نگیرد.
همچنین یکی از نزدیکان قربانی اسیدپاشی اصفهان میگوید: دقیقا نمیدانیم چند روز است که اسیدپاشی به بقیه صورت گرفته اما ماموران نیروی انتظامی از خانواده ها خواستهاند کسی چیزی به رسانهها نگوید، تا پلیس اسیدپاشان را پیدا کند. “ندا- م” 27 ساله، “مریم- د” متاهل، “سارا- ق” 25 ساله متاهل و “سهیلا جورکش” چهار قربانی هستند که اسامی آنها از سوی پلیس اعلام شده است اما شایعاتی در شهر اصفهان دست به دست میشود که خبر از اسیدپاشی به افراد بیشتری میدهد.
تمام شیشههای ماشین بالاست
ایسنا: آنچه در زیر میخوانید نظرات تعدادی از زنان اصفهانی در مورد حوادث اخیر است که بدون هیچ تغییری در متن و یا گفتوگوی مصاحبه شوندگان و تنها با کمی ویراش آورده شده است تا شاید بخشی از فضای روانی زنان شهری را نشان دهد که در هفتههای اخیر شاهد جناینی ناجوانمردانه بر علیه هم نوعانشان بودهاند.
یک ناشناس: ” تمام شیشههای ماشین بالاست؛ اما به هر حال سعی میکنم این روزها کمتر از خانه بیرون بروم.”
ناشناس: “به عنوان یک زن اصفهانی با صدای عبور هر موتور سواری اعصابم به هم میریزد و بعد از اینکه موتور از کنارم عبور کرد تصویر قربانیان اسید پاشی در ذهنم تداعی میشود. هرچند قبل از این باتوجه به تجربه دزدیده شدن کیفم؛ از صدای موتور هراس داشتم. این یعنی عدم امنیت در جامعه.”
هانیه: “پیش از این یک پیامک از شماره ناشناسی در یافت کردم که در آن هشدار داده بود اگر حجابتان را رعایت نکنید به شما اسید پاشی میشود. اگر اسید پاشیها مربوط به مسئله حجاب است چرا مقامات بالاتر دراین خصوص اظهارنظر نمیکنند؟ آیا هر شخصی متولی امر حجاب است؟”
روزنامه نگار: “با اینکه جای تحسین دارد که ایسنا اولین خبرگزاریای است که جرات کرده این موضوع را رسانهای کند، اما در تمام خبر( گفتوگوی ایسنا با قربانیان اسیدپاشی در اصفهان) به شدت تاکید شده خانمهایی که به صورتشان اسید پاشیده شده از خانوادههای مذهبی و با آبرو و باحجاب بودهاند … پس اسیدپاشی حقشان نبوده است … انگار کسانی که بیحجاباند، بیآبرو و بیخانوادهاند و حالا اگر به آنها اسید میپاشیدند جای تعجب نبود! گاهی رسانهها فرهنگ مسلط مردسالار را باز تولید میکنند! نکته بد دیگر اینکه پوشش این خبرها (البته عدم پوشش هم مسلماً چاره ساز نیست) هدف چنین رفتارهای غیرانسانی که ایجاد ترس و وحشت است را محقق میکند.”
شبنم:” کاش زودتر عاملان اسیدپاشی را دستگیر کنند. برای هرکار خارج از خانهای یا آژانس میگیرم یا تاکسی دربست میکنم.”
ناشناس: “هر روز شایعات در خصوص این موضوع بیشتر میشود. یک روز صحبت از چهار قربانی است و روز دیگر 15 قربانی. چرا صدا و سیما در این خصوص توضیح نمیدهد؟ متاسفانه زنان این روزها امنیت ندارند.”
گلی:”واقعا این کار چه معنی دارد؟ شادی را از یک خانواده میگیرند و همه اعضای خانواده را درگیر یک حادثه تلخ میکنند.”
آمنه:” دیشب تا صبح خواب دیدم به من اسید پاشی شده است. خرید و فروش اسید باید ممنوع شود.”
ناشناس:” صبح تا الان صد بار خواستم به شوهرم بگویم، نمیخواهم ایران زندگی کنم؛ چون فقط رانندگی که نیست، بالاخره باید ماشین را پارک کنیم و پیاده بشویم، حالا از کجا معلوم به پیادهها هم اسید نپاشند؟”
فیروزه: ” چند روز گذشته قید بیرون رفتن از خانه را زدم. امروز باید صنفمان هم میرفتم که از ترسم نرفتم.”
صبا:” به همه کسانی که میشناسم گفتم شیشههای ماشینشان را پایین نیاورند. میگویند حتی احتمال دارد به مردان هم اسیدپاشی شود.”
ناشناس:” بعد از این لینک مصاحبهها (گفتوگوی ایسنا با قربانیان اسیدپاشی در اصفهان) را خواندم حتی جرات نکردم تا پاساژ … بروم و یک رنگ مو بخرم.”
ناشناس:” امروز پسرم آزمون داشت. ساعت هفت صبح از خونه بیرون زدیم سر میدان … چند تا مأمور بود که به ماشینهای مشکوک ایست میدادند. به یکی از مامورها گفتم این موضوع اسیدپاشی واقعیت دارد؟ چکار کنیم؟ گفت به خاطر همین موضوع بازرسی میکنیم، چند مورد همین اطراف داشتیم و هدفشان هم دزدی جواهر و گوشی بوده است.”
سپیده:” جرات نداریم موقع رانندگی شیشههای ماشین را یک لحظه پایین بیاریم. ولی چه فایده آدم باز هم میترسد از خانه خارج شود.”