اعدام ۵ زندانی از جمله یک زن در زندان‌های اراک، ایرانشهر، کرج، قم و کرمان

۱۸ خرداد ۱۴۰۴- صدای بازداشت شدگان

 خردادماه ۱۴۰۴ – پنج زندانی از جمله یک زن در زندان‌های اراک، ایرانشهر، قم، کرمان و کرج اعدام شدند.  به این ترتیب  آمارزندانیان اعدام شده در خردادماه تا لحظه تنظیم این گزارش به ۹۰ زندانی رسیده است.

زندان اراک: اعدام داوود علی‌نژاد

سحرگاه یک‌شنبه ۱۸ خردادماه ۱۴۰۴، یک زندانی به‌نام داوود علی‌نژاد در زندان اراک اعدام شد. این زندانی پیش‌تر به اتهام مرتبط با مواد مخدر بازداشت و به اعدام محکوم شده بود.

زندان ایرانشهر: اعدام حسین میربلوچزهی

صبحگاه یک‌شنبه ۱۸ خردادماه ۱۴۰۴، یک زندانی به‌نام حسین میربلوچزهی در زندان ایرانشهر اعدام شد. حسین میربلوچزهی ۲۵ساله، فرزند پرویز و اهل ایرانشهر بود. اویک‌سال پیش به اتهام قتل بازداشت و به اعدام محکوم شده بود.

زندان قزلحصار کرج: اعـدام احمدالله اسماعیلی

سحرگاه چهارشنبه ۱۴خردادماه ۱۴۰۴، یک تبعه افغانستان به‌نام احمدالله اسماعیلی در زندان قزلحصار کرج اعـدام شد. وی ۳۱ساله و اهل ولایت فاریاب افغانستان بود. او ۱۰سال پیش به اتهام قتل بازداشت و به اعـدام محکوم شده بود.

زندان قم: اعـدام کریم شاه‌محمدی

بامداد یک‌شنبه ۱۱خردادماه ۱۴۰۴، یک زندانی به‌نام کریم شاه‌محمدی در زندان قم اعـدام شد. کریم اهل ورد‌آورد کرج بود و از ۴سال پیش به اتهام مرتبط با مواد مخدر بازداشت و به اعـدام محکوم شده بود.

زندان شهاب کرمان: اعـدام معصومه کاربخش

صبح یک‌شنبه ۱۱خردادماه ۱۴۰۴،یک زندانی زن به‌نام معصومه کاربخش در زندان شهاب کرمان اعـدام شد. وی ۳۹ساله، فرزند علی، متاهل و مادر ۲دختر ۷ و ۱۴ساله بود. معصومه کاربخش ۴سال پیش به اتهام مرتبط با مواد مخدر بازداشت و به اعـدام محکوم شده بود.

نقض تعهدات حقوق بشری در ارتباط با مجازات اعـدام

طبق ماده ۶ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، که ایران یکی از امضاکنندگان آن است، صدور و اجرای حکم اعـدام فقط در صورت وجود ضمانت‌های کامل برای محاکمه عادلانه و در جرائم بسیار سنگین مجاز است. در صورتیکه  در بسیاری از پرونده‌های مشابه، عدم شفافیت، محدودیت‌های حقوقی متهم، و صدور احکام در دادگاه‌هایی فاقد استقلال لازم، مغایر با این اصل بنیادین حقوق بشرتلقی می‌شود.

هر بار که خبر اجرای یک حکم اعدام منتشر می‌شود، تنها یک زندگی نیست که خاموش می‌گردد؛ بلکه زخمی دیگر از بی عدالتی بر جان جامعه وارد می شود. در ایرانِ امروز، اعدام نه‌تنها یک مجازات قضایی، بلکه دقیقا به ابزاری برای القای ترس، خاموش کردن صداهای معترض، و پوشاندن بحران‌های سیاسی و اجتماعی از طرف حکومت بدل شده است. افزایش کم‌سابقه‌ی اعدام‌ها در این روزها پرسشی جدی پیش روی ما می‌گذارد: چه شده که دیکتاتوری مذهبی حاکم، دیوانه وار به اعدام گسترده روی آورده است؟ وظیفه و مسئولیت جامعه در مقابل این کشتار چیست؟

در مقابل این اعدام‌ها چه باید کرد؟

 آیا باید دست روی دست بگذاریم؟

تاکی باید اجساد اسیران به دار کشیده شده را بشماریم؟