وریشه مرادی، عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که به اتهام «بغی» در وضعیت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین به سر می‌برد، از روز ۱۹ مهر ۱۴۰۳ همزمان با روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام در اعتصاب غذای نامحدود به سر می‌برد. وی اعلام کرده که در اعتراض به صدور و اجرای حکم اعدام در ایران دست به اعتصاب زده است. بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان، روز دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳، پزشک بهداری زندان اوین، این زندانی سیاسی را در بند زنان مورد معاینه قرار داده و خواستار تزریق سرم و انتقال او به بهداری شده است، اما وی از پذیرش توصیه پزشک بهداری خودداری کرده است. این زندانی سیاسی در روز ۱۹ مهر همزمان با روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام با تحویل نامه اعتصاب غذای خود به مسئولین زندان اوین اعلام کرده است که در اعتراض به صدور و اجرای حکم اعدام در ایران دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است. وریشه مرادی در چند روز گذشته با انتشار نامه‌ای از زندان اوین که در «رادیو زمانه» منتشر شده، نوشته است: «اجازە ندهید جنگ‌های فرامرزی بر موضوع سرکوب‌های داخلی جامعە سایە بیفکند. تلاش من برای اعتصاب غذا در این راستاست. ما به هر قیمتی که شده اجازه نخواهیم داد صدای مبارزان داخلی که شجاعانه ایستاده‌اند در هیاهوی جنگ‌ها و ماجراجویی‌های بی‌فرجام گم شود». وی در ادامه نامه خود نوشته است: «جهت به بارنشستن اعتراض و موضع‌گیری صریح و شفاف کمپین‌های نە بە اعدام در سراسر جهان که گروەها، نهادها و سازمان‌های بین‌المللی با هدف متوقف کردن اعدام به راه انداخته‌اند، اعتصاب غذای نامحدود خود را ادامە خواهم داد». این زندانی سیاسی که از بیماری‌های متعددی از جمله درد مفاصل و کمر رنج می‌برد، در ماه‌های گذشته چندین بار به مراکز درمانی خارج از زندان منتقل و دوره فیزیوتراپی خود را آغاز کرده بود. با آغاز اعتصاب غذا روند رسیدگی به وضعیت درمانی وی نیز متوقف شده و او در روزهای گذشته از اعزام به فیزیوتراپی خودداری کرده است. وریشه مرادی از مرداد ۱۴۰۲ به صورت بلاتکلیف به اتهام «بغی» با قرار بازداشت موقت به سر می‌برد. تا کنون دو جلسه دادگاه این زندانی سیاسی در ماه‌های خرداد و مهر سال جاری در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابولقاسم صلواتی برگزار شده است. پیشتر در تاریخ ۱۴ مرداد سال‌جاری دومین جلسه دادگاه این فعال سیاسی به دلیل امتناع وی از حضور در دادگاه در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و شریفه محمدی، به تعویق افتاده بود. در تاریخ ۱۴ مرداد، نامه‌و دفاعیه‌ای از این زندانی سیاسی خطاب به افکار عمومی از سوی سایت بیدارزنی منتشر شد. وی در نامه خود اعلام کرده بود که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و شریفه محمدی از حضور در جلسه دادگاه خودداری می‌کند. وریشه مرادی در قسمتی از نامه خود که از سوی بیدارزنی منتشر شد، نوشته بود: «احکام ناعادلانه‌ی اعدام فعالین زن (شریفه‌ محمدی و پخشان عزیزی) در فاصله‌ی کمتر از یک ماه،‌ اقرار جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و درماندگیِ سیاسی‌اش است. تظاهر به قدرت‌مند بودن دولت جدید،‌ ایجاد رعب و وحشت و گسترش سرکوب در آستانه‌ی انقلاب ژن، ژیان، آزادی، خیالی باطل بیش نیست. در همین راستا من به جرم زن بودن،‌ کورد بودن و جست‌جوی حیات آزاد، به «بغی» متهم شده‌ام. هم‌اکنون نیز پس از گذشت یک سال از بازداشت موقت، در صف انتظار برای برگزاری دومین جلسه‌ی دادگاه، در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی ‌به ریاست قاضی صلواتی در تاریخ ۱۴ مرداد،‌ قرار دارم. اگر چه می‌دانم عدم حضور در دادگاه، شاید به عدم خواست دفاع از خویش تعبیر گردد،‌ اما به نشانه‌ی اعتراض به صدور حکم اعدام برای رفقایم شریفه محمدی و پخشان عزیزی،‌ به دادگاه نخواهم رفت و چنین دادگاهی را که حکم عادلانه‌ای در آن صادر نمی‌گردد، به رسمیت نمی‌شناسم.» او در ادامه نامه خود اعلام کرده بود: «در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ در پلیس راه سنندج- کامیاران توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شدم، تیراندازی، شکستن شیشه‌‌های ماشین، شکنجه و تعرض فیزیکی در لحظه‌ی دستگیری، جنگ روانی، بازجویی در سلول انفرادی (شکنجه‌ی سفید) به دور از چشم دوربین‌ها به منظور عدم ثبت برخوردها و تعرض غیراخلاقی‌شان، مواخذه در برابر دوربین برای تحقیر اراده و فشارهایی که در طول ۱۳ روز حضور در اطلاعات سنندج متحمل شدم،‌ بخشی از فشارهای تحمیل شده بر من است. آنان وحشی‌ام خواندند و گفتند زنانگی‌ات را از دست داده‌ای! چرا گریه نمی‌کنی؟ آخرین بار که گریستی ‌چه زمانی بود؟ آخرین بار کِی گُلی را بوییده‌ای؟ سپس مرا به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین منتقل کردند، در آنجا به مدت چهار ماه و نیم در بازجویی‌ها، تحت فشارهای بسیار، از جمله شکنجه‌های سفید، سناریوسازی‌های متناقض و فریبنده و تهدید به ترور شخصیت، گرفتن اعتراف اجباری و … نگه داشته شدم. سردردهای شدید و خون‌ریزی‌های مداوم (از ناحیه‌ی بینی)، ‌شدیدتر شدن دردهای گردن و کمر،‌ ارمغان روزهای حضورم در سلول انفرادی بود.» در حالی که قرار بود اولین جلسه دادگاه در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ برگزار شود، اما به دلایل نامعلوم لغو و وی در تاریخ ۲۵ اردیبهشت با دستور قاضی صلواتی برای بازجویی مجدد به مدت سه روز به سلول انفرادی بند ۲۰۹ منتقل شد. او و پخشان عزیزی در اعتراض به این انتقال به مدت دو روز دست به اعتصاب غذا زدند. وریشه مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ پس از انجام فعالیت‌های سیاسی و تشکیلاتی در شهر کرمانشاه، زمانی که قصد بازگشت به سنندج را داشت، توسط نیروهای وزارت اطلاعات در ورودی این شهر بازداشت شد. او ۱۳ روز نخست بازداشت را در بازداشتگاه این نهاد امنیتی در سنندج گذراند و پس از آن به بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران منتقل شد. وی در این مدت برای انجام اعترافات اجباری تحت فشار و شکنجه قرار گرفت و در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۲ پس از تحمل ۵ ماه سلول انفرادی به بند زنان زندان اوین انتقال یافت. این زندانی سیاسی از تاریخ ۱۷ اردیبهشت سال جاری با دستور قاضی صلواتی از حق تماس و ملاقات با خانواده محروم بوده و وکلای وی نیز پس از برگزاری دومین جلسه دادگاه تنها یک بار موفق به ملاقات با وی در زندان شده‌اند.

۲۴.مهر.۱۴۰۳ کردستان

وریشه مرادی، عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که به اتهام «بغی» در وضعیت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین به سر می‌برد، از روز ۱۹ مهر ۱۴۰۳ همزمان با روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام در اعتصاب غذای نامحدود به سر می‌برد. وی اعلام کرده که در اعتراض به صدور و اجرای حکم اعدام در ایران دست به اعتصاب زده است.

بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان، روز دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳، پزشک بهداری زندان اوین، این زندانی سیاسی را در بند زنان مورد معاینه قرار داده و خواستار تزریق سرم و انتقال او به بهداری شده است، اما وی از پذیرش توصیه پزشک بهداری خودداری کرده است. این زندانی سیاسی در روز ۱۹ مهر همزمان با روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام با تحویل نامه اعتصاب غذای خود به مسئولین زندان اوین اعلام کرده است که در اعتراض به صدور و اجرای حکم اعدام در ایران دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است. وریشه مرادی در چند روز گذشته با انتشار نامه‌ای از زندان اوین که در «رادیو زمانه» منتشر شده، نوشته است: «اجازە ندهید جنگ‌های فرامرزی بر موضوع سرکوب‌های داخلی جامعە سایە بیفکند. تلاش من برای اعتصاب غذا در این راستاست. ما به هر قیمتی که شده اجازه نخواهیم داد صدای مبارزان داخلی که شجاعانه ایستاده‌اند در هیاهوی جنگ‌ها و ماجراجویی‌های بی‌فرجام گم شود». وی در ادامه نامه خود نوشته است: «جهت به بارنشستن اعتراض و موضع‌گیری صریح و شفاف کمپین‌های نە بە اعدام در سراسر جهان که گروەها، نهادها و سازمان‌های بین‌المللی با هدف متوقف کردن اعدام به راه انداخته‌اند، اعتصاب غذای نامحدود خود را ادامە خواهم داد». این زندانی سیاسی که از بیماری‌های متعددی از جمله درد مفاصل و کمر رنج می‌برد، در ماه‌های گذشته چندین بار به مراکز درمانی خارج از زندان منتقل و دوره فیزیوتراپی خود را آغاز کرده بود. با آغاز اعتصاب غذا روند رسیدگی به وضعیت درمانی وی نیز متوقف شده و او در روزهای گذشته از اعزام به فیزیوتراپی خودداری کرده است. وریشه مرادی از مرداد ۱۴۰۲ به صورت بلاتکلیف به اتهام «بغی» با قرار بازداشت موقت به سر می‌برد. تا کنون دو جلسه دادگاه این زندانی سیاسی در ماه‌های خرداد و مهر سال جاری در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابولقاسم صلواتی برگزار شده است. پیشتر در تاریخ ۱۴ مرداد سال‌جاری دومین جلسه دادگاه این فعال سیاسی به دلیل امتناع وی از حضور در دادگاه در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و شریفه محمدی، به تعویق افتاده بود. در تاریخ ۱۴ مرداد، نامه‌و دفاعیه‌ای از این زندانی سیاسی خطاب به افکار عمومی از سوی سایت بیدارزنی منتشر شد. وی در نامه خود اعلام کرده بود که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و شریفه محمدی از حضور در جلسه دادگاه خودداری می‌کند. وریشه مرادی در قسمتی از نامه خود که از سوی بیدارزنی منتشر شد، نوشته بود: «احکام ناعادلانه‌ی اعدام فعالین زن (شریفه‌ محمدی و پخشان عزیزی) در فاصله‌ی کمتر از یک ماه،‌ اقرار جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و درماندگیِ سیاسی‌اش است. تظاهر به قدرت‌مند بودن دولت جدید،‌ ایجاد رعب و وحشت و گسترش سرکوب در آستانه‌ی انقلاب ژن، ژیان، آزادی، خیالی باطل بیش نیست. در همین راستا من به جرم زن بودن،‌ کورد بودن و جست‌جوی حیات آزاد، به «بغی» متهم شده‌ام. هم‌اکنون نیز پس از گذشت یک سال از بازداشت موقت، در صف انتظار برای برگزاری دومین جلسه‌ی دادگاه، در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی ‌به ریاست قاضی صلواتی در تاریخ ۱۴ مرداد،‌ قرار دارم. اگر چه می‌دانم عدم حضور در دادگاه، شاید به عدم خواست دفاع از خویش تعبیر گردد،‌ اما به نشانه‌ی اعتراض به صدور حکم اعدام برای رفقایم شریفه محمدی و پخشان عزیزی،‌ به دادگاه نخواهم رفت و چنین دادگاهی را که حکم عادلانه‌ای در آن صادر نمی‌گردد، به رسمیت نمی‌شناسم.» او در ادامه نامه خود اعلام کرده بود: «در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ در پلیس راه سنندج- کامیاران توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شدم، تیراندازی، شکستن شیشه‌‌های ماشین، شکنجه و تعرض فیزیکی در لحظه‌ی دستگیری، جنگ روانی، بازجویی در سلول انفرادی (شکنجه‌ی سفید) به دور از چشم دوربین‌ها به منظور عدم ثبت برخوردها و تعرض غیراخلاقی‌شان، مواخذه در برابر دوربین برای تحقیر اراده و فشارهایی که در طول ۱۳ روز حضور در اطلاعات سنندج متحمل شدم،‌ بخشی از فشارهای تحمیل شده بر من است. آنان وحشی‌ام خواندند و گفتند زنانگی‌ات را از دست داده‌ای! چرا گریه نمی‌کنی؟ آخرین بار که گریستی ‌چه زمانی بود؟ آخرین بار کِی گُلی را بوییده‌ای؟ سپس مرا به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین منتقل کردند، در آنجا به مدت چهار ماه و نیم در بازجویی‌ها، تحت فشارهای بسیار، از جمله شکنجه‌های سفید، سناریوسازی‌های متناقض و فریبنده و تهدید به ترور شخصیت، گرفتن اعتراف اجباری و … نگه داشته شدم. سردردهای شدید و خون‌ریزی‌های مداوم (از ناحیه‌ی بینی)، ‌شدیدتر شدن دردهای گردن و کمر،‌ ارمغان روزهای حضورم در سلول انفرادی بود.» در حالی که قرار بود اولین جلسه دادگاه در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ برگزار شود، اما به دلایل نامعلوم لغو و وی در تاریخ ۲۵ اردیبهشت با دستور قاضی صلواتی برای بازجویی مجدد به مدت سه روز به سلول انفرادی بند ۲۰۹ منتقل شد. او و پخشان عزیزی در اعتراض به این انتقال به مدت دو روز دست به اعتصاب غذا زدند. وریشه مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ پس از انجام فعالیت‌های سیاسی و تشکیلاتی در شهر کرمانشاه، زمانی که قصد بازگشت به سنندج را داشت، توسط نیروهای وزارت اطلاعات در ورودی این شهر بازداشت شد. او ۱۳ روز نخست بازداشت را در بازداشتگاه این نهاد امنیتی در سنندج گذراند و پس از آن به بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران منتقل شد. وی در این مدت برای انجام اعترافات اجباری تحت فشار و شکنجه قرار گرفت و در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۲ پس از تحمل ۵ ماه سلول انفرادی به بند زنان زندان اوین انتقال یافت. این زندانی سیاسی از تاریخ ۱۷ اردیبهشت سال جاری با دستور قاضی صلواتی از حق تماس و ملاقات با خانواده محروم بوده و وکلای وی نیز پس از برگزاری دومین جلسه دادگاه تنها یک بار موفق به ملاقات با وی در زندان شده‌اند.