۲۶.تیر.۱۴۰۳ ایران وایر
پنجشنبه ۲۱تیر۱۴۰۳، خانواده چهار نفره «حیدری» برای تفریح و پیکنیک به «دشت سوسن»، از توابع شهرستان ایذه رفته بودند. آنها قرار بود بعد از ۴۵ روز دوری از پدر، ساعاتی را کنار هم در گرمای طاقتفرسای تابستان، در ساحل رودخانه «کارون» بگذرانند. حوالی ظهر اما آب پشت سد «کارون۳» در ساعتی غیرمعمول، بیاطلاع قبلی و بدون به صدا در آمدن آژیرهای هشدار رها شد و با با بالا آمدن ناگهانی سطح آب، فاجعهای رخ داد. در این حادثه، «مهین سلحشور»، مادر ۴۰ ساله و «بنیامین حیدری»، فرزند ۱۴ ساله خانواده در آب رودخانه غرق شدند. دوشنبه ۲۵ تیر۱۴۰۳ با تلاش گروههای مختلف داوطلب مردمی، پیکر بیجان بنیامین در روستای «کارتا» پیدا شد. جستوجوها برای یافتن پیکر مادر خانواده تا لحظه تنظیم این گزارش همچنان ادامه دارد. پیدا شدن پیکر بنیامین توسط گشتهای داوطلب هوایی و زمینی از لحظه انتشار خبر غرق شدن دو عضو از خانواده حیدری در شبکههای اجتماعی محلی، گروههای داوطلب مردمی در منطقه و اقوام این خانواده برای یافتن پیکرهای غرق شده راهی محل شدند. منبعی که با «ایرانوایر» گفتوگو کرده است، میگوید: «پیکر بیجان بنیامین با کمک یک گروه پاراگلایدر داوطلب که برای جستوجو هوایی به منطقه آمده بودند و یکی از بستگان خانواده، روز گذشته دوشنبه۲۵تیر، حوالی ساعت هفت عصر در نزدیکی روستای “کارتا” پیدا شد.» به گفته این منبع مطلع، این فرد که از بستگان خانواده است، با هزینه شخصی بنزین تهیه کرده و با یک قایق قدیمی به جستوجو پرداخته است: «پیدا شدن پیکر بنیامین شبیه یک معجزه بود. قایق میانه راه خراب میشود و حدود ۴۵ دقیقه این افراد مشغول تعمیر آن میشوند که در این بین، پیکر بنیامین را میبینند.نه هلالاحمر، نه ستاد بحران، نه بقیه مسوولین، به گروههای مردمنهاد امدادی و بستگانی که شبانهروز در حال جستوجو بودند، حتی یک بطری آب معدنی هم ندادند.» یک منبع محلی دیگر نیز درباره نحوه پیدا شدن پیکر این نوجوان ۱۴ ساله میگوید: «بچه کوچکتر و سبکتر است، پیکر زودتر باد میکند و به سطح آب میآید. به همین دلیل در گشتزنی هوایی و زمینی به کمک قایقها، بعدازظهر دوشنبه پیکر بنیامین پیدا شد. احتمالا در دو تا سه روز آینده هم پیکر مادر که سنگینتر است به همین شکل پیدا میشود.محدوده وسعت زیاد و شرایط خاصی دارد، امکانات هم برای جستوجو بسیار کم است. فقط باید امیدوار باشیم که پیکر به جایی گیر نکرده باشد و بالا بیاید.» بیکفایتی، بیعملی و دروغ. به گفته منابع آگاه و محلی، از ظهر پنجشنبه ۲۱تیر که این دو شهروند در دشت سوسن بهدلیل عدم اطلاعرسانی صحیح درباره باز شدن دریچههای سد کارون۳ جان خود را از دست دادند، نهتنها هیچیک از مسوولین مرتبط اقدامی جدی برای جستوجو پیکرها انجام نداده و اطلاعرسانی دقیقی نیز از نحوه چرایی این اتفاق در رسانههای داخلی صورت نگرفته، بلکه به دروغ درباره امدادرسانی دولتی و نهادهای مختلف نیز خبر منتشر کردهاند. یکی از منابع مطلعی که دراینباره با ایرانوایر گفتوگو کرده میگوید: «هیچ مسوولی برای پیدا کردن آنها کمکی نکرد، حتی یک نفر. انگارنهانگار که این اتفاق رخ داده. همان روز تنها بخشدار سوسن، یک خبر چهار جملهای را به رسانهها داده و چندتایی از رسانهها همین صحبتها را از روی هم کپی کردند.» او با اشاره به یادداشت نماینده ایذه دراینباره میگوید: «چهار روز از غرق شدن مادر و پسر گذشته بود که مسوولین ایذه همهجا را پر کردند که یک قایق برای کمک فرستادهاند، اما همان قایق هم بدون موتور بود و هیچ کارایی نداشت.» صفحه رسمی جمعیت هلالاحمر ایران، دوشنبه۲۵تیر در پستی مدعی شد «روزانه ۷ تیم با حضور بیش از ۲۰ نیروی امدادی به منطقه اعزام شدهاند.» در این متن در ادامه وعده داده شده «از فردا جستوجو با حضور ۵ تیم واکنش سریع استان و ۲ قایق جیمینی هلالاحمر ادامه خواهد داشت.» این ادعا اما در در گفتوگو یکی از منابع محلی با ایرانوایر بهشدت تکذیب شد: «در خبرها نوشتند آقای کولیوند، رییس هلالاحمر کشور به آقای شعبانی، رییس جمعیت هلالاحمر استان دستور داده تمام نیروهای خود را برای یافتن پیکر مادر بسیج کند. در خبرهای دیگر هم نوشتند چندین گروه اعزام کردند، اما تا لحظه که من با شما صحبت میکنم، حتی یک نفر از این نیروها و هیچ نهاد و ارگان دیگری در محل حاضر نشده است.» او در ادامه اما میگوید عدم راستیآزمایی حرفهای مسوولان توسط رسانهها و توجیه کمبود امکانات و همچنین عدم هشدار درباره رهاسازی آب، خانواده بازماندگان را غمگینتر کرده است: «چیزی که خانواده را بیشتر غمگین کرد این است که یک رسانهفارسی زبان خارج از کشور نیز بر مبنای اخبار رسانههای داخلی، موضوع پیدا شدن پیکر بنیامین را به هلالاحمر نسبت داده و بهنوعی موضوع غرق شدن این دو شهروند که ناشی از کمبود امکانات امدادی و هشداردهنده در منطقه بوده را، از زبان یکی از مسوولین، به “بیتوجهی” آنها تقلیل داده است.» این منبع درباره شرایط این منطقه میگوید: «عمق فاجعه اینجاست که بخش دنبالهرو کارون۳ حتی یک آژیر خطر درست و حسابی هم برای اهالی آن منطقه ندارد، تنها یک تابلو قدیمی وجود دارد که روی آن نوشته شنا ممنوع. بیتوجهی مسوولین نسبت به مردم سوسن با این میزان اهمیت و درآمدزایی برای حکومت، باورنکردنی است.» او ادامه این بیتوجهی را به نحوه جستوجو پیکر این دو شهروند نیز نسبت میدهد: «هر روز بههرنحوی که میشد تلاش کردیم در رسانههای اجتماعی مختلف درباره این موضوع اطلاعرسانی کنیم و شرایط سخت جستوجو محلی و داوطلبان و همشهریهای خانواده حیدری را به اطلاع مسوولین برسانیم. اما دریغ از اینکه یک نفر پاسخی بدهد. بارها درخواست ارسال نیروی غواصی دادیم، مردم که نمیتوانند با لباس معمولی و دست خالی به عمق رودخانه بروند.» یک تفریح خانوادگی که به عزا تبدیل شد «محمد حیدری»، ۴۴ ساله ، پدر خانواده و کارگر پروژهای که بهدلیل شرایط شغلی در اهواز مشغولبهکار بود، بعد از ۴۵ روز به خانه برمیگردد و چون به فرزندانش قول داده بود که این بار وقتی به مرخصی میآید آنها را به دشت سوسن ببرد تا در ساحل رود کارون ساعتی را در کنار هم سپری کنند، به سمت این محل حرکت میکنند.روز پنجشنبه ۲۱تیر۱۴۰۳، حوالی ساعت ۱۱ ظهر، درحالیکه بنیامین ۱۴ ساله بههمراه برادرش سامان ۹ ساله در کنار رودخانه مشغول بازی و تفریح بودند، ناگهان حجم زیادی از آب جاری میشود و پدر و مادر برای نجات جان فرزندانشان به سمت آنها میدوند. یک منبع آگاه، حادثه و علت رخ دادن را اینگونه شرح میدهد: «این شهر فقط یک استخر داشت که بهدلیل یک اختلاس هشت میلیاردی در شهرداری و اداره ورزش و جوانان بسته شده است. اهالی برای آبتنی بچهها معمولا به این منطقه میروند. در روز حادثه، آب کل دریچه کارون۳ باهم باز میشود. پدر خانواده در یک لحظه متوجه بالا آمدن سطح آب میشود. بهسرعت به سمت سامان، فرزند کوچکتر میدود تا او را از آب بیرون بکشد. مادر نیز به سمت پسر بزرگتر میرود تا اون را نجات بدهد، اما در کسری از ثانیه، شدت و حجم آب مادر و پسر بزرگ را به داخل میکشد. بااینهمه، چیزی حدود ۱۵ دقیقه این مادر فرزند خود را روی آب نگه داشته بود. در نهایت بهدلیل حجم، شدت آب و نبود نیروهای غریق نجات در محل، هر دو غرق شدند.» این منبع درباره رهاسازی ناگهانی و بدون اطلاع قبلی آب سد کارون۳ و بیتوجهی مسوولین نسبت به این فاجعه میگوید: «هیچ سیستم هشدار و آژیری نبوده، از قبل هم درباره رهاسازی ساعت آب اطلاعرسانی نشده بود. در این ساعت ظهر هیچوقت آب پشت سد را رها نمیکردند. معمولا در روزهایی که هوا بهتر باشد، خانوادههای زیادی در کنار رودخانه برای پیکنیک جمع میشوند. آن روز هوا خیلی گرم بود، اما آقا محمد چون به بچهها قول داده بود، آنها را به دشت سوسن برد که در چشم برهم زدنی لحظات ساده شادی یک خانواده چهار نفره،به عزا تبدیل شد. نکته قابل توجه اینجاست که بعد از گذشت دو روز از حادثه، آقای نبوتی، فرماندار ایذه، این موضوع را به ستاد بحران استان گزارش نداده بودند.» یکی از اهالی که از بالای کوه شاهد ماجرا بود، لحظه وقوع حادثه را اینطور شرح میدهد: «دیدم که چگونه مادر عاشقانه فرزندش را در آغوش گرفته بود و همراه با جریان رودخانه بهسوی مرگ می رفتند، ولی افسوس که از آن بالا جز فریاد زدن، کاری از دست من برنمیآمد.» قطعی برق در مهمترین منطقه نیروگاهی برق. چند شاهد عینی درباره چگونگی رخ دادن این حادثه با ایرانوایر گفتوگو کردهاند، آنها این رهاسازی آب پشت سد را یکی از بزرگترین و کمسابقهترین حجم آب رهاسازی شده در منطقه عنوان کردند: «روز پنجشنبه بدون آژیر هشدار رهاسازی اتفاق افتاد، شاید اگر بهخاطر گرمای هوا مردم در خانهها نبودند، شاهد تلفات انسانی بسیار زیادی بودیم. هرچند علت از کار افتادن آژیرهای هشدار، قطعی برق منطقه اعلام شده است، اما این دلیل بیمسوولیتی مدیران سد کارون۳ را برجستهتر می کند. در شهرستانی که بیشترین و مهمترین نیروگاهای برقی کشور را اطراف خود دارد، برق منطقه را قطع میکنند، با اینکه میدانند آژیرهای هشدار بهخاطر قطعی برق از کار افتاده است و دریچههای سد را در ساعتی نامتعارف و بدون اطلاعرسانی قبلی باز میکنند. همه ما میدانیم که مهین خانم و بنیامین اولین کسانی نیستند که قربانی سهلانگاری وزارت نیرو میشوند، تا این روش مدیریت وجود دارد، آخرینها هم نخواهند بود.» پدر و فرزند خردسال خانواده حیدری باوجود جراحتهای زیاد از این حادثه نجات پیدا کردند و تلاشهای نیروهای مختلف داوطلب امدادی، مردم محلی منطقه و بستگان خانواده برای یافتن پیکر مادر نیز همچنان ادامه داد