۲۸.بهمن.۱۴۰۲ایران وایر
روز ۲۶ بهمن ماه ۱۴۰۲ درست در هفتاد و سومین روز از بازداشت «شریفه محمدی»، فعال کارگری محبوس در زندان، فرزندش آیدین ۱۲ ساله شد. شوراهای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ویدیویی از جشن تولد او در مدرسه منتشر کرد که دوستانش در غیاب حضور و صدای مادر برای او تدارک دیده بودند. «لاله محمدی» از نزدیکان شریفه محمدی با «ایرانوایر» درباره آخرین وضعیت او گفتگو کرده است. شریفه محمدی، فعال صنفی کارگری ساکن رشت ۱۴آذرماه ۱۴۰۲ در شهر محل اقامتش بازداشت و پس از تفتیش منزل و ضبط وسایل شخصی به بازداشتگاه اداره اطلاعات رشت و سپس به زندان سنندج منتقل شد. این فعال کارگری پس از گذشت بیشتر از دو ماه بازداشت، همچنان در انفرادی، بدون حق ملاقات با خانواده و از دسترسی به وکیل انتخابی محروم است. لاله محمدی یکی از نزدیکان شریفه درباره او به ایرانوایر میگوید: «شریفه محمدی یک کارمند، کوهنورد، مادر، همسر و یک فعال مستقل کارگری است. انگیزه احقاق حقوق کارگران هم برای او از آنجا نشات میگیرد که پدر، برادران و همسرش کارگر بودند و هستند. دغدغههای شریفه تماما انسانی است. تلاش او برای یک زندگی شاد و سلامت ستودنی است. شریفه همواره در تلاش در جهت رشد تواناییهای فردی و اجتماعی خود بوده است. او فعالیت کوهنوردی را به صورت حرفهای پس از ازدواج و نقلمکان به رشت و آشنایی با گروه کوهنوردی آغاز کرد. شریفه عاشق طبیعت است. زنی خلاق و هنرمند که طراحیاش در چیدمان خانه سرشار از سلیقه است. بسیار مهماننواز و مهربان است. ما در خانوادههای پرجمعیتی بزرگ و خانههایمان همیشه پر از مهمان و دوستان و آشنایان بوده است. شریفه و همسر و پسرش تعداد زیادی دوستان خوب کوهنورد از استانهای مختلف، از جمله آذربایجان، گیلان، کردستان، کرج دارند و مهمترین چیز برای شریفه و همسرش همیشه حفظ امنیت و آرامش خانواده بهخصوص آیدین فرزندشان بوده است.» فرد نزدیک به شریفه محمدی با تاکید بر اینکه به دلایل اقتصادی و فردی او در طول سالهای گذشته کنشهای صنفی و فعالیتهای خود را بسیار کم کرده است، میگوید: « اگر مهمان نوازی و خوشرویی و داشتن قلبی بزرگ در حکومت جمهوری اسلامی جرم تلقی میشود، شریفه یک مجرم است. از منظر جمهوری اسلامی شرافت، حس همکاری، حس همدلی، حس همدردی، کوهنوردی، فعالیت فرهنگی، فعالیت هنری، همه جرم به حساب میآیند.» تولد ۱۲ سالگی آیدین، پسر شریفه محمدی، در شرایطی توسط دوستانش در مدرسه، جشن گرفته شد که آیدین ۷۳ روز است مادرش را ندیده و حتی صدای مادرش را نشنیده است. پدر آیدین، «سیروس فتحی»، نیز به دلیل اطلاعرسانی از وضعیت بازداشت و روند غیرقانونی وضعیت شریفه، در معرض اتهام است و برای او نیز پروندهای قضایی تشکیل شده است. لاله محمدی درباره آنچه طی ۷۳ روز گذشته بر خانواده شریفه محمدی گذشته است به ایرانوایر میگوید: «شریفه را ۱۴ آذرماه سال جاری در رشت دستگیر کردند و بعد از سههفته در تاریخ ۵ دی ماه به سنندج انتقال دادند. ما مطلع هستیم که شریفه در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج مورد ضرب و شتم قرار گرفته است بهطوری که چشماش کبود شده است. یکی از انگشتهای پایش در زندان عفونت کرده و درد شدید دیسک کمر او را آزار میدهد. از زمانی که کبودی چشماش را به رسانهها اطلاعرسانی کردند، شریفه تحت فشار شدید روانی قرار گرفت و ۲۵ روز تمام اجازه ندادند با خانوادهاش هیچ تماسی داشته باشد. به وکیل و خانوادهاش از جزییات پرونده هیچ اطلاعاتی ارایه نشده است. خانواده شریفه وکیلشان را هم معرفی کردهاند اما تا این لحظه که با هم صحبت میکنیم جزییات پرونده در اختیار او قرار نگرفته است. خانواده شریفه بارها با مقامات دادگستری و دادستان ملاقات داشته و مکاتبه کردهاند اما پاسخ درستی دریافت نکردهاند و میدانیم که او در تمام مدت ۷۳ روز گذشته در سلول انفرادی نگهداری شده است.» فرد نزدیک به شریفه محمدی میگوید که در آخرین پیگیریهای انجام شده توسط خانواده مقامات قوه قضاییه به آنها وعده دادهاند که او را تا اول اسفند به رشت باز خواهد گرداند و شاید هم تا آن زمان آزاد شود.» لاله محمدی درباره فشارهای تحمیل شده به شریفه محمدی تایید میکند که این فعال کارگری تا ده روز قبل حتی اجازه صحبت تلفنی با همسرش را هم نداشته اما از ده روز قبل امکان تماس گرفتن برای او فراهم شده است: « البته باید بگویم که شریفه تمامی تماسها را در حضور بازجویان خود گرفته و درباره جزییات پرونده خودش هم اطلاعاتی ندارد یا دستکم نتوانسته آنها را اطلاع بدهد.» کانال تلگرامی «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران» روز شنبه ۲۳دی۱۴۰۲، خبر داده بود که بازجوهای اداره اطلاعات سنندج، شریفه محمدی، فعال کارگری، را برای گرفتن اعتراف اجباری تحت فشار گذاشتهاند. بر اساس این گزارش، زندانیان زندان مرکزی سنندج روز پنجشنبه ۲۱ دی۱۴۰۲، هنگام بازگشت این فعال کارگری از بازجویی، شاهد کبودی زیر چشم، قرمزی و التهاب شدید چشمان و التهاب صورت او شدند بودهاند. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری روز جمعه ۲۲دی۱۴۰۲، در همین زمینه بر محروم ماندن این فعال کارگری از ملاقات با خانواده خود تایید کرد و نوشت که بازپرس پرونده خانم محمدی ضمن مخالفت با ملاقات این زندانی سیاسی با کودک و خانوادهاش، پاسخی درباره وضعیت پرونده و تمدید قرار بازداشت یکماهه او نداده است. این تشکل صنفی همچنین هرگونه ضرب و شتم و فشار روحی روانی علیه شریفه محمدی را محکوم کرده و خواهان آزادی فوری، سریع و بیقید و شرط او شده است. شریفه محمدی در یک خانواده کارگری بزرگ شده و دغدغههای صنفی او با آنچه تجربه زیسته او همخوان است. لاله محمدی از نزدیکان این فعال کارگری بر این باور است که این سناریوهای سوخته در مورد تحت فشار قرار دادن فعالان صنفی و مدنی برای اخذ اعترافات اجباری بر کسانی که پیشینه فعالیت مدنی و صنفی در خانواده داشته باشند، شدیدتر است: «شریفه محمدی یک فعال صنفی است چون برای حقوق کارگران بسیار تلاش کرده. اما در شرایطی که جمهوری اسلامی بیش از چهار دهه ست از هر طریقی که توانسته نیروی کار مردم را استثمار کرده، مسلم است اگر اشخاصی برای احقاق حقوق چپاول شده خودشان اعتراض کنند، موقعیت خود را متزلزل میبیند و دست به بازداشت و زندان و ارعاب فعالان میزند. شما در نظر بگیرید چند درصد از فعالان کارگری مثل شریفه تنها بهخاطر مطالبه طبیعیترین حقوق خود در زندان هستند؟» او در ادامه میگوید: «قاعدتا میزان کنترل و نظارت روی خانوادههایی که پیشینه فعالیت سیاسی و صنفی دارند بیشتر از حالت معمولی است که برای عموم مردم وجود دارد. در این موارد حکومت تلاش بیشتری میکند تا به اصطلاح افراد را بشکند. اما تداوم مبارزه و مقاومت از یک نسل به نسل دیگر در یک خانواده با داشتن پیشینه مبارزاتی چیزی نیست که جمهوری اسلامی بتواند آن را تحمل کند، بنابراین در شرایط متفاوت با اقدامات متفاوت و البته ویژهتر و خشونتی بیرحمانهتر با این افراد روبرو میشود.» به باور لاله محمدی « تاریخ ثابت کرده است، سنت و تداوم مبارزاتی با این خشونتها نه تنها فراموش نمیشود بلکه افراد را بیشتر، عمیقتر و باورمندتر به ضرورت مبارزه میکند و همزمان مبارزه را دل به دل و نسل و نسل انتقال میدهد چرا که مقاومت زندگی است.» در سالهای اخیر کارگران، معلمان، بازنشستگان و سایر مزدبگیران اعتراضات گستردهای با هدف مطالبه حقوق مدنی خود داشتهاند که به برخوردهای امنیتی و قضایی با آنان و فعالان کارگری و صنفی منجر شده است. شماری از این فعالان به اتهامهای امنیتی با حبسهای طولانی مواجه شدهاند و برخی نیز با وثیقههای سنگین آزاد شدهاند که از جمله آنها میتوان به «رضا شهابی»، «ریحانه انصارینژاد»، «داود رضوی»، «کیوان مهتدی»، «حسن سعیدی» و «رسول بداقی» اشاره کرد.