ارسال کننده آقای محمود نعیمی 18 فروردین 93
رادیو آلمان: چندی پیش با سر و صدای زیاد اعلام شد که سایه مقدسی به دستور حسن روحانی برای درمان به آلمان فرستاده شده است. حال با نپذیرفتن مسئولیت از سوی مسئولان جمهوری اسلامی، روند درمان دانشآموز نخبه ۱۶ ساله متوقف شده است.
سایه مقدسی، دختر ۱۶ ساله مراغهای است که برای طی کردن مراحل درمانی خود در حال حاضر در شهر فرانکفورت آلمان به سر میبرد، اما به خاطر کوتاهی مسئولان جمهوری اسلامی وضعیت حادی را میگذارند.
سایه حدود یک سال است که با نوعی بیماری خونی دست به گریان است. بیماری او در ابتدا از سوی پزشکان در ایران تحت درمان قرار گرفت اما به مشکلات دارویی ناشی از تحریمها و همچنین نیاز به پیوند مغز استخوان، بنا شد تا او به همراه پدر و مادرش به کشور آلمان اعزام شود.
این انتقال زمستان سال گذشته (۱۳۹۲) با سر و صدای بسیار انجام شد. در آن زمان خبرگزاریهای “ایرنا” و “فارس” به همراه بسیاری از روزنامههای محلی از مساعدت نماینده مراغه در مجلس شورای اسلامی، پیگیریهای اداره آموزش و پروش محل و در نهایت دستور مستقیم حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران خبر دادند.
پس از جنجالهای مطبوعاتی داخل ایران، سایه به همراه پدر معلم و مادرش راهی فرانکفورت شد. پیش از این بنا بود تا پدر سایه به عنوان معلم در مدرسه کنسولگری ایران در فرانکفورت مشغول به کار شود. بدین ترتیب خانواده او بیمه درمانی دریافت میکردند و هزینه درمان را شرکت بیمهگر میپرداخت.
پدر سایه: کنسولگری کارشکنی میکند
روند درمان سایه زیر نظر پزشکان آلمانی و با پیگیریهای “انجمن حمایت از بیماران سرطانی ایران- آلمان” آغاز شد. پدر سایه هم در مدرسه کنسولگری ایران مشغول به کار شد. اما اندکی بعد مسئولان بیمارستان در مورد واریز نشدن هزینه درمان با پدر سایه صحبت کردند.
پدر سایه که به خاطر نا آشنا بودن با روند کارهای اداری در آلمان گمان میکرد پیش از ورودش به آلمان تمام مراحل اداری مربوط به استخدام او و تأمین هزینههای درمان دخترش انجام شده، با شنیدن این خبر به کنسولگری جمهوری اسلامی در شهر فرانکفورت مراجعه کرد. اما کنسولگری ایران اعلام کرد که مسئول پرداخت هزینههای درمان سایه مقدسی نیست.
پدر سایه معتقد است که تمام روند اداری انتقال او از سوی آموزش و پروش در ایران انجام شده و “کنسولگری در این میان دست به کارشکنی میزند”.
پدر سایه در این باره به دویچه وله میگوید: «وقتی که ما وارد آلمان شدیم، از آنجا که حال سایه بسیار بد بود، خیلی سریع او را در بیمارستانی در فرانکفورت بستری کردند و درمان آغاز شد. چند روزی که از مراحل اولیه درمان گذشت، از طرف بیمارستان به من گفتند باید مدارکم را که شامل بیمه هم بود به آنها تحویل بدهم. من هم گفتم که من در استخدام مدرسه کنسولگری ایران در فرانکفورت هستم و آنها باید تا به حال تمام کارهای اداری مرا انجام داده باشند اما گویا من را بیمه نکرده بودند. پس از آن بارها به کنسولگری مراجعه کردم اما به من وقت ملاقات با سرکنسول را نمیدادند. من ۲۱ روز منتظر ماندم تا بالاخره وقت ملاقاتی به من بدهند که بتوانم از نزدیک با آقای عبدالهی که سرکنسول ایران در فرانکفورت هستند، صحبت کنم اما تنها مطلبی که در این دیدار به من گفتند این بود که وزارت آموزش و پرورش حکم من را به کنسولگری نفرستاده است.»
پدر سایه پس از این اظهارات سرکنسول ایران در فرانکفورت، پیگیر فرستادن حکمش از آموزش و پروش ایران شد؛ اما وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که حکم را فرستاده است.
پدر سایه میگوید: «من مجددا به کنسولگری تمامی این موارد را متذکر شدم اما باز هم کارشکنی کردند و گفتند که از بیمارستان با آنها تماس گرفتهاند و هزینه درمان سایه را مبلغی حدود ۴۰۰ هزار یورو اعلام کردهاند. کنسولگری به من گفت که باید از طرف دولت که دستور انتقال ما را صادر کردهاند این هزینه تامین شود. کنسولگری اعلام کرد در صورتی با بیمه من موافقت خواهد کرد که این هزینه پرداخت شود. هنوز هم مرا بیمه نکردهاند. پیگیر کارمان هم نیستند. حتی حالی هم از ما نمیپرسند.»
هر لحظه احتمال مرگ سایه هست
آنچه در این بین مشخص است، نپذیرفتن مسئولیت انتقال این خانواده به آلمان و ندادن پاسخی روشن از سوی همه افرادی است که به نوعی در جریان این موضوع بودهاند.
وزرات آموزش و پروش، نماینده مراغه در مجلس، وزرات امور خارجه ایران و در نهایت کنسولگری این کشور در فرانکفورت، هیچ کدام مسئولیت این خانواده را قبول نمیکنند.
مادر سایه در این رابطه به دویچه وله میگوید: «من نمیدانم مقصر کیست. فقط میدانم میخواهم دخترم زنده بماند. من نهایت تلاشم را میکنم اما دستم به جایی بند نیست. به کنسولگری که میرویم، آنها میگویند اصلا به ما مربوط نیست. وضع دخترم اصلا مناسب نیست. ما هم باید مثل بقیه بیمه میشدیم. میتوانستیم سایه را سربلند اینجا درمان کنیم، نه اینکه هر روز بیمارستان به ما بگوید شما پول ندادهاید. ما واقعا اینجا تحقیر شدیم. من از همه میپرسم، اگر کسی جای من باشد، چه کار میکند؟ هر لحظه احتمال مرگ سایه هست. من به آقای سرکنسول گفتم که اگر سایه را به ایران بازگردانیم، میمیرد. آقای عبدالهی هم گفتند که خب همه انسانها میمیرند اما من تلاش میکنم که دخترم زنده بماند. دختر من فقط ۱۶ سالش است.»
نامه کنسولگری به بیمارستان برای انتقال به ایران
پدر سایه تنها راه نجات دخترش را ماندن در آلمان و ادامه روند درمان از سوی پزشکان در این کشور میداند چرا که معتقد است، پزشکان بارها در ایران عنوان کرده بودند که دخترش باید برای ادامه درمان به کشور دیگری منتقل شود.
این در حالی است که سرکنسول ایران در فرانکفورت ادامه درمان در ایران را نیز میسر میداند و میگوید: «این خانم باید درمان شود، حالا چه در ایران چه در اروپا. درمان اما باید به یک روش منطقی انجام پذیرد. چنانچه جمهوری اسلامی قصد دارد ۴۰۰ هزار یورو برای دختر آقای مقدسی هزینه کند، میل آنها است اما من نمیدانم چه تعداد بیمار مشابه فرزند آقای مقدسی در ایران وجود دارد. آیا دولت میتواند برای همهآنها این ۴۰۰ هزار یورو را هزینه کند؟ منطقی نیست که برای یکی از این بیماران ۴۰۰ هزار یورو هزینه شود و برای سایر بیمارها به این شکل نباشد. من دنبال این هستم که یک راه منطقی پیدا کنم که این بیمار بتواند مداوا شود. در حال حاضر به این نتیجه رسیدهام و اعتقادم بر این است که در داخل ایران این کار خیلی بهتر و با هزینه بسیار پایینتر صورت خواهد گرفت.»
در حال حاضر نامهای از سوی محمد صادق عبدالهی، سرکنسولگر ایران در فرانکفورت به پرفسور پتر بادر (Peter Bader) رئیس دپارتمان پیوندهای سلولی و پزشک معالج سایه فرستاده شده که در آن پیشنهاد انتقال سایه به ایران مطرح شده است.
پدر سایه هم در برابر این نامه از پزشک معالج دخترش ضمانتی خواسته که در صورت پرواز و انتقال به ایران، دخترش زنده بماند. رئیس دپارتمان پیوندهای سلولی و پزشک معالج سایه در برابر این سوال تنها سکوت کرده است.