بهاره هدایت، زندانی سیاسی که در اعتراض به «سرکوب فزایندۀ» جمهوری اسلامی اعتصاب غذا کرده بود، با انتشار نامهای از زندان اوین اعلام کرد به «حرمت همۀ داغداران و دادخواهان بهخصوص مادران دادخواه»، به اعتصاب غذا پایان میدهد.
او نامهاش را که نسخهای از آن بهدست رادیوفردا رسیده، با این جمله آغاز کرده که تصمیم به شکستن اعتصاب غذا را در روز تاریخی «رُبودن» مهسا (ژینا) امینی از سوی مأموران گشت ارشاد در سال ۱۴۰۱ اتخاذ کرده است.
او این نامه را پس از افزایش درخواستها برای شکستن اعتصاب غذا از سوی صدها چهرهٔ دانشگاهی، روزنامهنگار، دانشجو، هنرمند و اعضای خانوادههای دادخواه به ویژه مادران دادخواه و داغدار، از جمله مادر مهسا ژینا امینی و مادر جواد روحی که این فعال سیاسی پس از جانباختن او دست به اعتصاب غذا زده بود، صادر کرد.
بهاره هدایت در نامهاش نوشته: «امروز، ۲۲ شهریور ماه ۱۴۰۲، مصادف است با روز ربودن «دختر ایران» مهسا (ژینا) امینی توسط قاتلانش. یک سال از آن روزی که دلآشوبه از ستم مانند گردبادی در تار و پود جامعه ایرانی در پیچید و وجدان میلیونها نفر را همزمان برانگیخت، میگذرد. از آن روزی که ناحقیقت تحمیل شده از جانب حاکمان برایمان عادی نشد و در وجدانهایمان لباس مبدل حقیقت نپوشید و فقط چند روزی زمان برد تا صدای «زن، زندگی، آزادی» تمام ایران را درنوردید.»
این فعال سیاسی با این حال تأکید کرده که «اعتصابم را میشکنم اما عهدم را نه، عهدم با خودم و با شما مردم رنجدیده وطنم، تا روزی که ردپای جمهوری اسلامی، این حکومت ضد آزادی، از خاک ایران زدوده نشود.»
او اعتراضات «زن زندگی آزادی» را «جنبشی سربلند» معرفی کرده و درباره علت تصمیم خود مبنی بر اعتصاب غذا نوشته که در آستانه سالگرد اعتراضات دست به این اقدام زده تا «به یاد بیاوریم وجدانهای برانگیخته چگونه میتوانند ناحقیقت را پس بزنند و به یاد بیاوریم که هنوز در این کشور حقیقتها لگدمال حاکمان تمامیتخواه میشوند.»
هدایت اضافه کرده که «من اعتصاب غذا کردم تا به یاد بیاوریم مقاومت بیپایان را در خیابان، به یاد بیاوریم اراده و جسارت و وجدانی را که در دانشگاه جوشید، و به یاد بیاوریم امیدهایی را که متولد شد و صفوف مبارزه را هرچه فشردهتر کرد.»
او افزوده برای این دست به اعتصاب غذا زده بود تا «به یاد بیاوریم ایرانمان را -که علیرغم سالها تبلیغات ضد میهنی- چگونه همچون عنصری حیاتی و پیوند دهنده بر صحنه ظاهر شد و ما را خیابان به خیابان، شهر به شهر و اقلیم به اقلیم به هم تکیه داد و از یاد نبریم که ما هنوز به این عوامل نیاز داریم، هنوز پیروز نشدهایم و هنوز غاصبان ایران بر سرنوشت این کشور حاکماند.»
این فعال سیاسی در نامه خود به همه افرادی که علیرغم آنکه تحت ستم و فشار قرار دارند، دم فرو نبستهاند و همه افرادی که دل در گروی ایران و آزادی دارند، ادای احترام کرده است.