اینترنشنال
سپیده قلیان، زندانی سیاسی، در نامهای از زندان اوین که به صورت اختصاصی در اختیار برنامه «تیتر اول» قرار گرفته است، با اشاره به پخش اعترافات اجباری از صداوسیمای جمهوری اسلامی نوشت که «تکرار اعترافات اجباری و پخش نامستندها ادامه دارد» اما صدایی که فضا را میشکند «صدای انقلاب است».
این زندانی سیاسی نوشت که دیوارهای اوین نمیتواند جلوی رسیدن صدای «زن، زندگی، آزادی» از چهارگوشه ایران را بگیرد اما «اینها چیزی از ترس و وحشت هر لحظهام از شکنجه و اعدام و سرکوب کم نمیکند».
متن کامل نامه را از طریق این لینک بخوانید
بر اساس نوشته سپیده قلیان، «ساختمان فرهنگی» زندان اوین که محل برگزاری آزمون برخی از زندانیانی بوده که در دوره زندان درس میخوانند، تبدیل به «ساختمان بازجویی شده است».
او نوشت: «لابد بسیار طبیعی است که وقتی مدارس به سربازخانه تبدیل شدهاند و دانشگاهها به محل هجوم اراذل حکومتی، بخش فرهنگی زندان هم به شکنجهگاه و محل بازجویی بدل شود.»
قلیان با اشاره به مواجهه خود با یکی از زندانیان نوجوان در این ساختمان نوشت: «پسر جوان میگوید: به خدا کسی را نزدهام. از او اعتراف میخواهند. من فریاد میزنم اعتراف نکن، تو را به خدا اعتراف نکن و مرگ بر شما ستمگران که به زودی تقاص پس میدهید. جلوی دهانم را مامور زن میگیرد و به زور میبردم.»
او در این نوشته موضوع اعترافات اجباری خود را توضیح داد و نوشت که بازجویان به او گفتهاند: «کمونیست فاحشه اینجا ته خطه. بگو با کی خوابیدهای؟»
قلیان نوشت که پس از شکنجهها در نهایت پذیرفته که در مقابل دوربین اعترافات اجباری انجام دهد: «پس از سه روز ممتد (بلکه بیشتر) بیداری، بازجویی و حبس در توالت، اراده و هوشیاریام را انگار به کلی از دست داده باشم. متن آماده شده را … میگیرم و نیمه هوشیار آن را قرائت میکنم با هر خط انگار “تق” یک شلاق به … بدن و روحم میخورد.»
قلیان به انتقال خود از از بازداشتگاه به زندان سپیدار اهواز و پس از آن به «بازداشتگاهی در برهوت و صحرا» و از آن جا به زندان اوین و از اوین به قرچک ورامین اشاره کرد و نوشت که شبی از صحنه تلویزیون بند پنج زندان قرچک، اعترافات اجباری خود را داده است.
او یادآوری کرد که از آمنهسادات ذبیحپور احمدی به دلیل نقش او در پخش اعترافات اجباریاش شکایت کرده اما به هشت ماه حبس محکوم شده است.
قلیان در پایان نوشت: «اینک تکرار اعترافات اجباری و پخش نامستندها ادامه دارد اما صدایی که فضا را میشکند این بار نه از راهروی بازجویی بلکه از خیابانهای مریوان، ایذه، رشت، مازندران و سیستان و بلوچستان و باقی شهرهای ایران به گوش میرسد. این صدا، صدای انقلاب است. صدای واقعی “ژن ژیان ئازادی”.»
سپیده قلیان پیش از این اعلام کرده بود تنها چند دقیقه پس از ثبت شکایت از آمنهسادات ذبیح پور، قرار منع تعقیب برای این خبرنگار سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی صادر شده است.
برنامه تیتر اول در گزارش خود از نامه سپیده قلیان، برای اولین بار تصاویری از او را همراه با توضیحاتش درباره ذبیحپور منتشر کرد: