پرداختن به ازدواج کودکان سیاه نمایی نیست

صدای مردم

 

درحالی‌که همه کارشناسان و صاحب‌نظران به‌ضرورت تسهیل ازدواج و برداشته شدن موانع اقتصادی از مسیر ازدواج جوانان تأکید دارند اما به نظر می‌رسد اولویت سیاست‌گذاران به‌جای رفع مشکلات، تأکید بر ضرورت ازدواج در سنین پایین باشد….

این مسئله جایی نگران‌کننده می‌شود که پای کودک‌همسری در میان باشد. انسیه خزعلی، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده به‌تازگی درباره کودک‌همسری با گفتن این موضوع که در بحث ازدواج نباید فقط برخی آسیب‌ها را بیان کرد و کلان را مسکوت گذاشت، گفت: «سن ازدواج اکنون سن بالایی است. از ظلم و اجحاف در حق دختران در ازدواج زیر سن قانونی باید جلوگیری کرد، اما من مراجعینی از دختران ۱۶ و ۱۷ساله دارم که می‌گویند چرا به ما کودک می‌گویند؟ درحالی‌که ما بالغ هستیم و با اختیار خودمان ازدواج را انتخاب کرده‌ایم.» دراین‌باره مونیکا نادی، وکیل دادگستری و فعال حقوق کودک در گفت وگو با «همدلی» می‌گوید: هرچند در سال‌های گذشته برای اصلاح سن ازدواج در کشور اقداماتی صورت گرفته اما این تلاش‌ها هر بار ناکام مانده و همچنان موضوع کودک همسری، چالش‌برانگیز است.

قانون در زمینه سن ازدواج چه می‌گوید؟
در حال حاضر هیچ حداقلی سنی برای ازدواج در قانون تهیه نشده است. ازدواج دختران بالای ۱۳سال و پسران بالای ۱۵سال بدون هر گونه ممنوعیت قانونی انجام می‌شود و ازدواج دختران زیر ۱۳ و پسران زیر ۱۵ به‌شرط رضایت ولی آن‌ها و حکم دادگاه با رعایت مصلحت انجام می‌شود؛ بنابراین سن ازدواج در قانون ما پایین‌تر از ۱۸سالی است که دارد درباره آن صحبت می‌شود.
درواقع علی‌رغم اینکه سن ۱۸سال به‌عنوان سن کودکی در قوانین بین‌المللی تعیین شده و بعد از ۱۸سالگی به فرد اجازه دخل و تصرف در امور مالی داده می‌شود اما در مورد ازدواج در کشورمان، این شرط را قائل نیستیم و به سن پایبند نبوده‌ایم.
کودک همسری چه چالش‌هایی را ایجاد می‌کند؟
کودکی و حفاظت از منافع عادی کودکان و حق رشد و آموزش حق یک کودک است و باید از آن حمایت کنیم و نگذاریم در سن پایین که هنوز در تجربه کودکی هستند به ناگهان از شرایط کودکی قطع شوند و وارد شرایط بزرگ‌سالی (طبیعتاً نه ازلحاظ جسمی و نه ازلحاظ فکری و روانی آمادگی پذیرش آن را ندارند) بشوند.
بیشتر ازدواج‌ها که در این شرایط اتفاق می‌افتد و یک‌طرف کودک است در شرایط نابرابر است یا اختلاف سنی‌ها فاحش است یا بحث‌های مالی به میان می‌آید یا خیلی از این ازدواج‌ها به دلیل بحث‌های فرهنگی و با باورهای محلی اتفاق می‌افتد.
چه تلاش‌هایی در زمینه اصلاح سن ازدواج صورت گرفته و در ادامه چه اقداماتی لازم است؟
تلاش‌هایی که لازم است اتفاق بیفتد این است که ما برویم به سمت فرهنگ‌سازی، اینکه ازدواج‌های زیر سن قانونی چه پیامدهایی برای آن‌ها می‌تواند داشته باشد و تلاش کنیم فرهنگی ایجاد کنیم در جامعه تا این ازدواج‌ها کمتر شود تا از آسیب‌هایی که به کودک وارد می‌شود رها شوند.
در مجلس طرحی مبنی بر افزایش سن ازدواج (نه به ۱۸سال، بلکه می‌خواستند ازدواج زیر ۱۵سال منوط به اجازه دادگاه بشوند و ازدواج زیر ۱۳سال ممنوع شود) داده شد، اما همین طرح هم با مقاومت‌های زیادی روبه‌رو و اجرایی نشد؛ بنابراین تغییر قوانین در حداقل هم می‌تواند مؤثر باشد.
ازدواج کودک چون پدیده قانونی صرف نیست، بنابراین صرف تغییر قوانین و تغییر سن هم نمی‌تواند به‌تنهایی کافی باشد بنابراین باید نقش عرف و فرهنگ را هم ببینیم. همان‌طور که گفتم خیلی از وضعیت بد اقتصادی خانواده‌ها باعث این موضوع می‌شود.
معاون زنان رئیس‌جمهور در مصاحبه‌ای عنوان کرد که در ازدواج نباید فقط برخی آسیب‌ها را بیان کرد و گفته دختران در سن پایین به این مسئله که نباید آن‌ها را کودک دید معترض هستند. به نظر شما آیا در زمینه نتایج ازدواج در سنین پایین سیاه نمایی می‌شود؟
با همه چالش‌ها آنچه درباره ازدواج کودکان گفته می‌شود سیاه نمایی نیست. اگر دختر ۱۶ و ۱۷ساله‌ای قصد ازدواج دارد، قاعدتاً دارد راجع به مهریه و مسائل مالی نیز تصمیم‌گیری می‌کند اما چطور قانونا اجازه رانندگی و استقلال مالی ندارد اما اجازه ازدواج دارد. درحالی‌که قانونا برای ازدواج دختران پانزده شانزده‌ساله منعی وجود ندارد.
از بعد روانشناسی همه افراد در سن پایین دوست دارند بزرگ‌تر تلقی شوند، اما باید از بیرون و با نگاه علمی به موضوع نگاه کنیم که منافع فرد چه چیزی ایجاب می‌کند. این‌که قانون به لحاظ تأثیراتی که سنین پایین ۱۸سال در زندگی و آینده فرد دارد بخواهد حمایت همه‌جانبه خود را داشته باشد به این معنی نیست که با کودک دانستن آن شخص را ضعیف دانسته‌ایم، بلکه می‌خواهیم او حق بیشتری برای رشد داشته باشد.
درست است که بلوغ زیستی اجتماعی و فکری در افراد متفاوت است، اما آیا در مقام قانون نباید این‌ها را در نظر بگیریم؟! متأسفانه هیچ‌وقت اصلاحات انجام‌شده نیز به سمت ۱۸ساله شدن سن ازدواج نرفته است و همیشه با توجه به در نظر گرفتن شرایط فرهنگی، سنین پایین در نظر گرفته‌شده است.
هدف از اصلاح قانون سن ازدواج این بوده که ازدواج‌ها معیار داشته باشد و دختر ۱۴ساله از دنیای کودکی به‌محض بلوغ جسمی وارد رابطه نشود. درواقع آنچه در ازدواج مهم است نمی‌تواند بلوغ جسمی و جنسی به‌تنهایی باشد. ما باید رشد عقلی را نیز در نظر بگیریم؛ بنابراین وقتی کودکان بدون اینکه رشد عقلی و آمادگی روانی و فکری داشته باشند وارد ازدواج می‌شوند، اولین مشکل این است که آمادگی ازدواج را ندارند به همین علت تعدادی از این ازدواج‌ها منجر به مشکلات عمده‌ای می‌شود و منجر به این می‌شود که کودکان از بنیه‌های بچگی خود جدا شوند بدون اینکه آمادگی ورود به بزرگ‌سالی داشته باشند. وارد دنیایی می‌شوند که شناختی از آن ندارند و ممکن است، آن ازدواج به‌سرعت دلشان را بزند و خیلی وقت‌ها طلاق‌های عاطفی دیدیم که منجر به روابط خارج از عرف می‌شود. خیلی از پسرهایی که زود ازدواج می‌کنند نمی‌توانند تخصصی داشته باشند و نگرانی از معیشت آن‌ها را از دسترسی به شغل حرفه‌ای بازمی‌دارد. ازلحاظ جسمی هم می‌بینیم که آمادگی لازم را ندارند و در بارداری‌های ناموفق بچه‌هایی به دنیا می‌آورند که به دلیل عدم بلوغ فکری در مسائل تربیتی نیز به مشکل برمی‌خوردند.آنچه گفته می‌شود سیاه‌نمایی نیست و درخواست اینکه ما به سمت فرهنگ‌سازی برویم درخواست زیادی نیست، اما متأسفانه شاهد شرایط برعکس این موضوع هستیم و اصرار داریم بگوییم ازدواج‌های کودکی خیلی خوب است. باید تمرکز بر تسهیل شرایط ازدواج‌ها باشد نه تبلیغ روی کودک همسری.