صدای مردم
بازوهای رسانهای فدراسیون که بارها و بارها برای افراد مختلف پروندهسازی کرده بودند تا بتوانند به راحتی آنها را حذف کنند اینبار به سراغ سرمربی تیم ملی زنان رفتند و با اتهاماتی زشت قصد توجیه برکناری او را دارند.
هفته گذشته مریم ایراندوست با انتشار پستی در صفحه شخصیاش در اینستاگرام از سرمربیگری تیم ملی فوتبال زنان کنار کشید. همان زمان منبعی در فدراسیون فوتبال به خبرنگار اعتماد گفت حسن کامرانیفر دبیرکل فدراسیون گفته «از بالا دستور رسیده قرارداد سرمربی موفق تیم ملی زنان تمدید نشود». کامرانیفر در مصاحبه با خبرگزاری مهر این مساله را تکذیب و برای آن کسانی که به دروغ چنین خبری را منتشر کردند ابراز تاسف کرد. گذشت زمان اما نشان داد فشار برای کنار گذاشتن ایراندوست صحت داشته است.
در روزهای پایانی هفته گذشته مشخص شد یکی از انگیزههای کنار گذاشتن ایراندوست انتخابات فدراسیون فوتبال در شهریورماه است. از آنجایی که ایراندوست گزینه شهابالدین عزیزی خادم به حساب میآمد و قطع به یقین در مجمع عمومی شهریور به میرشاد ماجدی یا گزینههای نزدیک به او رای نمیداد، سرپرست فدراسیون او را برکنار و گزینهای را انتخاب کرد که از رای او مطمئن بود؛ مریم آزمون سرمربی تیم ردههای سنی.
با این حال فشار انتقادات به فدراسیون فوتبال به حدی بالا گرفت که غیر قابل تصور بود. در واقع فدراسیون فکر نمیکرد در زمانی که همه توجهات به تیم ملی فوتبال مردان دوخته شده برکناری سرمربی تیم ملی زنان چنین بازتابی داشته باشد. بخش عمدهای از این بازتاب گسترده البته برمیگشت به موفقیتهایی که ایراندوست و بازیکنانش به دست آورده بودند. آنها برای نخستینبار تیم ملی زنان را راهی جام ملتهای آسیا کردند که با استقبال فوقالعاده علاقهمندان به فوتبال مواجه شد.
به همین دلیل و برای فرار از مسوولیت عدم تمدید قرارداد (بخوانید اخراج) ایراندوست بازوهای رسانهای فدراسیون همان شیوهای را به کار گرفتند که برای حذف سایر رقبا استفاده کرده بودند: شایعهپراکنی و پروندهسازی. طبق اطلاعاتی که خبرنگار روزنامه اعتماد به دست آورده در چند روز گذشته برخی افراد جلسهای با چند تن از اصحاب رسانه برگزار و در آن دست به تخریب مریم ایراندوست زده و اتهامی موهوم تحت عنوان «مسائل اخلاقی» را دلیل توقف همکاری فدراسیون با سرمربی تیم ملی زنان عنوان کردند.
این حربه همان حربهای است که سال ۹۵ به واسطه آن مدیران وقت ملوان اقدام به انحلال تیم زنان باشگاه کردند. اتفاقا در آن مقطع هم ایراندوست سرمربی تیم ملوان بود و کار به دادگاه کشید. در سال ۹۵ مدیریت باشگاه که تحت فشار افکار عمومی به خاطر انحلال تیم نایب قهرمان لیگ بود با انتشار بیانیهای توپ را به زمین مسائل اخلاقی انداخت و شایعه «همجنسگرایی» بازیکنان را به شکل تلویحی مطرح کرد تا از زیر بار مسوولیت شانه خالی کند. بازوهای پروندهساز فدراسیون با علم به حساسیت جامعه و رسانهها نسبت به این موضوع وارد این بازی شدند. در مجموع استفاده از کلیدواژه «مسائل اخلاقی» تبدیل به رویهای ثابت برای برای حذف زنان در موقعیتهای مختلف شده است.
پروندهسازی برای ایراندوست در ادامه پروندهسازی برای رییس سابق فدراسیون است. همان پروندههایی که میگفت عزیزی خادم با شرکتهای صهیونیستی در ارتباط است و جادوگر شخصی دارد. اتهاماتی که در نهایت هیچکدام ثابت نشد اما روی حذف عزیزی خادم تاثیر بسیاری گذاشت. همین روند برای مشاور رییس فدراسیون هم طی شد و اتهاماتی نظیر تلاش برای گرفتن پناهندگی از انگلیس و دریافت پول نامشروع از فدراسیون به او وارد شد. اتهاماتی که باز هم به اثبات نرسید ولی نتیجهبخش بود. همین اتفاق در مورد مهدی مهدویکیا هم به وقوع پیوست و پروندهسازان به خاطر بازی اسطوره فوتبال کشورمان در یک بازی دوستانه او را تا حد خائن به ایران معرفی کردند. البته که در این یک مورد تیرشان به سنگ خورد.
معلوم نیست جنگ قدرت در فدراسیون فوتبال تا کی قرار است ادامه داشته باشد و برای رسیدن عدهای به قدرت چند نفر دیگر باید قربانی شوند و با آبروی چه افرادی بازی شود. آنچه مسلم به نظر میرسد صندلی ریاست آنقدر برای عدهای جذابیت دارد که حاضرند هر کاری برای رسیدن به آن بکنند. فرقی هم نمیکند آن شخص یک چهره ملی باشد یا موفقترین سرمربی تاریخ تیم ملی فوتبال زنان. کاش آقای کامرانیفر عوض تاسف خوردن به حال ما، به حال بازوهای رسانهای همکار و دوستانش در فدراسیون تاسف بخورد که وضعیت فوتبال را به اینجا کشاندهاند و قصد بیخیال شدن هم ندارند.