IRANWIRE
پنج سال محکومیت خود را در سه زندان لاکان رشت، زندان زنان قرچک و زندان اوین سپری کرده است و میگوید، صحنههایی که از رنج زنان و کودکان دیده است، هرگز فراموشاش نمیشود و هربار گوشهای جدید از اتفاقات دردآور زنان برایش زنده میشود.
«آتنا دائمی»، فعال مدنی و مدافع حقوق بشر است که از آذر ۱۳۹۵ در زندان بود و بهمنماه سال گذشته پس از حدود پنج سال از زندان آزاد شد.
در گفتوگویی زنده با «ایرانوایر» در مورد حقوق پایمال شده کودکان و زنان روایتگری کرده است. او میگوید: «مشکلات عدیده کودکان و زنان از سختترین مشاهدات من در زندانهایی بوده که دوره محکومیتام را در آنها گذراندهام. شرایط کودکان و زنان بسیار بغرنج است. مسائل حقوقی زندانیان به هیچ عنوان در زندان توسط مسئولان زندان پیگیری نمیشود. در میان زندانیان سیاسی چون آگاهی بیشتر است، شرایط از بندهای عمومی بهتر است؛ البته مطالبهگری هم با تهدید مسئولان زندان همراه است. ولی در بند سیاسی همدلی میان زندانیان سیاسی بسیار بیشتر است. شرایط بندهای عمومی خیلی سختتر است.»
آتنا دائمی درباره شرایط زندانیان در بند زنان زندان اوین میگوید: «تا سالها در بند زنان زندان اوین تلفن نداشتیم. وقتی هم بود، با محدودیت در دسترس ما قرار داشت. در بند سیاسی تا سالها مرخصی یا آزادی مشروط داده نمیشد. البته در سالهای اخیر کمی اوضاع فرق کرده است.»
به گفته این فعال حقوق کودکان، زندانیان بند عمومی اجازه مطالبهگری ندارند و با انواع شیوهها مورد تهدید قرار میگیرند. تمام امکاناتی هم که در زندان اوین به دست آوردهاند، خود زندانیان و یا زندانیان سابق با اعتصاب غذای طولانی به دست آوردهاند. آنها ماهها با اعتصاب غذا و تغذیه با کیکهای بستهبندی و یا نان و پنیر خالی روزگار گذراندهاند تا بتوانند به جای استفاده از غذای زندان، خودشان آشپزی کنند؛ بلکه غذای بهتری بخورند و به کودکان هم غذای بهتری بدهند. کودکان پا به پای بزرگسالان در این رنج شریک هستند.
وکیل بند کیست؟
برای گزارش داخل بند و هرگونه درخواستی، بندهای زندان هرکدام یک رابط دارند که به او «وکیل بند» گفته میشود.
وکیل بند رابط بین زندانیان و افسر نگهبانی و مسئولان زندان است. واسطهای که میتواند همزمان هم کمک حال زندانیان باشد، هم از آنها اخاذی کند. آتنا دائمی با توضیح در مورد موقعیت استراتژیک وکیل بند در زندانهای ایران برای زندانیان میگوید: «وکیل بند را معمولا خود مسئولان زندان انتخاب میکنند تا از طریق او روی زندانیان نفوذ داشته باشد. چون خواسته زندانبانها را اجرایی میکنند و هر خبری را از داخل زندان به گوش آنها میرسانند و زندانیان را تحت سلطه دارند. ولی ما زنان و البته مردان در زندان اوین تلاش کردیم که وکیل بند را خودمان انتخاب کنیم. بارها برای این مساله تنبیه و از سوی رییس زندان تهدید به قطع شدن جیره غذایی شدیم. برای مدتی هم جیرهمان را قطع کردند و در بند سیاسی جیره غذایی نگرفتیم؛ ولی وکیل بند را خودمان انتخاب کردیم.»
آیا زندانیان و کودکان غذای سالم در زندانها دارند؟
آتنا دائمی غذای زندانهای ایران را بسیار ناسالم و غیربهداشتی توصیف میکند. گوشت یا در غذای زندان اصلا نیست و یا اگر باشد، به قدری کم است که قابل اندازهگیری نیست. غذایی که در زندان به زنان و حتی کودکان داده میشود، از «کُنجاله» که غذای دام است، تهیه و بین زندانیان توزیع میشود. نه تنها زنان شیرده و باردار بلکه کودکان خردسال هم از همین غذا مصرف میکنند. او در توضیح شرایط غذای زندان میگوید: «برنجهای زندان بسیار کیفیت بدی دارد و بعد از مدتی با خوردن آن، زندانیان ورم کرده و مشکلات گوارشی پیدا میکنند. زندانیان جرائم عمومی اصلا اجازه شکایت از این شرایط را ندارند. در حالی که این حق را دارند که حداقل غذای گرم و یا طعمدار داشته باشند؛ ولی از این حق هم محروم هستند.»
کیفیت غذا برای کودکان در زندانها چگونه است؟
آتنا دائمی میگوید، برای اینکه ارتباط او با سایر زندانیان قطع باشد، او را به بند مادران در زندان قرچک ورامین منتقل کرده بودند. او توضیح میدهد: «کیفیت غذا در بند مادران هم از کیفیت مناسبی برخوردار نبود. تنها تغییرات جزیی در پخت غذا داده شده بود. از جمله اینکه برای مثال در پخت آش در بند مادران از مقدار بسیار کمی گوشت هم استفاده میشد که طعم خوبی هم نداشت و در مورد کیفیت آن هم و اینکه چه نوع گوشتی و گوشت چه نوع حیوانی است، همیشه بین زندانیان بحث بود.»
این فعال حقوق کودکان با اشاره به ناعادلانه بودن توزیع غذا در زندان میگوید: «بوی غذایی که برای بند مادران پخته و توزیع میشد، با سایر غذاها کمی متفاوتتر بود، کمی هم طعمدار بود. به همین دلیل زندانیان دیگر از استشمام عطر این غذاها حسرت میخوردند. اما در غذای بند مادران همچنان کُنجاله استفاده میشد. فقط برخی از مواد غذایی بیشتر از سایر بندها در پخت غذاها استفاده میشد.»
وضعیت زندانیان و کودکان و نوزادان معتاد در زندان چگونه است؟
به گفته آتنا دائمی زندانیان را با هر جرمی داخل زندان رها میکنند؛ حتی گاهی انگار زندان موسسه ترک اعتیاد است که معتادان را برای ترک به آنجا میفرستند. در بین این معتادان کودکان و نوزادان معتادی که تازه از مادر متولد شدهاند نیز دیده میشوند. نوزادانی که باید آنها را هم ترک داد. این مسئولیتها به عمده خود زندانیان جرائم عمومی گذاشته شده است. آنها که درد کشیدهاند و خودشان یکبار این راه را رفتهاند؛ وگرنه زندانبانها حتی به معتادانی که به بند آورده میشوند، دست هم نمیزنند. در عوض به راحتی بین آنها اختلاف میاندازند و خودشان را کنار کشیده و شاهد دعوا و کتککاری بین زندانیان مینشینند. حتی زندانیان را علیه یکدیگر تحریک میکنند که از هم شکایت کنند.
ولی همه زندانیان وارد شده به زندانها شبیه هم نیستند. زندانیان به مادران باردار و زنان با بچههای کوچک بیشتر از سایرین کمک میکردند.
ماجرای زنان داعش زندانی در اوین چه بود؟
«یک شب حدودهای ساعت سه نیمهشب به ناگاه در بند سیاسی زندان اوین صدای گریه بچه پیچید. همه سراسیمه بیدار شدیم. چنین اتفاقی بسیار عجیب بود. درهای بند ما را بستند. به کسی اجازه خروج از اتاقها را ندادند. مدتها بود که کنار اتاق ما اتاق دیگری در حال تعمیر بود. صدای بچه از اتاق جدید میآمد. بین زندانیان سیاسی کسی بچه نداشت و منتظر تولد نوزاد هم نبودیم.
برای پرسوجو رفتیم و متوجه شدیم ۱۶ نفر از زنان کُردِ ایرانی که میگفتند، از زنان اعضای داعش در سوریه بودهاند و به همراه کودکانشان به ایران پناه آورده بودند، به زندان اوین منتقل شدهاند. اوایل برای آنها از بازداشتگاه ۲۰۹ غذا میآمد؛ چون تمام طلایی را که این زنان به همراه داشتند، ضبط کرده بودند و به جای آن غذای بهتر از غذای زندان برایشان میآوردند. حتی هزینه موکت و یخچال داخل اتاقشان را هم از خودشان گرفته بودند. غذا هم به هزینه خودشان بود. برای بچههای آنها هم سوپ و فرنی میآوردند؛ ولی اجازه نمیدادند که با آنها ارتباط برقرار کنیم.»
خانم دائمی میگوید، یک روز یکی از این زنان زندانی کُرد حق و حقوق بیشتری مطالبه کرده بود؛ به همین دلیل مسئولان زندان با آنها لج کردند و از آن زمان به بعد این زنان هم باید از غذای بند ما میخوردند.
چرا سنگ کلیه و سنگ کیسه صفرا بین زندانیان شیوع دارد؟
کیفیت بد مواد غذایی از جمله مواردی است که آتنا دائمی در مورد آن تاکید دارد و میگوید، یکی از دلایل انواع بیماری گوارشی که اکثر زندانیان به آن مبتلا بودند، همین غذای ناسالم و مواد اولیه بد است. کودکان هم از همین غذا تغذیه میشدند. این فعال حقوق کودک توضیح میدهد: «سبزی برای پخت غذا در زندان اوین به صورت خشک به داخل زندان میرسید و به قدری خاک و سنگ ریزه داشت که تا ۱۶ مرتبه آن را میشستیم. هر بار قورمه سبزی میخوردیم؛ کاملا سنگریزه را در دهان احساس میکردیم و این شرایط در هر سه زندانی که من بودم؛ اوین، لاکان رشت و قرچک ورامین مشابه بود.»
آتنا دائمی بعد از اعتصاب غذایی که در زندان داشت «کیسه صفرا» از دست داد؛ او توضیح میدهد: «اکثر زندانیان در داخل زندان به مشکل سنگ کلیه یا سنگ کیسه صفرا بر میخوردند. در زندان اوین زندانیان زیادی اطراف من مورد عمل جراحی قرار گرفته و کیسه صفرا از دست دادند. من هنوز هم با مشکل کلیه دست و پنجه نرم میکنم.»
دائمی با اشاره به اینکه کودکان هم در همین شرایط سخت با مادران خود قربانی میشدند، توضیح میدهد که بند مادران زندان قرچک کمی بهتر از بقیه بوده و در واقع ویترین این زندان محسوب میشده است. به گفته خانم دائمی مهمانهای ویژه برای بازدید از زندان به این بند برده میشدند یا حتی برنامههای تلویزیونی مثل برنامه «ماه عسل» برای ضبط تصاویری از زنان زندانی به بند مادران قرچک که شکل بهتری داشت و تختهای دو طبقه به جای سهطبقه داشت، برده میشدند.»
در کنار تمام سختیها آتنا دائمی از همدلیها و کمکهای مهربانانه زندانیان به یکدیگر میگوید؛ هرچند زندانبانها برای تفریح آنها را به جان یکدیگر میانداختند؛ سوءاستفاده برای لحظهای فراغت و رفع روزمرگی.