ارسال کننده: خانم زهرا مبینی19دی
در عالم واقع اکثر موارد تجاوز جنسی توسط افرادی انجام میشود که قربانی آنها را میشناسد… خشونت اعمال شده از سوی شریک جنسی یا همسر فراگیرترین شکل خشونت جنسی در دنیا است…و کسی خبردار نمیشود.
اعلامیه رفع خشونت علیه زنان در سال ۱۹۹۳ در ماده یک اصطلاح خشونت علیه زنان را به شرح زیر تعریف میکند:
«هر عمل خشونتآمیز بر اساس جنسیت که موجب یا منجر به آسیب یا درد و رنج جسمی، جنسی یا روحی زنان شود، از جمله تهدید به چنین اقداماتی، اجبار یا محرومیت خودسرانه از آزادی اعم از این که در زندگی خصوصی یا فضای عمومی صورت پذیرد.» (سازمان ملل متحد ، مجمع عمومی)
آماری که درسایت سازمان ملل و براساس پژوهش چندین سازمان بینالمللی مانند سازمان بهداشت جهانی، بانک جهانی و بخش زنان ملل متحد در این راستا منتشر شده، تکاندهنده است:
-۷۰ درصد زنان سراسر جهان، در طول عمر خود خشونت فیزیکی یا جنسی تجربه میکنند.
– ۶۰۳ میلیون زن در کشورهایی زندگی میکنند که در آنها خشونت خانگی علیه زنان، جرم محسوب نمیشود.
-از هر ۴ زن یک زن در دوران بارداری خود خشونت فیزیکی راتجربه میکنند.
– حدود ۲۵۰ تا ۵۰۰ هزار زن و دختر در جریان نسل کشی ۱۹۹۴ در رواندا تحت تجاوز قرار گرفتند.
-بیش از ۶۰ میلیون دختر در جهان پیش از ۱۸ سالگی ازدواج میکنند.
– بانک جهانی میگوید، زنان ۱۵ تا ۴۴ ساله بیشتر در معرض خطر تجاوز و خشونت خانگی قرار دارند تا ابتلا به سرطان، حوادث رانندگی، جنگ و مالاریا.
تحقیقات تازه:
نتایج تحقیقی تازه دربارهی خشونتهای جنسیتی علیه زنان نشان میدهد وضعیت خشونتها علیه زنان بدتر از چیزی است که گمان میرود. سازمان ملل، دیگر سازمانهای بینالمللی و همچنین غیرانتفاعی به طور گسترده در راستای افزایش آگاهی عمومی علیه خشونتهایی نظیر تجاوز جنسی ، خشونت خانگی و خشونت اجتماعی میکوشند. با این وجود آمارهای نگران کنندهای در زمینهی خشونت علیه زنان وجود دارد. اعلامیههایی مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر، اعلامیه رفع خشونت علیه زنان، کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان در اشکال مختلف خشنونت علیه زنان را به شکلهای مختلف محکوم کردهاند.
در میان ۲۴ کشور در حال توسعهی موضوع این تحقیق کمتر از ۷ درصد خشونتها به شکل رسمی گزارش شده و ۹۳ درصد خشونتها پشت درهای بسته در سکوت و خفقان ادامه مییابند و هرگز گزارش و پیگیری نمیشوند. این آمار در کشورهایی مثل هند کمتر از یک درصد تخمین زده میشود. کلمبیا با ۲۶% وضعیت بهتری نسبت به باقی کشورهای مورد مطالعه دارد با این حال در این کشور هم از هر چهار زن که مورد خشونت جنسی قرار گرفتهاند ۳ زن موضوع را به طور رسمی پیگیری نکردهاند. براساس این تحقیق، به طور کلی زنان کشورهای در حال توسعهی آمریکای لاتین، حوزه ی دریای کارائیب، اروپای شرقی و آسیای میانه در قیاس با زنان هند، آسیای شرقی و آفریقا با احتمال بیشتری خشونتهای جنسی صورت گرفته را به مراجع رسمی گزارش میدهند.(WUC)
بر اساس این گزارشها بیشترین نوع خشونتی که زنان در سراسر جهان متحمل میکنند خشونت فیزیکی است که این خشونت توسط همسر( مرد) اعمال میشود. پس از آن، خشونتهای جنسی به دلیل ترس از بیآبرویی و مسائل حیثیتی برای زنان به خانوادههای آنها اغلب پنهان میمانند. خشنونت جنسی علیه زنان در جریان جنگ یکی دیگر از موارد خشونت جنسی است که علیه زنان اعمال میشود. قتل زنان به دلیل جهیزیه یک عمل وحشیانه دیگر است که در جریان آن یک زن توسط همسر یا خانواده شوهر خود به دلیل عدم توانایی خانواده وی در برآورده کردند تقاضاهای شوهر و خانواده شوهر در تهیه جهیزیه کشته میشود. قاچاق زنان که حدودا تخمین زده میشود که سالانه ۲/۵ میلیون نفر برای وضعیتهایی از جمله فحشا ، کار اجباری ، بردگی یا بندگی قاچاق میشوند. زنان و دختران حدود ۸۰ درصد از این قربانیان هستند. آزار و اذیت جنسی بین ۴۰ تا ۵۰ درصد از زنان در کشورهای اتحادیه اروپا، عمل جنسی ناخواسته ، تماس فیزیکی یا سایر اشکال آزار و اذیت جنسی را در محیط کار یا تحصیل خود تجربه میکنند. (سایت سازمان ملل)
همچنین در تحقیقی که توسط گزارش غیررسمی یعنی اطلاع دادن به خانواده، دوستان و همسایگان مورد بررسی قرار گرفته و مشخص میگردد در ۲۰ کشور از ۲۴ کشور مورد مطالعه، اکثریت زنان قربانی موضوع را با هیچکس در میان نگذاشتهاند. بنابراین نه تنها اکثر قربانیان از هیچگونه خدمات و حمایات قانونی برخوردار نشدهاند، بلکه حتی از حمایت دوستان و اعضای خانواده برای کنار آمدن با خشونتی که متحمل شدهاند محروم بودهاند.
تجاوز جنسی از سوی شریک زندگی:
اگرچه موارد مربوط به تجاوز جنسی از سوی افراد بیگانه بیشترین توجه رسانهها را به خود جلب میکنند، خشونت اعمال شده از سوی شریک جنسی یا همسر فراگیرترین شکل خشونت جنسی در دنیا است. بر اساس پژوهشی که توسط راشل جوکس و همکارانش در شش کشور آسیایی (شامل بنگلادش، چین، کامبوج، اندونزی، سریلانکا و گینهی نو) بین ۴/۳ تا ۴۰/۷ مردان تجربهی تجاوز به فردی غیر شریک جنسی خود را داشتهاند، اما با احتساب موارد تجاوز به شریک جنسی خود، این آمار افزایش یافته و بین ۱۲/۹ تا ۵۹/۱ قرار میگیرد. در پژوهش دیگری که در ماه ژوئن در مجله لانست ، کارن دوریس و همکارانش انجام دادهاند، تخمین زده میشود در دنیا از هر سه زنی که همسر یا شریک جنسی داشتهاند یک زن توسط شریک خود مورد خشونت فیزیکی یا جنسی قرار گرفتهاست. (WUC) سازمان بهداشت جهانی بخش کمکهای زنان نیز اعلام میکند که بیش از یک سوم از تمام قتل زنان در سراسر جهان توسط شریک زندگی فعلی یا سابقشان رخ میدهد. (سازمان بهداشت جهانی )
این در حالی است که کماکان در بسیاری کشورها تجاوز جنسی به همسر از دیدگاه قانونی جرم تلقی نمیشود. حتی در آمریکا، تنها از سال ۱۹۹۳ به این سو در تمام ایالتها تجاوز جنسی به همسر به عنوان جرم شناخته میشود. هشت میلیون جنین دختر در سال ۲۰۱۱ سقط شدهاند. در هند همچنین ۲۲ زن هر روز در قتلهای مربوط به جهزیه در سال ۲۰۰۷ کشته شدند. (منبع دفتر سرشماری ملی دفتر سوابق جنایی ، سازمان عفو بینالملل، به گزارش بی بی سی ) و این در حالی است که تجاوز به عنف با دختر بالای پانزده سال در هندوستان جرم محسوب نمیشود.
چرا زنان خشونت جنسی را گزارش یا پیگیری قانونی نمیکنند:
فاکتورهای زیادی در خودداری زنان از پیگیری قانونی خشونتهای جنسی موثرند. قربانیان این خشونتها غالبا به عنوان افرادی آلوده به گناه و بی آبرو نگریسته میشوند. همچنین عدهای از قربانیان با تصور مصونیت مرتکبین خشونت از مجازات قانونی از پیگیری جدی آن پرهیز میکنند. در بسیاری از کشورها نیروهای انتظامی آنقدر پیشرفته نبوده و یا دارای نفرات کافی نیستند تا به جرایم اینچنینی بپردازند. بر اساس مطالعات اخیر این احتمال میرود بسیاری از این زنان ندانند باید در این گونه موارد به کجا مراجعه کنند، و یا در بعضی کشورها چنین خدمات حمایتی وجود نداشته باشد. حتی هنگامی که این خدمات وجود دارند نیز نگرش پلیس و دادگاه میتواند در راستای سرزنش فرد قربانی و همراه با پیشداوری باشد. معمولا حرفهای این زنان را کسی باورنمیکند.ترس از طلاق و بیسرپرست شدن ، ترس از اینکه حضانت فرزندانشان را در صورت شکایت از همسر از دست دهند از دیگر دلایلی است که منجر میشود خشونت را به مراجع قانونی گزارش نکنند.
باورعام در مورد تجاوز جنسی چنین است که زن با خشونت و تهدید از سوی فردی غریبه مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد و آثار کبودی به جا مانده بر بدن او به عنوان شاهد این ماجرا تلقی میشود. اما در عالم واقع اکثر موارد تجاوز جنسی توسط افرادی انجام میشوند که قربانی آنها را میشناسد. همچنین پدیدهی دیگری که باعث خودداری زنان از گزارش خشونتهای جنسی میگردد سرزنش قربانی است، که عموما به شکل سرزنش زن به خاطر لباسی که پوشیده یا جایی که در آن حضور داشته مطرح میشود. در پروندههایی در ایتالیا، استرالیا و کرهی جنوبی اعضای هیات منصفه و قضات معتقد بودند زنی که شلوار جین چسبان پوشیده باشد را نمیتوان قربانی تجاوز دانست چرا که این شلوارها را نمیتوان با زور و بدون همکاری خود زن از تن او خارج کرد. بنابراین حتی اگر زن قربانی خشونت بر موانع موجود غلبه کرده و در پی دادخواهی برود افرادی که به آنها مراجعه میکند ممکن است به خاطر نوع جرم مورد وقوع با دیرباوری با قربانی برخورد کنند. (WUC)
موقعیتهای مربوط به اعمال خشونت از سوی شریک زندگی قربانی معمولا پیچیدهتر نیز هستند. زن ممکن است از نظر مالی به شریک خود وابسته باشد، بترسد او را درگیر قانون کند یا نگران از دست دادن حضانت فرزندانش در صورت جدایی از شریک خود باشد. همچنین ممکن است زن از انتقامجویی شریک خود بیمناک باشد. بدتر از همه این است که بسیاری زنان در اقصا نقاط دنیا معتقدند این دسته خشونتها جزئی عادی از زندگیاند و یک زن باید این مسائل را تحمل کند. اخیرا یک مطالعه که در ۲۵ کشور آفریقایی انجام شده نشان داده درصد بالایی از زنان معتقدند تنبیه بدنی زن دست کم در یکی از پنج حالت زیر قابل توجیه است: بیرون رفتن بیاطلاع شریک زندگی، بحث کردن با او، بیتوجهی به فرزندان، خودداری از همخوابگی، سوزاندن غذا.
با این همه به مرور پیشرفتهایی نیز در این زمینه حاصل شده است، از جمله این که طبق یکی از مطالعات انجام شده زنان سراسر دنیا تدریجا کمتر از پیش توجیه خشونت جنسی از سوی شریک زندگی خود را میپذیرند. در کنگو که ساز و کار قانونی و نیروی انسانی برای محاکمهی متهمان خشونت جنسی وجود ندارد سازمانهای بینالمللی بودجه و پشتیبانی لازم را برای برپا کردن دادگاههای سیار توسط موسسات محلّی فراهم میکنند. در کشورهایی چون زامبیا و کنیا نیز آموزش محققین پزشکی قانونی در موارد تجاوز جنسی آغاز شده. به علاوه در کشورهای دیگری چون غنا، کوزوو، هند، فیلیپین و کشورهای آمریکای لاتین واحدها یا ایستگاههای پلیس متخصص امور زنان مستقر شدهاند. این پیشرفتها به قربانیان خشونت جنسی کمک میکنند موارد ارتکاب خشونت را گزارش دهند، با این حال کماکان جلوگیری اولیه از این دست خشونتها باید در اولویت قرار گیرد. (WUC)
هزینهها و پیامدهای خشونت علیه زنان:
براساس گزارش سازمان ملل،هزینههای خشونت علیه زنان بسیار بالا است و این هزینهها ، هزینههای مستقیم از خدمات درمانی و حمایت از زنان و کودکان آزار دیده تا تحویل دادن مجرمان به دست عدالت و هزینههای غیر مستقیم شامل از دست دادن کار ، و هزینههای درد و رنج انسان میشود را در برمیگیرد.
هزینه خشونت علیه زنان در آمریکا به تنهایی بیش از ۸/۵ میلیارد دلار در سال است که ۱/۴ میلیارد دلار برای خدمات مستقیم پزشکی و مراقبتهای بهداشتی و حدود ۸/۱ میلیارد دلار به زیانهای دیگر دراین زمینه اختصاص داده میشود. در اوگاندا در سال ۲۰۰۷ هزینه خشونت خانگی علیه زنان ۵/۲ میلیون دلار آمریکا تخمین زده شد.