انصاف نیوز
فائزه هاشمی در گفتوگو با انصاف نیوز، گفت طرح موضوع کرونا برای عدم حضور تماشاچی در بازی ایران و کره جنوبی بهانه است و فیفا گول نخورد و قضیه را دنبال کند، امیدوارم دختران ما هم کوتاه نیایند.
او در ادامه همچنین میگوید پخش نکردن ورزش زنان در صداوسیما بیاحترامی و نقض حقوق زنان است، نگاه به ورزش زنان سیاسی و امنیتی شده و آیندهی مثبتی در دوران آقای رئیسی برای ورزش زنان نمیبینم.
زنان ورزشکار ایرانی با مشکلات گسترده مالی، مسئلهی حجاب، تبعیض در توزیع امکانات، تبعیض جنسیتی در اعزام تیمهای ورزشی به مسابقات بینالمللی روبرو هستند، چون همواره اولویت با تیمهای مردان است، تمرکز دولت روی ورزش آقایان و کم توجهی به ورزش زنان حتی در پخش مسابقات ورزشی زنان در دولتهای مختلف همواره وجود داشته است.
اما کیفیت و شرایط ورزش زنان در ایران نسبت به چهل سال چه تغییراتی کرده؟ زنان با چه چالشهای روبرو هستند؟ چشمانداز ورزش زنان در دولت سیدابراهیم رئیسی چگونه خواهد بود؟ با فائزه هاشمی که رئیس فدراسیون اسلامی ورزش زنان بوده، به چالشهای پیش روی زنان در ورزش پرداختهایم. متن کامل این لایو اینستاگرامی که روز شنبه هفدهم مهرماه از صفحهی اینستاگرامی انصاف نیوز پخش شد را در ادامه بخوانید:
فائزه هاشمی: امیدوارم دختران کوتاه نیایند
انصاف نیوز: قرار بود بازی ایران و کره جنوبی با حضور زنان در ورزشگاه آزادی برگزار شود اما خبری منتشر شد، مبنی بر اینکه بازی بدون تماشاچی بزگرار خواهد شد، با توجه به اینکه در دوران کرونا بازیهایی را با حضور تماشاچی شاهد بودیم، تحلیل شما چیست؟
فائزه هاشمی: اول که شنیدم دختران میتوانند حضوری بازی را ببینند، بسیار خوشحال شدم. البته فکر کردم به خاطر سیاستهای گذشتهی فیفا است؛ اما امروز که خبر بازی بدون تماشاچی را شنیدم به نظرم یک برخورد بدون صداقت با این موضوع است. بازی استقلال و پرسپولیس و بازی امارات در همین دوران کرونا با تماشاچی برگزار شد. لازم نیست حتماً استادیوم پر شود. در کل به نظرم به بهانهی کرونا نمیخواهند زنان وارد استادیوم شوند، چون فیفا هم فشار میآورد. امیدوارم فیفا گول نخورد و قضیه را دنبال کند، اینیک کلک است. امیدوارم دختران هم کوتاه نیایند، مثل همیشه به پشت در استادیومها بروند و الان که بهجایی رسیدند، حق خود را از دست ندهند. چون حق گرفتنی است و هر وقت آن رها کنید از دست میرود.
پخش ورزش زنان در صداوسیما با حواشیهایی روبرو بود، در زمانی که شما رئیس فدراسیون بودید، چه تلاشهایی برای این مسئله شد؟
پخش ورزش زنان به ورزشکاران انگیزه میدهد و به جذب اسپانسر و مسائل مالی کمک میکند. دنیا زنان محجبه را نشان میدهد و این افتخار است. مثل دوندهی بحرینی که باحجاب رفت و مدال گرفت. مشکلی برای پخش وجود ندارد، نگاههای شبه طالبانی و شبه داعشی است که مانع این قضیه میشود. من بهجز رئیس فدراسیون، نایبرئیس المپیک و مادر معنوی ورزش زنان هم هستم، در زمان ما سعی شد اخبار ورزش زنان پیگیری شود و فعالیت زنان تا حدودی نشان داده میشد. چند دورهای هم اگر اشتباه نکنم. مسابقات در صداوسیما از دور پخش شد؛ بهویژه مسابقات چهارمین دورهی کشورهای اسلامی. از هیچی به اینجا رسیدم و اینکه در آن زمان مسابقات باحجاب برگزار نمیشد و زنان در سالنهای بدون حضور مردان بودند و با لباس ورزشی استاندارد بازی میکردند. آنطوری با سیاستهای جمهوری اسلامی قابلیت پخش نداشت؛ اما ورزشهای باحجاب مثل تیر و کمان تا حدودی پخش میشد. آن زمان تلاش شد در شورای مختلف صداوسیما زنان حضور داشته باشند و تلاش میکردند در آن شوراها صدای زنان را برسانند. الان شنیدم در این شوراها هیچ زنی نیست.
پخش نکردن ورزش زنان در صداوسیما بیاحترامی و نقض حقوق زنان است
یعنی معتقد هستید، الان نسبت به آن زمان وضعیت بدتر شده است؟
از یکسو زنان ما نسبت به گذشته قویتر شدند. شبکههای خارجی ورزش زنان را پخش میکنند. نمیتوان گفت کلاً بد شده اما در یکجاهایی پسرفت کرده. اگر زنان در تصمیمگیری، مدیریتها در بخشهای مختلف صداوسیما و جاهای دیگر حضورداشته باشند، میتوانند بر سر پخش ورزش زنان چانهزنی کنند. این مسابقات در دنیا پخش میشود و پخش نکردن ورزش زنان در صداوسیما بیاحترامی و نقض حقوق زنان است.
زنانی که مسابقات پخش نمیشود، در آنجا تماشاچی مرد دارند و فیلمها هم همهجا هست. انگار فقط مردان ایرانی نبایند ببینند.
درست است. تماشاچی مرد و داور مرد حضور دارند. دنیا هم آن را پخش میکند. این سیاستها متناقض است. اگر استدلالی پشت این قضیه بود، شاید بازهم قابلقبول بود. با نگاه شبه داعشی این تصمیمات گرفته میشود، فقه ما اصلاً این را نمیگوید. با بهانهی دین این نگاه را حاکم میکنند، در حقیقت بیاعتنایی به حقوق زنان و دخترانی است که اینهمه تلاش میکنند. مدال میآوردند و مورد تشویق مقامات هم قرار میگیرند اما تصویر آنها پخش نمیشود، خندهدار است.
برخی این استدلال را دارند که ورزش زنان آنچنان طرفدار ندارد تا آن را پخش کنند.
طرفدار نداشتن نمیتواند استدلال باشد، مگر همهی ورزش مردان که پخش میشود، طرفدار دارد؟ بعضی از آنها حتی تماشاچی هم ندارد اما آن را پخش میکنند. وقتی ورزش را پخشکنید، تازه آنها طرفدار پیدا میکنند. وقتی مردم نسبت به چیزی آگاهی ندارند، چگونه میخواهند طرفدارش باشند. یکی از مشکلات زنان ما اسپانسر است. یک مثال میزنم، به بیشتر تیمهای باشگاهی و یا ملی دختران میگویند باید خودتان اسپانسر پیدا کنید، چون ما اسپانسر نداریم. مردان ما تبلیغات دارند و اسپانسر دارند اما برای زنان چگونه اسپانسر پیدا شود. روزنامهها میگویند اگر خیلی به آن بپردازیم، توقیف میشویم و صداوسیما هم که بهصورت محدود زنان را پخش میکند، اسپانسر با چه انگیزهای پیدا شوند؟
بعد میگویند ما بودجه نداریم، با این نگاه گروههای باشگاهی به هوا میرود. الان که نمیخواهند ورزش زنان را پخش کنند، پس بودجه را به زنان بدهند و به مردان بگویند چون شما تبلیغ میشوید، پس خودتان اسپانسر پیدا کنید. تفکر آنها در جهت حل مشکل نیست. میخواهند فعالیت زنان کم شود تا آن نگاههای غیر اسلامی که با نام اسلام مطرح میشود را اجرایی کنند. مدیران زن ما هم آنطور که باید مسائل را دنبال نمیکنند تا نتیجهای بگیرند. یک تیم زن ارمنستانی به ایران آمده بود و مربی مرد داشت و او را راه نمیدادند، از سوراخ حفاظها به داخل نگاه میکرد. مربی یک گروه دیگر هم روسری پوشید تا تیم خود را هدایت کند. این سیاستها اشتباه است که باعث میشود آدم تخلف کنند. اگر سیاستمداران تصمیمات درستی بگیرند، مردم عادی هم اموراتشان میگذرد. این نگاه شبه داعشی باید از بین برود، نگاه به حوزه زنان سیاسی و امنیتی شده است.
چرا سیاسی و امنیتی شده؟
بهخاطر تفکر غلط مدیران ما است که این نگاه تقویت میشود. ورود دختران به استادیوم و زورخانهها مشکلی ندارد؛ در گذشته در شهرها دختران به زورخانه میرفتند و ورزش میکردند. خانوادهها بهعنوان تماشاچی میرفتند؛ اما با نگاه سیاسی و امنیتی مانع ورود زنان شده بودند. آن آقایی که در بلاروس به زنان و مردان آموزش ورزش زورخانهای میداد، در ایران با ورزش زنان مخالفت کرد و کاری کرد زنان به زورخانه نروند. اینکار نان به نرخ روز خوردن است؛ چون میدانست از این طریق میتواند به پست برسد. یک خانمی لُنگ به سرش بسته بوده و از ورود زنان به زورخانه حمایت کرده، برخی از مردان میگفتند لنگ حرمت دارد. این لُنگها را که در حمام مردان به کمر میبندند. آنوقت بستن لنگ به سر بیحرمتی است؟ آقایان حرفهایی میزنند که به سنت و دین بیاحترامی است. نهادهای حکومتی هم به این تفکر پر و بال میدهند؛ ممکن است یکبخشی از جامعه اینطور فکر کنند، اما نباید از آن حمایت کرد؛ باید در مقابل آنها ایستاد.
لباس تیم ملی فوتبال زنان که جنجالی شد
با انتقادهایی که به لباس المپیک شده بود خیلی موافق نبودم
مثل لباس زنان فوتبالیست که مسئلهساز شد
به خاطر نگاه سیاسی به ورزش زنان است، لباس آنها هیچ مشکلی نداشت. الکی شلوغ کردند و حساسیت ایجاد شد.
طراحی لباس ورزشکاران به چه صورت است؟ چون لباس المپیک همداستان شد.
با انتقادهایی که به لباس المپیک شده بود خیلی موافق نبودم. ممکن است من هم به آن لباس علاقهای نداشته باشم؛ اما نمیتوان ایراد گرفت که چرا آن لباس زیبا نیست. برای هر تیمی یک مجموعهای برای لباس تصمیم میگیرند. در زمان ما حتی برای لباس فراخوان میدادیم و سعی میکردیم از طراحان لباس دانشگاه الزهرا استفاده کنیم. در آن زمان مثل الان حساسیت وجود نداشت. نگاه غیرتخصصی و ورزشی است که کار را خراب میکند.
فرزانه فصیحی، سریعترین بانوی ایران و برنده نشان نقره آسیا که مسابقهی او در صدا و سیما هم پخش نشد؛ گفته است: «حقوق فدراسیون کفاف هزینه رفت و آمدم را هم نمیدهد. حتی پول یک کفش میخی نزدیک ۸۰۰ هزار تومان است. رفتم اداره کل ورزش اصفهان اما حتی اسمم را نمیدانستند. جوِ ورزشی اصفهان آدم را دلسرد میکند.»
ایسنا
حمایت از ورزش زنان و مردان باهم چه فرقی دارد؟ خانم فرناز فصیحی گفته بودند حقوق فدراسیون کفاف خرج رفتوآمد آنها هم نیست.
به نظرم اسم حمایت روی آن نگذارید. چون وقتی از حمایت میگویید فراتر از حق است. مهمترین کار این است که تبعیضها بین زن و مرد برداشته شود. از استعدادیابی تا پاداش ورزشکاران بین زن و مرد تبعیض وجود دارد. حمایت نباید کرد باید حق زنان را به آنها بدهید؛ مثلاً گروه والیبال پسران به کجا رسیده و تیم والیبال زنان چه وضعیتی دارد. بارها شنیدهام رئیس فدراسیون والیبال گفته است اولویت اول من گروه پسران است که یعنی تیم بزرگسال و نوجوان پسر و… است. تازه به تیم دختران میرسیم؛ یعنی در این حد تبعیضآمیز رفتار میکنند. تیم والیبال دختران را به جایی نفرستادند و گفتند خودتان باید اسپانسر پیدا کنید. حمایت باید در قالب رفع تبعیض باشد. اگر تبعیض نباشد زنان خود را نشان میدهند و پیروز میشوند، متاسفانه نگاه مردانه است.
قبلاً انجمن و فدراسیون والیبال داشتیم. انجمن برای دختران و فدراسیون برای پسران بود. در آن دوران زنان قوی شده بودند و ارتباطات بینالمللی داشتند. تا اینکه در دوران آقای مهر علیزاده انجمن را در فدراسیون به عنوان نایبرئیس بانوان ادغام کردند؛ اما در قوانین نایبرئیس بانوان وجود خارجی ندارد. پس چون در قانون نبود، هیچ جایگاهی هم نداشت. برخوردها سلیقهای بود اگر رئیس فدراسیون دوست داشت، به زنان اختیاری میداد، اکثراً هم نمیدادند. اخیراً اساسنامهٔ فدراسیون با اصلاحاتی ازجمله دیده شدن جایگاه نایبرئیس فدراسیون در دولت، مجلس و شورای نگهبان تصویبشد؛ اما نمیدانم چرا در دوران آقای روحانی و رئیسی ابلاغ نمیشود.
حساسیت ورزش زنان در افغانستان و عربستان به چه صورت است، در آنجا زنان با چه چالشهایی روبرو میشوند؟
عربستان خیلی از ما عقبتر است. یک سری اصلاحات انجام دادند، مثل ورود خانوادهها را به استادیوم آزاد کردند. در فدراسیون اتفاقاً عربستان عضو فعال ما بود اما هیچگاه زن ورزشکار عربستانی ندیدیم. یک آقایی بود از عربستان در جلسات ما شرکت میکرد، همیشه میگفت به تدریج زنان عربستانی هم وارد میشوند. من هم میگفتم، بیست سال گذشت، دیگر کی وارد میشوند؟ تا اینکه در المپیک قانون شد که در هیئت کشورها باید زنها باشند وگرنه نمیتواند در المپیک شرکت کنند. برای اولین بار چند زن به صورت صوری در رژه شرکت کردند. در عربستان با این اصلاحات احتمالا وضعیت بهتر شود. در افغانستان قبل از تسلط طالبان وضعیت بدی نداشتند. شاید مشکلات بودجه و فرهنگی داشته باشند اما فعالیت آنها از لحاظ سیاستهای حکومتی بدون تبعیض بود؛ اما الان دیگر بعید میدانم ورزش زنان افغانستان دوباره فعال شود. بقیهی کشورهای اسلامی این مسائل را حل کردند. درگذشته از ما الگوبرداری میکردند که چگونه در فعالیتهای بینالمللی شرکت کنند. فدراسیون ما باعث رشد کشورهای اسلامی شد. قطر و امارات به شدت پیشرفت کردند. لیگ دختران عرب راه انداختند.
در محافل بینالمللی که شرکت میکردید، زنان دنیا با چه چالشهایی روبرو بودند؟
در هر کشوری دربارهب حقوق زنان زنان مشکلاتی وجود دارد/ اختلاف دستمزدها در آمریکا و کشورهای توسعهیافته هم مسئله است؛ اما آنها در برخی از موارد برابر هستند که ما نیستیم.
نظر شما نسبت به لباس ژیمانستیک کار آلمانی که کمی پوشیدهتر بود، چیست؟
ژیمناستهای تیم المپیک زنان آلمان با لباس کاملا پوشیده در مسابقه انتخابی توکیو شرکت کردند. این ورزشکاران هدف از این اقدام را مقابله با جنسیتی شدن ورزش خواندند.
من با زیادی برهنه بودن لباس زنان و حتی مردان در فدراسیونهای جهانی موافق نیستم. لباس فوتبال و والیبال حتی مردان در قدیم از امروز پوشیدهتر بوده. الزامی برای تا این حد برهنگی در ورزش زنان نمیبینم. پوشش کمی میتواند اختیاریتر باشد.بخشی از این برهنگی فنی است و به خاطر سرعت ورزشکار است؛ اما بخشی از آنهم به خاطر تبلیغات و جذب اسپانسر و بیننده است. این فرهنگ خیلی جالب نیست؛ مثلاً اگر لباس کسی بلند و گشاد باشد. نهایتاً خودش ضرر میکند. نباید اجبار و سختگیریای در این زمینه باشد.
از وضعیت ورزشهای فرمی مثل ژیمناستیک و رقص در ایران اطلاعی دارید؟ آیندهای دارند؟
آیندهای ندارند، فدراسیون ورزش زنان با همین نیت راه افتاد. چون در آن زمان زنان محجبه را راه نمیدادند، از این طرف هم نمیگذاشتند که بروند. فقط بازیهای دوستانه را میتوانستند که بروند. کسانی که با فدراسیون مخالف بودند، میگفتند الان زنان به مسابقات جهانی میروند به این فدراسیون نیازی نبود. در حالی که در تمام دنیا وقتی ایدهای باعث پیشرفت میشود، بعدش آن را از بین نمیروند و سعی میکنند آن را تقویت کنند. به فدراسیون برای ورزشهایی که باحجاب نمیتوان آنها را انجام داد، نیاز داریم. دختران ما در این ورزشها به بنبست رسیدند. ورزش حرفهای یعنی مسابقات. فدراسیون اسلامی این سد را شکست و زنان خیلی قوی شدند. فدراسیون راهاندازی شده اما جایگاه واقعی ندارد آن را به وزارت ورزش بردند، در حالی فعالیت این فدراسیون بینالمللی است. این باید به المپیک برود و به عنوان یکنهاد بینالمللی به آن نگاه کرد.
حساسیتی که الان روی ورزش زنان است در آن زمان وجود نداشت
زمانی که رئیس فدراسیون بودید، چگونه با مذهبیون سنتی ارتباط برقرار میکردید؟
حساسیتی که الان روی ورزش زنان است در آن زمان وجود نداشت. اینکه گفتهام حوزهی زنان سیاسی و امنیتی شده، به خاطر همین موضوع است. اگر قضیه ایدئولوژی بود در آن زمان هم باید با این مسائل روبرو میشدیم. از وقتی موضوع حقوق زنان مطرحشده، نگاهها تغییر کرد. وقتی به خاطر جایگاه بابا برای کمک به رشد زنان رئیس فدراسیون شدم، استان به استان و شهرستان به شهرستان دعوت میشدیم. خانوادههایی که به دخترانشان اجازه نمیدانند به استخر و ورزشگاه بروند، با امام جمعه و استاندار و فرماندار منطقه صحبت میکردیم، ورزش در آن شهر راه میفتاد. با گفتوگو با مقامات در شهرستان و با حمایت رئیسجمهور در تهران و رئیس سازمان ورزش پیش میرفتیم. صداوسیما هم حمایت میکرد و یواش یواش مسائل حل میشد؛ مثلاً اگر با فوتبال زنان مخالفت میکردند، چند تا بازی با تیم غیر رسمی برگزار میکردیم تا تابو شکسته شود. اینگونه انجمن فوتبال زنان تشکیل شد، الان مسائل را سیاسی میبینند. الان دیگر موضوع زنان نیستند. بلکه سیاست است و اینکه مرغ یکپا دارد. حوزهٔ قدرتنمایی است.
نظر مرحوم هاشمی دربارهی فوتبال زنان چه بود؟
همینکه من در ورزش بودم، نظرشان مشخص است.
چالشی در ورزش با ایشان داشتید؟
خیر مشکلی نداشتیم. بسیار هم از ورزش زنان حمایت میکرد. خانم طاهریان تعریف میکند، زمانی که بابا رئیس مجلس بوده و برای ورزش بانوان پیش بابا رفته بود. بابا گفته بود تا زمانی که زنان از ایران خارج نشوند، رشد نمیکنند، باید دوراندیش باشید. البته این خاطره را نقل به مضمون تعریف کردم.
خاطرهای دیگر تعریف کنم، سال ۷۷ امام جمعه یک شهری از من پیش بابا برای حرفهای من پیرو دوچرخهسواری گله میکند. میگوید چرا فائزه این حرفها را میزند. بابا میگوید چرا حلال خدا را حرام میکنید. این گناه دارد که بخواهید موانع الکی ایجاد کنید وگرنه دوچرخهسواری بانوان ایرادی ندارد.
تا حالا از بالا با واسطه یا بیواسطهی پدرتان زمانی که رئیس فدراسیون بودید، به شما تذکری دادهاند؟
ببینید! فشارها از زمانی شروع شد که من کاندید نمایندگی مجلس شدم. از اینجا سیاسی نگاه کردن به ورزش بانوان وجود داشت. همان سال انصار حزب الله با دوچرخهسواری زنان مخالفت کردند و با استفاده از همین مرا تخریب کردند. البته من هیچگاه ورزش بانوان را سیاسی نکردیم و از آن برای رشد استفاده نکردم. چون قبل از اینکه وارد سیاست شوم، در ورزش بانوان فعال بودم.
چرا از زمانی که کاندید شدید، با شما به مشکل برخوردند؟
شاید احساس خطر کردند، باید از خودشان پرسید نمیدانم.. دلیل و استدلالی برای آنهم مطرح نشد. اولین حضور زنان ما در پکن بود. در آن زمان بسیجیها با چادر در افتتاحیه رژه رفتند. همان زمان کیهان تیتر زد اسلام بر باد رفت. آیا بهتر از این میتوانستیم اسلام را نشان دهیم؟ اتفاقاً با حضور در اینجاها تبلیغات بهتری میتوان برای اسلام کرد؛ اما کیهان مخالف حضور زنان در سطح بینالمللی حتی به صورت باحجاب بود. این نگاهها محدود بود، انصار حزب الله هم بهجایی که من بودم، حمله میکردند. یکبار در مقابل دفتر من در فدراسیون تجمع کردند؛ اما آنقدر فعالین زنان در ورزش را تحتالشعاع قرار نداد. حتی زمانی که آقای احمدینژاد فدراسیون را بست. آقای علیآبادی که آن زمان رئیس فدراسیون بود، گفت احمدینژاد به ما گفته باید بسته شود. آقای هاشمی طبا در مصاحبهای گفت شما اگر با فائزه هاشمی مشکلی دارید خب او را تغییر میدادید. چرا فدراسیون را بستید و زنان را دچار مشکل کردید. آقای احمدینژاد دشمن خونی بابا بود. هر چیزی به بابا وابستگی پیدا میکرد با آن مشکل داشت. تلاش کرد دانشگاه آزادی که بابا تأسیس کرده بود را نابود کند یا تلاش کرد یک شرکت تعاونی پسته را با ایجاد نهاد موازی از بین ببرد. احمدینژاد از اینکارها زیاد میکرد، دلیلی نداشت.
به عقیدهی شما ورزش زنان در دولت آقای رئیسی با چه چالشهایی روبرو میشود؟
چند ماهی ساکت بودم، نمیخواستم قبل از این آقای رئیسی کار را شروع کند، نقد الکی کنیم. امیدوار بودم یک اتفاق جدیدی در ورزش بیفتد. آقای سجادی محترم و تحصیلکرده است؛ اما با چیزهایی که میشنوم به نظرم آقای رئیس و وزرا از جایی اداره میشوند.
آیندهی مثبتی در دوران آقای رئیسی برای ورزش زنان نمیبینم
از کجا اداره میشود؟
از طریق سپاه یا تفکرات آن سبکی. این خبر نیست بلکه تحلیل بنده است. چون مجموعهی قدرت در دست سپاه بود. آقای رئیسی هم به صورت طبیعی انتخاب نشد، انتخابات مهندسیشده بود. کسانی که انتخابات را مهندسی کردند، نمیگذارند آقای رئیسی آزاد باشد و هرکاری کند. ممکن است قبل از انتخابات یک سری تفاهمات داشته باشد؛ اما مثل دوران آقای احمدینژاد کمکم اختلافات نمایان میشود. بهویژه که الان اصلاحطلبان در قدرت نیستند.، بین خود آنها اختلاف ایجاد میشود. همانطور زمانی که اصلاح طلبان در قدرت بودند، بین خودشان اختلاف ایجاد شد.
مثلاً شنیدم یک وزیری با متخصصان حوزهی خودش دیدار میکند، از دفتر رئیس جمهور به آن وزیر تذکر میدهند که چرا آن دیدار را داشتید. تازه دیدار با آدمهای متخصصی بوده که الان مسئولیت دارند، ضد انقلاب و منتقد نیستند. خاطرات آقای احمدینژاد و زمان مهر علیزاده برای من تداعی میشود. در این زمانها هم افراد نامرتبط و غیر متخصص منصوب شدند. زمان آقای مهر علیزاده مسئول ورزش بانوان خانمی شد که هیچ ارتباطی با ورزش نداشت. حراستیها دور ایشان را گرفتند و ورزش را اداره کردند. در آن زمان خانم اکبرآبادی حراست بود اما مسئول ورزش بانوان شد. الانهم این اتفاق میافتد و افراد غیر متخصص با یک نگاه امنیتی مسئولیتها را میگیرند. با این شرایط خیلی آیندهی مثبتی در دوران آقای رئیسی برای ورزش زنان نمیبینم. بدون تماشاچی برگزار شدن بازی ایران و کره جنوبی نشان میدهد دست مسئولان برای تصمیمگیری باز نیست. از جای دیگری برای آنها تصمیم میگیرند.
یک سوال بیربط بپرسم. با توجه به فوت آقای بنی صدر مرحوم هاشمی خاطرهای از ایشان دارند که برای ما نقل کنید؟
خاطرهای به یاد ندارم؛ اما در آن زمان خیلی از جلسات در خانهی بابا بود. گاهی ما هم حضور داشتیم البته نه در جلسات. رفتوآمد این افراد را میدیدیم. آقای بنی صدر، آقای منتظری و آقای لاهوتی پدرشوهر من و بابا کسانی که بهنوعی منتقد به انحراف از مبانی انقلاب بودند، نوبت بهنوبت حذف شدند. یکی دیرتر و یکی زودتر. بابا تلاش میکرد علی رغم مشکلات در قدرت بماند، چون فکر میکرد میتواند مسیر را برگرداند؛ اما ایشان فقط دیرتر حذف شد، آقای لاریجانی هم حذف شد. بههرحال انقلاب بچههای خود را میخورد.
از آقای حسن روحانی خبری دارید؟
نه خبری ندارم.
اگر نکتهای دارید، بفرمایید.
پیشنهادهایی را تیتروار به آقای سجادی وزیر ورزش مطرح میکنم.
۱)برداشتن نگاه جنسیتی
۲)حذف نگاه امنیتی و سیاسی
۳)محدودیتهای غیر منطقی برای زنان بهویژه وقتی در سالن زنانه ورزش میکنند، برداشته شود؛ مثلاً پارسال شنیدم اگر موهای دختران فوتبالیست کوتاه باشد آنها را بیرون میکنند. زنی بخواهد موهایش را بتراشد هم به کسی ربطی ندارد. اسلام برای اینها که حد و حدودی تعیین نکرده است.
فکر کردند که همجنسگرا هستند؟
شاید. نمیتوان به مو و رنگ لباس زنان آن هم در یک محیط زنانه گیر داد.
مردان را چگونه تشخیص میدهند؟
بله با آنها چهکار میکنند؟
۴)اختصاص بودجه دوبرابر به ورزش زنان در صورتی که ورزش زنان را پخش نمیکنند.
۵) رفع ممنوعیت ورود زنان به استادیوم و زور خانهها برداشته شود.
۶) برقراری عدالت جنیستی و رفع تبعیضها
۷) اجرایی کردن اسناسنامهی فدراسیونهای ورزشی
۸)جانشین پروری صورت بگیرد
۹)جدی گرفتن ورزش حرفهای زنان، چون در باشگاه استقلال و پرسپولیس تیم زنانه وجود ندارد که اصلا به چخش آن در صدا و سیما فکر کنیم.