ظاهرا از روزنامهای محلی از نازنین پرسیده بود که آیا از او خواسته شده بود که گریه کند و آن حرفها را بزند که نازنین میگوید «من دروغگو نیستم.
راستش را گفتم و خودم هم گریه کردم.» اما آیا این یعنی از این دختر ۹ ساله هم خواستهاند یا میخواهند حرفش را پس بگیرد؟ یا به فکر حل مشکل افتادهاند؟ یا برعکس میخواهند صورت مساله را پاک کنند؟
آرمان ملی- امید کاجیان: صدایش، بغضش و صداقت خالصانهاش اشک در چشمانت جاری میکند. نازنین خانم؛ همان دختربچه سیستانوبلوچستانی که از بیآبی برای مردمش و دوستانش گریه کرد. نازنین این روزهای همه مردم شده است، همانطور که او همه مردم را دوست دارد، امروز هم، همه مردم او را دوست دارند. او شده الگوی خیلیها. مردم تکه فیلمی از وی در سیستان و بلوچستان را دست به دست میکنند که با گریه میگوید: «از بیآبی موندیم چه کنیم. همه بچهها از بیآبی حالشان خوب نیست. من واسه همه مردم اینجا میگویم، چون همه مردم را دوست دارم. به ما کمک کنید.» بعد اشک است که سرازیر می شود از چشمانش، وقتی به دوستانش نگاه میکند و میگوید «کمک کنید به ما، دلم واسه اونا (دوستام) میسوزه.» مهر نازنین به دل خیلیها نشسته. میگویند کاش مقامات و مسئولان از او یاد بگیرند اما… اما هستند در این گوشهکنار مقامات و مسئولانی که به جای شنیدن درددل مردم بیآب این منطقه، باز هم به فکر پاککردن صورت مساله باشند و حالا که نازنین و اشکها و بیآبی مردمش را در کنار موج کرونای لعنتی در سیستانوبلوچستان همه ملت دیدهاند، از این دیدهشدن هراس به دل راه داده و میخواهند بگویند اینطورها هم نیست و چهبسا کار شانتاژهای رسانهای است.
نمایشگر ویدیو
00:00
00:00
1. “نازنین”
0:30
هنوز آن تصاویر پیرمرد ماهیفروش هرمزی را یادمان نرفته که چگونه در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد؛ پیرمردی که از نداریها با لبخندی تلخ و غمآلود گفت؛ از اینکه چند سال است گوشت نخورده، از اینکه میوهها را اینروزها میبیند اما نمیتواند بخرد، از اینکه زندگی را دوست دارد؛ نه به خاطر خودش؛ بلکه برای زن و بچهاش و… . اما بعد از پخش شدن فیلم او و فراگیریاش در فضای مجازی ناگهان فیلم دیگری از پیرمرد ماهیفروش هرمزی انتشار یافت تا به انکار حرفهایش بپردازد؛ اینکه بگوید نمیخواسته آن فیلم پخش شود و اوضاع خوب است و راضی است!
حالا آیا ممکن است برای نازنین هم حادثه مشابهی رخ بدهد؟ آنطور که ظاهرا برخی خبرنگارهای محلی به سراغش میروند و میپرسند آیا به زور آن روز جلوی دوربین گربه کردی؟ ولی او میگوید «من هیچ وقت دروغ نمیگویم. من خودم گریهام گرفت.» میگویند بوده است شخصیتی که جدی یا با کنایه به او بگوید با این سر و زبانت میتوانی عضو شورای شهر بشوی و من خودم به تو رای میدهم اما او در عوض این جمله میگوید«… نه، من میخواهم مثل لیلا خانم خبرنگار شوم چون آن موقع من هم میتوانم درد مردم را بگویم و نشان دهم.» نازنین از دید خیلیها باید امروز الگوی مسئولان باشد و اما او امروز الگویش همان تیمی است که آن روز از او آن گزارش گرفت؛ از جمله لیلا خانم. لیلا مهداد، خبرنگار و گزارشگر آن گزارش، درباره نازنین که امروز نماد بیآبی مردم سیستانوبلوچستان در اوج بیماری کرونا شده، میگوید ماجرا مربوط به حدود سه هفته پیش است که برای موضوع نذر آب هلال احمر به آنجا رفته بودند. اوبه آرمان ملی میگوید: «قرار بود که پیشتولیدی داشته باشیم و در این ارتباط نیازسنجی در روستاها را نیز انجام دهیم.»
این فیلم مربوط به روستای ملادادی شهرستان قرقری از توابع هیرمند است. ظاهرا حدود ۸۰۰خانواردر آنجا زندگی میکردهاند که بیشتر آنها به خاطر مساله آب مهاجرت کردهاند، طوفانهای ۱۲۰ روزه در زابل، اکثر خانههای آنها را زیر شن مدفون کرده است . اما نازنین نماد امروز این روستا و تمامی روستاهای محروم از آب از کجا پیدایش شده است؟ مهداد میگوید: «وقتی نازنین دوربین را دید خودش شروع به صحبت کرد. اینکه آب نداریم و باباهای ما کار ندارند و… و وقتی گفت من دلم برای دوستام میسوزه و با دست نشانشان داد واقعا دوستانش آنجا بودند و به گریه افتاد. هر تصویرگری سعی میکند از آن تصاویر بهترین استفاده را بکند. ما با جمع دوستان کلیپی دو دقیقهای تهیه کردیم که از قرار مدیران از آن خوششان نیامده است.»
میگویند تشویشاذهان کردهایم!
نازنین خانوادهای است با هفت خواهر و دو برادر، پدر آنها بیمار است و متاسفانه نمیتواند کار بکند و مادرشان هم مشکل دیسک کمر دارد و حتی تا سه چهار سال پیش شناسنامه نداشتند، تا اینکه سه چهار سال پیش برای رفتن بچهها به مدرسه شناسنامه تهیه شد و دراین سه سال از یارانه و کمکهای امداد میتوانند استفاده کنند. تنها سر مایه آنها یک خانه خشت و گلی است و دو بزغاله. ظاهرا از روزنامهای محلی از نازنین پرسیده بود که آیا از او خواسته شده بود که گریه کند و آن حرفها را بزند که نازنین میگوید «من دروغگو نیستم. راستش را گفتم و خودم هم گریه کردم.» اما آیا این یعنی از این دختر ۹ ساله هم خواستهاند یا میخواهند حرفش را پس بگیرد؟ یا به فکر حل مشکل افتادهاند؟ یا برعکس میخواهند صورت مساله را پاک کنند؟ مهداد میگوید: «واقعیت این است که دیروز از روابط عمومی آب و فاضلاب به ما زنگ زدند و باتوجه به اینکه اکنون سیستان و بلوچستان در اوضاع کروناست به نوعی گفتند که ما میخواستیم بگوییم با وجود کرونا این مناطق آب ندارند و این نوعی تشویش اذهان عمومی است و شما از این دختر بچه استفاده ابزاری برای تبلیغتان کردهاید. من هم واقعیت را گفتم که هیچ نگاه ابزاری به این دختر نداشتیم. واقعیتها را به تصویر کشیدیم تا این کمبودها را نشان دهیم.»
گزارشگر بیآبی در روستای ملادادی میگوید: «خود آب و فاضلاب مدعی است که آنجا لولهکشی دارد. اینها آب شرب دارند و مشکلی در این منطقه وجود ندارد. اما واقعیت این است که اگرچه آب لولهکشی وجود دارد اما طی روز نهایتا یک یا دو ساعت از آن آب آن هم به صورت قطرهای میتوانند استفاده کنند. حتی شما در آنجا کولر آبی؛ آن هم در این دما و گرمای بعضا شاید ۵۰ درجه نمیتوانید پیدا کنید.» وی در مورد موضعگیری مسئولان بعد از پخش اینگونه فیلمها را که نشان از محرومیت و نقصان در جایی و استانی و محلی دارد و تلاش این مقامات برای سرپوش گذاشتن بر این مشکلات میگوید: «واقعیت تلخ جامعه ما این است که برخی فکر میکنند نگفتنها باعث میشود که آن مساله حل شود، وقتی مشکلی به بدیهی بودن آب که برای ادامه حیات لازم است مشکل بزرگی مثل منطقه سیستان و بلوچستان میشود باز هم تا زمانی که افکار عمومی آن را نبینند، متاسفانه مسئولان آن را مشکل قلمداد نمیکنند، اما وقتی کسی پیدا میشود که میگوید دراین منطقه فلان مساله وجود دارد. مسئولان احساس میکنند این موضوع باعث شده آنها زیر سوال بروند؛ به جای حل مشکل، آن وقت گاهی به دنبال پاککردن صورت مساله به هر قیمتی میروند.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید